بنی امیه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←سیاستهای بنیامیه
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
==سیاستهای بنیامیه== | ==سیاستهای بنیامیه== | ||
{{اصلی|سیاستهای بنیامیه}} | {{اصلی|سیاستهای بنیامیه}} | ||
==سیاستهای بنیامیه== | |||
===سیاست امویان در فشار بر مسلمانان=== | ===سیاست امویان در فشار بر مسلمانان=== | ||
[[خلفای اموی]] بدون هیچ پروایی یا حیایی [[اندیشه]] خویش را به [[مردمان]] [[اعلان]] میکردند و کارشان به جایی رسیده بود که [[مسلمانان]] را به [[بردگی]] میگرفتند و [[زنان]] [[مسلمان]] و [[مؤمن]] را به [[اسارت]] برده، [[کنیز]] خویش میکردند و در بازارها به فروش میرساندند. | [[خلفای اموی]] بدون هیچ پروایی یا حیایی [[اندیشه]] خویش را به [[مردمان]] [[اعلان]] میکردند و کارشان به جایی رسیده بود که [[مسلمانان]] را به [[بردگی]] میگرفتند و [[زنان]] [[مسلمان]] و [[مؤمن]] را به [[اسارت]] برده، [[کنیز]] خویش میکردند و در بازارها به فروش میرساندند. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۴: | ||
[[سیره]] امویان در [[خوارسازی]] [[مسلمانان]] و به بردگی گرفتن آنان - درست مانند به بردگی گرفتن [[مشرکان]] – اینگونه بود. آنان در این راه به [[تندروی]] و [[افراط]] دست زدند، چندان که دربارهشان میگویند: [[بنیامیه]]، مرد را به سبب قرضی که داشت میفروختند و به نظرشان او اینگونه به برده بدل میشد<ref>ابن ابی الحدید معتزلی، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۲۴۱ – ۲۴۲.</ref>. زشتتر از تمام اینها و مذلتبارتر برای مسلمانان، کاری بود که از [[مسلم بن عقبه]] (مشهور به [[مُسرف]]) [[فرمانده]] سپاهی که [[یزید بن معاویه]] به [[مدینه]] گسیل داشته بود، در واقعه معروف [[حره]] سرزد... آن هنگام که او [[مدینه منوره]] را اشغال کرد و آن [[شهر]] را برای سپاهیانش [[مباح]] [[اعلان]] داشت. او مسلمانان را فرا خواند تا با یزید بن معاویه در برابر [[خون]]، [[مال]] و خانوادهشان و اینکه بردگان [[یزید]] باشند و او هرگونه که خواست درباره خون و [[اموال]] و خانوادهشان [[تصمیم]] بگیرد، [[بیعت]] کنند<ref>در این باره میتوانید به منابع تاریخی معروف که این موضوع را گزارش کردهاند، مراجعه کنید، از جمله: ابن اثیر، علی، الکامل، ج۴، ص۱۱۸؛ ابن قتیبه، عبدالله، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۲۱۴؛ یعقوبی، احمد، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۳۷؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، ج۳، ص۷۰.</ref>. [[امویان]] برای [[خوارسازی]] [[مسلمانان]] و برای [[گردن نهادن]] مسلمانان به [[خواستهها]] و خواهشهای آنان و از میان برداشتن [[مخالفان]] [[سیاسی]] و نظامی و [[تحکیم]] [[قدرت]] و تسلطشان بر [[سرنوشت]] [[مردم]] چنین راه و روشی را در پیش گرفتند.<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[بر آستان عاشورا ج۱ (کتاب)|بر آستان عاشورا]]، ج۱، ص ۸۸.</ref> | [[سیره]] امویان در [[خوارسازی]] [[مسلمانان]] و به بردگی گرفتن آنان - درست مانند به بردگی گرفتن [[مشرکان]] – اینگونه بود. آنان در این راه به [[تندروی]] و [[افراط]] دست زدند، چندان که دربارهشان میگویند: [[بنیامیه]]، مرد را به سبب قرضی که داشت میفروختند و به نظرشان او اینگونه به برده بدل میشد<ref>ابن ابی الحدید معتزلی، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۲۴۱ – ۲۴۲.</ref>. زشتتر از تمام اینها و مذلتبارتر برای مسلمانان، کاری بود که از [[مسلم بن عقبه]] (مشهور به [[مُسرف]]) [[فرمانده]] سپاهی که [[یزید بن معاویه]] به [[مدینه]] گسیل داشته بود، در واقعه معروف [[حره]] سرزد... آن هنگام که او [[مدینه منوره]] را اشغال کرد و آن [[شهر]] را برای سپاهیانش [[مباح]] [[اعلان]] داشت. او مسلمانان را فرا خواند تا با یزید بن معاویه در برابر [[خون]]، [[مال]] و خانوادهشان و اینکه بردگان [[یزید]] باشند و او هرگونه که خواست درباره خون و [[اموال]] و خانوادهشان [[تصمیم]] بگیرد، [[بیعت]] کنند<ref>در این باره میتوانید به منابع تاریخی معروف که این موضوع را گزارش کردهاند، مراجعه کنید، از جمله: ابن اثیر، علی، الکامل، ج۴، ص۱۱۸؛ ابن قتیبه، عبدالله، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۲۱۴؛ یعقوبی، احمد، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۳۷؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، ج۳، ص۷۰.</ref>. [[امویان]] برای [[خوارسازی]] [[مسلمانان]] و برای [[گردن نهادن]] مسلمانان به [[خواستهها]] و خواهشهای آنان و از میان برداشتن [[مخالفان]] [[سیاسی]] و نظامی و [[تحکیم]] [[قدرت]] و تسلطشان بر [[سرنوشت]] [[مردم]] چنین راه و روشی را در پیش گرفتند.<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[بر آستان عاشورا ج۱ (کتاب)|بر آستان عاشورا]]، ج۱، ص ۸۸.</ref> | ||
===احیای [[گرایش]] قومی [[جاهلیت]]=== | ====احیای [[گرایش]] قومی [[جاهلیت]]==== | ||
[[معاویه]] و [[کارگزاران]] او در [[فتنهانگیزی]] میان مسلمانان زبردست بودند و بزنگاههای [[فتنه]] و [[اختلاف]] میان [[اعراب]] و [[قبایل]] را [[نیک]] میشناختند و به هنگام نیاز از آنها به خوبی بهرهبرداری میکردند. [[زیاد بن ابیه]] یکی از ماهرترین کارگزاران معاویه در این زمینه بود. او با اختلاف افکندن میان قبایل [[عراق]]، توانست آن را در برابر قدرت خویش به [[کرنش]] وادارد. | [[معاویه]] و [[کارگزاران]] او در [[فتنهانگیزی]] میان مسلمانان زبردست بودند و بزنگاههای [[فتنه]] و [[اختلاف]] میان [[اعراب]] و [[قبایل]] را [[نیک]] میشناختند و به هنگام نیاز از آنها به خوبی بهرهبرداری میکردند. [[زیاد بن ابیه]] یکی از ماهرترین کارگزاران معاویه در این زمینه بود. او با اختلاف افکندن میان قبایل [[عراق]]، توانست آن را در برابر قدرت خویش به [[کرنش]] وادارد. | ||
معاویه در این زمینه بسیار زبردست و باهوش بود و با [[هوشمندی]] و [[زیرکی]] کار میکرد. او یک بار کوشید تا در مجلس خویش در [[شام]] میان [[امام حسن]]{{ع}} و [[ابن زبیر]] اختلاف افکند و با اینکه [[امام]] کوشید تا از این کار جلوگیری کند، لیک معاویه توانست [[ابوسعید بن عقیل بن ابی طالب]] را در همان مجلس بر ابن زبیر برانگیزد و ابن زبیر را نیز بر او، و بدین روی آنچه را که امام حسن{{ع}} از آن اجتناب میکرد، حاصل شد<ref>بنگرید به: ابن عبد ربه اندلسی، احمد، العقد الفرید، ج۴، ص۹۹.</ref>. | معاویه در این زمینه بسیار زبردست و باهوش بود و با [[هوشمندی]] و [[زیرکی]] کار میکرد. او یک بار کوشید تا در مجلس خویش در [[شام]] میان [[امام حسن]]{{ع}} و [[ابن زبیر]] اختلاف افکند و با اینکه [[امام]] کوشید تا از این کار جلوگیری کند، لیک معاویه توانست [[ابوسعید بن عقیل بن ابی طالب]] را در همان مجلس بر ابن زبیر برانگیزد و ابن زبیر را نیز بر او، و بدین روی آنچه را که امام حسن{{ع}} از آن اجتناب میکرد، حاصل شد<ref>بنگرید به: ابن عبد ربه اندلسی، احمد، العقد الفرید، ج۴، ص۹۹.</ref>. |