۶۴٬۶۴۲
ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۳) |
جز (جایگزینی متن - '.↵↵:' به '. ') |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
«'''کارکردهای علم غیب در مقام باب الله:''' یکی از شئون و مقاماتی که در آیات قرآن و احادیث برای [[ائمه]]{{عم}} بر شمردهاند، "ابواب الله" بودن ایشان است. هم چنان که از این مقام به "طریق"، "سبیل"، "سبب"، "صراط" و "ماء معین" نیز تعبیر شده است. اینکه این مقام به چه معناست، چه مراتبی دارد، ادله اثبات آن برای [[اهل بیت]] {{عم}} چیست و چه ارتباطی با [[علم غیب]] [[اهل بیت]]{{عم}} دارد، مسائلی است که در اینجا تا حدی مورد بررسی قرار میدهیم. | «'''کارکردهای علم غیب در مقام باب الله:''' یکی از شئون و مقاماتی که در آیات قرآن و احادیث برای [[ائمه]]{{عم}} بر شمردهاند، "ابواب الله" بودن ایشان است. هم چنان که از این مقام به "طریق"، "سبیل"، "سبب"، "صراط" و "ماء معین" نیز تعبیر شده است. اینکه این مقام به چه معناست، چه مراتبی دارد، ادله اثبات آن برای [[اهل بیت]] {{عم}} چیست و چه ارتباطی با [[علم غیب]] [[اهل بیت]]{{عم}} دارد، مسائلی است که در اینجا تا حدی مورد بررسی قرار میدهیم. | ||
:::::'''معنای باب الله بودن و اثبات آن برای [[اهل بیت]]{{عم}}:''' باب در لغت به معنای "راه ورود به چیزی"، "آنچه بواسطه آن به چیزی میرسند" و "آنچه بواسطهاش راه بسته میشود"<ref>حسینی زبیدی، محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱، ص۳۱۴</ref> بوده و جمع آن ابواب میباشد. باب الله بودن [[انبیا]] و اوصیای الهی بدان معناست که ایشان درگاه و بابی هستند میان خدا و خلق؛ که از یک سو خدا اگر بخواهد فیضی به خلق برساند از طریق آنان اعمال مینماید. و اگر بخواهد خیر و رحمت را از کسی قطع کند و در نتیجه نتواند با خدا ارتباط پیدا کرده و تقربی بجوید، او را از ایشان جدا مینماید. و از دیگر سو، اگرخلق بخواهند به خداوند تقرب بجویند یا ارتباطی با خدا پیدا کنند باید از طریق آنان وارد شوند. از این رو در اینجا آیات و روایات را به سه دسته تقسیم میکنیم: | |||
'''۱. باب وصول فیض و رحمت خدا به عباد:''' از [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} معنای "ماء" را در آیه {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَاء مَّعِينٍ}}<ref>سوره ملک آیه ۳۰.</ref> پرسیدند. در پاسخ فرمودند: "آب شما بابهای شماست که همان [[ائمه]]اند. و آنها بابهای خدا میان او و خلقش هستند."<ref>قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص ۳۷۹، [سورة الملک (۶۷): الآیات ۱۰ الى ۳۰</ref> در این تفسیر "ماء" در معنای مجازی به کار رفته است؛ یعنی همانطور که خدا آب را نازل میکند تا وسیله حیات باشد؛ و بدون آن راه حیات بسته میشود. امامان معصوم {{ع}} را نیز میفرستد تا حیات مادی و معنوی خلق نابود نگردد. پس [[ائمه]] {{عم}} بابهایی هستند که خدا از طریق آنان وجود و حیات و لوازم آنها را به خلق میرساند. از این جهت در احادیث، امام را "ماء" یا "ماء معین" نامیدهاند.<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰</ref> به همین مناسبت [[اهل بیت]]{{عم}} را باب رحمت پروردگار میدانیم. چنانچه پیامبر{{صل}} فرمودند: "ما معدن حکمت و باب رحمت هستیم."<ref>حافظ برسى، رجب، مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیر المؤمنین{{ع}}، ص ۶۱</ref> و در زیارت [[امیر المومنین]] میخوانیم: "سلام بر باب رحمت".<ref>ابن المشهدی، المزار الکبیر، ص۱۸۵، الباب (۱۲) التوجه الى مشهد أمیر المؤمنین{{ع}}</ref> | '''۱. باب وصول فیض و رحمت خدا به عباد:''' از [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} معنای "ماء" را در آیه {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَاء مَّعِينٍ}}<ref>سوره ملک آیه ۳۰.</ref> پرسیدند. در پاسخ فرمودند: "آب شما بابهای شماست که همان [[ائمه]]اند. و آنها بابهای خدا میان او و خلقش هستند."<ref>قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص ۳۷۹، [سورة الملک (۶۷): الآیات ۱۰ الى ۳۰</ref> در این تفسیر "ماء" در معنای مجازی به کار رفته است؛ یعنی همانطور که خدا آب را نازل میکند تا وسیله حیات باشد؛ و بدون آن راه حیات بسته میشود. امامان معصوم {{ع}} را نیز میفرستد تا حیات مادی و معنوی خلق نابود نگردد. پس [[ائمه]] {{عم}} بابهایی هستند که خدا از طریق آنان وجود و حیات و لوازم آنها را به خلق میرساند. از این جهت در احادیث، امام را "ماء" یا "ماء معین" نامیدهاند.<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰</ref> به همین مناسبت [[اهل بیت]]{{عم}} را باب رحمت پروردگار میدانیم. چنانچه پیامبر{{صل}} فرمودند: "ما معدن حکمت و باب رحمت هستیم."<ref>حافظ برسى، رجب، مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیر المؤمنین{{ع}}، ص ۶۱</ref> و در زیارت [[امیر المومنین]] میخوانیم: "سلام بر باب رحمت".<ref>ابن المشهدی، المزار الکبیر، ص۱۸۵، الباب (۱۲) التوجه الى مشهد أمیر المؤمنین{{ع}}</ref> | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
:'''۱. باب تقرب به خدا:''' [[امام رضا]] {{ع}} به کسی که از نحوه زیارت پدر بزرگوارشان سؤال کرده بود، زیارت جامعی برای همه ائمه{{عم}} ایراد فرمودند، که در عبارتهای پایانیاش آمده است: {{عربی|یا سادتی أتقرب بکم إلى الله}}.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج۹۹، ص ۱۵۹، باب ۸ الزیارات الجامعة التی یزار بها کل إمام صلوات الله علیهم</ref> و در زیارت عاشورا میخوانیم: ای أبا عبد الله من بواسطه موالات شما و برائت از دشمنانتان و کسانی که در حق شما ظالم کردند به خدا و [[رسول خدا]] و [[امام علی|امیرالمومنین]] و [[حضرت زهرا|حضرت فاطمه]] و [[امام حسن]] {{عم}} تقرب میجویم.<ref>ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، النص، ص ۱۷۷، باب۷۱ ثواب من زار الحسینع یوم عاشوراء</ref> پس [[اهل بیت]] {{عم}} باب تقرب به خدا هستند. | :'''۱. باب تقرب به خدا:''' [[امام رضا]] {{ع}} به کسی که از نحوه زیارت پدر بزرگوارشان سؤال کرده بود، زیارت جامعی برای همه ائمه{{عم}} ایراد فرمودند، که در عبارتهای پایانیاش آمده است: {{عربی|یا سادتی أتقرب بکم إلى الله}}.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج۹۹، ص ۱۵۹، باب ۸ الزیارات الجامعة التی یزار بها کل إمام صلوات الله علیهم</ref> و در زیارت عاشورا میخوانیم: ای أبا عبد الله من بواسطه موالات شما و برائت از دشمنانتان و کسانی که در حق شما ظالم کردند به خدا و [[رسول خدا]] و [[امام علی|امیرالمومنین]] و [[حضرت زهرا|حضرت فاطمه]] و [[امام حسن]] {{عم}} تقرب میجویم.<ref>ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، النص، ص ۱۷۷، باب۷۱ ثواب من زار الحسینع یوم عاشوراء</ref> پس [[اهل بیت]] {{عم}} باب تقرب به خدا هستند. | ||
'''۲. باب ورود به درگاه و محضر خدا:''' [[امام صادق]]{{ع}} آنگاه که منزلت و جایگاه اوصیاء را در نزد خدا بر میشمردند، فرمودند: "ما همان باب خدا هستیم که از آن به سوی خدا میروند."<ref>صفار، محمد، بصائر الدرجات، ج۱، ص۶۲، ۳ باب فی الأئمة أنهم حجة الله و باب الله؛ کلینی، محمد، همو، الکافی، ج۱، ص ۱۹۳، باب أن الأئمة{{ع}} خلفاء الله عز و جل فی أرضه و أبوابه التی منها یؤتى</ref> [[امام باقر]]{{ع}} نیز با کنار هم نهادن وصف {{عربی|باب الله}} و {{عربی|سبیل الله}} فرمودند: "همانا [[رسول خدا]]{{صل}} باب خدا هستند که هیچ کس به سوی خدا نمیرود جز از طریق او، و راه خدا هستند که هر کس در آن سلوک کند به خدا میرسد."<ref>همو، بصائر الدرجات، ج۱، ص ۱۹۹</ref> عین همین اوصاف را [[امام صادق]]{{ع}} برای [[امام علی|امیر المومنین]]{{ع}} بهکار بردهاند.<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج۱، ص ۱۹۶، باب أن الأئمة هم أرکان الأرض</ref> | |||
:::::::'''۳. باب الهدایه:''' [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} در تبیین این مقام فرمودند: "ما همان باب خداییم که از آن به خدا وارد میشوند. بواسطه ما هدایت شوندگان هدایت میشوند. پس هر کس ما را دوست بدارد خدا او را دوست خواهد داشت و ساکن بهشتش میکند، و هر کس به ما بغض داشته باشد خدا او را مبغوض میدارد و او را در آتشش جای خواهد داد."<ref>ابن بابویه، محمد، فضائل الشیعة، ص ۹</ref> بنابر این [[اهل بیت]]{{عم}} تنها راه رفتن به سوی خدا، جذب هدایت، جلب محبت الهی و رسیدن به بهشت هستند. | :::::::'''۳. باب الهدایه:''' [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} در تبیین این مقام فرمودند: "ما همان باب خداییم که از آن به خدا وارد میشوند. بواسطه ما هدایت شوندگان هدایت میشوند. پس هر کس ما را دوست بدارد خدا او را دوست خواهد داشت و ساکن بهشتش میکند، و هر کس به ما بغض داشته باشد خدا او را مبغوض میدارد و او را در آتشش جای خواهد داد."<ref>ابن بابویه، محمد، فضائل الشیعة، ص ۹</ref> بنابر این [[اهل بیت]]{{عم}} تنها راه رفتن به سوی خدا، جذب هدایت، جلب محبت الهی و رسیدن به بهشت هستند. | ||
'''۴. باب {{عربی|معرفة الله}}:''' همانگونه که تاریخ گواهی میدهد، در احادیث نیز وارد شده است که هر کس از اهل بیت{{عم}} دور گردد خداشناسی، پیامبر شناسی و معادشناسیاش نیز به انحراف کشیده خواهد شد. از این رو تأکید شده است که هر کس امامان{{عم}} را بشناسد میتواند خدا را بشناسد و تنها راه معرفت الله اینان هستند. روزی [[رسول خدا]]{{صل}} خطاب به [[امام علی|مولی علی]]{{ع}} فرمودند: "یا علی تو و جانشینانت همان اعراف مذکور در قرآن هستید که خدا شناخته نمیشود مگر با راه معرفت شما...."<ref>صفار، محمد، بصائر الدرجات، ج۱، ص۴۹۶، ۱۶ باب فی الأئمة أنهم الذین ... یعرفون أهل الجنة و النار</ref> از این رو [[امام صادق]]{{ع}} آنگاه که مقام {{عربی|ابواب الله}} بودن اوصیاء نبی را طرح مینمایند، میفرمایند: "اوصیاء درهای خدایند که از آن به محضر خدا میتوان وارد شد و اگر آنها نبودند خدا شناخته نمیشد..."<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج۱، ص ۱۹۳، باب أن الأئمة{{ع}} خلفاء الله عز و جل فی أرضه و أبوابه التی منها یؤتى</ref> | |||
:'''۵. باب {{عربی|محبة الله}}:''' محبت آنگاه واقعی و ارزشمند است که یک رابطه دو سویه باشد. از این رو قرآن کریم میفرماید: "ای پیامبر به مسلمانان بگو اگر خدا را دوست دارید از من تبعیت کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشاید: {{متن قرآن|قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}<ref>سوره آل عمران آیه ۳۱.</ref> به همین دلیل اعلان میدارد که جمعی مانند کافران، ظالمان و مفسدان را خداوند دوست ندارد. چرا که در واقع اینان خود خویش را از محبت الهی محروم ساختهاند. اینکه چه کنیم تا محبت ما به خدا واقعی گردد و بتوانیم محبت خدا را به خودمان جلب کنیم راهکارهایی در متون دینی ما ارائه گردیده است که در رأس آنها محبت نمودن به [[اهل بیت]]{{عم}} میباشد. از این رو پیامبر{{صل}} فرمودند: "من شهر علمم و علی درِ آن؛ و دروغ میگوید کسی که گمان کند وارد در شهر شده است اما از راهی غیر از درِ آن. و دروغ میگوید کسی که گمان کند مرا دوست دارد در حالی که بغض تو را در دل دارد."<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج۲، ص ۲۳۹، باب المؤمن و علاماته و صفاته، ح ۲۷</ref> و [[امام هادی]]{{ع}} در زیارت جامعه فرمودند: "هر کس شما اهل بیت را دوست بدارد به تحقیق خدا را دوست داشته و هر کس بغض شما را به دل گیرد بغض خدا را به دل گرفته است." | :'''۵. باب {{عربی|محبة الله}}:''' محبت آنگاه واقعی و ارزشمند است که یک رابطه دو سویه باشد. از این رو قرآن کریم میفرماید: "ای پیامبر به مسلمانان بگو اگر خدا را دوست دارید از من تبعیت کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشاید: {{متن قرآن|قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}<ref>سوره آل عمران آیه ۳۱.</ref> به همین دلیل اعلان میدارد که جمعی مانند کافران، ظالمان و مفسدان را خداوند دوست ندارد. چرا که در واقع اینان خود خویش را از محبت الهی محروم ساختهاند. اینکه چه کنیم تا محبت ما به خدا واقعی گردد و بتوانیم محبت خدا را به خودمان جلب کنیم راهکارهایی در متون دینی ما ارائه گردیده است که در رأس آنها محبت نمودن به [[اهل بیت]]{{عم}} میباشد. از این رو پیامبر{{صل}} فرمودند: "من شهر علمم و علی درِ آن؛ و دروغ میگوید کسی که گمان کند وارد در شهر شده است اما از راهی غیر از درِ آن. و دروغ میگوید کسی که گمان کند مرا دوست دارد در حالی که بغض تو را در دل دارد."<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج۲، ص ۲۳۹، باب المؤمن و علاماته و صفاته، ح ۲۷</ref> و [[امام هادی]]{{ع}} در زیارت جامعه فرمودند: "هر کس شما اهل بیت را دوست بدارد به تحقیق خدا را دوست داشته و هر کس بغض شما را به دل گیرد بغض خدا را به دل گرفته است." | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
:'''۱۴. باب حصن خدا:''' از مصادیق شأن باب اللهی [[ائمه]]{{عم}} آن است که باب ورود بندگان به دژ الهیاند. چنانچه [[امام رضا]]{{ع}} لحظاتی پس از آنکه در حدیث سلسله الذهب به نقل از خداوند فرمودند: {{عربی|"لا إله إلا الله حصنی فمن دخل حصنی أمن من عذابی"}}، ندایی دادند که: "ورود به حصن و دژ محکم خداوند شروطی دارد و من از جمله آن شروط هستم".<ref>همو، الأمالی، النص، ص ۲۳۵، المجلس الحادی و الأربعون</ref> پس از شروط و ابواب دخول در دژ خداوند ولایت [[امام رضا|علی بن موسی الرضا]]{{ع}} به عنوان امام بر حق است. | :'''۱۴. باب حصن خدا:''' از مصادیق شأن باب اللهی [[ائمه]]{{عم}} آن است که باب ورود بندگان به دژ الهیاند. چنانچه [[امام رضا]]{{ع}} لحظاتی پس از آنکه در حدیث سلسله الذهب به نقل از خداوند فرمودند: {{عربی|"لا إله إلا الله حصنی فمن دخل حصنی أمن من عذابی"}}، ندایی دادند که: "ورود به حصن و دژ محکم خداوند شروطی دارد و من از جمله آن شروط هستم".<ref>همو، الأمالی، النص، ص ۲۳۵، المجلس الحادی و الأربعون</ref> پس از شروط و ابواب دخول در دژ خداوند ولایت [[امام رضا|علی بن موسی الرضا]]{{ع}} به عنوان امام بر حق است. | ||
'''۱۵. باب سلام:''' باب السلام یعنی بابی که از آن وارد شهر تسلیم میشوند و با این تسلیم شدن در برابر خدا، از حساب شدید خدا و فزع اکبر روز قیامت به سلامتی گذر کرده و نجات مییابند. این بیان را در احادیث متعددی میتوان یافت که به دو مورد از آنها اشاره میکنیم: [[امام علی]] {{ع}} فرمودند: "ما باب حطه هستیم و آن باب السلام است؛ هر کس داخل آن شد سالم ماند و نجات یافت، و هر کس از آن تخلف نمود هلاک شد."<ref>تمیمى آمدى، عبد الواحد، غرر الحکم و درر الکلم، محقق / مصحح: رجائى، سید مهدى، ص ۷۲۳</ref> [[امام باقر]]{{ع}} ضمن قسم به خدا، فرمودند: "... هیچ عبدی ما را دوست ندارد و ولایت ما را نمیپذیرد تا اینکه خدا قلبش را تطهیر میکند. و خدا قلب کسی را تطهیر نمیکند تا آنکه تسلیم ما شود و جنگ با ما نداشته باشد. پس وقتی اینگونه شد خدا او را از حساب شدید قیامت سالم نگه داشته و از فزع اکبر روز قیامت ایمن میدارد."<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج۱، ص ۱۹۴، ح ۱</ref> | |||
:'''ارتباط [[علم غیب]] با مقام باب الهی [[اهل بیت]]{{عم}}''' از سویی باب الله کسی است که فیوضات خدا از طریق او به سایر خلق میرسد پس او هم از این فیوضات خبر دارد و هم از کسانی که این فیضها بدانها میرسد. و این نیز نوعی علم غیب است. و از دیگر سو، از آنچه در قسمت پیش گفته شد مشخص گردید که از لوازم باب الله بودن آن است که اطاعت او بر همگان به طور مطلق واجب باشد؛ که این مقام مستلزم [[عصمت]] باب الله است. و از آنجا که در بخش صفات امام ارتباط شدید عصمت با [[علم غیب]] را مطرح کردیم روشن میشود که تا وقتی کسی علم غیب نداشته باشد نمیتواند باب الله شود. علاوه بر آنکه اگر بنا باشد راه منحصر ورود به درگاه خداوند [[ائمه]] {{عم}} باشند ناگزیر هر کس بخواهد به آن درگاه راه یابد باید از طریق ایشان اقدام کند و اگر چنین باشد امکان ندارد که ائمه{{عم}} از احوال کسانی که به واسطه ایشان به خدا تقرب جستهاند، بیخبر باشند. و این نوعی علم غیب است»<ref>[[سید محمود جزائری|جزائری، سید محمود]]، [[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایاننامه)|کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان]]، ص۱۶۰ تا ۱۷۰.</ref>. | :'''ارتباط [[علم غیب]] با مقام باب الهی [[اهل بیت]]{{عم}}''' از سویی باب الله کسی است که فیوضات خدا از طریق او به سایر خلق میرسد پس او هم از این فیوضات خبر دارد و هم از کسانی که این فیضها بدانها میرسد. و این نیز نوعی علم غیب است. و از دیگر سو، از آنچه در قسمت پیش گفته شد مشخص گردید که از لوازم باب الله بودن آن است که اطاعت او بر همگان به طور مطلق واجب باشد؛ که این مقام مستلزم [[عصمت]] باب الله است. و از آنجا که در بخش صفات امام ارتباط شدید عصمت با [[علم غیب]] را مطرح کردیم روشن میشود که تا وقتی کسی علم غیب نداشته باشد نمیتواند باب الله شود. علاوه بر آنکه اگر بنا باشد راه منحصر ورود به درگاه خداوند [[ائمه]] {{عم}} باشند ناگزیر هر کس بخواهد به آن درگاه راه یابد باید از طریق ایشان اقدام کند و اگر چنین باشد امکان ندارد که ائمه{{عم}} از احوال کسانی که به واسطه ایشان به خدا تقرب جستهاند، بیخبر باشند. و این نوعی علم غیب است»<ref>[[سید محمود جزائری|جزائری، سید محمود]]، [[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایاننامه)|کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان]]، ص۱۶۰ تا ۱۷۰.</ref>. |