پرش به محتوا

دیدگاه اهل سنت درباره امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ')
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی = دیدگاه [[اهل سنت]] درباره [[امام مهدی]] چیست؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[آشنایی با امام مهدی]] / [[وجود امام مهدی]] / [[امام مهدی از دیدگاه اهل سنت]]
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[آشنایی با امام مهدی]] / [[وجود امام مهدی]] / [[امام مهدی از دیدگاه اهل سنت]]
| مدخل اصلی = [[دیدگاه اهل سنت درباره امام مهدی]]  
| مدخل اصلی = [[دیدگاه اهل سنت درباره امام مهدی]]  
| مدخل وابسته =  
| مدخل وابسته =  
| پاسخ‌دهنده =
| تعداد پاسخ = ۸
| پاسخ‌دهندگان = ۸ پاسخ
}}
}}
'''دیدگاه [[اهل سنت]] درباره [[امام مهدی]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''دیدگاه [[اهل سنت]] درباره [[امام مهدی]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
خط ۱۷: خط ۱۴:


==== [[اعتقاد]] به وجود [[امام مهدی]] {{ع}} از نظر [[اهل سنت]] ====
==== [[اعتقاد]] به وجود [[امام مهدی]] {{ع}} از نظر [[اهل سنت]] ====
[[عقیده]] به [[مهدویت]] و [[باور]] به [[ظهور]] و [[قیام مهدی موعود]] ـ به عنوان نجات‌‏دهنده عالم [[بشریت]] و اصلاح‏گر [[موعود]] ـ [[باور]] و [[اعتقادی]] است که براساس کتاب و [[سنّت]]، پدید آمده و بیشتر [[مسلمانان]] به آن [[اذعان]] دارند<ref>ر.ک: [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۳۴، ۴۳؛ [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۱۱۷ ـ ۱۱۹.</ref>. یعنی [[اعتقاد]] به وجود [[ولی عصر]]{{ع}} به عنوان نجات‌‏دهندۀ عالم [[بشریت]] و اصلاح‏‌گر [[موعود]] ویژۀ [[شیعیان]] نیست و اصل این [[عقیده]] از نظر [[اهل سنت]] با [[شیعه]] همسان بوده و بین این دو [[فرقه]] از حیث بشارت‌‌های [[پیامبر]]{{صل}} راجع به [[ظهور]] آن [[حضرت]] و [[مأموریت]] جهانی وی و دربارۀ شخصیت برجسته و [[مقدس]] آن بزرگوار و حتی نشانه‌‌های [[ظهور]] و و‌یژگی‌‌های [[انقلاب]] او تفاوتی وجود ندارد<ref>ر.ک: [[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۳۷۷.</ref>، چنان‌که چهار نفر از بزرگان علمای [[مذاهب]] چهارگانۀ اهل [[سنّت]]<ref>ابن حجر شافعی، ابو السرور احمد بن ضیاء الحنفی، محمد بن احمد مالکی و یحیی بن محمد حنبلی.</ref> در جواب استفتایی به صحّت اصل [[ظهور مهدی]] در [[آخر الزمان]] و اینکه عالم را پر از [[عدل‏ و داد]] کند و [[عیسی]] {{ع}} به آن [[حضرت]] [[اقتدا]] نماید و اوصاف دیگر آن [[حضرت]] رسما فتوای مستدل و [[قاطع]] داده‌‏اند<ref>البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان، باب ۱۳؛ امامت و مهدویت، ج ۳، ص ۲۸۱.</ref><ref>ر.ک: [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۳۴، ۴۳.</ref>
[[عقیده]] به [[مهدویت]] و [[باور]] به [[ظهور]] و [[قیام مهدی موعود]] ـ به عنوان نجات‌‏دهنده عالم [[بشریت]] و اصلاح‏گر [[موعود]] ـ [[باور]] و [[اعتقادی]] است که براساس کتاب و [[سنّت]]، پدید آمده و بیشتر [[مسلمانان]] به آن [[اذعان]] دارند<ref>ر.ک: [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۳۴، ۴۳؛ [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۱۱۷ ـ ۱۱۹.</ref>. یعنی [[اعتقاد]] به وجود [[ولی عصر]] {{ع}} به عنوان نجات‌‏دهندۀ عالم [[بشریت]] و اصلاح‏‌گر [[موعود]] ویژۀ [[شیعیان]] نیست و اصل این [[عقیده]] از نظر [[اهل سنت]] با [[شیعه]] همسان بوده و بین این دو [[فرقه]] از حیث بشارت‌‌های [[پیامبر]] {{صل}} راجع به [[ظهور]] آن [[حضرت]] و [[مأموریت]] جهانی وی و دربارۀ شخصیت برجسته و [[مقدس]] آن بزرگوار و حتی نشانه‌‌های [[ظهور]] و و‌یژگی‌‌های [[انقلاب]] او تفاوتی وجود ندارد<ref>ر.ک: [[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۳۷۷.</ref>، چنان‌که چهار نفر از بزرگان علمای [[مذاهب]] چهارگانۀ اهل [[سنّت]]<ref>ابن حجر شافعی، ابو السرور احمد بن ضیاء الحنفی، محمد بن احمد مالکی و یحیی بن محمد حنبلی.</ref> در جواب استفتایی به صحّت اصل [[ظهور مهدی]] در [[آخر الزمان]] و اینکه عالم را پر از [[عدل‏ و داد]] کند و [[عیسی]] {{ع}} به آن [[حضرت]] [[اقتدا]] نماید و اوصاف دیگر آن [[حضرت]] رسما فتوای مستدل و [[قاطع]] داده‌‏اند<ref>البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان، باب ۱۳؛ امامت و مهدویت، ج ۳، ص ۲۸۱.</ref><ref>ر.ک: [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۳۴، ۴۳.</ref>


از مصادر معتبر [[تاریخ]] و [[حدیث]] استفاده می‏‌شود در تمامی عصرها و دوران‏‌ها این یک عقیدۀ عمومی [[امّت اسلام]] بوده است و همه بر آن [[اتفاق نظر]] داشته‌‏اند؛ لذا [[مدعیان دروغین مهدویت]] را به جهت اینکه واجد صفات و نشانی‏‌های [[مهدی موعود]] نیستند رد می‌‏کردند و هرگز در [[مقام]] رد آنها صحّت اصل و اساس این [[عقیده]] را منکر نمی‌‏شدند و این اتفاق‏ نظر به حدّی است که تندرو‌ترین گروه‌‏های [[اهل سنت]] ([[وهابیان]]) نیز این موضوع را پذیرفته و از آن به طور جدّی [[دفاع]] می‌‏کنند و از [[عقاید]] مسلّم [[اسلامی]] می‌‏دانند<ref>ر.ک: [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۳۴، ۴۳.</ref> و حرکت‌‌هایی که از سوی [[مدعیان مهدویت]] در [[جوامع اسلامی]] [[اهل سنت]] رخ داده مانند جنبش [[مهدی سودانی]] در قرن گذشته و حرکتی که در آغاز این قرن در [[حرم]] [[مکه]] اتفاق افتاد و جنبش‌‌ها‌یی مانند "جنبش [[جهاد]] و [[هجرت]]" در [[مصر]] و حرکت‌‌های مشابه آن نشأت گرفته از [[اعتقاد]] به وجود [[ولی عصر]]{{ع}} است نه در اثر به وجود آمدن خلأ [[فکری]] و یا تحت تأثیر تفکرات [[شیعی]]، آنگونه که برخی تصور می‌کنند<ref>ر.ک: [[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۳۷۷.</ref>.
از مصادر معتبر [[تاریخ]] و [[حدیث]] استفاده می‏‌شود در تمامی عصرها و دوران‏‌ها این یک عقیدۀ عمومی [[امّت اسلام]] بوده است و همه بر آن [[اتفاق نظر]] داشته‌‏اند؛ لذا [[مدعیان دروغین مهدویت]] را به جهت اینکه واجد صفات و نشانی‏‌های [[مهدی موعود]] نیستند رد می‌‏کردند و هرگز در [[مقام]] رد آنها صحّت اصل و اساس این [[عقیده]] را منکر نمی‌‏شدند و این اتفاق‏ نظر به حدّی است که تندرو‌ترین گروه‌‏های [[اهل سنت]] ([[وهابیان]]) نیز این موضوع را پذیرفته و از آن به طور جدّی [[دفاع]] می‌‏کنند و از [[عقاید]] مسلّم [[اسلامی]] می‌‏دانند<ref>ر.ک: [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۳۴، ۴۳.</ref> و حرکت‌‌هایی که از سوی [[مدعیان مهدویت]] در [[جوامع اسلامی]] [[اهل سنت]] رخ داده مانند جنبش [[مهدی سودانی]] در قرن گذشته و حرکتی که در آغاز این قرن در [[حرم]] [[مکه]] اتفاق افتاد و جنبش‌‌ها‌یی مانند "جنبش [[جهاد]] و [[هجرت]]" در [[مصر]] و حرکت‌‌های مشابه آن نشأت گرفته از [[اعتقاد]] به وجود [[ولی عصر]] {{ع}} است نه در اثر به وجود آمدن خلأ [[فکری]] و یا تحت تأثیر تفکرات [[شیعی]]، آنگونه که برخی تصور می‌کنند<ref>ر.ک: [[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۳۷۷.</ref>.


==== دیدگاه [[اهل سنت]] دربارۀ [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} ====
==== دیدگاه [[اهل سنت]] دربارۀ [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} ====
[[جایگاه]] [[اعتقاد به حضرت مهدی]]{{ع}} در میان [[اهل سنت]] چنان است که علمای ایشان با [[نقل]] روایتی از [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}}، منکران [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} را منکران [[رسالت پیامبر]] [[اسلام]] شمرده‌اند<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: مَنْ أَنْکَرَ خُرُوجَ الْمَهْدِیِّ، فَقَدْ کَفَرَ بِمَا أنْزَلَ عَلَی مُحَمَّد}}؛ السیوطی، جلال الدین؛ العرف الوردی فی اخبار المهدی، ص ۱۴۲.</ref>؛ [[محمد]] بن سفارینی [[حنبلی]] در کتاب لوامع‌‌الانوار در این مورد ابتدا روایاتی از [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} [[نقل]] کرده‌اند که در آنها اولاً [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} امر قطعی و لازم‌‌الاجرا دانسته شده است<ref>{{متن حدیث|وَ فِی حَدِیثِ حُذَیْفَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ عَنِ النَّبِیِّ{{صل}}: یَا حُذَیْفَةُ لَوْ لَمْ‏ یَبْقَ‏ مِنَ‏ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ‏ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ‏ اللَّهُ‏ ذَلِکَ‏ الْیَوْمَ‏ حَتَّی‏ یَمْلِکَ‏ رَجُلٌ‏ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی تَجْرِی الْمَلَاحِمُ عَلَی یَدَیْهِ وَ یَظْهَرُ الْإِسْلَامُ وَ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ هُوَ سَرِیعُ الْحِسَابِ}}</ref>؛ ثانیاً [[تکذیب‌کنندگان]] [[امام]] از [[دین]] خارج و [[کافر]] تلقی شده‌اند<ref> {{متن حدیث|وَ قَدْ رَوَی الْإِمَامُ الْحَافِظُ بْن الْإِسْکَافِ بِسَنَدٍ مَرضِیٍّ إِلی جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} مَن کَذَّبَ بِالدَّجّالِ فَقَد کَفَرَ وَ مَن کَذَّبَ بِالْمَهْدِیِّ فَقَدْ کَفَرَ}}</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت]]، ص ۵۶ ـ۵۷.</ref>
[[جایگاه]] [[اعتقاد به حضرت مهدی]] {{ع}} در میان [[اهل سنت]] چنان است که علمای ایشان با [[نقل]] روایتی از [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}}، منکران [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} را منکران [[رسالت پیامبر]] [[اسلام]] شمرده‌اند<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: مَنْ أَنْکَرَ خُرُوجَ الْمَهْدِیِّ، فَقَدْ کَفَرَ بِمَا أنْزَلَ عَلَی مُحَمَّد}}؛ السیوطی، جلال الدین؛ العرف الوردی فی اخبار المهدی، ص ۱۴۲.</ref>؛ [[محمد]] بن سفارینی [[حنبلی]] در کتاب لوامع‌‌الانوار در این مورد ابتدا روایاتی از [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} [[نقل]] کرده‌اند که در آنها اولاً [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} امر قطعی و لازم‌‌الاجرا دانسته شده است<ref>{{متن حدیث|وَ فِی حَدِیثِ حُذَیْفَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ عَنِ النَّبِیِّ {{صل}}: یَا حُذَیْفَةُ لَوْ لَمْ‏ یَبْقَ‏ مِنَ‏ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ‏ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ‏ اللَّهُ‏ ذَلِکَ‏ الْیَوْمَ‏ حَتَّی‏ یَمْلِکَ‏ رَجُلٌ‏ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی تَجْرِی الْمَلَاحِمُ عَلَی یَدَیْهِ وَ یَظْهَرُ الْإِسْلَامُ وَ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ هُوَ سَرِیعُ الْحِسَابِ}}</ref>؛ ثانیاً [[تکذیب‌کنندگان]] [[امام]] از [[دین]] خارج و [[کافر]] تلقی شده‌اند<ref> {{متن حدیث|وَ قَدْ رَوَی الْإِمَامُ الْحَافِظُ بْن الْإِسْکَافِ بِسَنَدٍ مَرضِیٍّ إِلی جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} مَن کَذَّبَ بِالدَّجّالِ فَقَد کَفَرَ وَ مَن کَذَّبَ بِالْمَهْدِیِّ فَقَدْ کَفَرَ}}</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت]]، ص ۵۶ ـ۵۷.</ref>


برخی از دیدگاه‌های [[اهل سنت]] دربارۀ [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} عبارت‌اند از:
برخی از دیدگاه‌های [[اهل سنت]] دربارۀ [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} عبارت‌اند از:


# [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} امر قطعی و لازم‌الاجراست؛
# [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} امر قطعی و لازم‌الاجراست؛
# [[ایمان]] به [[خروج مهدی]]{{ع}} [[واجب]] و منکر آن [[کافر]] است؛
# [[ایمان]] به [[خروج مهدی]] {{ع}} [[واجب]] و منکر آن [[کافر]] است؛
# منکران [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} منکران [[رسالت]] [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} هستند؛
# منکران [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} منکران [[رسالت]] [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} هستند؛
# [[مهدویت]] از موضوعات و مسائل [[اعتقادی]] ثابت و اصیل؛
# [[مهدویت]] از موضوعات و مسائل [[اعتقادی]] ثابت و اصیل؛
# از راه‌های مطمئنه و قطعی نظیر [[تواتر]] ثابت شده و از [[امور غیبی]] به شمار می‌آید<ref>{{عربی|وَ خلاصَةِ اَلْقَوْلِ إِنَّ عَقِیدَةَ خُرُوجُ الْمَهْدِیِّ عَقِیدَةُ ثَابِتَةٌ مُتَواتِرَةٌ عَنْهَصل یَجِبُ الْإِیمَانُ بِهَا لِأَنَّهَا مِنْ أُمُورِ الْغَیْبِ و اَلْإِیمَانُ بِهَا مِنْ صِفَاتِ اَلْمُتَّقِینَ کَمَا قَالَ تَعَالَی الم، ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًی لِلْمُتَّقِینَ، الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ إِنَّ إِنْکَارَهَا لاَ یَصْدُرُ إِلاَّ مِنْ جَاهِلٍ أَوْ مُکَابِرٍ أَسْأَلُ اللَّهَ تَعَالَی أَنْ یَتَوَفَّانَا عَلَی الْإِیمَانِ بِهَا وَ بِکُلِّ مَا صَحَّ فِی الْکِتَابِ وَ السُّنَّةِ}}؛ البانی، ناصرالدین، موسوعه الالبانی، ج ۹، ص ۲۷۷.</ref><ref>ر.ک: [[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت]]، ص ۵۶ ـ۵۷؛ [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۱۱۷ ـ ۱۱۹.</ref>
# از راه‌های مطمئنه و قطعی نظیر [[تواتر]] ثابت شده و از [[امور غیبی]] به شمار می‌آید<ref>{{عربی|وَ خلاصَةِ اَلْقَوْلِ إِنَّ عَقِیدَةَ خُرُوجُ الْمَهْدِیِّ عَقِیدَةُ ثَابِتَةٌ مُتَواتِرَةٌ عَنْهَصل یَجِبُ الْإِیمَانُ بِهَا لِأَنَّهَا مِنْ أُمُورِ الْغَیْبِ و اَلْإِیمَانُ بِهَا مِنْ صِفَاتِ اَلْمُتَّقِینَ کَمَا قَالَ تَعَالَی الم، ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًی لِلْمُتَّقِینَ، الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ إِنَّ إِنْکَارَهَا لاَ یَصْدُرُ إِلاَّ مِنْ جَاهِلٍ أَوْ مُکَابِرٍ أَسْأَلُ اللَّهَ تَعَالَی أَنْ یَتَوَفَّانَا عَلَی الْإِیمَانِ بِهَا وَ بِکُلِّ مَا صَحَّ فِی الْکِتَابِ وَ السُّنَّةِ}}؛ البانی، ناصرالدین، موسوعه الالبانی، ج ۹، ص ۲۷۷.</ref><ref>ر.ک: [[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت]]، ص ۵۶ ـ۵۷؛ [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۱۱۷ ـ ۱۱۹.</ref>


=== تفاوت [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در [[عقیده]] به [[مهدویت]] ===
=== تفاوت [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در [[عقیده]] به [[مهدویت]] ===
تفاوت [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در [[اعتقاد به مهدویت]] این است که [[شیعه]] [[معتقد]] است هم اکنون [[حضرت مهدی]] زنده است؛ ولی بعضی از [[اهل سنت]] معتقدند او در [[آخرالزمان]] به [[دنیا]] می‌آید و عدۀ کمی از آنان در مورد ولادت و [[غیبت]] او با [[شیعیان]] هم‌‌عقیده‌اند<ref>ر.ک: [[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۳۷۷؛ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۱۲.</ref> و معتقدند [[حضرت مهدی]] پسر بلاواسطۀ [[حضرت]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}} است و در کتبشان به این مطلب تصریح کرده‌اند<ref>ر.ک: [[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۳۸۷.</ref> از جمله:
تفاوت [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در [[اعتقاد به مهدویت]] این است که [[شیعه]] [[معتقد]] است هم اکنون [[حضرت مهدی]] زنده است؛ ولی بعضی از [[اهل سنت]] معتقدند او در [[آخرالزمان]] به [[دنیا]] می‌آید و عدۀ کمی از آنان در مورد ولادت و [[غیبت]] او با [[شیعیان]] هم‌‌عقیده‌اند<ref>ر.ک: [[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۳۷۷؛ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۱۲.</ref> و معتقدند [[حضرت مهدی]] پسر بلاواسطۀ [[حضرت]] [[امام حسن عسکری]] {{ع}} است و در کتبشان به این مطلب تصریح کرده‌اند<ref>ر.ک: [[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۳۸۷.</ref> از جمله:


# [[ابن اثیر]] در حوادث سال ۲۶۰ [[هجری]] می‌نویسد: «از جمله حوادث سال ۲۶۰ آن بود که در آن [[امام حسن عسکری]]{{ع}} [[وفات]] یافت و او یکی از [[امامان دوازده‌گانه]] به عقیدۀ [[شیعه]] است که ولادتش در سال ۲۳۲ بود. او [[پدر]] محمًّد است که [[شیعه]] او را [[منتظر]] نامند»<ref>الکامل فی التاریخ، ج ۷، ص ۲۷۴.</ref>؛
# [[ابن اثیر]] در حوادث سال ۲۶۰ [[هجری]] می‌نویسد: «از جمله حوادث سال ۲۶۰ آن بود که در آن [[امام حسن عسکری]] {{ع}} [[وفات]] یافت و او یکی از [[امامان دوازده‌گانه]] به عقیدۀ [[شیعه]] است که ولادتش در سال ۲۳۲ بود. او [[پدر]] محمًّد است که [[شیعه]] او را [[منتظر]] نامند»<ref>الکامل فی التاریخ، ج ۷، ص ۲۷۴.</ref>؛
# [[حافظ ابو عبدالله محمد بن یوسف گنجی شافعی]] می‌گوید: [[امام عسکری]]{{ع}} [[روز جمعه]] هشتم [[ربیع]] الاوّل در سال ۲۶۰ در سامرّا از [[دنیا]] رفت و در خانه‌ای که پدرش [[دفن]] شده بود [[دفن]] گردید پسرش را بعد از خود گذاشت و اوست [[امام]] [[منتظر]]»<ref>کفایة الطالب فی المناقب، فصل: فرع فی ذکر الائمه، ص ۳۱۲.</ref> و...<ref>ر.ک: [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۱۱۷ ـ ۱۱۹؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ج۲ ص ۱۱۰.</ref>. کهن‌‌ترین کتاب [[اهل سنت]] دربارۀ [[مهدی]]{{ع}}، کتاب "[[فتن و ملاحم]]" اثر [[حافظ نعیم بن حماد مروزی]] است که مؤلف آن از اساتید [[بخاری]] و دیگران بوده است که از مصنفان [[صحاح]] ششگانه به شمار می‌رود‌<ref>ر.ک: [[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۳۷۷.</ref>.
# [[حافظ ابو عبدالله محمد بن یوسف گنجی شافعی]] می‌گوید: [[امام عسکری]] {{ع}} [[روز جمعه]] هشتم [[ربیع]] الاوّل در سال ۲۶۰ در سامرّا از [[دنیا]] رفت و در خانه‌ای که پدرش [[دفن]] شده بود [[دفن]] گردید پسرش را بعد از خود گذاشت و اوست [[امام]] [[منتظر]]»<ref>کفایة الطالب فی المناقب، فصل: فرع فی ذکر الائمه، ص ۳۱۲.</ref> و...<ref>ر.ک: [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۱۱۷ ـ ۱۱۹؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ج۲ ص ۱۱۰.</ref>. کهن‌‌ترین کتاب [[اهل سنت]] دربارۀ [[مهدی]] {{ع}}، کتاب "[[فتن و ملاحم]]" اثر [[حافظ نعیم بن حماد مروزی]] است که مؤلف آن از اساتید [[بخاری]] و دیگران بوده است که از مصنفان [[صحاح]] ششگانه به شمار می‌رود‌<ref>ر.ک: [[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۳۷۷.</ref>.


=== ویژگی‌های [[مهدی موعود]] در [[احادیث]] و منابع اهل [[سنّت]] ===
=== ویژگی‌های [[مهدی موعود]] در [[احادیث]] و منابع اهل [[سنّت]] ===
در [[منابع روایی]] اهل [[سنّت]]، [[روایات معتبر]] و صحیحی از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} دربارۀ [[مهدی موعود]] [[نقل]] شده که برای معرّفی و [[شناخت]] آن [[حضرت]] قابل توجّه است از جمله:
در [[منابع روایی]] اهل [[سنّت]]، [[روایات معتبر]] و صحیحی از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} دربارۀ [[مهدی موعود]] [[نقل]] شده که برای معرّفی و [[شناخت]] آن [[حضرت]] قابل توجّه است از جمله:


# [[شیخ]] [[ابراهیم]] حموی [[شافعی]] در [[فرائد السمطین]] از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] کرده است: «[[خلفا]] و [[جانشینان]] من و حجّت‌‏های [[خدا]] بر [[خلق]] پس از من [[دوازده]] نفرند: اوّل آنان برادرم و آخرشان فرزندم؛ گفته شد: ای [[رسول خدا]]! برادرت کیست؟ فرمود: [[علی بن ابی طالب]]. سؤال شد: فرزندت کیست؟ فرمود: [[مهدی]] که [[زمین]] را از [[قسط و عدل]] آکنده می‌‏سازد؛ همان‌‏سان که از ظلم‏‌وجور پر شده است. قسم به آنکه مرا به [[حق]] به عنوان بشارت‌‏دهنده و ترساننده برانگیخت! اگر از [[عمر]] [[دنیا]] یک روز باقی نمانده باشد [[خداوند]] آن روز را چنان طولانی سازد تا فرزندم [[مهدی]] [[خروج]] کند پس از [[خروج]] او [[عیسی]] [[پسر مریم]] پشت سرش به [[نماز]] می‌‏ایستد»<ref>{{متن حدیث|انّ خلفائی و اوصیائی و حجج اللّه علی الخلق بعدی اثنا عشر اوّلهم اخی و آخرهم ولدی؛ قیل یا رسول اللّه! و من اخوک؟ قال: علیّ بن ابی طالب، قیل، فمن ولدک؟ قال: المهدی{{ع}}؛ یملأ الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما و الّذی بعثنی بالحقّ بشیرا و نذیرا لو لم یبق من الدّنیا الّا یوم واحد لطوّل اللّه ذلک الیوم حتّی یخرج به ولدی المهدیّ فینزل روح اللّه عیسی بن مریم فیصلّی خلقه}}؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۰، ج ۲۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج، ۴۷، ص ۷۱.</ref>.
# [[شیخ]] [[ابراهیم]] حموی [[شافعی]] در [[فرائد السمطین]] از [[رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرده است: «[[خلفا]] و [[جانشینان]] من و حجّت‌‏های [[خدا]] بر [[خلق]] پس از من [[دوازده]] نفرند: اوّل آنان برادرم و آخرشان فرزندم؛ گفته شد: ای [[رسول خدا]]! برادرت کیست؟ فرمود: [[علی بن ابی طالب]]. سؤال شد: فرزندت کیست؟ فرمود: [[مهدی]] که [[زمین]] را از [[قسط و عدل]] آکنده می‌‏سازد؛ همان‌‏سان که از ظلم‏‌وجور پر شده است. قسم به آنکه مرا به [[حق]] به عنوان بشارت‌‏دهنده و ترساننده برانگیخت! اگر از [[عمر]] [[دنیا]] یک روز باقی نمانده باشد [[خداوند]] آن روز را چنان طولانی سازد تا فرزندم [[مهدی]] [[خروج]] کند پس از [[خروج]] او [[عیسی]] [[پسر مریم]] پشت سرش به [[نماز]] می‌‏ایستد»<ref>{{متن حدیث|انّ خلفائی و اوصیائی و حجج اللّه علی الخلق بعدی اثنا عشر اوّلهم اخی و آخرهم ولدی؛ قیل یا رسول اللّه! و من اخوک؟ قال: علیّ بن ابی طالب، قیل، فمن ولدک؟ قال: المهدی {{ع}}؛ یملأ الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما و الّذی بعثنی بالحقّ بشیرا و نذیرا لو لم یبق من الدّنیا الّا یوم واحد لطوّل اللّه ذلک الیوم حتّی یخرج به ولدی المهدیّ فینزل روح اللّه عیسی بن مریم فیصلّی خلقه}}؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۰، ج ۲۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج، ۴۷، ص ۷۱.</ref>.
# در [[سنن]] ابی [[داوود]] و تذکرة [[خواص]] الامه از [[عبد]] اللّه بن [[عمر]] [[نقل]] شده است [[رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: در [[آخر الزمان]] مردی از [[فرزندان]] من [[قیام]] می‌‏کند که اسم او، همانند اسم من و کنیه‏‌اش مثل [[کنیه]] من است [[زمین]] را از [[عدل]] پر می‌‏سازد چنان‏که از [[ظلم]] پر شده است و او [[مهدی]] است»<ref>{{متن حدیث|قال رسول اللّه {{صل}}: «یخرج من آخر الزمان رجل من ولدی اسمه کاسمی و کنیته ککنیتی یملأ الارض عدلا کما ملئت جورا، فذلک المهدی}}؛ تذکرة الخواص الامه، ص ۳۷۷؛ سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۲۰.</ref><ref>ر.ک: [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۳۴، ۴۳.</ref>
# در [[سنن]] ابی [[داوود]] و تذکرة [[خواص]] الامه از [[عبد]] اللّه بن [[عمر]] [[نقل]] شده است [[رسول خدا]] {{صل}} فرمودند: در [[آخر الزمان]] مردی از [[فرزندان]] من [[قیام]] می‌‏کند که اسم او، همانند اسم من و کنیه‏‌اش مثل [[کنیه]] من است [[زمین]] را از [[عدل]] پر می‌‏سازد چنان‏که از [[ظلم]] پر شده است و او [[مهدی]] است»<ref>{{متن حدیث|قال رسول اللّه {{صل}}: «یخرج من آخر الزمان رجل من ولدی اسمه کاسمی و کنیته ککنیتی یملأ الارض عدلا کما ملئت جورا، فذلک المهدی}}؛ تذکرة الخواص الامه، ص ۳۷۷؛ سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۲۰.</ref><ref>ر.ک: [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۳۴، ۴۳.</ref>


با بررسی و مطالعه [[منابع روایی]] اهل [[سنّت]] سیمای کلی [[حضرت مهدی]]{{ع}} را چنین می‌‏توان تصویر کرد:
با بررسی و مطالعه [[منابع روایی]] اهل [[سنّت]] سیمای کلی [[حضرت مهدی]] {{ع}} را چنین می‌‏توان تصویر کرد:


# [[مهدی]]{{ع}} [[خلیفه]] در پایان [[امت پیامبر]]{{صل}}، [[امیر]] در پایان فتنه‌‏ها و [[انقطاع]] زمان، مالک و فرمانروای [[زمین]]، [[پادشاه]] و فرمانروای انسان‏‌ها، [[امام]] و پیشوای [[مردم]]، [[ولیّ]] و [[سرپرست]] [[امت]]، [[سلطان]] [[مشرق]] و [[مغرب]] است؛
# [[مهدی]] {{ع}} [[خلیفه]] در پایان [[امت پیامبر]] {{صل}}، [[امیر]] در پایان فتنه‌‏ها و [[انقطاع]] زمان، مالک و فرمانروای [[زمین]]، [[پادشاه]] و فرمانروای انسان‏‌ها، [[امام]] و پیشوای [[مردم]]، [[ولیّ]] و [[سرپرست]] [[امت]]، [[سلطان]] [[مشرق]] و [[مغرب]] است؛
# از [[اهل بیت]] و از [[خاندان پیامبر]] و از [[فرزندان فاطمه زهرا]]{{س}} است؛
# از [[اهل بیت]] و از [[خاندان پیامبر]] و از [[فرزندان فاطمه زهرا]] {{س}} است؛
# [[مهدی]]{{ع}} از [[فرزندان]] [[حسین]]{{ع}} است؛
# [[مهدی]] {{ع}} از [[فرزندان]] [[حسین]] {{ع}} است؛
# او کسی است که [[عیسی بن مریم]] پشت سرش [[نماز]] می‌‏خواند؛
# او کسی است که [[عیسی بن مریم]] پشت سرش [[نماز]] می‌‏خواند؛
# او [[مال]] را فراوان می‌‏بخشد و آن را شمارش نمی‌‏کند و... <ref>ر.ک: [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۳۴، ۴۳.</ref>.
# او [[مال]] را فراوان می‌‏بخشد و آن را شمارش نمی‌‏کند و... <ref>ر.ک: [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۳۴، ۴۳.</ref>.
خط ۶۱: خط ۵۸:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:


«[[اعتقاد به وجود ولی عصر]]{{ع}}، ویژه [[شیعیان]] نیست. ما با برادران [[اهل تسنن]]، که بیشتر [[مسلمانان]] [[جهان]] را تشکیل می‌دهند، در پاره‌ای از مباحث [[اعتقادی]]، مثل اصل [[امامت]] و مباحث فرعی اختلاف‌های داریم؛ اما به [[تصدیق]] بسیاری از بزرگان [[اهل تسنن]]، یکی از مطالبی که در آن، بین [[شیعه]] و [[سنی]] و هیچ طایفه‌ای از طوایف [[مسلمانان]] [[اختلاف]] وجود ندارد، [[اعتقاد]] به [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} است. دو کتاب از [[اهل تسنن]] را به خاطر بسپارید که این مطلب را به روشنی [[تصدیق]] کرده‌اند: یکی کتاب "الصواعق المحرقه"، نوشته [[ابن حجر هیثمی]] که از بزرگان [[اهل تسنن]] است. وی در این کتاب، [[اعتقاد]] به [[صاحب الامر]]{{ع}} را امری مشترک بین همه [[مسلمانان]] دانسته و [[روایات]] را در این زمینه، بیش از حد [[تواتر]] معرفی کرده است<ref>ر.ک: ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقه فی الرد علی أهل البدع و الزندقه، فصل ۱، باب ۱۱، ص ۱۶۲ـ۱۶۷. وی در این کتاب از اعتقاد مسلمانان به ظهور امام مهدی {{ع}} دفاع و به تواتر روایات در این باره تصریح کرده است.</ref>. یکی دیگر از بزرگان [[اهل تسنن]] شبلنجی است که کتاب نورالأبصار را نوشته. او در این کتاب تصریح می‌کند که [[روایات]] درباره [[مهدی]] [[آخر الزمان]]{{ع}}، فوق حد [[تواتر]] است<ref>ر.ک: مؤمن بن حسن بن مؤمن شبلنجی، نورالأبصار فی مناقب آل النبی الأطهار، ص ۱۸۷ـ۱۸۹. شبلنجی، ضمن تصریح به تواتر احادیث المهدی، تأکید فراوانی دارد که امام مهدی {{ع}} از خاندان رسول و اهل بیت {{عم}} است.</ref>. [[ابن ابی الحدید معتزلی]]، در شرح [[نهج البلاغه]] [[معتقد]] است که درباره [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} اختلافی میان [[مسلمانان]] وجود ندارد و تمام طوایف آن‌ها بر این مطلب [[اتفاق نظر]] دارند<ref>وی می‌نویسد: "... مهدی {{ع}} که در آخر الزمان ظهور می‌کند، بنا بر عقیده بیشتر محدثان، از فرزندان فاطمه {{س}} است. اصحاب ما، معتزله نیز به این حقیقت اعتراف دارند و بزرگان ما نیز در کتاب‌هایشان به آن تصریح کرده‌اند با این تفاوت که معتقدند: آن حضرت هنوز خلق نشده است و در آخرالزمان خلق خواهد شد". (ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج ۱، باب ۱۶، ص ۲۸۱)</ref>. بسیاری از [[عالمان]] [[اهل تسنن]]، درباره وجود [[امام زمان]] {{ع}} و [[علایم ظهور]] [[حضرت]]، کتاب‌های فراوانی نوشته‌اند که یکی از آن‌ها [[حافظ]] گنجی [[شافعی]] و دیگری مولانا متقی هندی است . کتاب البیان فی [[اخبار]] [[امام مهدی|صاحب الزمان]] را [[حافظ]] گنجی [[شافعی]] از حافظان [[قرآن]] و بزرگان [[اهل تسنن]] نوشته که و در [[حدود]] قرن هفتم هجری می‌زیسته است<ref>ابو عبدالله گنجی شافعی (م ۶۵۸ ق) در این کتاب احادیثی را درباره امام مهدی {{ع}} بررسی کرده و آن‌ها را صحیح و حسن دانسته است.</ref>. از دیگر بزرگان [[اهل تسنن]] که در قرن دهم هجری و در [[کشور]] [[هندوستان]] می‌زیسته، مولا متقی هندی، [[صاحب]] کتاب البرهان [[علی]] علامات [[مهدی]] [[آخرالزمان]] است<ref>علاءالدین علی بن حسام الدین، معروف به متقی الهندی (م ۹۷۵ ق ـ)، صاحب کتاب معروف کنزالعمال است. وی در کتاب البرهان علی علامات مهدی آخرالزمان با شیوه‌ای برهانی و استدلالی از عقیده مهدویت دفاع کرده است و با استناد به فتاوای بزرگان مذاهب اربعه (شافعی، حنفی، مالکی، حنبلی)، منکران اعتقاد به ظهور مهدی {{ع}} را در صورتی که به حق باز نگردند، واجب القتل و مهدور الدم دانسته است.(ر.ک: متقی الهندی، البرهان علی علامات مهدی آخرالزمان، ص ۱۷۸ـ۱۸۳)</ref>. آری، بزرگان [[اهل تسنن]] همانند [[شیعیان]]، به اصل وجود [[امام مهدی|صاحب الزمان]] {{ع}} [[اعتقاد]] دارند<ref>ر.ک: سیدثامر‌هاشم العمیدی، در انتظار ققنوس (کاوشی در قلمرو موعودشناسی و مهدی‌باوری)، فصل اول (مهدی در کتاب و سنت) و فصل دوم (تبارشناسی مهدی)، ص ۵۹ـ۱۹۸.</ref>؛ البته ممکن است آدم‌های [[منحرف]] و کوردلی پیدا شوند که [[آفتاب]] را نیز [[انکار]] کنند که در این جا مورد نظر نیستند. بزرگان [[اهل تسنن]] اعتراف دارند که [[اخبار]] درباره وجود [[امام مهدی]]{{ع}} [[متواتر]]، بلکه فوق حد [[تواتر]] است»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۱۱۷ - ۱۱۹.</ref>.
«[[اعتقاد به وجود ولی عصر]] {{ع}}، ویژه [[شیعیان]] نیست. ما با برادران [[اهل تسنن]]، که بیشتر [[مسلمانان]] [[جهان]] را تشکیل می‌دهند، در پاره‌ای از مباحث [[اعتقادی]]، مثل اصل [[امامت]] و مباحث فرعی اختلاف‌های داریم؛ اما به [[تصدیق]] بسیاری از بزرگان [[اهل تسنن]]، یکی از مطالبی که در آن، بین [[شیعه]] و [[سنی]] و هیچ طایفه‌ای از طوایف [[مسلمانان]] [[اختلاف]] وجود ندارد، [[اعتقاد]] به [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} است. دو کتاب از [[اهل تسنن]] را به خاطر بسپارید که این مطلب را به روشنی [[تصدیق]] کرده‌اند: یکی کتاب "الصواعق المحرقه"، نوشته [[ابن حجر هیثمی]] که از بزرگان [[اهل تسنن]] است. وی در این کتاب، [[اعتقاد]] به [[صاحب الامر]] {{ع}} را امری مشترک بین همه [[مسلمانان]] دانسته و [[روایات]] را در این زمینه، بیش از حد [[تواتر]] معرفی کرده است<ref>ر.ک: ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقه فی الرد علی أهل البدع و الزندقه، فصل ۱، باب ۱۱، ص ۱۶۲ـ۱۶۷. وی در این کتاب از اعتقاد مسلمانان به ظهور امام مهدی {{ع}} دفاع و به تواتر روایات در این باره تصریح کرده است.</ref>. یکی دیگر از بزرگان [[اهل تسنن]] شبلنجی است که کتاب نورالأبصار را نوشته. او در این کتاب تصریح می‌کند که [[روایات]] درباره [[مهدی]] [[آخر الزمان]] {{ع}}، فوق حد [[تواتر]] است<ref>ر.ک: مؤمن بن حسن بن مؤمن شبلنجی، نورالأبصار فی مناقب آل النبی الأطهار، ص ۱۸۷ـ۱۸۹. شبلنجی، ضمن تصریح به تواتر احادیث المهدی، تأکید فراوانی دارد که امام مهدی {{ع}} از خاندان رسول و اهل بیت {{عم}} است.</ref>. [[ابن ابی الحدید معتزلی]]، در شرح [[نهج البلاغه]] [[معتقد]] است که درباره [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} اختلافی میان [[مسلمانان]] وجود ندارد و تمام طوایف آن‌ها بر این مطلب [[اتفاق نظر]] دارند<ref>وی می‌نویسد: "... مهدی {{ع}} که در آخر الزمان ظهور می‌کند، بنا بر عقیده بیشتر محدثان، از فرزندان فاطمه {{س}} است. اصحاب ما، معتزله نیز به این حقیقت اعتراف دارند و بزرگان ما نیز در کتاب‌هایشان به آن تصریح کرده‌اند با این تفاوت که معتقدند: آن حضرت هنوز خلق نشده است و در آخرالزمان خلق خواهد شد". (ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج ۱، باب ۱۶، ص ۲۸۱)</ref>. بسیاری از [[عالمان]] [[اهل تسنن]]، درباره وجود [[امام زمان]] {{ع}} و [[علایم ظهور]] [[حضرت]]، کتاب‌های فراوانی نوشته‌اند که یکی از آن‌ها [[حافظ]] گنجی [[شافعی]] و دیگری مولانا متقی هندی است . کتاب البیان فی [[اخبار]] [[امام مهدی|صاحب الزمان]] را [[حافظ]] گنجی [[شافعی]] از حافظان [[قرآن]] و بزرگان [[اهل تسنن]] نوشته که و در [[حدود]] قرن هفتم هجری می‌زیسته است<ref>ابو عبدالله گنجی شافعی (م ۶۵۸ ق) در این کتاب احادیثی را درباره امام مهدی {{ع}} بررسی کرده و آن‌ها را صحیح و حسن دانسته است.</ref>. از دیگر بزرگان [[اهل تسنن]] که در قرن دهم هجری و در [[کشور]] [[هندوستان]] می‌زیسته، مولا متقی هندی، [[صاحب]] کتاب البرهان [[علی]] علامات [[مهدی]] [[آخرالزمان]] است<ref>علاءالدین علی بن حسام الدین، معروف به متقی الهندی (م ۹۷۵ ق ـ)، صاحب کتاب معروف کنزالعمال است. وی در کتاب البرهان علی علامات مهدی آخرالزمان با شیوه‌ای برهانی و استدلالی از عقیده مهدویت دفاع کرده است و با استناد به فتاوای بزرگان مذاهب اربعه (شافعی، حنفی، مالکی، حنبلی)، منکران اعتقاد به ظهور مهدی {{ع}} را در صورتی که به حق باز نگردند، واجب القتل و مهدور الدم دانسته است.(ر.ک: متقی الهندی، البرهان علی علامات مهدی آخرالزمان، ص ۱۷۸ـ۱۸۳)</ref>. آری، بزرگان [[اهل تسنن]] همانند [[شیعیان]]، به اصل وجود [[امام مهدی|صاحب الزمان]] {{ع}} [[اعتقاد]] دارند<ref>ر.ک: سیدثامر‌هاشم العمیدی، در انتظار ققنوس (کاوشی در قلمرو موعودشناسی و مهدی‌باوری)، فصل اول (مهدی در کتاب و سنت) و فصل دوم (تبارشناسی مهدی)، ص ۵۹ـ۱۹۸.</ref>؛ البته ممکن است آدم‌های [[منحرف]] و کوردلی پیدا شوند که [[آفتاب]] را نیز [[انکار]] کنند که در این جا مورد نظر نیستند. بزرگان [[اهل تسنن]] اعتراف دارند که [[اخبار]] درباره وجود [[امام مهدی]] {{ع}} [[متواتر]]، بلکه فوق حد [[تواتر]] است»<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آفتاب ولایت (کتاب)|آفتاب ولایت]]، ص۱۱۷ - ۱۱۹.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۸۷: خط ۸۴:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:


«[[عقیده]] به [[مهدویت]] و باور به [[ظهور]] و [[قیام مهدی موعود]] -به عنوان نجات‌‏دهنده عالم [[بشریت]] و اصلاح‏گر موعود- باور و [[اعتقادی]] است که براساس کتاب و سنّت، پدید آمده و بیشتر [[مسلمانان]] به آن اذعان دارند. این باور داشت - به عنوان [[اندیشه]] اصیل اسلامی، بر پایه استوارترین [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] بنا نهاده شده و هیچ‏یک از [[مسلمانان]] - به ‏جز عده‏‌ای اندک، به [[انکار]] و یا [[تردید]] آن نپرداخته است. [[اهل سنت]] و [[شیعه]]، در طی اعصار و مرور قرن‌‏ها، بر این اتفاق داشته و دارند که در [[آخر الزمان]]، یک نفر از اولاد [[پیامبر|رسول]]{{صل}} و [[فرزندان]] [[امام علی|علی]] و [[فاطمه زهرا]]{{عم}} - که صفات و علاماتش در [[احادیث]] مذکور است- در هنگامی که [[دنیا]] پر از [[ظلم]] ‏و [[جور]] شده باشد، [[ظهور]] نماید و [[جهان]] را پر از [[عدل‏ و داد]] کند. همه او را هم‏نام و هم‏ [[کنیه]] [[پیغمبر]] {{صل}} و ملقّب به [[مهدی]] معرفی کرده‏‌اند و همه اتفاق دارند بر اینکه تا او [[ظهور]] نکند، سیر این عالم و این [[جامعه بشری]] به پایان نخواهد رسید و تا این [[دادگستر]] بزرگ و [[رهبر]] [[حکومت عدل جهانی]] [[قیام]] نکرده است، [[بشر]] باید [[منتظر ظهور]] او باشد و بداند که [[جهان]]، محکوم [[ظلم]] [[ستمگران]] و فسادگران نیست و سرانجام همه تباهی‌‏ها و نگرانی‏‌ها به راحتی و امنیّت و [[آسایش]] مبدّل می‌‏شود و مستکبران و مفسدان، ریشه‏‌کن می‌‏گردند<ref>لطف اللّه صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۱۶۳</ref>.
«[[عقیده]] به [[مهدویت]] و باور به [[ظهور]] و [[قیام مهدی موعود]] -به عنوان نجات‌‏دهنده عالم [[بشریت]] و اصلاح‏گر موعود- باور و [[اعتقادی]] است که براساس کتاب و سنّت، پدید آمده و بیشتر [[مسلمانان]] به آن اذعان دارند. این باور داشت - به عنوان [[اندیشه]] اصیل اسلامی، بر پایه استوارترین [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] بنا نهاده شده و هیچ‏یک از [[مسلمانان]] - به ‏جز عده‏‌ای اندک، به [[انکار]] و یا [[تردید]] آن نپرداخته است. [[اهل سنت]] و [[شیعه]]، در طی اعصار و مرور قرن‌‏ها، بر این اتفاق داشته و دارند که در [[آخر الزمان]]، یک نفر از اولاد [[پیامبر|رسول]] {{صل}} و [[فرزندان]] [[امام علی|علی]] و [[فاطمه زهرا]] {{عم}} - که صفات و علاماتش در [[احادیث]] مذکور است- در هنگامی که [[دنیا]] پر از [[ظلم]] ‏و [[جور]] شده باشد، [[ظهور]] نماید و [[جهان]] را پر از [[عدل‏ و داد]] کند. همه او را هم‏نام و هم‏ [[کنیه]] [[پیغمبر]] {{صل}} و ملقّب به [[مهدی]] معرفی کرده‏‌اند و همه اتفاق دارند بر اینکه تا او [[ظهور]] نکند، سیر این عالم و این [[جامعه بشری]] به پایان نخواهد رسید و تا این [[دادگستر]] بزرگ و [[رهبر]] [[حکومت عدل جهانی]] [[قیام]] نکرده است، [[بشر]] باید [[منتظر ظهور]] او باشد و بداند که [[جهان]]، محکوم [[ظلم]] [[ستمگران]] و فسادگران نیست و سرانجام همه تباهی‌‏ها و نگرانی‏‌ها به راحتی و امنیّت و [[آسایش]] مبدّل می‌‏شود و مستکبران و مفسدان، ریشه‏‌کن می‌‏گردند<ref>لطف اللّه صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۱۶۳</ref>.


از مصادر معتبر [[تاریخ]] و [[حدیث]] استفاده می‏‌شود که در تمامی عصرها و دوران‏‌ها، این یک [[عقیده]] عمومی امّت [[اسلام]] بوده است و همه بر آن اتفاق داشته‌‏اند، لذا [[مدعیان دروغین مهدویت]] را - به جهت اینکه واجد صفات و نشانی‏‌های [[مهدی موعود]] نیستند- رد می‌‏کردند و هرگز در [[مقام]] رد آنها، صحّت اصل و اساس این [[عقیده]] را منکر نمی‌‏شدند. خلاصه اتفاق [[مسلمین]] بر اصل [[ظهور مهدی]] و بعضی از ویژگی‌‏ها و خصوصیات او، همیشه مورد قبول بوده و علمای بزرگ [[اهل سنت]]، به آن تصریح و تأکید کرده‌‏اند.
از مصادر معتبر [[تاریخ]] و [[حدیث]] استفاده می‏‌شود که در تمامی عصرها و دوران‏‌ها، این یک [[عقیده]] عمومی امّت [[اسلام]] بوده است و همه بر آن اتفاق داشته‌‏اند، لذا [[مدعیان دروغین مهدویت]] را - به جهت اینکه واجد صفات و نشانی‏‌های [[مهدی موعود]] نیستند- رد می‌‏کردند و هرگز در [[مقام]] رد آنها، صحّت اصل و اساس این [[عقیده]] را منکر نمی‌‏شدند. خلاصه اتفاق [[مسلمین]] بر اصل [[ظهور مهدی]] و بعضی از ویژگی‌‏ها و خصوصیات او، همیشه مورد قبول بوده و علمای بزرگ [[اهل سنت]]، به آن تصریح و تأکید کرده‌‏اند.
خط ۹۳: خط ۹۰:
کسانی‌‏که در [[تاریخ]]، [[مطالعه]] و [[پژوهش]] دارند، می‌‏دانند که [[ظهور]] [[مصلح]] [[منتظر]] و [[مهدی]] [[آل محمد]]، [[مورد اتفاق]] و مسلّم نزد تمام [[مسلمین]] بوده است؛ چنان‏که چهار نفر از بزرگان علمای [[مذاهب چهارگانه]] اهل سنّت - [[ابن حجر]] [[شافعی]] مؤلّف القول المختصر، ابو السرور [[احمد]] بن [[ضیاء]] الحنفی، [[محمد]] بن [[احمد]] [[مالکی]] و یحیی بن [[محمد]] حنبلی- در جواب استفتایی، به صحّت اصل [[ظهور مهدی]] در [[آخر الزمان]] و اینکه عالم را پر از [[عدل‏ و داد]] کند. و [[عیسی]] به آن [[حضرت]] [[اقتدا]] نماید و اوصاف دیگر آن [[حضرت]]، رسما فتوای مستدل و [[قاطع]] داده‌‏اند<ref>ر. ک: البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان، باب ۱۳؛ به نقل از: امامت و مهدویت، ج ۳، ص ۲۸۱</ref>.
کسانی‌‏که در [[تاریخ]]، [[مطالعه]] و [[پژوهش]] دارند، می‌‏دانند که [[ظهور]] [[مصلح]] [[منتظر]] و [[مهدی]] [[آل محمد]]، [[مورد اتفاق]] و مسلّم نزد تمام [[مسلمین]] بوده است؛ چنان‏که چهار نفر از بزرگان علمای [[مذاهب چهارگانه]] اهل سنّت - [[ابن حجر]] [[شافعی]] مؤلّف القول المختصر، ابو السرور [[احمد]] بن [[ضیاء]] الحنفی، [[محمد]] بن [[احمد]] [[مالکی]] و یحیی بن [[محمد]] حنبلی- در جواب استفتایی، به صحّت اصل [[ظهور مهدی]] در [[آخر الزمان]] و اینکه عالم را پر از [[عدل‏ و داد]] کند. و [[عیسی]] به آن [[حضرت]] [[اقتدا]] نماید و اوصاف دیگر آن [[حضرت]]، رسما فتوای مستدل و [[قاطع]] داده‌‏اند<ref>ر. ک: البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان، باب ۱۳؛ به نقل از: امامت و مهدویت، ج ۳، ص ۲۸۱</ref>.


این اتفاق‏ نظر به حدّی است که تندروترین گروه‌‏های [[اهل سنت]] ([[وهابیان]]) نیز این موضوع را پذیرفته و از آن به طور جدّی [[دفاع]] می‌‏کنند و از [[عقاید]] مسلّم اسلامی می‌‏دانند. حتّی [[احمد]] [[امین]] ازهری [[مصری]] -به رغم پاره‌‏ای سخنان غیر منصفانه درباره مهدویت- اعتراف می‌‏کند: اما در مورد [[اهل سنت]] باید گفت: ایشان نیز بدین [[عقیده]] ([[اندیشه]] [[ظهور مهدی]]) گرویده و به آن [[ایمان]] دارند. آن‏گاه خاطرنشان ساخته که [[ابن حجر]] عسقلانی، [[احادیث]] وارد شده درباره [[امام مهدی]]{{ع}} را برشمرده و آنها را در [[حدود]] پنجاه [[حدیث]] یافته است. همچنین می‌‏گوید: [[امام]] شوکانی، به منظور اثبات درستی این [[عقیده]]، کتابی نوشته و آن را التوضیح فی [[تواتر]] ما جاء فی المنتظر و الدجال و المسیح نامیده است<ref>المهدی و المهدویت، ص ۴۱ و ۴۸ و ۱۱۰؛ به نقل از: در انتظار ققنوس، ص ۴۶ و ۴۷</ref>.
این اتفاق‏ نظر به حدّی است که تندروترین گروه‌‏های [[اهل سنت]] ([[وهابیان]]) نیز این موضوع را پذیرفته و از آن به طور جدّی [[دفاع]] می‌‏کنند و از [[عقاید]] مسلّم اسلامی می‌‏دانند. حتّی [[احمد]] [[امین]] ازهری [[مصری]] -به رغم پاره‌‏ای سخنان غیر منصفانه درباره مهدویت- اعتراف می‌‏کند: اما در مورد [[اهل سنت]] باید گفت: ایشان نیز بدین [[عقیده]] ([[اندیشه]] [[ظهور مهدی]]) گرویده و به آن [[ایمان]] دارند. آن‏گاه خاطرنشان ساخته که [[ابن حجر]] عسقلانی، [[احادیث]] وارد شده درباره [[امام مهدی]] {{ع}} را برشمرده و آنها را در [[حدود]] پنجاه [[حدیث]] یافته است. همچنین می‌‏گوید: [[امام]] شوکانی، به منظور اثبات درستی این [[عقیده]]، کتابی نوشته و آن را التوضیح فی [[تواتر]] ما جاء فی المنتظر و الدجال و المسیح نامیده است<ref>المهدی و المهدویت، ص ۴۱ و ۴۸ و ۱۱۰؛ به نقل از: در انتظار ققنوس، ص ۴۶ و ۴۷</ref>.


[[ابن خلدون]] نیز -به رغم [[انکار احادیث]] مربوط به مهدویت- اذعان می‌‏کند: {{عربی|اندازه=۱۵۵%|اعلم انّ فی المشهور بین الکافه من اهل الاسلام علی ممرّ الاعصار انّه لا بدّ فی آخر الزمان من ظهور رجل من اهل بیت یؤیّد الدین و یظهر العدل ...}}؛ مشهور بین همه [[مسلمانان]] -در همه عصرها- این است که به [[یقین]] در [[آخر الزمان]]، فردی از [[خاندان]] [[نبوت]] [[ظهور]] می‌‏کند؛ که [[دین]] را مدد می‌‏رساند و [[عدل]] را می‏‌گستراند. [[مسلمانان]] از او [[پیروی]] می‏‌کنند و به همه کشورهای اسلامی [[حاکم]] می‌‏شود. او [[مهدی]] نام دارد و از [[شرایط ظهور]] او [[قیام]] [[دجّال]] است که در [[روایات]] صحیحه مطرح شده است و [[عیسی]] نیز پس از او نازل می‌‏شود و [[دجّال]] را می‌‏کشد و یا در کشتن او، مساعدت می‌‏کند و در [[نماز]] به [[مهدی]] [[اقتدا]] خواهد کرد<ref>مقدمه العبر، ص ۳۶۷</ref>. [[ابن حجر]] هیثمی گفته است: [[اعتقاد]] به وجود [[مهدی منتظر]]، بنابراین [[احادیث]]، صحیح امری لازم است. [[عیسی]] و [[دجّال]] در زمان او ظاهر می‏‌شوند و هرجا المهدی به طور مطلق آورده شود، مراد او است<ref>البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان، ص ۱۶۹</ref>.
[[ابن خلدون]] نیز -به رغم [[انکار احادیث]] مربوط به مهدویت- اذعان می‌‏کند: {{عربی|اندازه=۱۵۵%|اعلم انّ فی المشهور بین الکافه من اهل الاسلام علی ممرّ الاعصار انّه لا بدّ فی آخر الزمان من ظهور رجل من اهل بیت یؤیّد الدین و یظهر العدل ...}}؛ مشهور بین همه [[مسلمانان]] -در همه عصرها- این است که به [[یقین]] در [[آخر الزمان]]، فردی از [[خاندان]] [[نبوت]] [[ظهور]] می‌‏کند؛ که [[دین]] را مدد می‌‏رساند و [[عدل]] را می‏‌گستراند. [[مسلمانان]] از او [[پیروی]] می‏‌کنند و به همه کشورهای اسلامی [[حاکم]] می‌‏شود. او [[مهدی]] نام دارد و از [[شرایط ظهور]] او [[قیام]] [[دجّال]] است که در [[روایات]] صحیحه مطرح شده است و [[عیسی]] نیز پس از او نازل می‌‏شود و [[دجّال]] را می‌‏کشد و یا در کشتن او، مساعدت می‌‏کند و در [[نماز]] به [[مهدی]] [[اقتدا]] خواهد کرد<ref>مقدمه العبر، ص ۳۶۷</ref>. [[ابن حجر]] هیثمی گفته است: [[اعتقاد]] به وجود [[مهدی منتظر]]، بنابراین [[احادیث]]، صحیح امری لازم است. [[عیسی]] و [[دجّال]] در زمان او ظاهر می‏‌شوند و هرجا المهدی به طور مطلق آورده شود، مراد او است<ref>البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان، ص ۱۶۹</ref>.
خط ۱۰۱: خط ۹۸:
و سویدی نیز گفته است: آنچه [[علما]] بر آن اتفاق ‏نظر دارند، این است که [[مهدی]] آن ‏کسی است که در [[آخر الزمان]] [[قیام]] می‌‏کند و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] پر می‏‌کند و [[احادیث]] راجع به [[مهدی]] و [[ظهور]] او بسیار است<ref>امامت و مهدویت، ج ۲ ص ۳۱۲؛ آینده جهان، ص ۱۴۵</ref>. در میان [[اندیشمندان]] اهل سنّت، بیش از پنجاه کتاب درباره [[ظهور]] و [[قیام مهدی موعود]]، نوشته شده که به بیان شخصیت و ویژگی‌‏های آن [[حضرت]] و [[علایم ظهور]] و وقایع و خصوصیات [[عصر ظهور]]، می‌‏پردازند. (...) بر این اساس، [[احادیث]] [[نبوی]] درباره [[قیام]] [[مهدوی]]، به اندازه‌‏ای فراوان است که در کمتر موضوعی به این [[میزان]] [[حدیث]] [[نقل]] شده است. به همین جهت، [[دانشمندان]] [[علم حدیث]]، در موارد فراوانی، به [[متواتر بودن]] [[احادیث]] [[مهدی]]، تصریح کرده‌‏اند. [[احمد]] بن [[محمد]] بن [[صدیق]] [[شافعی]] [[مغربی]] در کتاب ابراز الوهم المکنون من [[کلام]] [[ابن خلدون]]، [[متواتر بودن]] [[روایات]] مربوط به [[مهدی موعود]] را به شیوه‏‌ای بی‌‏نظیر و بی‌‏سابقه اثبات می‌‏کند<ref>ر. ک: ابراز الوهم المکنون، ص ۴۳۷</ref>.
و سویدی نیز گفته است: آنچه [[علما]] بر آن اتفاق ‏نظر دارند، این است که [[مهدی]] آن ‏کسی است که در [[آخر الزمان]] [[قیام]] می‌‏کند و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] پر می‏‌کند و [[احادیث]] راجع به [[مهدی]] و [[ظهور]] او بسیار است<ref>امامت و مهدویت، ج ۲ ص ۳۱۲؛ آینده جهان، ص ۱۴۵</ref>. در میان [[اندیشمندان]] اهل سنّت، بیش از پنجاه کتاب درباره [[ظهور]] و [[قیام مهدی موعود]]، نوشته شده که به بیان شخصیت و ویژگی‌‏های آن [[حضرت]] و [[علایم ظهور]] و وقایع و خصوصیات [[عصر ظهور]]، می‌‏پردازند. (...) بر این اساس، [[احادیث]] [[نبوی]] درباره [[قیام]] [[مهدوی]]، به اندازه‌‏ای فراوان است که در کمتر موضوعی به این [[میزان]] [[حدیث]] [[نقل]] شده است. به همین جهت، [[دانشمندان]] [[علم حدیث]]، در موارد فراوانی، به [[متواتر بودن]] [[احادیث]] [[مهدی]]، تصریح کرده‌‏اند. [[احمد]] بن [[محمد]] بن [[صدیق]] [[شافعی]] [[مغربی]] در کتاب ابراز الوهم المکنون من [[کلام]] [[ابن خلدون]]، [[متواتر بودن]] [[روایات]] مربوط به [[مهدی موعود]] را به شیوه‏‌ای بی‌‏نظیر و بی‌‏سابقه اثبات می‌‏کند<ref>ر. ک: ابراز الوهم المکنون، ص ۴۳۷</ref>.


[[حافظ]] ابو [[عبد]] اللّه گنجی [[شافعی]] نیز می‏‌گوید: [[احادیث]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} درباره [[مهدی]] -به [[دلیل]] [[راویان]] بسیاری که دارد- به حد [[تواتر]] رسیده است<ref>البیان، باب ۱۱؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۳۶</ref>. [[ابن حجر]] عسقلانی در کتاب [[فتح]] الباری می‌‏گوید: [[اخبار]] متواتری رسیده است که [[مهدی]] از این [[امت]] است و [[عیسی]] فرود خواهد آمد و پشت سر او [[نماز]] خواهد خواند<ref>فتح الباری، ج ۵، ص ۳۶۲</ref>. [[بیهقی]] نوشته است: [[احادیث]] مربوط به [[خروج مهدی]]، صحیح‌‏ترین اسناد را دارد<ref>الاعتقاد و الهدایه الی سبیل الرشاد، ص ۱۲۷</ref> و ... این امر به حدّی برای برخی از علمای اهل سنّت، دارای اهمیت و اعتبار بوده که با انکارکنندگان [[ظهور مهدی]] [[مخالفت]] کرده‌‏اند. در کتاب‏‌های فرائد السطین، البرهان، العرف الوردی و ... از [[جابر]] بن [[عبد]] اله [[انصاری]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] کرده‏‌اند که: هرکه [[ظهور مهدی]] را [[انکار]] کند، به آنچه بر [[محمد]] نازل شده، [[کفر]] ورزیده است<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|من انکر خروج المهدی فقد کفر بما انزل علی محمد}} ینابیع المودّه، ج ۳، ص ۱۰۸؛ فرائد السمطین، ج ۲، ص ۳۳۲؛ البرهان، ص ۱۷۷</ref>. در [[روایت]] دیگری نیز [[نقل]] کرده‌‏اند: هرکس [[مهدی]] را [[انکار]] کند، به [[راستی]] [[کافر]] است<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|من کذّب بالمهدی فقد کفر}} عقد الدرر، ص ۱۵۷؛ منتخب الأثر، ص ۱۴۹</ref>.
[[حافظ]] ابو [[عبد]] اللّه گنجی [[شافعی]] نیز می‏‌گوید: [[احادیث]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره [[مهدی]] -به [[دلیل]] [[راویان]] بسیاری که دارد- به حد [[تواتر]] رسیده است<ref>البیان، باب ۱۱؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۳۶</ref>. [[ابن حجر]] عسقلانی در کتاب [[فتح]] الباری می‌‏گوید: [[اخبار]] متواتری رسیده است که [[مهدی]] از این [[امت]] است و [[عیسی]] فرود خواهد آمد و پشت سر او [[نماز]] خواهد خواند<ref>فتح الباری، ج ۵، ص ۳۶۲</ref>. [[بیهقی]] نوشته است: [[احادیث]] مربوط به [[خروج مهدی]]، صحیح‌‏ترین اسناد را دارد<ref>الاعتقاد و الهدایه الی سبیل الرشاد، ص ۱۲۷</ref> و ... این امر به حدّی برای برخی از علمای اهل سنّت، دارای اهمیت و اعتبار بوده که با انکارکنندگان [[ظهور مهدی]] [[مخالفت]] کرده‌‏اند. در کتاب‏‌های فرائد السطین، البرهان، العرف الوردی و ... از [[جابر]] بن [[عبد]] اله [[انصاری]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] کرده‏‌اند که: هرکه [[ظهور مهدی]] را [[انکار]] کند، به آنچه بر [[محمد]] نازل شده، [[کفر]] ورزیده است<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|من انکر خروج المهدی فقد کفر بما انزل علی محمد}} ینابیع المودّه، ج ۳، ص ۱۰۸؛ فرائد السمطین، ج ۲، ص ۳۳۲؛ البرهان، ص ۱۷۷</ref>. در [[روایت]] دیگری نیز [[نقل]] کرده‌‏اند: هرکس [[مهدی]] را [[انکار]] کند، به [[راستی]] [[کافر]] است<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|من کذّب بالمهدی فقد کفر}} عقد الدرر، ص ۱۵۷؛ منتخب الأثر، ص ۱۴۹</ref>.


'''معرفی [[مهدی موعود]]:''' در [[منابع روایی]] اهل سنّت، [[روایات]] معتبر و صحیحی از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} درباره [[مهدی موعود]] [[نقل]] شده که برای معرّفی و [[شناخت]] آن [[حضرت]] قابل توجّه است. ابتدا چند [[روایت]] در این زمینه [[نقل]] می‌‏شود؛ آن‏گاه سیمای کلی آن [[حضرت]] در [[احادیث]] و منابع اهل سنّت بیان می‌‏گردد.
'''معرفی [[مهدی موعود]]:''' در [[منابع روایی]] اهل سنّت، [[روایات]] معتبر و صحیحی از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره [[مهدی موعود]] [[نقل]] شده که برای معرّفی و [[شناخت]] آن [[حضرت]] قابل توجّه است. ابتدا چند [[روایت]] در این زمینه [[نقل]] می‌‏شود؛ آن‏گاه سیمای کلی آن [[حضرت]] در [[احادیث]] و منابع اهل سنّت بیان می‌‏گردد.
# [[شیخ ابراهیم حموی شافعی]] در [[فرائد السمطین]] از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] کرده است: [[خلفا]] و [[جانشینان]] من و حجّت‌‏های [[خدا]] بر خلق پس از من [[دوازده]] نفرند: اوّل آنان برادرم و آخرشان فرزندم؛ گفته شد: ای [[رسول خدا]]! برادرت کیست؟ فرمود: [[امام علی|علی بن ابی طالب]]. سؤال شد: فرزندت کیست؟ فرمود: [[مهدی]]، که [[زمین]] را از [[قسط]] و [[عدل]] آکنده می‌‏سازد؛ همان‌‏سان که از ظلم‏‌وجور پر شده است. قسم به آنکه مرا به [[حق]]، به عنوان بشارت‌‏دهنده و ترساننده برانگیخت! اگر از [[عمر]] [[دنیا]] یک روز باقی نمانده باشد، [[خداوند]] آن روز چنان طولانی سازد تا فرزندم [[مهدی]] [[خروج]] کند. (پس از [[خروج]] او) [[عیسی]] [[پسر مریم]] پشت سرش به [[نماز]] می‌‏ایستد<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|انّ خلفائی و اوصیائی و حجج اللّه علی الخلق بعدی اثنا عشر اوّلهم اخی و آخرهم ولدی؛ قیل یا رسول اللّه! و من اخوک؟ قال: علیّ بن ابی طالب، قیل، فمن ولدک؟ قال: المهدی (عج)؛ یملأ الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما و الّذی بعثنی بالحقّ بشیرا و نذیرا لو لم یبق من الدّنیا الّا یوم واحد لطوّل اللّه ذلک الیوم حتّی یخرج به ولدی المهدیّ فینزل روح اللّه عیسی بن مریم فیصلّی خلقه}} [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۱، ص ۲۸۰، ج ۲۷؛ بحار الانوار، ج، ۴۷، ص ۷۱</ref>
# [[شیخ ابراهیم حموی شافعی]] در [[فرائد السمطین]] از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرده است: [[خلفا]] و [[جانشینان]] من و حجّت‌‏های [[خدا]] بر خلق پس از من [[دوازده]] نفرند: اوّل آنان برادرم و آخرشان فرزندم؛ گفته شد: ای [[رسول خدا]]! برادرت کیست؟ فرمود: [[امام علی|علی بن ابی طالب]]. سؤال شد: فرزندت کیست؟ فرمود: [[مهدی]]، که [[زمین]] را از [[قسط]] و [[عدل]] آکنده می‌‏سازد؛ همان‌‏سان که از ظلم‏‌وجور پر شده است. قسم به آنکه مرا به [[حق]]، به عنوان بشارت‌‏دهنده و ترساننده برانگیخت! اگر از [[عمر]] [[دنیا]] یک روز باقی نمانده باشد، [[خداوند]] آن روز چنان طولانی سازد تا فرزندم [[مهدی]] [[خروج]] کند. (پس از [[خروج]] او) [[عیسی]] [[پسر مریم]] پشت سرش به [[نماز]] می‌‏ایستد<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|انّ خلفائی و اوصیائی و حجج اللّه علی الخلق بعدی اثنا عشر اوّلهم اخی و آخرهم ولدی؛ قیل یا رسول اللّه! و من اخوک؟ قال: علیّ بن ابی طالب، قیل، فمن ولدک؟ قال: المهدی (عج)؛ یملأ الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما و الّذی بعثنی بالحقّ بشیرا و نذیرا لو لم یبق من الدّنیا الّا یوم واحد لطوّل اللّه ذلک الیوم حتّی یخرج به ولدی المهدیّ فینزل روح اللّه عیسی بن مریم فیصلّی خلقه}} [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۱، ص ۲۸۰، ج ۲۷؛ بحار الانوار، ج، ۴۷، ص ۷۱</ref>
#در سنن ابی [[داوود]] و تذکرة [[خواص]] الامه از [[عبد]] اللّه بن [[عمر]] [[نقل]] شده است که گفت: [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: در [[آخر الزمان]]، مردی از [[فرزندان]] من [[قیام]] می‌‏کند که اسم او، همانند اسم من و کنیه‏‌اش مثل [[کنیه]] من است؛ [[زمین]] را از [[عدل]] پر می‌‏سازد؛ چنان‏که از [[ظلم]] پر شده است و او [[مهدی]] است<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یخرج من آخر الزمان رجل من ولدی اسمه کاسمی و کنیته ککنیتی یملأ الارض عدلا کما ملئت جورا، فذلک المهدی}} تذکرة الخواص الامه، ص ۳۷۷؛ سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۲۰</ref>.
# در سنن ابی [[داوود]] و تذکرة [[خواص]] الامه از [[عبد]] اللّه بن [[عمر]] [[نقل]] شده است که گفت: [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} فرمود: در [[آخر الزمان]]، مردی از [[فرزندان]] من [[قیام]] می‌‏کند که اسم او، همانند اسم من و کنیه‏‌اش مثل [[کنیه]] من است؛ [[زمین]] را از [[عدل]] پر می‌‏سازد؛ چنان‏که از [[ظلم]] پر شده است و او [[مهدی]] است<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یخرج من آخر الزمان رجل من ولدی اسمه کاسمی و کنیته ککنیتی یملأ الارض عدلا کما ملئت جورا، فذلک المهدی}} تذکرة الخواص الامه، ص ۳۷۷؛ سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۲۰</ref>.
#متقی هندی در کنز العمال آورده است: [[امام علی|علی]]{{ع}} از [[پیامبر]]{{صل}} پرسید: آیا [[مهدی]] از ما [[آل محمد]] است یا از غیر ما است؟ [[حضرت]] فرمود: بلکه او از ما است. [[خداوند]] به سبب او ختم کند (اتمام بخشد)؛ چنان‏که به ما آغاز کرد. به ما از [[فتنه]] [[نجات]] یابند، چنان‏که از [[شرک]] [[نجات]] یافتند. [[خداوند]] به سبب ما دل‏هایتان را پس از [[کینه]] و [[دشمنی]] به یکدیگر پیوند داد<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|انّ علیّا سأل النبیّ: امنّا آل محمد المهدی ام من غیرنا؟ قال رسول اللّه: بل منّا یختم اللّه به کما فتح بنا و بنا ینقذون من الفتنة، کما انقذوا من الشّرک و بنا یؤلّف اللّه بین قلوبکم بعد عداوة الشّرک}}؛کنز العمال، ج ۷، ص ۲۶۳</ref>.
# متقی هندی در کنز العمال آورده است: [[امام علی|علی]] {{ع}} از [[پیامبر]] {{صل}} پرسید: آیا [[مهدی]] از ما [[آل محمد]] است یا از غیر ما است؟ [[حضرت]] فرمود: بلکه او از ما است. [[خداوند]] به سبب او ختم کند (اتمام بخشد)؛ چنان‏که به ما آغاز کرد. به ما از [[فتنه]] [[نجات]] یابند، چنان‏که از [[شرک]] [[نجات]] یافتند. [[خداوند]] به سبب ما دل‏هایتان را پس از [[کینه]] و [[دشمنی]] به یکدیگر پیوند داد<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|انّ علیّا سأل النبیّ: امنّا آل محمد المهدی ام من غیرنا؟ قال رسول اللّه: بل منّا یختم اللّه به کما فتح بنا و بنا ینقذون من الفتنة، کما انقذوا من الشّرک و بنا یؤلّف اللّه بین قلوبکم بعد عداوة الشّرک}}؛کنز العمال، ج ۷، ص ۲۶۳</ref>.
# [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده است: [[قیامت]] فرا نرسد تا اینکه کسی از عترتم به ‏پا خیزد و [[زمین]] را همچنان‏که پر از [[ظلم]] و تجاوزهای آشکار شده، آکنده از [[عدل‏ و داد]] کند<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|لا تقوم الساعة حتّی ... یخرج من عترتی ... من یملأها قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و عدوانا}} عقد الدرر، ص ۳۶؛ الدرّ المنثور، ج ۷، ص ۴۸۴</ref>.  
# [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده است: [[قیامت]] فرا نرسد تا اینکه کسی از عترتم به ‏پا خیزد و [[زمین]] را همچنان‏که پر از [[ظلم]] و تجاوزهای آشکار شده، آکنده از [[عدل‏ و داد]] کند<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|لا تقوم الساعة حتّی ... یخرج من عترتی ... من یملأها قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و عدوانا}} عقد الدرر، ص ۳۶؛ الدرّ المنثور، ج ۷، ص ۴۸۴</ref>.  
#از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] شده است: همانا [[خداوند]] از عترتم، مردی را برمی‌‏انگیزاند که دندان‌‏هایش برّاق و گشاده‌‏اند و پیشانی‏‌اش بلند و تابنده است. [[زمین]] را آکنده از [[عدل]] می‌‏کند و [[مال]] را به نحوی خاص زیاد می‌‏گرداند<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|لیبعثنّ اللّه من عترتی رجلا افرق الثنایا اجلی الجبهة یملک الارض عدلا و یفیض المال فیضا}} ینابیع المودّة، ص ۴۲۳؛ اسعاف الراغبین، باب ۳، ص ۱۳۵</ref>.
# از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] شده است: همانا [[خداوند]] از عترتم، مردی را برمی‌‏انگیزاند که دندان‌‏هایش برّاق و گشاده‌‏اند و پیشانی‏‌اش بلند و تابنده است. [[زمین]] را آکنده از [[عدل]] می‌‏کند و [[مال]] را به نحوی خاص زیاد می‌‏گرداند<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|لیبعثنّ اللّه من عترتی رجلا افرق الثنایا اجلی الجبهة یملک الارض عدلا و یفیض المال فیضا}} ینابیع المودّة، ص ۴۲۳؛ اسعاف الراغبین، باب ۳، ص ۱۳۵</ref>.
#در کتاب الجمع بین الصّحاح السّتة [[روایت]] مشهوری را از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] می‌‏کند که: اگر از [[عمر]] [[دنیا]] جز یک روز نمانده باشد، [[خدای تعالی]] آن روز را چنان طولانی کند تا در آن روز مردی از من یا از بیتم [[قیام]] می‌‏کند که اسم او اسم من است ....<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|لو لم یبق من الدنیا الّا یوم واحد لطوّل اللّه ذلک الیوم حتّی یبعث رجل منّی و من اهل بیتی یواطی‏ء اسمه اسمی}}العمده، ص ۴۳۴؛ ارشاد مفید، ص ۳۲۶.</ref>.
# در کتاب الجمع بین الصّحاح السّتة [[روایت]] مشهوری را از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] می‌‏کند که: اگر از [[عمر]] [[دنیا]] جز یک روز نمانده باشد، [[خدای تعالی]] آن روز را چنان طولانی کند تا در آن روز مردی از من یا از بیتم [[قیام]] می‌‏کند که اسم او اسم من است ....<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|لو لم یبق من الدنیا الّا یوم واحد لطوّل اللّه ذلک الیوم حتّی یبعث رجل منّی و من اهل بیتی یواطی‏ء اسمه اسمی}}العمده، ص ۴۳۴؛ ارشاد مفید، ص ۳۲۶.</ref>.


با بررسی و [[مطالعه]] [[منابع روایی]] اهل سنّت، سیمای کلی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} را چنین می‌‏توان تصویر کرد: او [[خلیفه]] در پایان [[امت]] من، [[امیر]] در پایان فتنه‌‏ها و انقطاع زمان، مالک و فرمان‏روای [[زمین]]، [[پادشاه]] و فرمان‏روای انسان‏‌ها، [[امام]] و پیشوای [[مردم]]، ولیّ و [[سرپرست]] [[امت]]، [[سلطان]] [[مشرق]] و [[مغرب]] و ... است.
با بررسی و [[مطالعه]] [[منابع روایی]] اهل سنّت، سیمای کلی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را چنین می‌‏توان تصویر کرد: او [[خلیفه]] در پایان [[امت]] من، [[امیر]] در پایان فتنه‌‏ها و انقطاع زمان، مالک و فرمان‏روای [[زمین]]، [[پادشاه]] و فرمان‏روای انسان‏‌ها، [[امام]] و پیشوای [[مردم]]، ولیّ و [[سرپرست]] [[امت]]، [[سلطان]] [[مشرق]] و [[مغرب]] و ... است.


او از [[اهل بیت]] است؛ [[خداوند]] امر او را در یک شب [[اصلاح]] می‏‌کند؛
او از [[اهل بیت]] است؛ [[خداوند]] امر او را در یک شب [[اصلاح]] می‏‌کند؛
خط ۱۶۶: خط ۱۶۳:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین الهی‌نژاد]]'''، در کتاب ''«[[بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین الهی‌نژاد]]'''، در کتاب ''«[[بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت]]»'' در این‌باره گفته است:


«[[جایگاه]] [[اعتقاد]] به [[حضرت مهدی]]{{ع}} در میان [[اهل سنت]] چنان است که علمای [[اهل سنت]] با [[نقل]] روایتی از [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}}، منکران [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} را منکران [[رسالت]] [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} شمرده‌اند<ref>{{متن حدیث|"قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: مَنْ أَنْكَرَ خُرُوجَ الْمَهْدِيِّ، فَقَدْ كَفَرَ بِمَا أنْزَلَ عَلَى مُحَمَّدٍ"}} (جلال الدین السیوطی؛ العرف الوردی فی اخبار المهدی، ص ۱۴۲).</ref>.
«[[جایگاه]] [[اعتقاد]] به [[حضرت مهدی]] {{ع}} در میان [[اهل سنت]] چنان است که علمای [[اهل سنت]] با [[نقل]] روایتی از [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}}، منکران [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} را منکران [[رسالت]] [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} شمرده‌اند<ref>{{متن حدیث|"قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: مَنْ أَنْكَرَ خُرُوجَ الْمَهْدِيِّ، فَقَدْ كَفَرَ بِمَا أنْزَلَ عَلَى مُحَمَّدٍ"}} (جلال الدین السیوطی؛ العرف الوردی فی اخبار المهدی، ص ۱۴۲).</ref>.


[[محمد بن سفارینی حنبلی]] در کتاب لوامع‌الانوار در این مورد ابتدا روایاتی از [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} [[نقل]] کرده‌اند که در آنها اولاً [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} امر قطعی و لازم‌الاجرا دانسته شده است<ref>{{متن حدیث|"وَ فِي حَدِيثِ حُذَيْفَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ عَنِ النَّبِيِّ{{صل}}: يَا حُذَيْفَةُ لَوْ لَمْ‏ يَبْقَ‏ مِنَ‏ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ‏ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ‏ اللَّهُ‏ ذَلِكَ‏ الْيَوْمَ‏ حَتَّى‏ يَمْلِكَ‏ رَجُلٌ‏ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي تَجْرِي الْمَلَاحِمُ عَلَى يَدَيْهِ وَ يَظْهَرُ الْإِسْلَامُ وَ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ هُوَ سَرِيعُ الْحِسَابِ"}}</ref>؛ ثانیاً تکذیب‌کنندگان [[امام مهدی]]{{ع}} از [[دین]] خارج و [[کافر]] تلقی شده‌اند<ref>{{متن حدیث|"وَ قَدْ رَوَی الْإِمَامُ الْحَافِظُ بْن الْإِسْكَافِ بِسَنَدٍ مَرضِيٍّ إِلی جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} مَن كَذَّبَ بِالدَّجّالِ فَقَد كَفَرَ وَ مَن كَذَّبَ بِالْمَهْدِيِّ فَقَدْ كَفَرَ"}}</ref> که وی بعد از ذکر آنها به بیان [[اعتقادات]] [[اهل سنت]] دربارۀ [[امام مهدی]]{{ع}} اشاره کرده و [[شیعیان]] را نیز در این مورد هم‌نظر با آنان دانسته است<ref>{{عربی|مَا يُفِيدُ مَجموعُهُ العِلْمَ القَطعِيَّ فَالإِيمانُ بِخُرُوجِ المَهْدِيِّ واجِبٌ كَما هُوَ مُقَرَّرٌ عِنْدَ أَهْلِ الْعِلْمِ وَ مُدَوَّنٌ فِي عَقَائِدِ أهْلِ السُّنَّةِ وَ الْجَمَاعَةِ وَ كَذَا عِنْدَ أهْلِ الشِّيعَةِ أَيْضاً}} (محمد السفارینی؛ لوامع الانوار؛ ج ۲، ص ۸۴).</ref>.
[[محمد بن سفارینی حنبلی]] در کتاب لوامع‌الانوار در این مورد ابتدا روایاتی از [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} [[نقل]] کرده‌اند که در آنها اولاً [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} امر قطعی و لازم‌الاجرا دانسته شده است<ref>{{متن حدیث|"وَ فِي حَدِيثِ حُذَيْفَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ عَنِ النَّبِيِّ {{صل}}: يَا حُذَيْفَةُ لَوْ لَمْ‏ يَبْقَ‏ مِنَ‏ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ‏ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ‏ اللَّهُ‏ ذَلِكَ‏ الْيَوْمَ‏ حَتَّى‏ يَمْلِكَ‏ رَجُلٌ‏ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي تَجْرِي الْمَلَاحِمُ عَلَى يَدَيْهِ وَ يَظْهَرُ الْإِسْلَامُ وَ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ هُوَ سَرِيعُ الْحِسَابِ"}}</ref>؛ ثانیاً تکذیب‌کنندگان [[امام مهدی]] {{ع}} از [[دین]] خارج و [[کافر]] تلقی شده‌اند<ref>{{متن حدیث|"وَ قَدْ رَوَی الْإِمَامُ الْحَافِظُ بْن الْإِسْكَافِ بِسَنَدٍ مَرضِيٍّ إِلی جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} مَن كَذَّبَ بِالدَّجّالِ فَقَد كَفَرَ وَ مَن كَذَّبَ بِالْمَهْدِيِّ فَقَدْ كَفَرَ"}}</ref> که وی بعد از ذکر آنها به بیان [[اعتقادات]] [[اهل سنت]] دربارۀ [[امام مهدی]] {{ع}} اشاره کرده و [[شیعیان]] را نیز در این مورد هم‌نظر با آنان دانسته است<ref>{{عربی|مَا يُفِيدُ مَجموعُهُ العِلْمَ القَطعِيَّ فَالإِيمانُ بِخُرُوجِ المَهْدِيِّ واجِبٌ كَما هُوَ مُقَرَّرٌ عِنْدَ أَهْلِ الْعِلْمِ وَ مُدَوَّنٌ فِي عَقَائِدِ أهْلِ السُّنَّةِ وَ الْجَمَاعَةِ وَ كَذَا عِنْدَ أهْلِ الشِّيعَةِ أَيْضاً}} (محمد السفارینی؛ لوامع الانوار؛ ج ۲، ص ۸۴).</ref>.


[[حمود‌ بن عبدالله التویجری]] در کتاب [[الاحتجاج بالأثر علی من أنکر المهدی المنتظر]] می‌نویسد: [[اعتقاد به ظهور امام مهدی]]{{ع}} در مسیر [[اعتقاد]] به [[رسالت]] [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} است و رد [[اعتقاد به امام مهدی]]{{ع}} رد [[اعتقاد]] به [[رسالت]] [[حضرت رسول]]{{صل}} است<ref>{{عربی|وَ إِذَا عُلِمَ هَذَا؛ فَالْإِيمَانُ بِخُرُوجِ الْمَهْدِيِّ فِي آخرالزمان دَاخِلٌ فِي ضمنِ الْإِيمَانِ بِأَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَ مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِمَا ثَبَتَ عَنِ النَّبيِّ{{صل}} مِنْ أَنْبَاءِ الغَيبِ؛ فَلا شَكَّ أَنَّهُ لَم يُحَقَّق الشَّهَادَةَ بِالرِّسَالَةِ. فَالإيْمَانُ بِهِ واجِبٌ وَ هُوَ مِنْ عَقَائِدِ أَهْلِ السُّنَّةِ وَ مِن ذَلِكَ الْإِيمَانُ بِخُرُوجِ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمانِ؛ لِأَنَّهُ قَدْ ثَبَتَ عَنِ النَّبيِّ{{صل}} أَنَّهُ أَخْبَرَ بِخُرُوجِهِ؛ فَمَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِخُرُوجِهِ فَهُوَ مُخَالِفٌ لِعَقِيدَةِ أَهْلِ السُّنَّةِ وَ الْجِمَاعَةِ}} (حمودبن عبدالله التویجری: الاحتجاج بالأثر علی من أنکر المهدی المنتظر، ج ۱، ص ۲۶).</ref>. همو در جای دیگری از این کتاب در رد قول [[ابن‌ محمود]] [[صاحب]] کتاب [[لا مهدی ینتظر بعد الرسول خیر البشر]] که به سبب عدم [[نقل]] [[عقیده]] به [[امام مهدی]]{{ع}} در کتاب‌های [[اعتقادی]]، [[اعتقادی]] بودن آن را زیر سؤال برده است، می‌گوید: هر آن چیزی که [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} خبر از رخدادش در [[آینده]] داده است، [[تصدیق]] و [[ایمان]] به آن [[واجب]] است و جزو مسائل [[اعتقادی]] هر مسلمانی قلمداد می‌شود، چه در کتاب‌های [[اعتقادی]] آمده باشد و چه نیامده باشد<ref>حمودبن عبدالله التویجری: الاحتجاج بالأثر علی من أنکر المهدی المنتظر، ج ۱، ص ۱۸۶.</ref>؛ البته ادعای برخی [[اندیشمندان]] [[اهل سنت]] این است که [[مهدویت]] به عنوان یک موضوع [[اعتقادی]] در برخی کتاب‌های [[اعتقادی]] [[اهل سنت]] آمده است<ref>عبدالمحسن العباد؛ عقیدة أهل السنة و الأثر فی المهدی المنتظر، ص ۱۵۸.</ref><ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت]]، ص 53-55.</ref>.
[[حمود‌ بن عبدالله التویجری]] در کتاب [[الاحتجاج بالأثر علی من أنکر المهدی المنتظر]] می‌نویسد: [[اعتقاد به ظهور امام مهدی]] {{ع}} در مسیر [[اعتقاد]] به [[رسالت]] [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} است و رد [[اعتقاد به امام مهدی]] {{ع}} رد [[اعتقاد]] به [[رسالت]] [[حضرت رسول]] {{صل}} است<ref>{{عربی|وَ إِذَا عُلِمَ هَذَا؛ فَالْإِيمَانُ بِخُرُوجِ الْمَهْدِيِّ فِي آخرالزمان دَاخِلٌ فِي ضمنِ الْإِيمَانِ بِأَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَ مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِمَا ثَبَتَ عَنِ النَّبيِّ {{صل}} مِنْ أَنْبَاءِ الغَيبِ؛ فَلا شَكَّ أَنَّهُ لَم يُحَقَّق الشَّهَادَةَ بِالرِّسَالَةِ. فَالإيْمَانُ بِهِ واجِبٌ وَ هُوَ مِنْ عَقَائِدِ أَهْلِ السُّنَّةِ وَ مِن ذَلِكَ الْإِيمَانُ بِخُرُوجِ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمانِ؛ لِأَنَّهُ قَدْ ثَبَتَ عَنِ النَّبيِّ {{صل}} أَنَّهُ أَخْبَرَ بِخُرُوجِهِ؛ فَمَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِخُرُوجِهِ فَهُوَ مُخَالِفٌ لِعَقِيدَةِ أَهْلِ السُّنَّةِ وَ الْجِمَاعَةِ}} (حمودبن عبدالله التویجری: الاحتجاج بالأثر علی من أنکر المهدی المنتظر، ج ۱، ص ۲۶).</ref>. همو در جای دیگری از این کتاب در رد قول [[ابن‌ محمود]] [[صاحب]] کتاب [[لا مهدی ینتظر بعد الرسول خیر البشر]] که به سبب عدم [[نقل]] [[عقیده]] به [[امام مهدی]] {{ع}} در کتاب‌های [[اعتقادی]]، [[اعتقادی]] بودن آن را زیر سؤال برده است، می‌گوید: هر آن چیزی که [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} خبر از رخدادش در [[آینده]] داده است، [[تصدیق]] و [[ایمان]] به آن [[واجب]] است و جزو مسائل [[اعتقادی]] هر مسلمانی قلمداد می‌شود، چه در کتاب‌های [[اعتقادی]] آمده باشد و چه نیامده باشد<ref>حمودبن عبدالله التویجری: الاحتجاج بالأثر علی من أنکر المهدی المنتظر، ج ۱، ص ۱۸۶.</ref>؛ البته ادعای برخی [[اندیشمندان]] [[اهل سنت]] این است که [[مهدویت]] به عنوان یک موضوع [[اعتقادی]] در برخی کتاب‌های [[اعتقادی]] [[اهل سنت]] آمده است<ref>عبدالمحسن العباد؛ عقیدة أهل السنة و الأثر فی المهدی المنتظر، ص ۱۵۸.</ref><ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت]]، ص 53-55.</ref>.


بی‌تردید التویجری در کتاب خود در خصوص [[حضرت مهدی]]{{ع}} به چند نکته مهم اشاره کرده است: نخست [[اعتقاد]] به [[حضرت مهدی]]{{ع}} را در جهت [[اعتقاد]] به [[رسالت]] تعبیر کرده است که این نشان از [[جایگاه]] مهم و خطیر [[مهدویت]] در میان [[اهل سنت]] دارد؛ دوم [[تصدیق]] و [[باور]] [[مهدویت]] و [[رخداد ظهور]] را تا [[حد]] [[تکلیف]] وجوبی ارتقا داده است؛ سوم [[باور]] داشت [[مهدویت]] را یک موضوع [[اعتقادی]] که همه [[مسلمانان]] باید بدان [[اذعان]] داشته باشند، تلقی کرده است؛ چهارم منکران [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} را جزو افراد فاسدالعقیده دانسته است.
بی‌تردید التویجری در کتاب خود در خصوص [[حضرت مهدی]] {{ع}} به چند نکته مهم اشاره کرده است: نخست [[اعتقاد]] به [[حضرت مهدی]] {{ع}} را در جهت [[اعتقاد]] به [[رسالت]] تعبیر کرده است که این نشان از [[جایگاه]] مهم و خطیر [[مهدویت]] در میان [[اهل سنت]] دارد؛ دوم [[تصدیق]] و [[باور]] [[مهدویت]] و [[رخداد ظهور]] را تا [[حد]] [[تکلیف]] وجوبی ارتقا داده است؛ سوم [[باور]] داشت [[مهدویت]] را یک موضوع [[اعتقادی]] که همه [[مسلمانان]] باید بدان [[اذعان]] داشته باشند، تلقی کرده است؛ چهارم منکران [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} را جزو افراد فاسدالعقیده دانسته است.


[[علامه البانی]] که در دوران معاصر نزد سلفی‌های [[اهل سنت]] [[علامه]]، عالم بزرگ و مجدد عصر شناخته می‌شود و بیانات و مطالب ایشان درباره مسائل [[دینی]] مورد توجه و قبول همه [[اهل سنت]] است، در کتاب موسوعه خویش در مورد [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} به نکاتی چند اشاره می‌کند که در اینجا آنها را خلاصه‌وار بیان می‌کنیم: [[ظهور امام]] مهدی‌{{ع}} از موضوعات [[اعتقادی]] [[اهل سنت]] است و نیز از مسائل [[اعتقادی]] ثابت و اصیل [[اهل سنت]] به حساب می‌آید و از راه‌های مطمئنه و قطعی نظیر [[تواتر]] برای [[اهل سنت]] ثابت شده است و از [[امور غیبی]] به شمار می‌آید و [[ایمان]] به آن بر همه [[مسلمانان]] [[واجب]] است و [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} را جزء اهل مکابره و [[جاهل]] [[انکار]] نمی‌کند<ref>{{عربی|وَ خلاصَةِ اَلْقَوْلِ إِنَّ عَقِيدَةَ خُرُوجُ الْمَهْدِيِّ عَقِيدَةُ ثَابِتَةٌ مُتَواتِرَةٌ عَنْهَصل يَجِبُ الْإِيمَانُ بِهَا لِأَنَّهَا مِنْ أُمُورِ الْغَيْبِ و اَلْإِيمَانُ بِهَا مِنْ صِفَاتِ اَلْمُتَّقِينَ كَمَا قَالَ تَعَالَی الم * ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ إِنَّ إِنْكَارَهَا لاَ يَصْدُرُ إِلاَّ مِنْ جَاهِلٍ أَوْ مُكَابِرٍ أَسْأَلُ اللَّهَ تَعَالَی أَنْ يَتَوَفَّانَا عَلَی الْإِيمَانِ بِهَا وَ بِكُلِّ مَا صَحَّ فِي الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ}}؛ ناصرالدین البانی؛ موسوعه الالبانی؛ ج ۹، ص ۲۷۷.</ref>.
[[علامه البانی]] که در دوران معاصر نزد سلفی‌های [[اهل سنت]] [[علامه]]، عالم بزرگ و مجدد عصر شناخته می‌شود و بیانات و مطالب ایشان درباره مسائل [[دینی]] مورد توجه و قبول همه [[اهل سنت]] است، در کتاب موسوعه خویش در مورد [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} به نکاتی چند اشاره می‌کند که در اینجا آنها را خلاصه‌وار بیان می‌کنیم: [[ظهور امام]] مهدی‌{{ع}} از موضوعات [[اعتقادی]] [[اهل سنت]] است و نیز از مسائل [[اعتقادی]] ثابت و اصیل [[اهل سنت]] به حساب می‌آید و از راه‌های مطمئنه و قطعی نظیر [[تواتر]] برای [[اهل سنت]] ثابت شده است و از [[امور غیبی]] به شمار می‌آید و [[ایمان]] به آن بر همه [[مسلمانان]] [[واجب]] است و [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} را جزء اهل مکابره و [[جاهل]] [[انکار]] نمی‌کند<ref>{{عربی|وَ خلاصَةِ اَلْقَوْلِ إِنَّ عَقِيدَةَ خُرُوجُ الْمَهْدِيِّ عَقِيدَةُ ثَابِتَةٌ مُتَواتِرَةٌ عَنْهَصل يَجِبُ الْإِيمَانُ بِهَا لِأَنَّهَا مِنْ أُمُورِ الْغَيْبِ و اَلْإِيمَانُ بِهَا مِنْ صِفَاتِ اَلْمُتَّقِينَ كَمَا قَالَ تَعَالَی الم * ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ إِنَّ إِنْكَارَهَا لاَ يَصْدُرُ إِلاَّ مِنْ جَاهِلٍ أَوْ مُكَابِرٍ أَسْأَلُ اللَّهَ تَعَالَی أَنْ يَتَوَفَّانَا عَلَی الْإِيمَانِ بِهَا وَ بِكُلِّ مَا صَحَّ فِي الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ}}؛ ناصرالدین البانی؛ موسوعه الالبانی؛ ج ۹، ص ۲۷۷.</ref>.


[[عبدالمحسن العباد]] در کتاب [[عقیدة أهل‌السنة و الأثر فی المهدی المنتظر]] در این مورد می‌نویسد: احادیثی که درباره [[امام مهدی]]{{ع}} [[نقل]] شده، فراوان است و مؤلفان بسیاری درباره [[متواتر بودن]] آنها کتاب نوشته‌اند و این موارد جزء [[اعتقادات]] [[اهل سنت]]، جماعه و [[اشاعره]] است<ref>{{عربی|إِنَّ أَحَادِيثَ الْمَهْدِيّ الْكَثِيرَة الَّتِي أَلَّفَ فِيهَا مُؤَلِّفُونَ وَ حَكی تواتُرَها جَمَاعَةٌ وَ اعْتَقَدَ مُوجِبَهَا أهلُ السُّنَّةِ وَ الْجَمَاعَةِ وَ غَيْرِهِمْ مِنَ الْأَشَاعِرَةِ تَدُلُّ عَلَی حَقِيقَةٍ ثَابِتَةٍ بِلاَ شَكٍّ هِيَ حُصُولُ مُقْتَضَاهَا فِي آخِرِ الزَّمَانِ}} (عبدالمحسن العباد؛ عقیدة أهل السنة و الأثر فی المهدی المنتظر، ص ۱۵۸).</ref>.
[[عبدالمحسن العباد]] در کتاب [[عقیدة أهل‌السنة و الأثر فی المهدی المنتظر]] در این مورد می‌نویسد: احادیثی که درباره [[امام مهدی]] {{ع}} [[نقل]] شده، فراوان است و مؤلفان بسیاری درباره [[متواتر بودن]] آنها کتاب نوشته‌اند و این موارد جزء [[اعتقادات]] [[اهل سنت]]، جماعه و [[اشاعره]] است<ref>{{عربی|إِنَّ أَحَادِيثَ الْمَهْدِيّ الْكَثِيرَة الَّتِي أَلَّفَ فِيهَا مُؤَلِّفُونَ وَ حَكی تواتُرَها جَمَاعَةٌ وَ اعْتَقَدَ مُوجِبَهَا أهلُ السُّنَّةِ وَ الْجَمَاعَةِ وَ غَيْرِهِمْ مِنَ الْأَشَاعِرَةِ تَدُلُّ عَلَی حَقِيقَةٍ ثَابِتَةٍ بِلاَ شَكٍّ هِيَ حُصُولُ مُقْتَضَاهَا فِي آخِرِ الزَّمَانِ}} (عبدالمحسن العباد؛ عقیدة أهل السنة و الأثر فی المهدی المنتظر، ص ۱۵۸).</ref>.


قاطبه [[علما]] و [[اندیشمندان]] [[اهل سنت]] به [[متواتر بودن]] [[روایات]] [[مهدویت]] [[اذعان]] کرده و آن را جزو مسلمات [[اعتقادی]] [[اهل سنت]] دانسته‌اند. مثلاً [[شوکانی]] در کتاب الفتح‌الربانی، برزنجی در کتاب الاشاعة لاشراط الساعه، قنوجی در کتاب الاذاعه، کتانی در کتاب نظم‌المتناثر و عسقلانی در کتاب فتح‌الباری<ref>یوسف البرقاوی؛ «عقیدة الامة فی المهدی المنتظر»؛ ص ۱۱۲.</ref> همگی به موضوع [[مهدویت]] به عنوان یک [[باور]] اصلی در میان [[اهل سنت]] و [[متواتر]] و قطعی بودن آن تأکید می‌ورزند»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت]]، ص 56-57.</ref>.
قاطبه [[علما]] و [[اندیشمندان]] [[اهل سنت]] به [[متواتر بودن]] [[روایات]] [[مهدویت]] [[اذعان]] کرده و آن را جزو مسلمات [[اعتقادی]] [[اهل سنت]] دانسته‌اند. مثلاً [[شوکانی]] در کتاب الفتح‌الربانی، برزنجی در کتاب الاشاعة لاشراط الساعه، قنوجی در کتاب الاذاعه، کتانی در کتاب نظم‌المتناثر و عسقلانی در کتاب فتح‌الباری<ref>یوسف البرقاوی؛ «عقیدة الامة فی المهدی المنتظر»؛ ص ۱۱۲.</ref> همگی به موضوع [[مهدویت]] به عنوان یک [[باور]] اصلی در میان [[اهل سنت]] و [[متواتر]] و قطعی بودن آن تأکید می‌ورزند»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت]]، ص 56-57.</ref>.
خط ۱۸۶: خط ۱۸۳:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عباس رحیمی]]'''، در کتاب ''«[[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[عباس رحیمی]]'''، در کتاب ''«[[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]»'' در این‌باره گفته است:


«آنچه در کتاب‌های [[اهل سنت]] در مورد مسئله [[مهدویت]] آمده اگر بیش‌تر از کتاب‌های [[شیعه]] نباشد کمتر نیست. [[احادیث]] بسیاری از [[پیامبر]]{{صل}} درباره [[ظهور]]، [[ویژگی‌های حکومت]]، علامات [[ظهور]] و [[خروج]] آن [[حضرت]] و [[رجعت]] [[دوستان]] و [[دشمنان]] او در کتاب‌های [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است. تنها فرقی که [[اهل سنت]] در این باره با [[شیعه]] دارند این است که [[شیعه]] [[معتقد]] است هم اکنون [[حضرت مهدی]] زنده است؛ ولی بعضی از [[اهل سنت]] معتقدند که او [[آخرالزمان]] به [[دنیا]] می‌آید»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۱۲.</ref>.
«آنچه در کتاب‌های [[اهل سنت]] در مورد مسئله [[مهدویت]] آمده اگر بیش‌تر از کتاب‌های [[شیعه]] نباشد کمتر نیست. [[احادیث]] بسیاری از [[پیامبر]] {{صل}} درباره [[ظهور]]، [[ویژگی‌های حکومت]]، علامات [[ظهور]] و [[خروج]] آن [[حضرت]] و [[رجعت]] [[دوستان]] و [[دشمنان]] او در کتاب‌های [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است. تنها فرقی که [[اهل سنت]] در این باره با [[شیعه]] دارند این است که [[شیعه]] [[معتقد]] است هم اکنون [[حضرت مهدی]] زنده است؛ ولی بعضی از [[اهل سنت]] معتقدند که او [[آخرالزمان]] به [[دنیا]] می‌آید»<ref>[[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۱۲.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۹۴: خط ۱۹۱:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:


«[[اهل سنت]] همانند [[شیعیان]] معتقدند که [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} از [[نسل]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و از [[فرزندان]] [[فاطمه زهرا]]{{ع}} است و [[زمین]] بعد از آنکه پر از [[ظلم و جور]] شده باشد به وسیله آن [[حضرت]] پر از [[عدل و داد]] خواهد شد. عدّه زیادی از علمای [[اهل سنت]] [[ایمان]] به [[خروج]] [[امام مهدی|مهدی]] را [[واجب]] و منکر آن را [[کافر]] به حساب آورده‌اند.
«[[اهل سنت]] همانند [[شیعیان]] معتقدند که [[امام مهدی|مهدی موعود]] {{ع}} از [[نسل]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و از [[فرزندان]] [[فاطمه زهرا]] {{ع}} است و [[زمین]] بعد از آنکه پر از [[ظلم و جور]] شده باشد به وسیله آن [[حضرت]] پر از [[عدل و داد]] خواهد شد. عدّه زیادی از علمای [[اهل سنت]] [[ایمان]] به [[خروج]] [[امام مهدی|مهدی]] را [[واجب]] و منکر آن را [[کافر]] به حساب آورده‌اند.


در این رابطه [[یوسف]] بن [[یحیی]] المقدس [[شافعی]]، دانشمند [[معروف]] اهل تسنّن در صفحه ۱۵۷ کتاب [[عقد]] الدّرر می‌گوید: "من کذّب بالمهدی فقد [[کفر]]"؛ و سهیلی در شرح سیر از [[جابر]] [[عبد]] اللّه [[انصاری]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] می‌کند که: {{عربی|"من أنكر خروج المهدي فقد كفر"}}؛ یعنی هرکس [[خروج]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} را [[انکار]] کند [[کافر]] است<ref>آیة اللّه صافى گلپایگانى، امامت و مهدویت، ج ۳، ص ۸۵ و ۸۶.</ref>.
در این رابطه [[یوسف]] بن [[یحیی]] المقدس [[شافعی]]، دانشمند [[معروف]] اهل تسنّن در صفحه ۱۵۷ کتاب [[عقد]] الدّرر می‌گوید: "من کذّب بالمهدی فقد [[کفر]]"؛ و سهیلی در شرح سیر از [[جابر]] [[عبد]] اللّه [[انصاری]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] می‌کند که: {{عربی|"من أنكر خروج المهدي فقد كفر"}}؛ یعنی هرکس [[خروج]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} را [[انکار]] کند [[کافر]] است<ref>آیة اللّه صافى گلپایگانى، امامت و مهدویت، ج ۳، ص ۸۵ و ۸۶.</ref>.


[[احمد]] بن [[محمد]] بن [[صدیق]] می‌گوید: «[[ایمان]] به [[خروج]] [[امام مهدی|مهدی]] [[واجب]] و [[اعتقاد]] به [[ظهور]] او به جهت [[تصدیق]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} حتمی و ثابت است»<ref> ابراز الوهم المکنون، ص ۴۳۳.</ref>. و همین تعبیر از دانشمندانی همچون سفارینی [[حنبلی]]، [[ناصر]] الدین البانی، [[عبد]] المحسن بن [[حمد]] العبّاد نیز رسیده است<ref>على اصغر رضوانى، موعود شناسى، ص ۱۴۹.</ref>.
[[احمد]] بن [[محمد]] بن [[صدیق]] می‌گوید: «[[ایمان]] به [[خروج]] [[امام مهدی|مهدی]] [[واجب]] و [[اعتقاد]] به [[ظهور]] او به جهت [[تصدیق]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} حتمی و ثابت است»<ref> ابراز الوهم المکنون، ص ۴۳۳.</ref>. و همین تعبیر از دانشمندانی همچون سفارینی [[حنبلی]]، [[ناصر]] الدین البانی، [[عبد]] المحسن بن [[حمد]] العبّاد نیز رسیده است<ref>على اصغر رضوانى، موعود شناسى، ص ۱۴۹.</ref>.


و در مهم‌ترین منابع [[اهل سنت]] مانند [[صحیح ترمذی]]، [[سنن ابن ماجه]] و [[سنن ابوداود]] که از [[صحاح]] ستّه می‌باشند مباحث [[مهدویت]] به میان آمده است و [[بخاری]] در کتاب [[تاریخ]] خود در چند مورد نام [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} را ذکر کرده است همانند {{عربی|"الْمَهْدِيُّ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ"}}<ref>تاریخ بخارى، ج ۱، ص ۳۱۷.</ref> و [[حدیث]] {{عربی|"المهدي حقّ من ولد فاطمة"}}<ref>تاریخ بخارى، ج ۳، ص ۳۴۶.</ref>.
و در مهم‌ترین منابع [[اهل سنت]] مانند [[صحیح ترمذی]]، [[سنن ابن ماجه]] و [[سنن ابوداود]] که از [[صحاح]] ستّه می‌باشند مباحث [[مهدویت]] به میان آمده است و [[بخاری]] در کتاب [[تاریخ]] خود در چند مورد نام [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} را ذکر کرده است همانند {{عربی|"الْمَهْدِيُّ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ"}}<ref>تاریخ بخارى، ج ۱، ص ۳۱۷.</ref> و [[حدیث]] {{عربی|"المهدي حقّ من ولد فاطمة"}}<ref>تاریخ بخارى، ج ۳، ص ۳۴۶.</ref>.


و گروه زیادی از علمای [[اهل سنت]] که در [[علم حدیث]] تخصّص دارند، تصریح به [[تواتر]] [[احادیث مهدویت]] نموده‌اند<ref>رضوانى، موعود شناسى، ص ۱۴۳.</ref> و صدها [[حدیث]] پیرامون [[مهدویت]] [[نقل]] نموده‌اند و در این زمینه کتب مستقل فراوانی ویژه مباحث [[مهدویت]] به رشته تحریر درآورده‌اند که به چند نمونه اشاره می‌گردد:
و گروه زیادی از علمای [[اهل سنت]] که در [[علم حدیث]] تخصّص دارند، تصریح به [[تواتر]] [[احادیث مهدویت]] نموده‌اند<ref>رضوانى، موعود شناسى، ص ۱۴۳.</ref> و صدها [[حدیث]] پیرامون [[مهدویت]] [[نقل]] نموده‌اند و در این زمینه کتب مستقل فراوانی ویژه مباحث [[مهدویت]] به رشته تحریر درآورده‌اند که به چند نمونه اشاره می‌گردد:
#البرهان، نوشته علّامه [[متقی]] [[هندی]]؛
# البرهان، نوشته علّامه [[متقی]] [[هندی]]؛
# [[العرف الوردی]]، نوشته [[جلال الدین سیوطی]]؛
# [[العرف الوردی]]، نوشته [[جلال الدین سیوطی]]؛
#القول المختصر، نوشته [[احمد]] بن [[علی]] هیثمی؛
# القول المختصر، نوشته [[احمد]] بن [[علی]] هیثمی؛
# [[مناقب المهدی]]، نوشته [[ابو نعیم اصفهانی]]؛
# [[مناقب المهدی]]، نوشته [[ابو نعیم اصفهانی]]؛
#البیان، نوشته [[محمد]] بن [[یوسف]] گنجی؛
# البیان، نوشته [[محمد]] بن [[یوسف]] گنجی؛
# [[عقد]] الدّرر، نوشته [[یوسف]] بن [[یحیی]] [[شافعی]]»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۴۱، ۴۲.</ref>.
# [[عقد]] الدّرر، نوشته [[یوسف]] بن [[یحیی]] [[شافعی]]»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۴۱، ۴۲.</ref>.
}}
}}
خط ۲۲۶: خط ۲۲۳:
دانشمند معروف [[شیخ]] [[علی منصور ناصف شوکانی]] نویسنده کتاب التاج الجامع للاصول که در کتاب خود [[احادیث]] قابل [[اطمینان]] [[کتب حدیث]] [[اهل تسنن]] [[آخرالزمان]] را جمع‌آوری کرده است، می‌نویسد: {{عربی|اشتهر بين العلماء سلفاَ و خلقاَ انه في آخرالزمان لا بد من ظهور رجل من اهل بيت يسمى المهدي يستولي على الممالك الاسلامية و يتبعه المسلمون و يعدل بينهم و يؤيد الدين}}. تا آنجا که می‌‌گوید: {{عربی|قد روي احاديث المهدي جماعة من خيار الصحابة اخرجها المحدثين کابي داود، والترمذي، وابن ماجه، والطبراني، وابي يعلي، والبزاز، والامام احمد، والحاكم عنهم ولقد اخطاء من ضعف احاديث المهدي كلها كابن خلدون و غیره}}<ref>ناصف، التاج، ج۵، ص۳۴۱.</ref>. سپس شوکانی در رابطه با صحت و اصالت این [[احادیث]] می‌‌گوید: اگر کسی ذره‌ای [[ایمان]] و مختصری [[انصاف]] داشته باشد، هیچ وقت نمی‌تواند دراصالت این [[احادیث]] و صحت این [[عقیده]] تردید نماید<ref>ابن ندیم، آن را در فهرست ص۲۲۳ آورده است.</ref>.
دانشمند معروف [[شیخ]] [[علی منصور ناصف شوکانی]] نویسنده کتاب التاج الجامع للاصول که در کتاب خود [[احادیث]] قابل [[اطمینان]] [[کتب حدیث]] [[اهل تسنن]] [[آخرالزمان]] را جمع‌آوری کرده است، می‌نویسد: {{عربی|اشتهر بين العلماء سلفاَ و خلقاَ انه في آخرالزمان لا بد من ظهور رجل من اهل بيت يسمى المهدي يستولي على الممالك الاسلامية و يتبعه المسلمون و يعدل بينهم و يؤيد الدين}}. تا آنجا که می‌‌گوید: {{عربی|قد روي احاديث المهدي جماعة من خيار الصحابة اخرجها المحدثين کابي داود، والترمذي، وابن ماجه، والطبراني، وابي يعلي، والبزاز، والامام احمد، والحاكم عنهم ولقد اخطاء من ضعف احاديث المهدي كلها كابن خلدون و غیره}}<ref>ناصف، التاج، ج۵، ص۳۴۱.</ref>. سپس شوکانی در رابطه با صحت و اصالت این [[احادیث]] می‌‌گوید: اگر کسی ذره‌ای [[ایمان]] و مختصری [[انصاف]] داشته باشد، هیچ وقت نمی‌تواند دراصالت این [[احادیث]] و صحت این [[عقیده]] تردید نماید<ref>ابن ندیم، آن را در فهرست ص۲۲۳ آورده است.</ref>.


تاکنون کتاب‌های زیادی در این‌باره نوشته شده و نویسندگان آنها متفقاً [[صحت احادیث]] مربوط به [[مصلح جهانی]] یعنی [[مهدی]]{{ع}} را پذیرفته‌اند و تنها افراد بسیار معدودی مانند [[ابن خلدون]] و [[احمد امین مصری]] در صدور این [[روایات]] از [[پیامبر]] [[تردید]] کرده‌اند و قرائنی وجود دارد که [[انگیزه]] آنها در این کار [[ضعف]] [[اخبار]] نبوده، بلکه [[فکر]] می‌‌کردند [[روایات]] مربوط به [[مهدی]] مشتمل بر مسائلی است که به [[سادگی]] نمی‌توان آنها را [[باور]] کرد یا به خاطر اینکه [[احادیث]] درست را از نادرست نتوانسته‌اند جداکنند.
تاکنون کتاب‌های زیادی در این‌باره نوشته شده و نویسندگان آنها متفقاً [[صحت احادیث]] مربوط به [[مصلح جهانی]] یعنی [[مهدی]] {{ع}} را پذیرفته‌اند و تنها افراد بسیار معدودی مانند [[ابن خلدون]] و [[احمد امین مصری]] در صدور این [[روایات]] از [[پیامبر]] [[تردید]] کرده‌اند و قرائنی وجود دارد که [[انگیزه]] آنها در این کار [[ضعف]] [[اخبار]] نبوده، بلکه [[فکر]] می‌‌کردند [[روایات]] مربوط به [[مهدی]] مشتمل بر مسائلی است که به [[سادگی]] نمی‌توان آنها را [[باور]] کرد یا به خاطر اینکه [[احادیث]] درست را از نادرست نتوانسته‌اند جداکنند.


بسیاری از علمای [[اهل سنت]]، علاوه بر [[اذعان]] بر اصالت [[مهدویت]] و صحیح دانستن [[احادیث]] آن، [[دست]] به تألیف کتب و رساله‌هایی در این‌باره زده‌اند تا نسل‌های بعدی، [[حقیقت]] و واقعیتی را که در [[شرع]] [[مطهر]] بر زبان [[رسول اکرم]]{{صل}} جاری شده، به خوبی بشناسند.
بسیاری از علمای [[اهل سنت]]، علاوه بر [[اذعان]] بر اصالت [[مهدویت]] و صحیح دانستن [[احادیث]] آن، [[دست]] به تألیف کتب و رساله‌هایی در این‌باره زده‌اند تا نسل‌های بعدی، [[حقیقت]] و واقعیتی را که در [[شرع]] [[مطهر]] بر زبان [[رسول اکرم]] {{صل}} جاری شده، به خوبی بشناسند.


مؤلف [[کتاب]] [[الامام المهدی]] استاد [[علی]] [[محمد علی دخیل]] [[اسامی]] ۲۰۵ نفر از بزرگان علمای [[اهل سنت]] را در کتاب خود آورده به این ترتیب که تعداد ۳۰ نفر از آنها مستقلاً درباره [[حضرت مهدی]]{{ع}} کتاب نوشته‌اند و ۳۱ نفر دیگر فصلی را در کتاب‌های خود به [[روایات]] [[حضرت مهدی]] اختصاص داده‌اند و ۱۴۴ نفرشان به تناسب‌های مختلف [[روایات]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} را در کتاب‌های خود آورده‌اند»<ref>[[داوود الهامی|الهامی، داوود]]، [[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]، ص ۲۲۲-۲۲۳</ref>.
مؤلف [[کتاب]] [[الامام المهدی]] استاد [[علی]] [[محمد علی دخیل]] [[اسامی]] ۲۰۵ نفر از بزرگان علمای [[اهل سنت]] را در کتاب خود آورده به این ترتیب که تعداد ۳۰ نفر از آنها مستقلاً درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}} کتاب نوشته‌اند و ۳۱ نفر دیگر فصلی را در کتاب‌های خود به [[روایات]] [[حضرت مهدی]] اختصاص داده‌اند و ۱۴۴ نفرشان به تناسب‌های مختلف [[روایات]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} را در کتاب‌های خود آورده‌اند»<ref>[[داوود الهامی|الهامی، داوود]]، [[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]، ص ۲۲۲-۲۲۳</ref>.
*بسیاری از علمای [[اهل سنت]] [[احادیث]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} را [[متواتر]] دانسته‌اند یا [[تواتر]] آنها را از دیگران [[نقل]] کرده و بدان [[اعتراض]] ننموده‌اند مانند: [[ابن حجر هیثمی]] در [[الصواعق المحرقه]]، [[شبلنجی]] در نورالابصار، [[ابن صباغ]] در الفصول المهمة، [[محمد الصبان]] در اسعاف الراغبین، [[گنجی شافعی]] در البیان، [[شیخ]] [[منصور علی]] در غایة المأمول، [[سویدی]] در سبائک الذهب و جمعی دیگر و همین [[تواتر]]، [[ضعف]] [[سند]] را که در برخی از آن [[احادیث]] موجود است، جبران می‌‌کند.
* بسیاری از علمای [[اهل سنت]] [[احادیث]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} را [[متواتر]] دانسته‌اند یا [[تواتر]] آنها را از دیگران [[نقل]] کرده و بدان [[اعتراض]] ننموده‌اند مانند: [[ابن حجر هیثمی]] در [[الصواعق المحرقه]]، [[شبلنجی]] در نورالابصار، [[ابن صباغ]] در الفصول المهمة، [[محمد الصبان]] در اسعاف الراغبین، [[گنجی شافعی]] در البیان، [[شیخ]] [[منصور علی]] در غایة المأمول، [[سویدی]] در سبائک الذهب و جمعی دیگر و همین [[تواتر]]، [[ضعف]] [[سند]] را که در برخی از آن [[احادیث]] موجود است، جبران می‌‌کند.


[[عسقلانی]] می‌‌نویسد: خبر [[متواتر]]، مفید [[یقین]] است و عمل کردن به آن، نیازی به بحث ندارد<ref>ابن حجر عسقلانی، نزهةالناظر ص۱۲ طبع کراچی.</ref>.
[[عسقلانی]] می‌‌نویسد: خبر [[متواتر]]، مفید [[یقین]] است و عمل کردن به آن، نیازی به بحث ندارد<ref>ابن حجر عسقلانی، نزهةالناظر ص۱۲ طبع کراچی.</ref>.
خط ۲۴۱: خط ۲۳۸:
همچنین نویسنده معاصر [[مصری]] [[عبدالحسیب طه حمیده]] اعتراف دارد بر اینکه: این [[تفکر]] -[[اعتقاد به مهدی]]- به خودی خود صحیح و درست است<ref>ادب الشیعة، ص۱۰۱ و نیز دکتر عبدالحلیم النجار در مقدمه خود بر کتاب المهدیة فی الاسلام تأکید می‌‌کند که دانشمندان علم حدیث معتقدند تفکر مهدویت به حد تواتر معنوی رسیده است.</ref>.
همچنین نویسنده معاصر [[مصری]] [[عبدالحسیب طه حمیده]] اعتراف دارد بر اینکه: این [[تفکر]] -[[اعتقاد به مهدی]]- به خودی خود صحیح و درست است<ref>ادب الشیعة، ص۱۰۱ و نیز دکتر عبدالحلیم النجار در مقدمه خود بر کتاب المهدیة فی الاسلام تأکید می‌‌کند که دانشمندان علم حدیث معتقدند تفکر مهدویت به حد تواتر معنوی رسیده است.</ref>.


دانشمند بزرگ [[سنی]] عراقی، [[شیخ]] [[صفاء‌الدین آل‌شیخ الحلقه]] این [[حقیقت]] را روشن‌تر [[بیان]] نموده و گفته است: اما [[احادیث]] در مورد [[مهدی منتظر]] به اندازه‌ای زیاد است که [[یقین]] می‌‌آورد که [[ظهور مهدی]]{{ع}} در [[آخرالزمان]] حتمی است، پس او [[سلامت]] [[اسلام]] ([[اسلام]] بدون [[بدعت]] و [[تحریف]]) قوت [[ایمان]] و صفای [[اسلام]] را بازمی‌‌گرداند... و بدون هیچ‌گونه [[شک]] و شبهه‌ای [[روایات]] [[قیام]] آن [[حضرت]] به حد [[تواتر]] رسیده، بلکه با تمام معانی که برای [[متواتر]] تعریف شده [[متواتر]] دانستن احادیثی که از طرق کمتری هم [[نقل]] گردیده، صحیح می‌‌باشد.
دانشمند بزرگ [[سنی]] عراقی، [[شیخ]] [[صفاء‌الدین آل‌شیخ الحلقه]] این [[حقیقت]] را روشن‌تر [[بیان]] نموده و گفته است: اما [[احادیث]] در مورد [[مهدی منتظر]] به اندازه‌ای زیاد است که [[یقین]] می‌‌آورد که [[ظهور مهدی]] {{ع}} در [[آخرالزمان]] حتمی است، پس او [[سلامت]] [[اسلام]] ([[اسلام]] بدون [[بدعت]] و [[تحریف]]) قوت [[ایمان]] و صفای [[اسلام]] را بازمی‌‌گرداند... و بدون هیچ‌گونه [[شک]] و شبهه‌ای [[روایات]] [[قیام]] آن [[حضرت]] به حد [[تواتر]] رسیده، بلکه با تمام معانی که برای [[متواتر]] تعریف شده [[متواتر]] دانستن احادیثی که از طرق کمتری هم [[نقل]] گردیده، صحیح می‌‌باشد.


و اما آثاری که از [[صحابه پیامبر]]{{صل}} به جای مانده و بر [[حضرت مهدی]]{{ع}} دلالت دارد، بسیارند و [[حکم]] رفع دارند بنابراین مطالبی که این [[دانشمندان]] در کتب خویش آورده‌اند کافی است از جمله: [[البرزغی]] در کتاب الاشاعة لاشراط الساعة، [[آلوسی]] در [[تفسیر]] خود، [[ترمذی]]، [[ابوداود]] [[ابن ماجه]]، [[حاکم نیشابوری]]، [[ابویعلی]]، [[طبرانی]]، [[عبدالرزاق]]، [[ابن حنبل]]، [[مسلم]]، [[ابونعیم]]، [[ابن عساکر]]، [[بیهقی]]، [[خطیب]]، در [[تاریخ]] [[بغداد]]، [[دارقطنی]]، [[رویانی]]، [[نعیم بن حماد]] در کتاب [[الفتن]] و [[ابن ابی شیبه]]، [[ابونعیم کوفی]]، [[البزاز]]، [[دیلمی]]، [[عبدالجبار الخولانی]]، در کتاب [[تاریخ]] خود، [[الجوینی]]، [[ابن حیان]]، [[ابوعمرو الدانی]] در کتاب [[سنن]] خود...
و اما آثاری که از [[صحابه پیامبر]] {{صل}} به جای مانده و بر [[حضرت مهدی]] {{ع}} دلالت دارد، بسیارند و [[حکم]] رفع دارند بنابراین مطالبی که این [[دانشمندان]] در کتب خویش آورده‌اند کافی است از جمله: [[البرزغی]] در کتاب الاشاعة لاشراط الساعة، [[آلوسی]] در [[تفسیر]] خود، [[ترمذی]]، [[ابوداود]] [[ابن ماجه]]، [[حاکم نیشابوری]]، [[ابویعلی]]، [[طبرانی]]، [[عبدالرزاق]]، [[ابن حنبل]]، [[مسلم]]، [[ابونعیم]]، [[ابن عساکر]]، [[بیهقی]]، [[خطیب]]، در [[تاریخ]] [[بغداد]]، [[دارقطنی]]، [[رویانی]]، [[نعیم بن حماد]] در کتاب [[الفتن]] و [[ابن ابی شیبه]]، [[ابونعیم کوفی]]، [[البزاز]]، [[دیلمی]]، [[عبدالجبار الخولانی]]، در کتاب [[تاریخ]] خود، [[الجوینی]]، [[ابن حیان]]، [[ابوعمرو الدانی]] در کتاب [[سنن]] خود...


پس [[ایمان]] به [[خروج]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[واجب]] است و [[باور]] داشتن آن [[حضرت]]، [[تصدیق]] [[احادیث]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خواهد بود<ref>مجله التربیة الاسلامیة، سال ۱۴، شماره ۷، ص۳۰-۳۲.</ref>.
پس [[ایمان]] به [[خروج]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[واجب]] است و [[باور]] داشتن آن [[حضرت]]، [[تصدیق]] [[احادیث]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} خواهد بود<ref>مجله التربیة الاسلامیة، سال ۱۴، شماره ۷، ص۳۰-۳۲.</ref>.


خلاصه [[اعتقاد]] [[اهل سنت]] این است که به زودی در [[آخرالزمان]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} با [[شمشیر]] [[قیام]] می‌‌نماید و این [[عقیده]] براساس [[اخبار]] و [[روایات]] بسیاری است که به حد [[تواتر]] و [[استفاضه]] از [[رسول اکرم]]{{صل}} [[نقل]] شده است.
خلاصه [[اعتقاد]] [[اهل سنت]] این است که به زودی در [[آخرالزمان]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} با [[شمشیر]] [[قیام]] می‌‌نماید و این [[عقیده]] براساس [[اخبار]] و [[روایات]] بسیاری است که به حد [[تواتر]] و [[استفاضه]] از [[رسول اکرم]] {{صل}} [[نقل]] شده است.


از مطالب بسیار شگفت‌انگیز در این زمینه، چیزی است که [[احمد امین مصری]] در کتاب خود المهدی والمهدویة<ref>مجله التربیة الاسلامیة، سال ۱۴، شماره ۷، ص۳۰-۳۲.</ref> [[نقل]] می‌‌کند که روش [[ابن خلدون]] چنین است که [[خبر واحد]] را اگر [[عقل]] [[تأیید]] کند، می‌‌پذیرد ولی [[احادیث]] بسیار زیاد را اگر [[عقل]] تأییدشان نکند، کنار می‌‌گذارد و او [[وجود مهدی]]{{ع}} و [[اعتقاد به مهدویت]] را تنها به این [[دلیل]] [[انکار]] می‌‌کند که مخالف [[عقل]] اوست!»<ref>[[داوود الهامی|الهامی، داوود]]، [[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]، ص ۲۳۲-۲۳۵</ref>.
از مطالب بسیار شگفت‌انگیز در این زمینه، چیزی است که [[احمد امین مصری]] در کتاب خود المهدی والمهدویة<ref>مجله التربیة الاسلامیة، سال ۱۴، شماره ۷، ص۳۰-۳۲.</ref> [[نقل]] می‌‌کند که روش [[ابن خلدون]] چنین است که [[خبر واحد]] را اگر [[عقل]] [[تأیید]] کند، می‌‌پذیرد ولی [[احادیث]] بسیار زیاد را اگر [[عقل]] تأییدشان نکند، کنار می‌‌گذارد و او [[وجود مهدی]] {{ع}} و [[اعتقاد به مهدویت]] را تنها به این [[دلیل]] [[انکار]] می‌‌کند که مخالف [[عقل]] اوست!»<ref>[[داوود الهامی|الهامی، داوود]]، [[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]، ص ۲۳۲-۲۳۵</ref>.
}}
}}


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش