پرش به محتوا

علم لدنی امام در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۵: خط ۵:
| پرسش مرتبط  = امامت (پرسش)
| پرسش مرتبط  = امامت (پرسش)
}}
}}
==مقدمه==
== مقدمه ==
از نظر [[علامه جوادی آملی]]، [[علوم]] وهبی دانش‌هایی هستند که ابتدائاً به [[افاضه الهی]] و بی‌رنج حاصل می‌شوند و حوزه آن‎ها [[فهم]] مراد از خود [[متکلّم]] است، نه [[کلام]] او<ref>عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۱۲، ص۶۳۷.</ref>. وی [[معتقد]] است [[علم لدنی]] [[علمی]] است که بین [[متعلم]] ([[انسان]]) و [[معلم]] ([[خدا]]) هیچ واسطه‌ای وجود نداشته باشد<ref>عبدالله جوادی آملی، سیره پیامبران در قرآن، ج۶، ص۱۵۶.</ref> و به عبارت دیگر، [[افاضه]] مستقیم [[علم]] از سوی خدا بر [[بنده]] می‌باشد<ref>عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۱۲، ص۶۳۶.</ref>. با این بیان، این علم دانشی در برابر علوم دیگر و قسمی از دانش‌های [[عقلی]] یا [[نقلی]] نیست که مبادی و مسائل و موضوع و محمول داشته باشد. متعلّم، [[حقایق]] و معارفی بدون لفظ و مفهوم و صورت [[ذهنی]] و بی‌واسطه کتاب و معلّم از لدن و نزد [[خدای سبحان]] از راه [[شهود]] می‌آموزد<ref>عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۶، ص۳۵۶.</ref>. از نظر ایشان این علم ویژگی‌هایی چون [[شهودی]] و حضوری بودن<ref>عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۶، ص۳۵۶؛ همو، قرآن در قرآن، ص۳۸.</ref>، عدم عروض [[فراموشی]]<ref>عبدالله جوادی آملی، قرآن در قرآن، ص۳۸.</ref>، بی‌رنج و تعب حاصل شدن و فهم مراد متکلّم از خود او، نه از کلامش<ref>عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۱۲، ص۶۳۶.</ref> دارد. چنین فهمی بهره کسی است که [[قرآن]] بر قلبش نازل شده باشد.<ref>[[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی (کتاب)|علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی]]، ص ۱۸۰.</ref>
از نظر [[علامه جوادی آملی]]، [[علوم]] وهبی دانش‌هایی هستند که ابتدائاً به [[افاضه الهی]] و بی‌رنج حاصل می‌شوند و حوزه آن‎ها [[فهم]] مراد از خود [[متکلّم]] است، نه [[کلام]] او<ref>عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۱۲، ص۶۳۷.</ref>. وی [[معتقد]] است [[علم لدنی]] [[علمی]] است که بین [[متعلم]] ([[انسان]]) و [[معلم]] ([[خدا]]) هیچ واسطه‌ای وجود نداشته باشد<ref>عبدالله جوادی آملی، سیره پیامبران در قرآن، ج۶، ص۱۵۶.</ref> و به عبارت دیگر، [[افاضه]] مستقیم [[علم]] از سوی خدا بر [[بنده]] می‌باشد<ref>عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۱۲، ص۶۳۶.</ref>. با این بیان، این علم دانشی در برابر علوم دیگر و قسمی از دانش‌های [[عقلی]] یا [[نقلی]] نیست که مبادی و مسائل و موضوع و محمول داشته باشد. متعلّم، [[حقایق]] و معارفی بدون لفظ و مفهوم و صورت [[ذهنی]] و بی‌واسطه کتاب و معلّم از لدن و نزد [[خدای سبحان]] از راه [[شهود]] می‌آموزد<ref>عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۶، ص۳۵۶.</ref>. از نظر ایشان این علم ویژگی‌هایی چون [[شهودی]] و حضوری بودن<ref>عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۶، ص۳۵۶؛ همو، قرآن در قرآن، ص۳۸.</ref>، عدم عروض [[فراموشی]]<ref>عبدالله جوادی آملی، قرآن در قرآن، ص۳۸.</ref>، بی‌رنج و تعب حاصل شدن و فهم مراد متکلّم از خود او، نه از کلامش<ref>عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۱۲، ص۶۳۶.</ref> دارد. چنین فهمی بهره کسی است که [[قرآن]] بر قلبش نازل شده باشد.<ref>[[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی (کتاب)|علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی]]، ص ۱۸۰.</ref>


==[[دلایل]] برخورداری [[ائمه هدی]] از [[علم لدنی]]==
== [[دلایل]] برخورداری [[ائمه هدی]] از [[علم لدنی]] ==
بعد از روشن شدن معنای علم لدنی، [[علامه جوادی آملی]] چنین اظهار می‌نماید که [[تعلیم]] [[علوم]] و بهره‌مندی از [[حقایق]] و [[نشانه‌های الهی]] به [[حضرت آدم]]{{ع}} [[علم لدنّی]] بوده است و [[ائمه اطهار]] از جمله کسانی‌اند که واجد چنین [[علمی]] هستند. علامه برای [[اثبات]] ادعای خود (برخورداری ائمه از علم لدنی) دلایلی را بر می‌شمرد:
بعد از روشن شدن معنای علم لدنی، [[علامه جوادی آملی]] چنین اظهار می‌نماید که [[تعلیم]] [[علوم]] و بهره‌مندی از [[حقایق]] و [[نشانه‌های الهی]] به [[حضرت آدم]] {{ع}} [[علم لدنّی]] بوده است و [[ائمه اطهار]] از جمله کسانی‌اند که واجد چنین [[علمی]] هستند. علامه برای [[اثبات]] ادعای خود (برخورداری ائمه از علم لدنی) دلایلی را بر می‌شمرد:


===[[امام]]، مصداق [[انسان کامل]]===
=== [[امام]]، مصداق [[انسان کامل]] ===
انسان کامل بر [[انسانی]] اطلاق می‌شود که جمیع [[اسماء]] [[جمال]] و جلال [[حق]] را در خود تجلّی داده و [[مظهر]] جمیع [[شئون]] [[الهی]] است. چنین انسانی تجلّی تام [[حضرت حق]] و آینه [[شهود]] همه اشیاست. از محوری‌ترین [[ویژگی‌های انسان کامل]]، [[علم]] و [[آگاهی]] او به حقایق و [[اسرار]] عالم است.
انسان کامل بر [[انسانی]] اطلاق می‌شود که جمیع [[اسماء]] [[جمال]] و جلال [[حق]] را در خود تجلّی داده و [[مظهر]] جمیع [[شئون]] [[الهی]] است. چنین انسانی تجلّی تام [[حضرت حق]] و آینه [[شهود]] همه اشیاست. از محوری‌ترین [[ویژگی‌های انسان کامل]]، [[علم]] و [[آگاهی]] او به حقایق و [[اسرار]] عالم است.


خط ۱۹: خط ۱۹:
بنابراین، [[علم]] انسان کامل، [[لدنی]] و لدی اللّهی است و آن ذوات [[نورانی]] (حضرات [[معصومین]]) که به تصریح بسیاری از [[روایات]] به عنوان [[انسان]] کامل و [[کتاب الهی]] و آینه تمام نمای [[اسم اعظم]] [[حق]] معرفی شده‌اند<ref>عبدالله جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ص۴۶.</ref>، همه [[علوم]] و [[معارف]] را از نزد [[خدای سبحان]] و بی‌واسطه فراگرفته‌اند.<ref>[[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی (کتاب)|علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی]]، ص ۱۸۲.</ref>
بنابراین، [[علم]] انسان کامل، [[لدنی]] و لدی اللّهی است و آن ذوات [[نورانی]] (حضرات [[معصومین]]) که به تصریح بسیاری از [[روایات]] به عنوان [[انسان]] کامل و [[کتاب الهی]] و آینه تمام نمای [[اسم اعظم]] [[حق]] معرفی شده‌اند<ref>عبدالله جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ص۴۶.</ref>، همه [[علوم]] و [[معارف]] را از نزد [[خدای سبحان]] و بی‌واسطه فراگرفته‌اند.<ref>[[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی (کتاب)|علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی]]، ص ۱۸۲.</ref>


===[[امام]]، صنع [[خداوند متعال]]===
=== [[امام]]، صنع [[خداوند متعال]] ===
از دیگر دلایلی که [[آیت الله جوادی آملی]] در برخورداری امام از [[علم لدنی]] بدان استناد می‌کند این است که طبق روایات، [[ائمه معصومین]] مخلوق و دست پرورده خدایند. چنین کسانی علوم را مستقیم و بی‌واسطه از جانب [[خدا]] دریافت می‌کنند، ولی دیگران به این منظور پرورده می‌شوند که از [[برکات]] و [[حسنات]] [[علمی]] و عملی آن ذات‎های نورانی بهره مند گردند<ref>عبدالله جوادی آملی، قرآن در کلام امام علی{{ع}}، ص۳۳.</ref>. ایشان در [[تأیید]] دیدگاه خویش به یکی از [[نامه‌های امیرالمؤمنین]]{{ع}} در خطاب به [[معاویه]] اشاره می‌کند که [[حضرت]] می‌فرماید: {{متن حدیث|فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۸، بند ۱۱؛ عبدالله جوادی آملی، حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه، ص۱۰۳.</ref>.
از دیگر دلایلی که [[آیت الله جوادی آملی]] در برخورداری امام از [[علم لدنی]] بدان استناد می‌کند این است که طبق روایات، [[ائمه معصومین]] مخلوق و دست پرورده خدایند. چنین کسانی علوم را مستقیم و بی‌واسطه از جانب [[خدا]] دریافت می‌کنند، ولی دیگران به این منظور پرورده می‌شوند که از [[برکات]] و [[حسنات]] [[علمی]] و عملی آن ذات‎های نورانی بهره مند گردند<ref>عبدالله جوادی آملی، قرآن در کلام امام علی {{ع}}، ص۳۳.</ref>. ایشان در [[تأیید]] دیدگاه خویش به یکی از [[نامه‌های امیرالمؤمنین]] {{ع}} در خطاب به [[معاویه]] اشاره می‌کند که [[حضرت]] می‌فرماید: {{متن حدیث|فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۸، بند ۱۱؛ عبدالله جوادی آملی، حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه، ص۱۰۳.</ref>.


ما ساخته شده و دست پرورده خدای خویشیم. ما ساخته [[ربوبیت]] حق و دیگران دست پرورده ما هستند. ما [[علوم الهی]] را از [[مکتب]] [[خدای رحمان]] آموختیم و دیگران از ما فراگرفتند. ما در کنار سفره [[وحی]] نشسته‎ایم و سایرین در کنار سفره [[ارشاد]] ما. ما در [[آموختن]] [[علوم]] و [[معارف]] نیازی به غیر [[خدا]] نداشتیم و دیگران نیازمند به مجرای [[فیض]] [[خداوند]]، یعنی ما هستند (این جمله بلند در یکی از [[توقیعات]] [[حضرت]] بقیة‎الله نیز آمده است)<ref>عبدالله جوادی آملی، شمیم ولایت، ص۵۵۵.</ref>.<ref>[[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی (کتاب)|علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی]]، ص ۱۸۳.</ref>
ما ساخته شده و دست پرورده خدای خویشیم. ما ساخته [[ربوبیت]] حق و دیگران دست پرورده ما هستند. ما [[علوم الهی]] را از [[مکتب]] [[خدای رحمان]] آموختیم و دیگران از ما فراگرفتند. ما در کنار سفره [[وحی]] نشسته‎ایم و سایرین در کنار سفره [[ارشاد]] ما. ما در [[آموختن]] [[علوم]] و [[معارف]] نیازی به غیر [[خدا]] نداشتیم و دیگران نیازمند به مجرای [[فیض]] [[خداوند]]، یعنی ما هستند (این جمله بلند در یکی از [[توقیعات]] [[حضرت]] بقیة‎الله نیز آمده است)<ref>عبدالله جوادی آملی، شمیم ولایت، ص۵۵۵.</ref>.<ref>[[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی (کتاب)|علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی]]، ص ۱۸۳.</ref>


===[[امام]]، [[شاگرد]] مستقیم خدا===
=== [[امام]]، [[شاگرد]] مستقیم خدا ===
[[علامه جوادی آملی]]، امام را شاگرد [[بلافصل]] و مستقیم [[خدای تعالی]] معرفی نموده و [[معتقد]] است [[رسول اکرم]]{{صل}} شاگرد [[خدای حکیم]] است و [[قرآن]] را در محضر او آموخته و معنای [[علم لدنی]] هم جز این نیست که متعلّم [[علم]] را به صورت مستقیم از معلّم خود دریافت نماید. با این بیان، [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} نیز که طبق [[آیه مباهله]]<ref>{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}} «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> به منزله [[جان]] [[نبی]] أکرم{{صل}} محسوب شده، به حضور [[معلم]] بالذات، یعنی خداوند راه یافته و از آنجا علم را بی‌واسطه فرا گرفته است. بنابراین علم لدنی دارد و در آموختن علوم و معارف به غیر خدا نیازی ندارد و چشمه‌های [[حکمت]] از جانش می‌جوشد<ref>عبدالله جوادی آملی، شمیم ولایت، ص۴۴۳.</ref>.
[[علامه جوادی آملی]]، امام را شاگرد [[بلافصل]] و مستقیم [[خدای تعالی]] معرفی نموده و [[معتقد]] است [[رسول اکرم]] {{صل}} شاگرد [[خدای حکیم]] است و [[قرآن]] را در محضر او آموخته و معنای [[علم لدنی]] هم جز این نیست که متعلّم [[علم]] را به صورت مستقیم از معلّم خود دریافت نماید. با این بیان، [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} نیز که طبق [[آیه مباهله]]<ref>{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}} «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> به منزله [[جان]] [[نبی]] أکرم {{صل}} محسوب شده، به حضور [[معلم]] بالذات، یعنی خداوند راه یافته و از آنجا علم را بی‌واسطه فرا گرفته است. بنابراین علم لدنی دارد و در آموختن علوم و معارف به غیر خدا نیازی ندارد و چشمه‌های [[حکمت]] از جانش می‌جوشد<ref>عبدالله جوادی آملی، شمیم ولایت، ص۴۴۳.</ref>.


وی این مفهوم را هم‌چنین از [[خطبه ۱۰۹]] نهج‎البلاغه [[استنباط]] نموده است که امام می‌فرماید:
وی این مفهوم را هم‌چنین از [[خطبه ۱۰۹]] نهج‎البلاغه [[استنباط]] نموده است که امام می‌فرماید:
ما درخت نبوتیم. [[درخت نبوت]] در [[خاندان]] ما ریشه دارد و فیض [[رسالت]] در این [[خانواده]] فرود می‌آید و فرشته‌های [[خدای متعال]] به خاندان ما رفت‎وآمد می‌کنند و [[قرارگاه علم]] و چشمه‎سار حکمت، ما هستیم<ref>عبدالله جوادی آملی، حکمت علوی، ص۲۲: {{متن حدیث|نَحْنُ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ مَحَطُّ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ وَ مَعَادِنُ الْعِلْمِ وَ يَنَابِيعُ الْحُكْمِ}}.</ref>.<ref>[[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی (کتاب)|علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی]]، ص ۱۸۴.</ref>
ما درخت نبوتیم. [[درخت نبوت]] در [[خاندان]] ما ریشه دارد و فیض [[رسالت]] در این [[خانواده]] فرود می‌آید و فرشته‌های [[خدای متعال]] به خاندان ما رفت‎وآمد می‌کنند و [[قرارگاه علم]] و چشمه‎سار حکمت، ما هستیم<ref>عبدالله جوادی آملی، حکمت علوی، ص۲۲: {{متن حدیث|نَحْنُ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ مَحَطُّ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ وَ مَعَادِنُ الْعِلْمِ وَ يَنَابِيعُ الْحُكْمِ}}.</ref>.<ref>[[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی (کتاب)|علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی]]، ص ۱۸۴.</ref>
===[[امام]]، [[عِدل قرآن کریم]]===
=== [[امام]]، [[عِدل قرآن کریم]] ===
همان‎طور که در فصل دوم درخصوص [[دلایل]] برخورداری امام از [[علم غیب]] بیان شد، [[امامان معصوم]]، عِدل و [[همتای قرآن]] کریم‌اند، مانند [[قرآن]] همه‎چیز را تبیین می‌کنند و پیداست که بیان، بی‌علم و [[آگاهی]] میسور نیست. پس آنان [[علمی]] دارند که دیگران از آن محروم‌اند و آن [[علم لدنّی]] است<ref>عبدالله جوادی آملی، شمیم ولایت، ص۴۴۵.</ref>.<ref>[[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی (کتاب)|علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی]]، ص ۱۸۵.</ref>
همان‎طور که در فصل دوم درخصوص [[دلایل]] برخورداری امام از [[علم غیب]] بیان شد، [[امامان معصوم]]، عِدل و [[همتای قرآن]] کریم‌اند، مانند [[قرآن]] همه‎چیز را تبیین می‌کنند و پیداست که بیان، بی‌علم و [[آگاهی]] میسور نیست. پس آنان [[علمی]] دارند که دیگران از آن محروم‌اند و آن [[علم لدنّی]] است<ref>عبدالله جوادی آملی، شمیم ولایت، ص۴۴۵.</ref>.<ref>[[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی (کتاب)|علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی]]، ص ۱۸۵.</ref>


===[[علم امام به لوح محفوظ]]===
=== [[علم امام به لوح محفوظ]] ===
آخرین دلیلی که [[آیت الله جوادی آملی]] در [[اثبات]] برخورداری [[ائمه هدی]] از [[علم لدنی]] بدان استناد می‌کند، [[تأویل آیات قرآن]] توسط آنان است. به [[اعتقاد]] علامه، تنها کسانی [[توانایی]] تأویل آیات قرآن را دارند که به [[کتاب مکنون]] (لوح محفوظ) دست‌رسی داشته باشند و این کتاب تنها در دسترس [[عالمان]] به علم لدنی است و چون طبق تعریف قرآن کریم از «[[مطهرون]]» در [[آیه ۳۳ سوره احزاب]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>، فقط اهل‎بیت [[عصمت]] و [[طهارت]] می‌باشند، پس آن ذوات [[مقدس]] تنها کسانی‌اند که به این [[مقام]] شامخ ([[علم به لوح محفوظ]]) دست یافته و علم لدنی دارند<ref>عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۱۳، ص۲۱۰.</ref>. درنتیجه «علم لدنی» که مأخوذ از خرمن [[دانش الهی]] است و در [[قلمرو علم]] وهبی جا دارد، نوعی [[علم غیبی]] است که فقط به [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] [[افاضه]] شده است.<ref>[[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی (کتاب)|علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی]]، ص ۱۸۵.</ref>
آخرین دلیلی که [[آیت الله جوادی آملی]] در [[اثبات]] برخورداری [[ائمه هدی]] از [[علم لدنی]] بدان استناد می‌کند، [[تأویل آیات قرآن]] توسط آنان است. به [[اعتقاد]] علامه، تنها کسانی [[توانایی]] تأویل آیات قرآن را دارند که به [[کتاب مکنون]] (لوح محفوظ) دست‌رسی داشته باشند و این کتاب تنها در دسترس [[عالمان]] به علم لدنی است و چون طبق تعریف قرآن کریم از «[[مطهرون]]» در [[آیه ۳۳ سوره احزاب]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>، فقط اهل‎بیت [[عصمت]] و [[طهارت]] می‌باشند، پس آن ذوات [[مقدس]] تنها کسانی‌اند که به این [[مقام]] شامخ ([[علم به لوح محفوظ]]) دست یافته و علم لدنی دارند<ref>عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج۱۳، ص۲۱۰.</ref>. درنتیجه «علم لدنی» که مأخوذ از خرمن [[دانش الهی]] است و در [[قلمرو علم]] وهبی جا دارد، نوعی [[علم غیبی]] است که فقط به [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] [[افاضه]] شده است.<ref>[[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی (کتاب)|علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی]]، ص ۱۸۵.</ref>


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش