سخاوت در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
جز (جایگزینی متن - 'جست و جوی' به 'جستجوی') |
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
=== مرتبه نخست === | === مرتبه نخست === | ||
این مرتبه - که ضعیفترین مراتب [[بخشش]] است - | این مرتبه - که ضعیفترین مراتب [[بخشش]] است - عبارت از انفاقات واجبی است که بر عهده [[انسان]] نهاده شده است. پرداخت [[خمس]]، زکوه، [[حقوق]] [[مالی]] به [[پدر]] و [[مادر]] [[نیازمند]] و... در این شمار است. | ||
بر اساس آنچه گذشت، درمی یابیم که اگر این امور بر پایه ملکه از نهاد [[آدمی]] صادر شود، میتواند عنوان [[بخشندگی]] / سخاوتمند بودن را برای [[آدمی]] بههمراه داشته باشد؛ ورنه اگر کسی از [[ترس]] [[دوزخ]]، و یا [[طمع]] در [[بهشت]]، و یا دیگر [[علل]] به پرداخت اینگونه [[حقوق]] خود بپردازد، هرچند [[تکلیف]] خود را انجام داده است، امّا نمیتوان او را متّصف به [[فضیلت]] [[اخلاقی]] سخاء دانست. اینان در صحنه [[قیامت]] از اجر متّقیان، و نه منفقان، برخوردار خواهند بود<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۴.</ref>. | بر اساس آنچه گذشت، درمی یابیم که اگر این امور بر پایه ملکه از نهاد [[آدمی]] صادر شود، میتواند عنوان [[بخشندگی]] / سخاوتمند بودن را برای [[آدمی]] بههمراه داشته باشد؛ ورنه اگر کسی از [[ترس]] [[دوزخ]]، و یا [[طمع]] در [[بهشت]]، و یا دیگر [[علل]] به پرداخت اینگونه [[حقوق]] خود بپردازد، هرچند [[تکلیف]] خود را انجام داده است، امّا نمیتوان او را متّصف به [[فضیلت]] [[اخلاقی]] سخاء دانست. اینان در صحنه [[قیامت]] از اجر متّقیان، و نه منفقان، برخوردار خواهند بود<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۴.</ref>. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
[[خداوند]] اینگونه انفاقات را با تأکید فراوان به امر گرفته، و [[مؤمنان]] را از ترک آن برحذر داشته است. ما هرچند پس از این در فصلی ویژه از [[بخل]] سخن خواهیم داشت، و [[آیات]] و [[روایات]] مربوط به آن [[رذیلت اخلاقی]] را در آن فصل به بررسی خواهیم گرفت، امّا در اینجا نیز به یک نمونه از آن [[آیات]] و [[احادیث]] اشاره میکنیم؛ چه مبحث حاضر بدون پرداختن به این بخش کامل نمینماید. به این دو [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ * يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ}}<ref>«و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده! * روزی که آن را در آتش دوزخ بگدازند و با آن بر پیشانی و پهلو و پشت آنان داغ نهند (و به ایشان گویند:) این همان چیزی است که برای خود میانباشتید اکنون آنچه را میانباشتید بچشید!» سوره توبه، آیه ۳۴-۳۵.</ref>. این [[آیه]]، بهوضوح بر آن دلالت مینماید که اگر [[جامعه اسلامی]] [[نیازمند]] به چیزی باشد، بر همه کسانی که بر فراهم ساختن آن [[قدرت]] دارند، لازم است که به پرداخت آن بپردازند. اینان اگر به این [[وظیفه]] خویش عمل نکنند، عذابهای [[وعده]] داده شده [[الهی]] در [[انتظار]] آنان خواهد بود. پر واضح است که این [[آیه]] را، نه میتوان به انفاقات واجبی همچون [[خمس]] و زکوه اختصاص داد، و نه میتوان آن را ویژه [[اهل کتاب]] و یا گروه خاصّ دیگری دانست<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۵-۳۴۶.</ref>. | [[خداوند]] اینگونه انفاقات را با تأکید فراوان به امر گرفته، و [[مؤمنان]] را از ترک آن برحذر داشته است. ما هرچند پس از این در فصلی ویژه از [[بخل]] سخن خواهیم داشت، و [[آیات]] و [[روایات]] مربوط به آن [[رذیلت اخلاقی]] را در آن فصل به بررسی خواهیم گرفت، امّا در اینجا نیز به یک نمونه از آن [[آیات]] و [[احادیث]] اشاره میکنیم؛ چه مبحث حاضر بدون پرداختن به این بخش کامل نمینماید. به این دو [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ * يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ}}<ref>«و آنان را که زر و سیم را میانبارند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک نوید ده! * روزی که آن را در آتش دوزخ بگدازند و با آن بر پیشانی و پهلو و پشت آنان داغ نهند (و به ایشان گویند:) این همان چیزی است که برای خود میانباشتید اکنون آنچه را میانباشتید بچشید!» سوره توبه، آیه ۳۴-۳۵.</ref>. این [[آیه]]، بهوضوح بر آن دلالت مینماید که اگر [[جامعه اسلامی]] [[نیازمند]] به چیزی باشد، بر همه کسانی که بر فراهم ساختن آن [[قدرت]] دارند، لازم است که به پرداخت آن بپردازند. اینان اگر به این [[وظیفه]] خویش عمل نکنند، عذابهای [[وعده]] داده شده [[الهی]] در [[انتظار]] آنان خواهد بود. پر واضح است که این [[آیه]] را، نه میتوان به انفاقات واجبی همچون [[خمس]] و زکوه اختصاص داد، و نه میتوان آن را ویژه [[اهل کتاب]] و یا گروه خاصّ دیگری دانست<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۵-۳۴۶.</ref>. | ||
این [[حدیث شریف]] نیز در این زمینه سخت گویاست:"هر مؤمنی که [[مؤمن]] دیگری را از آنچه بدان نیاز دارد باز دارد، در حالی که میتواند در رفع [[حاجت]] او بکوشد- خواه از امکانات خود، و یا از امکانات دیگران در این مسیر استفاده کند- | این [[حدیث شریف]] نیز در این زمینه سخت گویاست:"هر مؤمنی که [[مؤمن]] دیگری را از آنچه بدان نیاز دارد باز دارد، در حالی که میتواند در رفع [[حاجت]] او بکوشد- خواه از امکانات خود، و یا از امکانات دیگران در این مسیر استفاده کند- [[خداوند]] او را در [[قیامت]] با چهرهای سیاه و چشمانی دریده و سرخ و دستانی که با زنجیر به گردنش آویخته است نگاه میدارد، و در [[حق]] او گفته میشود که: این [[خائن]] است که در [[حق]] [[خدا]] و پیامبرش [[خیانت]] کرده است!. آنگاه امر میشود که به [[آتش]] انداخته شود"<ref>{{متن حدیث| أَيُّمَا مُؤْمِنٍ مَنَعَ مُؤْمِناً شَيْئاً مِمَّا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ مِنْ عِنْدِ غَيْرِهِ أَقَامَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُسْوَدّاً وَجْهُهُ مُزْرَقَّةً عَيْنَاهُ مَغْلُولَةً يَدَاهُ إِلَى عُنُقِهِ فَيُقَالُ هَذَا الْخَائِنُ الَّذِي خَانَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ثُمَّ يُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۳۶۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۶-۳۴۷.</ref>. | ||
=== مرتبه سوّم === | === مرتبه سوّم === | ||
این مرتبه- که شدیدترین و استوارترین مراتب آن است - | این مرتبه- که شدیدترین و استوارترین مراتب آن است - همان [[ایثار]] معروف [[اخلاقی]] است. در این مرتبه، شخص [[بخشنده]]، آنچه را خود بدان محتاج است در [[اختیار]] دیگران نهاده، از احتیاج خود بدان چشم میپوشد. [[قرآن کریم]] این مرتبه را سخت گرامی داشته، با یادکرد از شماری از [[ایثارگران]]، دیگران را ترغیب فرموده است تا به [[سنّت]] و روش آنان [[اقتدا]] نمایند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشتهاند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کردهاند، دوست میدارند و در دل به آنچه به مهاجران دادهاند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمیگزینند هر چند خود» سوره حشر، آیه ۹.</ref>. [[آیه شریفه]]، بهروشنی دلالت مینماید که این گروه از [[مسلمانان]]، گذشته از [[غذا]] و [[لباس]] خود، حتّی منازلشان را نیز در [[اختیار]] دیگران نهادند. آنان هرچند خود به این [[غذا]] و مسکن محتاج بودند، امّا دیگران را در این احتیاج بر خود مقدّم داشتند؛ و جالب آنکه به هنگام [[ایثار]]، در [[نفس]] خود هیچ اندوهی بر آن نمییافتند!<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۴۷.</ref>. | ||
در خبر است که یکی از انصاریان [[مدینه]]، منزل خویش را در [[اختیار]] مردی از [[مهاجران]] نهاد و خود در کنار کوچه، سکونت یافت. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} چون او را در کنار کوچه یافت، از حالش باز پرسید، و سبب سکونتش در آن مکان را سؤال کرد. آن مرد در پاسخ چنین اظهار داشت که: اگر آن [[مهاجر]] در کوچه ساکن میشد و من در منزلم بودم، هرگز در آن خانه [[آسایش]] نمییافتم، چه [[برادر]] خود را در کوچه میدیدم؛ امّا اکنون که من در اینجا و او در منزل من است، جانی آسوده دارم و نفسی راحت!. | در خبر است که یکی از انصاریان [[مدینه]]، منزل خویش را در [[اختیار]] مردی از [[مهاجران]] نهاد و خود در کنار کوچه، سکونت یافت. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} چون او را در کنار کوچه یافت، از حالش باز پرسید، و سبب سکونتش در آن مکان را سؤال کرد. آن مرد در پاسخ چنین اظهار داشت که: اگر آن [[مهاجر]] در کوچه ساکن میشد و من در منزلم بودم، هرگز در آن خانه [[آسایش]] نمییافتم، چه [[برادر]] خود را در کوچه میدیدم؛ امّا اکنون که من در اینجا و او در منزل من است، جانی آسوده دارم و نفسی راحت!. |