پرش به محتوا

احباط و تکفیر در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ')
خط ۱۹: خط ۱۹:


در معنای [[احباط و تکفیر]] میان [[امامیه]] دو قول وجود دارد:
در معنای [[احباط و تکفیر]] میان [[امامیه]] دو قول وجود دارد:
#[[انسان]] با انجام [[عمل نیک]] یا بد مستحق [[پاداش]] یا [[کیفر]] می‌شود، ولی ممکن است برخی از [[سیئات]] پاداش برخی از [[حسنات]] را نابود کرده یا بعضی از [[اعمال نیک]]، بعضی از [[گناهان]] را پوشانده، کیفر آنها را از میان بردارند؛ البته این مطلب، عمومی نبوده، همه حسنات و سیئات را در بر نمی‌گیرد؛ لکه منحصر به موارد خاصی است. برخی درباره حبط گفته‌اند: هر [[انسانی]] با اعمالی که انجام می‌دهد، [[سعادت]] را می‌جوید و [[حبط عمل]] به معنی بی‌تأثیر ساختن آن در رساندن شخص به سعادت است، خواه سعادت مطلوب وی [[دنیایی]] یا [[آخرتی]] و آن [[عمل]] [[عبادی]] یا غیر عبادی باشد و نیز ممکن است [[گناه]] حبط کننده با عمل مقارن باشد، یا پس از آن واقع شود.
# [[انسان]] با انجام [[عمل نیک]] یا بد مستحق [[پاداش]] یا [[کیفر]] می‌شود، ولی ممکن است برخی از [[سیئات]] پاداش برخی از [[حسنات]] را نابود کرده یا بعضی از [[اعمال نیک]]، بعضی از [[گناهان]] را پوشانده، کیفر آنها را از میان بردارند؛ البته این مطلب، عمومی نبوده، همه حسنات و سیئات را در بر نمی‌گیرد؛ لکه منحصر به موارد خاصی است. برخی درباره حبط گفته‌اند: هر [[انسانی]] با اعمالی که انجام می‌دهد، [[سعادت]] را می‌جوید و [[حبط عمل]] به معنی بی‌تأثیر ساختن آن در رساندن شخص به سعادت است، خواه سعادت مطلوب وی [[دنیایی]] یا [[آخرتی]] و آن [[عمل]] [[عبادی]] یا غیر عبادی باشد و نیز ممکن است [[گناه]] حبط کننده با عمل مقارن باشد، یا پس از آن واقع شود.
#[[استحقاق]] [[پاداش]] یا کیفر از همان ابتدا مشروط به این است که در [[آینده]]، عمل حبط کننده یا [[تکفیر]] کننده از وی سر نزند؛ پس اگر چنین عملی را انجام داد، روشن می‌شود که از همان ابتدا مستحق پاداش یا کیفر نبوده است. در ردّ این نظریه گفته شده: در بحث [[حقیقت]] پاداش و کیفر، چه پاداش و کیفر را نتیجه [[تکوینی]] [[اعمال]] بدانیم و چه [[مجازات]] عقلایی آنها به حساب آوریم در هر صورت، انسان به مجرّد انجام عمل، مستحق پاداش یا کیفر و نیز مستحق [[ستایش]] با [[سرزنش]] می‌شود، گر چه این استحقاق تا قبل از [[مرگ]] قابل [[تغییر]] است.
# [[استحقاق]] [[پاداش]] یا کیفر از همان ابتدا مشروط به این است که در [[آینده]]، عمل حبط کننده یا [[تکفیر]] کننده از وی سر نزند؛ پس اگر چنین عملی را انجام داد، روشن می‌شود که از همان ابتدا مستحق پاداش یا کیفر نبوده است. در ردّ این نظریه گفته شده: در بحث [[حقیقت]] پاداش و کیفر، چه پاداش و کیفر را نتیجه [[تکوینی]] [[اعمال]] بدانیم و چه [[مجازات]] عقلایی آنها به حساب آوریم در هر صورت، انسان به مجرّد انجام عمل، مستحق پاداش یا کیفر و نیز مستحق [[ستایش]] با [[سرزنش]] می‌شود، گر چه این استحقاق تا قبل از [[مرگ]] قابل [[تغییر]] است.


از جمله موارد [[احباط]] یا به تعبیر دیگر عوامل احباط در [[قرآن]]، [[کفرورزی]] پس از [[ایمان آوردن]] است که از آن به "[[ارتداد]]" تعبیر شده است: {{متن قرآن| وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref> « کسانی از شما که از دین خود بازگردند و در کفر بمیرند، در این جهان و جهان واپسین، تباه است و آنان دمساز آتش و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.</ref>.
از جمله موارد [[احباط]] یا به تعبیر دیگر عوامل احباط در [[قرآن]]، [[کفرورزی]] پس از [[ایمان آوردن]] است که از آن به "[[ارتداد]]" تعبیر شده است: {{متن قرآن| وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref> «کسانی از شما که از دین خود بازگردند و در کفر بمیرند، در این جهان و جهان واپسین، تباه است و آنان دمساز آتش و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.</ref>.


[[شرک]] ورزیدن نیز سبب [[حبط عمل]] می‌شود: {{متن قرآن|وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد» سوره انعام، آیه ۸۸.</ref>؛ {{متن قرآن|لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«اگر شرک بورزی بی‌گمان کردارت از میان خواهد رفت و بی‌شک از زیانکاران خواهی بود» سوره زمر، آیه ۶۵.</ref>.
[[شرک]] ورزیدن نیز سبب [[حبط عمل]] می‌شود: {{متن قرآن|وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد» سوره انعام، آیه ۸۸.</ref>؛ {{متن قرآن|لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«اگر شرک بورزی بی‌گمان کردارت از میان خواهد رفت و بی‌شک از زیانکاران خواهی بود» سوره زمر، آیه ۶۵.</ref>.
خط ۵۶: خط ۵۶:
بنابراین نمی‌توان به طور مطلق، قول به [[احباط]] را [[باطل]] دانست، بلکه فی الجمله باید آن را پذیرفت، لکن نه به گونه‌ای که احباط در تمام [[معاصی]] و [[طاعات]] جریان داشته باشد. در این میان قول [[ابوهاشم]] که موازنه را مطرح کرده است، میتوان آن را فی الجمله پذیرفت.
بنابراین نمی‌توان به طور مطلق، قول به [[احباط]] را [[باطل]] دانست، بلکه فی الجمله باید آن را پذیرفت، لکن نه به گونه‌ای که احباط در تمام [[معاصی]] و [[طاعات]] جریان داشته باشد. در این میان قول [[ابوهاشم]] که موازنه را مطرح کرده است، میتوان آن را فی الجمله پذیرفت.


[[راه]] حل نهایی این مسئله را باید در [[فلسفه]] و [[عرفان]] جستجو کرد؛ زیرا نفس [[آدمی]] مادامی که به [[بدن]] [[دنیوی]] تعلق دارد در هر لحظه مدارج و منازل [[آخرت]] را می‌پیماید تا اینکه لحظه مرگ فرا برسد و در عرصه [[قیامت]] تمامی [[اعمال]] او نزدش حاضر است و اگر اعمال صالحش بیشتر باشد، [[خداوند]] [[اعمال ناشایست]] او را از نظر این شخص می‌پوشاند نه اینکه آن اعمال ناشایست نابود شود و این از دقائق و ظرایف احباط است که فیلسوفانی چون [[ملاصدرا]] و [[علامه طباطبایی]] توانسته‌اند آن را تبیین کنند<ref>دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۱۸۶.</ref>.<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[احباط و تکفیر (مقاله)|مقاله «احباط و تکفیر»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]</ref>
[[راه]] حل نهایی این مسئله را باید در [[فلسفه]] و [[عرفان]] جستجو کرد؛ زیرا نفس [[آدمی]] مادامی که به [[بدن]] [[دنیوی]] تعلق دارد در هر لحظه مدارج و منازل [[آخرت]] را می‌پیماید تا اینکه لحظه مرگ فرا برسد و در عرصه [[قیامت]] تمامی [[اعمال]] او نزدش حاضر است و اگر اعمال صالحش بیشتر باشد، [[خداوند]] [[اعمال ناشایست]] او را از نظر این شخص می‌پوشاند نه اینکه آن اعمال ناشایست نابود شود و این از دقائق و ظرایف احباط است که فیلسوفانی چون [[ملاصدرا]] و [[علامه طباطبایی]] توانسته‌اند آن را تبیین کنند<ref>دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۱۸۶.</ref><ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[احباط و تکفیر (مقاله)|مقاله «احباط و تکفیر»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[احباط و تکفیر (مقاله)|مقاله «احباط و تکفیر»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
# [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[احباط و تکفیر (مقاله)|مقاله «احباط و تکفیر»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش