۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
جز (جایگزینی متن - '== پرسشهای وابسته == ==' به '==') |
||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
==سرانجام [[مسلم بن عقبه]]== | ==سرانجام [[مسلم بن عقبه]]== | ||
پس از [[مدینه]] مسلم بن عقبه به قصد سرکوبی [[عبدالله بن زبیر]] به طرف [[مکه]] حرکت کرد اما در [[راه]] [[جان]] به مالک [[دوزخ]] سپرد و در "مشلل" به [[خاک]] سپرده شد<ref>أنساب الأشراف، بلاذری، ج۵، ص۳۳۱؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۵۸، ص۱۰۶. در بعضی تاریخها محل دفن او را "ثنیه" گفتهاند که نام دیگر "مشلل" میباشد.</ref> تا آنکه [[همسر]] [[عبدالله بن زمعه]]، دختر زاده ام سلمه، [[همسر گرامی رسول خدا]]{{صل}} که برای [[انتقام]] [[خون]] شوهر در [[انتظار مرگ]] او بود، قبرش را شکافت تا جسدش را بیرون آورده و [[آتش]] بزند. پس مار سیاهی را دید که بر گردنش پیچیده و دهن گشوده تا او را نیش بزند؛ مدتی درنگ کرد تا مار به کناری رفت و جنازه را بیرون آورد و آتش زد<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۵۸، ص۱۱۴؛ أنساب الأشراف، بلاذری، ج۵، ص۳۳۱ و ۳۳۲. ابن عساکر در جای دیگر نقل کرده است: وقتی خبر مرگ مسلم به این زن رسید، از بی لشکر آمد و او را از قبر بیرون آورد و جنازهاش را به کوه مشلل آویخت. (تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۵۸، ص۱۱۳).</ref>. آری، این [[عاقبت]] کسی است که در [[تاریخ]] به جای مسلم به [[لقب]] "مسرف"، کسی که در [[خونریزی]] [[اسراف]] کرد، نامیده شده است؛ به حدی که در بعضی از نقلها نام اصلی او را ننوشتهاند و با همین لقب از او یاد شده است.<ref>[[اکبر روستایی|روستایی، اکبر]]، [[عبدالله بن حنظله (مقاله)|مقاله «عبدالله بن حنظله»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۵۵.</ref> | پس از [[مدینه]] مسلم بن عقبه به قصد سرکوبی [[عبدالله بن زبیر]] به طرف [[مکه]] حرکت کرد اما در [[راه]] [[جان]] به مالک [[دوزخ]] سپرد و در "مشلل" به [[خاک]] سپرده شد<ref>أنساب الأشراف، بلاذری، ج۵، ص۳۳۱؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۵۸، ص۱۰۶. در بعضی تاریخها محل دفن او را "ثنیه" گفتهاند که نام دیگر "مشلل" میباشد.</ref> تا آنکه [[همسر]] [[عبدالله بن زمعه]]، دختر زاده ام سلمه، [[همسر گرامی رسول خدا]]{{صل}} که برای [[انتقام]] [[خون]] شوهر در [[انتظار مرگ]] او بود، قبرش را شکافت تا جسدش را بیرون آورده و [[آتش]] بزند. پس مار سیاهی را دید که بر گردنش پیچیده و دهن گشوده تا او را نیش بزند؛ مدتی درنگ کرد تا مار به کناری رفت و جنازه را بیرون آورد و آتش زد<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۵۸، ص۱۱۴؛ أنساب الأشراف، بلاذری، ج۵، ص۳۳۱ و ۳۳۲. ابن عساکر در جای دیگر نقل کرده است: وقتی خبر مرگ مسلم به این زن رسید، از بی لشکر آمد و او را از قبر بیرون آورد و جنازهاش را به کوه مشلل آویخت. (تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۵۸، ص۱۱۳).</ref>. آری، این [[عاقبت]] کسی است که در [[تاریخ]] به جای مسلم به [[لقب]] "مسرف"، کسی که در [[خونریزی]] [[اسراف]] کرد، نامیده شده است؛ به حدی که در بعضی از نقلها نام اصلی او را ننوشتهاند و با همین لقب از او یاد شده است.<ref>[[اکبر روستایی|روستایی، اکبر]]، [[عبدالله بن حنظله (مقاله)|مقاله «عبدالله بن حنظله»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۵۵.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |