آیا تا امروز نشانه‌های ظهور امام مهدی پدید آمده‌اند یا خیر؟ (پرسش)

نشانه‌های ظهور در روایات به دو دسته حتمی و غیر حتمی تقسیم شده‌اند. علائم حتمی عبارتند از: ۱. خروج سفیانی؛ ۲. قیام یمانی؛ ۳. صیحه آسمانی؛ ۴. قتل نفس زکیه؛ ۵. خسف در بیدا (فرو رفتن لشکر سفیانی در زمین بیدا). علائم غیر حتمی زیادی بیان شده است، مثل: ۱. باران‌های پیاپی؛ ۲. کسوف و خسوف نا به هنگام؛ ۳. جنگ‌ها و آشوب‌ها و.... از علائم حتمی هیچ کدام واقع نشده و در مورد علائم غیر حتمی نمی‌توان سخن قاطعی گفت.

آیا تا امروز نشانه‌های ظهور امام مهدی پدید آمده‌اند یا خیر؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانه‌های ظهور امام مهدی / نشانه‌ها و علائم ظهور
مدخل وابستهوقوع نشانه‌های ظهور
تعداد پاسخ۴ پاسخ

در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به این پرسش و دیدگاه‌های متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصل‌تری قابل بررسی است.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ جامع اجمالی

ظهور حضرت مهدی دارای علائم قبل از ظهور

ظهور حضرت مهدی (ع) به عنوان عظیم‌ترین حادثه‌ای که در دوران زندگی انسان رخ خواهد داد، بدون تردید دارای نشانه‌هایی است که در روایات زیادی از معصومین (ع) به آنها اشاره شده است.[۱] آنچه از کلام معصومین (ع) استفاده می‌شود، عبارتند از: آن رخداد‌هایی که در آستانه ظهور، یا هم زمان و یا پس از ظهور حضرت مهدی پدید می‌آیند و تحقّق هر یک از آن نشانه‌ها، نویدی از ظهور حضرت مهدی و نزدیک تر شدن قیام جهانی آن حضرت است.[۲]

اقسام نشانه‌های ظهور

  1. نشانه‌هایی که با فاصله زمانی پیش از ظهور رخ می‌دهند.[۳]
  2. نشانه‌هایی که با فاصله بسیار اندک پیش از ظهور اتفاق می‌افتند "در آستانه ظهور".[۴]
  3. نشانه‌هایی که هم زمان با حادثه بزرگ ظهور حضرت مهدی (ع) رخ می‌دهند.[۵]
  4. نشانه‌هایی که با فاصله‌ای اندک پس از ظهور و پیش از قیام حضرت مهدی (ع) اتفاق می‌افتند.[۶]
  1. بارش باران‌های فراوان در آستانه ظهور.[۹]
  2. خسوف و کسوف نا به ‌هنگام پیش از ظهور.[۱۰]
  3. مرگ و میرها، زلزله‌ها و جنگ‌ها و آشوب‌های فراگیر.[۱۱] و ... .[۱۲]

واقع شدن علائم ظهور آری یا خیر؟

  • عده‌‌ای بر این باورند که بسیاری از علایم غیر حتمی‌ ظهور اتفاق افتاده و فقط علایمِ حتمی‌ نزدیک ظهور، باقی مانده است. به نظر می‌آید در این باره سخن قطعی و کاملی نمی ‌توان گفت؛ زیرا منابع اصلی و قدیمی‌ شیعه، معمولاً از نشانه‌های خاص و محدود نام برده‌اند و بسیاری از این نشانه‌هایی که به عنوان علایمِ اتفاق افتاده، مطرح می‌شوند یا اصولاً در این منابع ذکر نشده یا بسیار کم رنگ بیان شده است. این امر، نشانۀ آن است، اخباری که این گونه نشانه‌ها را بیان کرده‌اند، چندان مورد اعتنای علمای گذشته نبوده است.[۱۳]
  • باید توجه داشت علامتی را که انسان می‌بیند، آیا می‌تواند تطبیق داده و بگوید این حادثه همان نشانۀ گفته شده در روایات است؟[۱۴] تطبیق علایم ظهور بر حوادث و وقایع و ادعا نمودن تحقق علایم به صورت قطعی، نه تنها قابل پذیرش و دفاع نیست، بلکه تولید آسیب نیز می‌نماید.[۱۵] زیرا:
  1. اولاً ما از لحاظ علم، محدود هستیم و نمی ‌دانیم آیا واقعاً این حادثه همان نشانه است یا نه؟
  2. ثانیاً بعضی از علامت‌ها، دارای سند معتبر و قابل قبولی نیست، تا خود نشانه را بپذیریم و بخواهیم از وقوع آن سخن بگوییم. بله؛ اگر قراین و شواهد قطعی وجود داشته باشد، می‌توان گفت نشانه‌ای از نشانه‌ها واقع شده است و این بسیار مشکل است. البته باید توجه داشت شباهت حادثه با یک علامت، این احتمال را ایجاد می‌کند که شاید این واقعه، همان علامت ظهور باشد؛ لذا حالت آمادگی را در فرد منتظر ایجاد می‌کند.[۱۶]
  3. ثالثاً برخی از علامت‌ها، نشانه برای فرج و گشایش مؤمنان و یا خبر از یک اتفاق و واقعه است و ربطی به ظهور حضرت ندارد؛ مانند وقوع گرمای شدید،[۱۷] بنابراین یکی از آسیب‌های جدی مباحث مهدویت، تطبیق است.[۱۸]

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌ الله شهید صدر؛
آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در این‌باره گفته‌ است:

«امر اول: انحراف رهبری اسلامی پس از رسول خدا (ص): از آن جمله، روایتی است که مسلم‏[۱۹] از رسول خدا روایت کرده که آن حضرت فرمود: به زودی سستی‏‌ها و ناتوانی‌ها خواهد بود. و نیز فرمود: بزودی فرمانروایانی خواهند بود، پس می‏‌شناسید و انکار می‏‌کنید. آن کس که بشناسد بر کنار می‌‏ماند و آن کس که انکار کند سالم می‌‏ماند.[۲۰] و نیز فرمود: بر شما فرمانروایانی به کار گماشته خواهند شد پس شما می‌‏شناسید و انکار می‏‌کنید.[۲۱] حذیفه یمانی در ضمن حدیثی که از او نقل شده است، می‌‏گوید: عرض کردم: آیا بعد از این بدی خوبی وجود دارد؟ فرمود: آری و در آن تیرگی و فسادی است. عرض کردم: فسادش در چیست؟ فرمود: مردمی هستند که به غیر از سنت و روش من رفتار خواهند کرد و به جز هدایت و راهنمائی من و راهی که من نشان داده‏‌ام راهنمائی خواهند کرد، کارهای معروف و منکر از آنها سر می‏‌زند (کارهای بدشان خوب و خوبشان بداست). عرض کردم: آیا بعد از آن خیر و خوبی شری خواهد بود؟ فرمود: آری، دعوت‏کنندگانی هستند بر درهای جهنم هر کس آنان را اجابت کند به جهنم می‏‌اندازندشان.[۲۲] و نیز از آن حضرت روایت کرده است: «بعد از من پیشوایانی خواهند بود که به راهنمائی من رهنمون نخواهند بود و به رفتار من عمل نخواهند کرد، و بزودی در بین آنان مردانی بپا خواهند خاست که دل‌هایشان دل‌های شیطان و ابدانشان پیکرهای انسانی است.»[۲۳] کتب صحاح دیگر، همچون ترمذی و ابن ماجه و دیگر نویسندگان کتب حدیث، همچون احمد و حاکم روایاتی به همین مضمون را نقل کرده‏‌اند، ولی ما هر آنچه را که صحیحین (صحیح مسلم و بخاری) نقل کنند در اینجا می‌‏آوریم گرچه دیگران هم همان مضمون را نقل کرده باشند. و اینها همان چیزهایی بود که در جامعه اسلامی بعد از رسول خدا بوقوع پیوست، در آن هنگام که حکومت بر محور سودجوئی و انتخاب و گزینش مردمی دور می‌‏زد، که جزئیاتش نیازی به گفتن ندارد و واضح و روشن است و دست به‌دست گشتن پیاله‏‌ها و جام‌های می در بساط و سفره خلفا از واضحات و مسلمیات تاریخ است، و در بسیاری از مدارک و مصادر حدیثی و تاریخی از آنها اسم برده شده است‏[۲۴] (و نمونه‏‌های کافی از آنها را در کتاب تاریخ غیبت صغری نگاشته‌‏ایم‏[۲۵]).

  1. اختلاف اهل مشرق و مغرب کشورهای اسلامی و بر اساس اسلامی به شکل کلی. این همان چیزی است که در طول تاریخ اتفاق افتاده است که در شرق بنی عباس حکومت می‏‌کردند و در غرب که اندلس باشد بنی امیه حکومت داشتند؛ چنانکه در کشور مغرب (شمال آفریقا) مهدی آفریقائی محمد بن عبد الله حکومت می‌‏کرد و فرزندانش به مصر آمده و حکومت فاطمیون مصر را تأسیس کردند، و این دو حکومت غربی از حکومت شرقی بنی عباس جدا بوده و با آنها اختلاف و درگیری داشتند.
  2. آنچه که در زمان ما پدید آمده است و از جنگ جهانی دوم تاکنون با آن دست به گریبان هستیم که دو دولت بزرگ در دنیا زمام امور جهان را به‌دست گرفته، و جهان را به دو بلوک شرق و غرب تقسیم کرده‌‏اند. و اگر ما به اساس و پایه تشکیل این دو قدرت بزرگ بنگریم می‌‏بینیم که بر دو پایه فکری عمیق و ریشه‏‌دار که تا حدود دو قرن امتداد و کشش دارد استوار است: یکی فکر سرمایه‏داری و دیگری سوسیالیستی. و به هر حال این دو تفکر زائیده تمدن جدید اروپا است که بر پایه مادی محض که با ادیان الهی تناقض و مخالفت همه جانبه دارد استوار است (چنانکه در بحث‌های اعتقادی مطرح است) به هر حال این اختلاف به هر یک از دو معنی که باشد، از نشانه‌‏های ظهور قرار داده شده، از این جهت که پدیده‏‌ای است مهم و جالب نظر و از جهت دیگر در انحرافی که نتیجه‏‌اش تمحیص و خودسازی است اثری بسیار دارند.
  • امر پنجم: قیام صاحب زنج‏: از جمله آن روایات حدیثی است که شیخ صدوق در کمال الدین از ابن عباس نقل کرده است، که از جمله مطالبی که خداوند در شب معراج به عنوان نشانه‌‏های ظهور به حضرت رسول فرمود، این مطلب بود: «و خراب شدن بصره به‌دست مردی از فرزندان تو که زنجی‏ها از او پیروی می‌‏کنند»[۳۳] و در ارشاد گوید[۳۴]: آثار و روایاتی از تعداد زیادی از علائم زمان قیام حضرت مهدی (ع) خبر داده است. از آن جمله است - تا آنکه گوید: - و خروج بنده‏‌ها از اطاعت آقایان خود و کشتن آنها سروران خود را. تمام اینها به‌دست صاحب زنج اتفاق افتاده است (چنانکه در کتاب تاریخ غیبت صغری آنها را ذکر کردیم و به بررسی نتایج فساد بار و تباهی‏آور آن قیام و زحماتی که برای حکومت بنی عباس ایجاد کرده بودند پرداخته و گفتیم که چگونه بصره و بسیاری از شهرها را قتل و کشتار و آوارگی و ویرانی فرا گرفت).[۳۵] اسم این شخص علی بن محمد بود و می‌‏گفت که از سادات علوی است در صورتی که علوی نبود؛ زیرا از خاندان عبد قیس و مادرش از قبیله بنی اسد بن خزیمه بود[۳۶]. ولی روایت صدوق علوی بودن او را اثبات می‏‌کند، در صورتی که می‏‌بینیم که حضرت عسکری (ع) به روایت ابن‌شهرآشوب‏[۳۷] این مطلب را رد می‌‏کند، و می‌‏گوید که «صاحب زنج از ما نیست». (این بحث را در کتاب تاریخ غیبت صغری آورده‏‌ایم.[۳۸]) و به هر حال احتمال دارد که مقصود حضرت عسکری آن باشد که صاحب زنج از نظر فکری و اعتقادی از ما نیست همچون پسر نوح که از خاندان نوح نبود چون کار ناشایست انجام داده بود گرچه از نظر نسبی ارتباط داشت. و الله العالم.
  • امر ششم: جنگ‌های صلیبی‏: ابو داوود و ابن ماجه در کتاب‌های صحیح خود با لفظی نزدیک به هم از رسول خدا نقل کرده‏اند - ما عبارت ابو داوود را می‌‏آوریم‏[۳۹] - که فرمود: «بزودی با روم صلح و سازش خواهید کرد، و سازشی امنیت‏آور، و شما با آنها با دشمنانتان که از پشت سر شما هستند خواهید جنگید و پیروز می‌‏شوید و غنیمت به‌دست می‌‏آورید و به سلامت بیرون می‌‏آیید و سپس برمی‏‌گردید تا اینکه به مرتع ذی تلول می‌‏رسید؛ مردی از مسیحیان صلیب را بلند می‌‏کند و می‏‌گوید: «پیروز باد صلیب!» و مردی از مسلمین خشمگین می‌‏شود و به سوی آن برخاسته، آن را در هم می‏‌کوبد. در این هنگام رومی‌ها نیرنگ زده و برای انتقامگیری با هم جمع می‌‏شوند.» ابو داوود با سندی دیگر این مطلب را بر آن افزوده است: «و مسلمان‌ها دست به شمشیرهایشان برده و می‏‌جنگند و خداوند آن گروه را به شهادت گرامی می‌‏دارد.»[۴۰] و اما ابن ماجه به حدیث اول با سند دیگری این جمله را افزوده است: «پس در زیر هشتاد پرچم می‏‌آیند؛ زیر هر پرچم دوازده هزار نفر می‏‌باشند»[۴۱] این حدیث شریف با دوران شکست و سستی تاریخ اسلامی کاملا مطابق است، و ما گفته‌‏ایم که بهترین دلیل بر صحت یک روایت همان است که آنچه که خبر داده‏‌اند واقع شده باشد و این حدیث از روشنترین مصادیق آن می‏‌باشد، زیرا به‌طور قطع و یقین مضمون آن اتفاق افتاده و رخ داده است. ‏
  • امر هفتم: جنگ با ترکها: از نشانه‌‏هایی که در تاریخ بوقوع پیوسته است جنگ با ترکان است. بخاری در کتاب جهاد از کتاب صحیحش از رسول خدا (ص) روایت کرده است که آن حضرت فرمود: «ساعت برپا نمی‌‏شود تا اینکه با ترکها جنگ کنید؛ ترکان چشم کوچک و سرخ‏رو و با بینی کوچک که گویا صورتهایشان همچون سپرهای کوبیده شده است ...»[۴۲] ترمذی و ابو داوود و ابن ماجه در کتب صحاح خود ابوابی را به این عنوان اختصاص داده‏‌اند. این روایت از رسول خدا به احتمال قوی مربوط است به رسیدن فتوحات اسلامی به کشورها و شهرهای ترکها که بعد از رحلت رسول اکرم، در سال بیست و دو به فرماندهی عبد الرحمن بن ربیعه‏[۴۳] اتفاق افتاد. و از ابن ماجه در جلد ۸ صفحه ۱۷۵ از فتوحات اسلامیه نقل شده است که در آنجا اسمی از ترکها برده نشده، و فقط به کلمه «چشمان کوچک و صورتهای پهن» از آنها تعبیر شده است. مسلم نیز احادیثی را به همین مضمون نقل کرده و اسم ترک را نیاورده، و می‌‏توانیم آنچه را که بخاری نقل کرده که اسم ترک در متن حدیث آمده است قرینه‏ای بر این روایات بگیریم. پس این مورد از جمله رویدادهائی است که در تاریخ اسلام اتفاق افتاده است.
  • امر هشتم: فتح قسطنطنیه:‏ مسلم از حضرت رسول (ص) روایت کرده است که فرمود: «ساعت برپا نخواهد شد تا اینکه رومی‏‌ها به اعماق و یا به دابق برسند. در این هنگام لشکری از مدینه از بهترین مردمان روی زمین آن روز به سویشان می‌‏رود ... پس قسطنطنیه را فتح می‏‌کنند ...» و این پیشگوئی همان است که بعد از گذشت چندین قرن از نوشتن این حدیث در مجموعه‌‏های حدیثی اتفاق افتاده با اینکه چند قرن از زمان این پیشگوئی از سوی حضرت رسول گذشته است، و از این جهت در ردیف معجزات آن حضرت قرار می‏‌گیرد. فاتح قسطنطنیه سلطان محمد دوم فرزند سلطان مراد از نخستین پادشاهان‏ عثمانی است که مدت زمانی را به نام اسلام بر کشورهای اسلامی حکومت کردند. فتح این شهر در سال ۸۵۷ هجری به پایان رسید[۴۴] و از آن روز به نام اسلامبول نامیده شد؛ زیرا بعد از مدتی مسیحی بودن، به اسلام گرائید و پایتخت حکومت عثمانی شد[۴۵].
۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «پرسمان مهدویت» در این‌باره گفته است:

«ظهور حضرت مهدی (ع) به عنوان عظیم‌ترین حادثه‌ای که در دوران زندگی انسان رخ خواهد داد، بدون تردید دارای نشانه‌هایی است که از آنها در سخنان معصومین (ع) فراوان به آنها اشاره شده است. آنچه از کلام این بزرگان استفاده می‌شود اینکه آنها عبارتند از: آن رخدادهایی که در آستانه ظهور، یا همزمان و یا پس از ظهور حضرت مهدی (ع) پدید می‌آیند و تحقّق هریک از آن نشانه‌ها، نویدی از ظهور حضرت مهدی (ع) و نزدیکتر شدن قیام جهانی آن حضرت است.

  • بنابراین از یک نگاه می‌توان گفت: نشانه‌های ظهور از نگاه وقوع زمانی به چهار دسته تقسیم می‌شود:
  1. نشانه‌هایی که با فاصله زمانی پیش از ظهور رخ می‌دهند.
  2. نشانه‌هایی که با فاصله بسیار اندک پیش از ظهور اتفاق می‌افتند "در آستانه ظهور".
  3. نشانه‌هایی که همزمان با حادثه بزرگ ظهور حضرت مهدی (ع) رخ می‌دهند.
  4. نشانه‌هایی که با فاصله‌ای اندک پس از ظهور و پیش از قیام حضرت مهدی (ع) اتفاق می‌افتند.
  1. بارش باران‌های فراوان در آستانه ظهور.
  2. خسوف و کسوف نابه‌هنگام پیش از ظهور.
  3. مرگ ومیرها، زلزله‌ها و جنگها و آشوب‌های فراگیر.
۳. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها» در این‌باره گفته‌اند:

«یکی از آسیب‌های جدی مباحث مهدویت، تطبیق است؛[۵۱] لذا تطبیق علایم ظهور بر حوادث و وقایع و ادعا نمودن تحقق علایم به صورت قطعی، نه تنها قابل پذیرش و دفاع نیست، بلکه تولید آسیب نیز می‌نماید.

چندی پیش شخصی ادعا نمود که از علایم ظهور فقط پنج نشانه که حتمی هستند باقی مانده است[۵۲] که موجب نارضایتی و نگرانی فراوانی شد تا جایی که برخی به تأمل، نقدی بر آن نوشتند[۵۳].

بنابراین این سؤال با توجه به تطبیق، قابلیت پاسخ صریح و روشن ندارد؛ زیرا هیچ عالمی علم ندارد که این حادثه واقعاً همان علامت ظهور باشد، مثل روایت کشته شدن عبد الله که برخی آن را به پادشاه فعلی عربستان تطبیق داده‌اند[۵۴]. و تطبیق آن هیچ گاه صحیح نیست. مثلاً علامه مجلسی در ذیل روایتی می‌نویسد: این روایت که متن آن تغییر یافته و اشتباه دارد، سند آن به بدترین خلق خدا یعنی عمر بن سعد می‌رسد. من آن را ذکر کردم تا دانسته شود همه حضرت مهدی (ع) را قبول دارند[۵۵]. ضمن آن که برخی از علامت‌ها نشانه برای فرج و گشایش مؤمنان ویا خبر از یک اتفاق و واقعه است و ربطی به ظهور حضرت ندارد؛ مانند و قوع گرمای شدید[۵۶]. یا روایات رایات سود که به بنی العباس اشاره دارد[۵۷]»[۵۸].
4. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در این‌باره گفته‌اند:

«عده‌ای بر این باورند که بسیاری از علایم غیر حتمی‌ ظهور اتفاق افتاده است و فقط علایمِ حتمی‌ نزدیک ظهور، باقی مانده است. به نظر می‌آید در این باره سخن قطعی و کاملی نمی‌توان گفت؛ زیرا منابع اصلی و قدیمی‌ شیعه، معمولاً از نشانه‌های خاص و محدود نام برده‌اند و بسیاری از این نشانه‌هایی که به عنوان علایمِ اتفاق افتاده، مطرح می‌شوند یا اصولاً در این منابع ذکر نشده یا بسیار کم رنگ بیان شده است. این امر، نشانه آن است که اخباری که این گونه نشانه‌ها را بیان کرده‌اند، چندان مورد اعتنای علمای گذشته نبوده است. همچنین اسناد برخی از روایات، اشکال دارد و نقل آنها در کتب روایی جامع؛ مانند بحارالانوار به دو علت می‌تواند باشد:

  1. حفظ اصل نقل‌ها برای تأمل و تدبر دیگران درباره آنها؛
  2. روشن شود که همه گروه‌ها _ چه موافق و چه مخالف اهل بیت (ع) _ در اصل ظهور حضرت مهدی (ع) اتفاق نظر دارند. مرحوم علامه مجلسی در ذیل روایتی می‌گوید: "این روایت را که متن آن تغییر یافته و اشتباه دارد و سند آن به بدترین خلق خدا؛ یعنی عمر بن سعد منتهی می‌شود، آوردم تا دانسته شود همه حضرت مهدی (ع) را قبول دارند.[۵۹]
  • همچنین، این سؤال زمانی قابل پاسخ است که ما تطبیق را بپذیریم. مراد از تطبیق آن است که علامتی را با حادثه خارجی تطبیق داده و بگوییم این حادثه همان نشانه گفته شده در روایات است؛ اما باید توجه داشت که اولاً ما از لحاظ علم محدود می‌باشیم، و نمی‌دانیم آیا واقعاً این حادثه، همان نشانه است یا نه، و ثانیاً بعضی از علامت‌ها، دارای سند معتبر و قابل قبولی نیست، تا خود نشانه را بپذیریم و بخواهیم از وقوع آن سخن بگوییم.
  • بله؛ اگر قراین و شواهد قطعی وجود داشته باشد، می‌توان گفت نشانه‌ای از نشانه‌ها واقع شده است و این، بسیار مشکل است. البته، باید توجه داشت که شباهت حادثه با یک علامت، این احتمال را ایجاد می‌کند که شاید این واقعه، همان علامت ظهور باشد؛ لذا حالت آمادگی را در فرد منتظر ایجاد می‌کند»[۶۰].

پرسش‌های وابسته

  1. علامات خاصه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  2. علامات عامه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  3. نشانه‌های ظهور چه تعداد می‌باشند؟ (پرسش)
  4. در روایات درباره نشانه‌های ظهور چه کلماتی استعمال شده است؟ (پرسش)
  5. آیا نشانه‌های ظهور جنبه نمادین دارد؟ (پرسش)
  6. مؤلفه‌های شناخت علائم ظهور چیست؟ (پرسش)
  7. آیا تطبیق‌دادن نشانه‌های ظهور با افراد و حوادث جامعه صحیح است؟ (پرسش)  
  8. آیا برخی علائم با ظهور امام مهدی همزمان می‌شود؟ (پرسش)
  9. آیا خروج ابقع از نشانه‌های ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
  10. چه فرقی بین نشانه‌های ظهور و شرایط ظهور است؟ (پرسش)   
  11. مراد از نشانه‌های پراکنده ظهور چیست؟ (پرسش)
  12. تفاوت علائم ظهور و نشانه‌های قیامت چیست؟ (پرسش)
  13. آیا نشانه های ظهور با احادیث نفی توقیت منافات دارد؟ (پرسش)
  14. اینکه بعضی از نشانه های ظهور به وقوع پیوسته آیا نمی تواند نشانه ای از نزدیک بودن قیام امام مهدی باشد؟ (پرسش)
  15. چگونه می‌توان علامات ظهور را که متضمن پیشگویی‌ است صحیح دانست؟ (پرسش)
  16. میزان صحت نشانه‌های ظهور تا چه اندازه است؟ (پرسش)
  17. علائم و نشانه‏‌های مادی و معنوی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  18. چند علامت دیگر تا ظهور امام مهدی باقی مانده است؟ (پرسش)
  19. آیا اعلان نشانه‌های و شرایط ظهور سبب اطلاع دشمنان از اسرار سیاسی است؟ (پرسش)
  20. چه راه صحیحی در بررسی نشانه‌های ظهور پیشنهاد می‌کنید؟ (پرسش)
  21. آیا روایات نشانه‌های ظهور اشکال سندی و متنی دارد؟ (پرسش)   
  22. چه علاماتی در عصر ظهور امام مهدی اتفاق خواهد افتاد؟ (پرسش)
  23. آیا تا امروز نشانه‌های ظهور امام مهدی پدید آمده‏‌اند یا خیر؟ (پرسش)   
  24. چه آثاری در نقل نشانه های ظهور است؟ (پرسش)
  25. فرق بین علایم ظهور با اشراط الساعة چیست؟ (پرسش)   
  26. مراد از ظهور اصغر و اکبر چیست؟ (پرسش)   
  27. آیا علایم قریب برای ظهور با اینکه امام مهدی به طور ناگهانی ظهور می‌کند منافات دارد؟ (پرسش)
  28. آیا روایات نشانه های ظهور اشکال سندی و متنی دارد؟ (پرسش)
  29. آیا تا امروز نشانه ‏های ظهور امام مهدی پدید آمده‏ اند یا خیر؟ (پرسش)
  30. تمایز نشانه‌های ظهور و اصول و ضوابط دینی در چیست؟ (پرسش)
  31. رابطه نشانه‌های برپایی قیامت و نشانه‌های ظهور چیست؟ (پرسش)
  32. آیا وجود فتنه از نشانه‌های ظهور است؟ (پرسش)
  33. نشانه‌های نزدیک بودن ظهور چیستند؟ (پرسش)
  34. در سال ظهور چه فتنه‌هایی اتفاق می‌افتد؟ (پرسش)
    1. آیا اختلاف حسنی و اموی‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    2. آیا خروج مغربی و جمله به مصر و شام از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    3. آیا رایت بنی العباس و مروانی‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    4. آیا اختلاف ترک و روم از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    5. آیا خروج عوف سلمی از کریت‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    6. آیا خروج شخصی از اولاد شیخ‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    7. آیا خروج مردی ضعیف از موالی به مدافعه سفیانی‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    8. آیا خروج ربیعی و جرهمی از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    9. آیا خروج سپاهی از کوفه به شام‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    10. آیا خروج حسینی از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    11. آیا رایاتی از مشرق یا دورترین بلاد مشرق از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    12. آیا خروج شیصبانی از کوفه‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    13. آیا خروج یمانی خراسانی و سفیانی از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    14. آیا خروج شعیب بن صالح از سمرقند از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    15. آیا خروج سید حسنی‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    16. آیا خروج گیلانی و احتمال انطباق او بر حسنی‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    17. آیا خروج مردی از اولاد جعفر از بلاد جبل‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    18. آیا جنگ گرگان و طبرستان‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    19. آیا رایت آذربایجان‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    20. آیا خروج سفیانی‌ از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
    21. آیا خروج دجال یا صائد بن الصائد از فتنه‌های سال ظهور است؟ (پرسش)
  35. مقدمات قیام و ظهور چیستند؟ (پرسش)
  36. آیا توقف خورشید از نشانه‌های ظهور است؟ (پرسش)

پانویس

  1. ر.ک. سلیمیان، خدا مراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶ـ ۲۲۹
  2. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶ـ ۲۲۹
  3. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶ـ ۲۲۹
  4. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶ـ ۲۲۹
  5. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶ـ ۲۲۹
  6. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶ـ ۲۲۹
  7. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۹؛ شیخ طوسی، الغیبة، ص ۴۳۶، ح ۴۲۷
  8. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶ـ ۲۲۹
  9. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶ـ ۲۲۹
  10. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶ـ ۲۲۹
  11. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶ـ ۲۲۹
  12. ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۵۶۰ ـ ۵۸۵
  13. ر.ک. نویسندگان کتاب، آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۱۲ـ۲۱۳
  14. ر.ک. نویسندگان کتاب، آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۱۲ـ۲۱۳
  15. ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۳۷۷
  16. ر.ک. نویسندگان کتاب، آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۱۲ـ
  17. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ب۱۴، ح۴۴؛ ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۳۷۷
  18. ر.ک. جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیب‌ها، ص۵۳؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۳۷۷
  19. صحیح مسلم ۲، ۲۲.
  20. صحیح مسلم ۲، ۲۳.
  21. صحیح مسلم ۲، ۲۳.
  22. صحیح مسلم ۲، ۲۰.
  23. صحیح مسلم ۲، ۲۰.
  24. به کتاب تاریخ ابن خلکان ۲، ۴۳۴؛ ابو الفداء ۱، ۳۵۴؛ ابن الوردی ۱، ۲۳۲؛ مسعودی ۴، ۱۱؛ کامل ۶، ۲۴۱ و دیگر مدارک اهل سنت مراجعه شود.
  25. به صفحات ۱۲۴ و ۳۴۷ مراجعه شود.
  26. غیبت نعمانی، ۲۴۸.
  27. غیبت نعمانی، ۲۶۲.
  28. ارشاد مفید، ۲۴۵.
  29. مروج الذهب ۳، ۲۵۱.
  30. دلیل خارطه بغداد، ۲۷۷.
  31. غیبت نعمانی، ۲۶۲.
  32. غیبت نعمانی، ۲۶۲.
  33. کمال الدین، ۲۵۱.
  34. ارشاد، ۳۳۷.
  35. ارشاد، ۷۱ به بعد.
  36. کامل ۵، ۴۳۶.
  37. مناقب ۳، ۵۲۹.
  38. تاریخ الغیبة الصغری، ۱۸۴ به بعد
  39. سنن ابو داوود ۲، ۴۲۵؛ سنن ابن ماجه ۲، ۱۳۶۹.
  40. سنن ابو داوود ۲، ۴۲۵.
  41. سنن ابن ماجه ۲، ۱۳۶۹.
  42. فتوحات الاسلامیه ۱، ۱۵۲.
  43. فتوحات الاسلامیه ۸، ۱۷۵.
  44. فتوحات الاسلامیه ۲، ۱۲۴.
  45. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۵۶۰-۵۸۵.
  46. امام صادق (ع) می‌فرماید: «"خَمْسٌ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ: خُرُوجُ الْيَمَانِيِ‏، وَ السُّفْيَانِيِ‏، وَ الْمُنَادِي‏ يُنَادِي‏ مِنَ‏ السَّمَاءِ، وَ خَسْفٌ بِالْبَيْدَاءِ، وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ ‏‏‏‏‏"»؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۶۴۹؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۶، ح ۴۲۷.
  47. ر. ک: جمعی از نویسندگان، نور مهدی علیه السّلام، مقاله علی دوانی، ص ۷۰.
  48. ر. ک: چشم به راه مهدی (ع)، ص ۲۵۸.
  49. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۶، ح ۴۲۶.
  50. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۶- ۲۲۹.
  51. نک: اندیشه مهدویت وآسیب‌ها، محمدصابر جعفری.
  52. سایت موعود، شفیعی سروستانی، مورخ ۱۶/۸/۸۸
  53. مجله امان، ش۲۳، ص۲۶
  54. نک: عصر ظهور، علی کورانی
  55. بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۲۷
  56. الغیبة، نعمانی، باب۱۴، ح۴۴
  57. نک: تحلیل تاریخی نشانه های ظهور، مصطفی صادقی
  58. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۳۷۷.
  59. بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۲۷.
  60. آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۱۲-۲۱۳.