پرش به محتوا

حدیث دوات و قلم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = حدیث دوات و قلم | عنوان مدخل = حدیث دوات و قلم | مداخل مرتبط = حدیث دوات و قلم در تاریخ اسلامی - حدیث دوات و قلم در معارف و سیره نبوی | پرسش مرتبط = پیامبر خاتم (پرسش) }} '''حدیث دوات و قلم''' اشاره به ماجرای روزهای آخر ز...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
 
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط = حدیث دوات و قلم
| موضوع مرتبط = حدیث دوات و قلم
| عنوان مدخل  = حدیث دوات و قلم
| عنوان مدخل  = حدیث دوات و قلم
| مداخل مرتبط = [[حدیث دوات و قلم در تاریخ اسلامی]] - [[حدیث دوات و قلم در معارف و سیره نبوی]]
| مداخل مرتبط = [[حدیث دوات و قلم در تاریخ اسلامی]] - [[حدیث دوات و قلم در معارف و سیره نبوی]] - [[حدیث دوات و قلم در فقه سیاسی]]
| پرسش مرتبط  = پیامبر خاتم (پرسش)
| پرسش مرتبط  = پیامبر خاتم (پرسش)
}}
}}
خط ۹: خط ۹:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[پیامبر اسلام]] {{صل}} در [[سال یازدهم هجرت]]، چهار روز پیش از [[ارتحال]] خویش [[تصمیم]] گرفت سندی مکتوب درباره موضوع [[خلافت]] و تثبیت [[موقعیت]] و [[جانشینی]] امیرالمؤمنین [[علی]] {{ع}} به یادگار بگذارد؛ چراکه از توطئه‌هایی که دور از چشم ایشان برای [[غصب]] [[مقام خلافت]] حضرت صورت می‌گرفت به خوبی [[آگاه]] بود. به همین [[دلیل]] روزی که سران [[صحابه]] برای [[عیادت]] ایشان آمده بودند، به حاضران فرمود: "کاغذ و دواتی بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که پس از آن [[گمراه]] نشوید"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۹۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۸۷.</ref>؛ ولی بعضی از [[صحابه]] به [[مخالفت]] برخاستند و [[مانع]] [[نوشتن]] این [[نامه]] شدند. این واقعه در [[تاریخ]] به [[حدیث]] "قلم و دوات" مشهور شده است. این [[بهترین]] فرصتی بود که [[پیامبر]] ارزنده‌ترین یادگار را برای امتش بگذارد و جلوی اختلاف‌ها و ضلالت‌ها برای همیشه گرفته شود، چون آن حضرت می‌دانست چه فتنه‌هایی در پیش است امّا نگذاشتند<ref>[[فاطمه پهلوان‌پور|پهلوان‌پور، فاطمه]]، [[حدیث قلم و دوات (مقاله)|حدیث قلم و دوات]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۹۲؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۶۹.</ref>.
[[پیامبر اسلام]] {{صل}} در سال یازدهم هجرت، چهار روز پیش از [[ارتحال]] خویش تصمیم گرفت سندی مکتوب درباره موضوع [[خلافت]] و تثبیت موقعیت و [[جانشینی]] امیرالمؤمنین [[علی]] {{ع}} به یادگار بگذارد؛ چراکه از توطئه‌هایی که دور از چشم ایشان برای [[غصب]] [[مقام خلافت]] حضرت صورت می‌گرفت به خوبی [[آگاه]] بود. به همین [[دلیل]] روزی که سران [[صحابه]] برای [[عیادت]] ایشان آمده بودند، به حاضران فرمود: "کاغذ و دواتی بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که پس از آن [[گمراه]] نشوید"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۹۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۸۷.</ref>؛ ولی بعضی از [[صحابه]] به [[مخالفت]] برخاستند و مانع نوشتن این [[نامه]] شدند. این واقعه در [[تاریخ]] به [[حدیث]] "قلم و دوات" مشهور شده است. این [[بهترین]] فرصتی بود که [[پیامبر]] ارزنده‌ترین یادگار را برای امتش بگذارد و جلوی اختلاف‌ها و ضلالت‌ها برای همیشه گرفته شود، چون آن حضرت می‌دانست چه فتنه‌هایی در پیش است امّا نگذاشتند<ref>[[فاطمه پهلوان‌پور|پهلوان‌پور، فاطمه]]، [[حدیث قلم و دوات (مقاله)|حدیث قلم و دوات]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۹۲؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۶۹.</ref>.


== [[حدیث]] قلم و دوات یا [[حدیث]] قرطاس ==
== [[حدیث]] قلم و دوات یا [[حدیث]] قرطاس ==
[[حدیث]] قلم و دوات به نام دیگری ([[حدیث]] قرطاس) نیز مشهور شده است. قرطاس، مفرد قراطیس و به معنای کاغذ است. هر دو لفظ "قرطاس و قراطیس" در [[قرآن مجید]] به کار رفته است:{{متن قرآن|وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ}}<ref>«اگر بر تو کتابی (نگاشته) بر کاغذی فرو می‌فرستادیم که (همگان) آن را به دست خود لمس می‌کردند، باز کافران می‌گفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره انعام، آیه ۷.</ref>.<ref>[[فاطمه پهلوان‌پور|پهلوان‌پور، فاطمه]]، [[حدیث قلم و دوات (مقاله)|حدیث قلم و دوات]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۹۲.</ref>
[[حدیث]] قلم و دوات به نام دیگری ([[حدیث]] قرطاس) نیز مشهور شده است. قرطاس، مفرد قراطیس و به معنای کاغذ است. هر دو لفظ "قرطاس و قراطیس" در [[قرآن مجید]] به کار رفته است:{{متن قرآن|وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ}}<ref>«اگر بر تو کتابی (نگاشته) بر کاغذی فرو می‌فرستادیم که (همگان) آن را به دست خود لمس می‌کردند، باز کافران می‌گفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره انعام، آیه ۷.</ref>.<ref>[[فاطمه پهلوان‌پور|پهلوان‌پور، فاطمه]]، [[حدیث قلم و دوات (مقاله)|حدیث قلم و دوات]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۹۲.</ref>


== [[هدف]] [[پیامبر]] {{صل}} از نوشتن [[نامه]] ==
== [[هدف]] [[پیامبر]] {{صل}} از نوشتن [[نامه]] ==
خط ۱۹: خط ۱۹:
[[روایت]] شده است که [[عمر بن خطاب]] در [[دیدار]] با [[ابن‌عباس]] گفت: "رسول [[الله]]، هنگام [[بیماری]]، قصد داشت تا به اسم [[علی]] {{ع}} تصریح کند؛ اما من به خاطر [[اسلام]] از این کار ممانعت کردم"<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۲، ص۲۱.</ref>.
[[روایت]] شده است که [[عمر بن خطاب]] در [[دیدار]] با [[ابن‌عباس]] گفت: "رسول [[الله]]، هنگام [[بیماری]]، قصد داشت تا به اسم [[علی]] {{ع}} تصریح کند؛ اما من به خاطر [[اسلام]] از این کار ممانعت کردم"<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۲، ص۲۱.</ref>.


[[ابن عباس]]، همۀ [[مصیبت]] و فاجعه را در آن روز [[پنج‌شنبه]] می‌داند که نگذاشتند [[پیامبر]] آنچه را می‌خواهد به صراحت بنویسد. تعابیر مختلفی از جمله این [[کلام]] از [[ابن عباس]] [[نقل]] شده است: {{عربی|"إِنَّ الرَّزِيَّةَ كَّلَّ الرَّزِيَّةِ مَا حَالَ بَيْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ بَيْنَ أَنْ يَكْتُبَ لَهُمْ ذَلِكَ الْكِتَابَ مِنِ اخْتِلَافِهِمْ وَ لَغَطِهِم‏"}}<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۳۸۸ به نقل از صحیح مسلم، مسند ابن حنبل، طبقات کبری و تاریخ طبری. المراجعات، نامۀ ۸۶. نیز «دائرة المعارف تشیّع»، ج ۸ مدخل «رزیّة یوم الخمیس»</ref>. همۀ [[مصیبت]]، آن بود که نگذاشتند [[پیامبر]] آنچه را می‌خواهد بنویسد، [[اختلاف]] و شلوغ کردند. و بارها از آن روز تلخ و پنج‌شنبۀ شوم چنین یاد می‌کرد: {{عربی|"الْخَمِيسِ وَ مَا يَوْمُ الْخَمِيس‏!"}} و اشکش جاری می‌شد. در [[منابع حدیثی]] و [[تاریخی]] از این واقعه به {{عربی|"رَزِيَّةُ يَوْمَ الْخَمِيسِ"}} هم یاد شده است<ref>النصّ و الاجتهاد، ص ۱۶۷</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۴۵.</ref>
[[ابن عباس]]، همۀ [[مصیبت]] و فاجعه را در آن روز [[پنج‌شنبه]] می‌داند که نگذاشتند [[پیامبر]] آنچه را می‌خواهد به صراحت بنویسد. تعابیر مختلفی از جمله این [[کلام]] از [[ابن عباس]] [[نقل]] شده است: {{عربی|"إِنَّ الرَّزِيَّةَ كَّلَّ الرَّزِيَّةِ مَا حَالَ بَيْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ بَيْنَ أَنْ يَكْتُبَ لَهُمْ ذَلِكَ الْكِتَابَ مِنِ اخْتِلَافِهِمْ وَ لَغَطِهِم‏"}}<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۳۸۸ به نقل از صحیح مسلم، مسند ابن حنبل، طبقات کبری و تاریخ طبری. المراجعات، نامۀ ۸۶. نیز «دائرة المعارف تشیّع»، ج ۸ مدخل «رزیّة یوم الخمیس»</ref>. همۀ [[مصیبت]]، آن بود که نگذاشتند [[پیامبر]] آنچه را می‌خواهد بنویسد، [[اختلاف]] و شلوغ کردند. و بارها از آن روز تلخ و پنج‌شنبۀ شوم چنین یاد می‌کرد: {{عربی|"الْخَمِيسِ وَ مَا يَوْمُ الْخَمِيس‏!"}} و اشکش جاری می‌شد. در [[منابع حدیثی]] و [[تاریخی]] از این واقعه به {{عربی|"رَزِيَّةُ يَوْمَ الْخَمِيسِ"}} هم یاد شده است<ref>النصّ و الاجتهاد، ص ۱۶۷</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۴۵.</ref>


در روایتی که [[عبیدالله بن عبدالله]] از [[ابن‌عباس]] [[نقل]] می‌کند، پس از بیان ماجرای جلوگیری از ممانعت [[نوشتن]] [[نامه]] آمده است: "[[ابن‌عباس]] همواره می‌گفت: [[مصیبت]] و خسارت سنگین و حقیقتاً خسارت تام، آن است که آنان به سبب [[اختلاف]]، هیاهو و [[کشمکش]]، نگذاشتند [[رسول خدا]] {{صل}} آن [[نامه]] را بنویسد"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۸۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعه، ج۷، ص۱۸۴؛ ابن حنبل، مسند احمد، ج۱، ص۳۲۵.</ref>.<ref>[[فاطمه پهلوان‌پور|پهلوان‌پور، فاطمه]]، [[حدیث قلم و دوات (مقاله)|حدیث قلم و دوات]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۹۳.</ref>
در روایتی که [[عبیدالله بن عبدالله]] از [[ابن‌عباس]] [[نقل]] می‌کند، پس از بیان ماجرای جلوگیری از ممانعت [[نوشتن]] [[نامه]] آمده است: "[[ابن‌عباس]] همواره می‌گفت: [[مصیبت]] و خسارت سنگین و حقیقتاً خسارت تام، آن است که آنان به سبب [[اختلاف]]، هیاهو و [[کشمکش]]، نگذاشتند [[رسول خدا]] {{صل}} آن [[نامه]] را بنویسد"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۸۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعه، ج۷، ص۱۸۴؛ ابن حنبل، مسند احمد، ج۱، ص۳۲۵.</ref>.<ref>[[فاطمه پهلوان‌پور|پهلوان‌پور، فاطمه]]، [[حدیث قلم و دوات (مقاله)|حدیث قلم و دوات]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۹۳.</ref>


[[ابن‌عباس]] می‌گوید: با [[عمر بن خطاب]] به [[سفر]] [[شام]] رفته بودیم، در راه روزی [[عمر بن خطاب]] به من گفت: پسر عمویت [[علی]] ناراحت و آزرده‌خاطر است، چرا؟ گفتم: خودت می‌دانی. گفت: [[فکر]] می‌کنم برای آن است که [[خلافت]] را از دست داده، او می‌پنداشت که [[پیامبر]] [[خلافت]] را برای او قرار داده است، ولی [[خدا]] نخواست. [[پیامبر]] چیزی خواست و [[خدا]] چیزی دیگر! و افزود: [[پیامبر]] در حالت [[بیماری]] می‌خواست [[خلافت]] را برای او [[تعیین]] کند، ولی من از [[بیم]] [[فتنه]] نگذاشتم<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱۲ ص ۷۸</ref>. درواقع، او [[شریک]] همۀ انحرافاتی است که در [[تاریخ اسلام]] پیش‌آمد.
[[ابن‌عباس]] می‌گوید: با [[عمر بن خطاب]] به [[سفر]] [[شام]] رفته بودیم، در راه روزی [[عمر بن خطاب]] به من گفت: پسر عمویت [[علی]] ناراحت و آزرده‌خاطر است، چرا؟ گفتم: خودت می‌دانی. گفت: [[فکر]] می‌کنم برای آن است که [[خلافت]] را از دست داده، او می‌پنداشت که [[پیامبر]] [[خلافت]] را برای او قرار داده است، ولی [[خدا]] نخواست. [[پیامبر]] چیزی خواست و [[خدا]] چیزی دیگر! و افزود: [[پیامبر]] در حالت [[بیماری]] می‌خواست [[خلافت]] را برای او [[تعیین]] کند، ولی من از [[بیم]] [[فتنه]] نگذاشتم<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱۲ ص ۷۸</ref>. درواقع، او [[شریک]] همۀ انحرافاتی است که در [[تاریخ اسلام]] پیش‌آمد.
خط ۳۲: خط ۳۲:
[[ابن‌خلدون]] می‌گوید که [[رسول الله]] {{صل}} در حالت [[بیماری]] گفت: "مرکب و کاغذی بدهید تا برایتان نامه‌ای بنویسم که پس از من [[گمراه]] نشوید". بعضی از [[اصحاب]] گفتند: "سخن [[پیامبر]] {{صل}} نامفهوم است"<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۸۵.</ref>.
[[ابن‌خلدون]] می‌گوید که [[رسول الله]] {{صل}} در حالت [[بیماری]] گفت: "مرکب و کاغذی بدهید تا برایتان نامه‌ای بنویسم که پس از من [[گمراه]] نشوید". بعضی از [[اصحاب]] گفتند: "سخن [[پیامبر]] {{صل}} نامفهوم است"<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۸۵.</ref>.


[[بخاری]] این ماجرا را شش بار<ref>البخاری، صحیح بخاری، ج۴، ص۳۱، ج۵، ص۱۳۷، ج۷، ص۹، ج۸، ص۱۶۱؛ ج۱، ص۳۷ به بعد.</ref> و مسلم سه بار<ref>نیشابوری، صحیح مسلم، ج۵، ص۷۶ (۲ حدیث) و همان، ص۷۵ به بعد.</ref> در کتاب خود آورده است، و از این [[احادیث]] در می‌یابیم که پس از [[مخالفت]] [[عمر بن خطاب]]، بعضی به [[حمایت]] از او و جمعی به [[مخالفت]] با او برخاستند. البته بسیاری از [[دانشمندان]] [[اهل سنت]] نیز در کتاب‌های خود به این ماجرا پرداخته‌اند<ref>ابن حنبل، مسند احمد، ج۱، ص۳۳۶؛ ج۱، ص۳۲۴ به بعد؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۹۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۸۸.</ref>. در جایی آمده است: "[[رسول خدا]] {{صل}} به هذیان‌گویی افتاده است"<ref>العینی، عمدة القاری، ج۱۴، ص۲۹۸؛ الندوی، شرح مسلم، ج۱۱، ص۹۲.</ref>. چگونه می‌توان درباره [[پیامبر]] {{صل}} که [[فرستاده خدا]] و رابط [[خدا]] و [[خلق]] است این سخنان را بر زبان جاری کرد؛ در حالی که [[قرآن]] در [[شأن]] او می‌گوید: {{متن قرآن|وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید» سوره نجم، آیه ۳.</ref>
[[بخاری]] این ماجرا را شش بار<ref>البخاری، صحیح بخاری، ج۴، ص۳۱، ج۵، ص۱۳۷، ج۷، ص۹، ج۸، ص۱۶۱؛ ج۱، ص۳۷ به بعد.</ref> و مسلم سه بار<ref>نیشابوری، صحیح مسلم، ج۵، ص۷۶ (۲ حدیث) و همان، ص۷۵ به بعد.</ref> در کتاب خود آورده است، و از این [[احادیث]] در می‌یابیم که پس از [[مخالفت]] [[عمر بن خطاب]]، بعضی به [[حمایت]] از او و جمعی به [[مخالفت]] با او برخاستند. البته بسیاری از [[دانشمندان]] [[اهل سنت]] نیز در کتاب‌های خود به این ماجرا پرداخته‌اند<ref>ابن حنبل، مسند احمد، ج۱، ص۳۳۶؛ ج۱، ص۳۲۴ به بعد؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۹۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۸۸.</ref>. در جایی آمده است: "[[رسول خدا]] {{صل}} به هذیان‌گویی افتاده است"<ref>العینی، عمدة القاری، ج۱۴، ص۲۹۸؛ الندوی، شرح مسلم، ج۱۱، ص۹۲.</ref>. چگونه می‌توان درباره [[پیامبر]] {{صل}} که [[فرستاده خدا]] و رابط [[خدا]] و [[خلق]] است این سخنان را بر زبان جاری کرد؛ در حالی که [[قرآن]] در [[شأن]] او می‌گوید: {{متن قرآن|وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید» سوره نجم، آیه ۳.</ref>.


افزون بر این سخنان ناروا، بعضی از [[صحابه]] در محضر [[رسول خدا]] {{صل}} به [[نزاع]] و [[کشمکش]] پرداختند. جمعی با [[عمر بن خطاب]] [[همراهی]] کردند و گروهی به [[مخالفت]] با او برخاستند و گفتند: "بگذارید [[رسول الله]] {{صل}} [[وصیت]] نامه‌اش را بنویسد".
افزون بر این سخنان ناروا، بعضی از [[صحابه]] در محضر [[رسول خدا]] {{صل}} به [[نزاع]] و [[کشمکش]] پرداختند. جمعی با [[عمر بن خطاب]] [[همراهی]] کردند و گروهی به [[مخالفت]] با او برخاستند و گفتند: "بگذارید [[رسول الله]] {{صل}} [[وصیت]] نامه‌اش را بنویسد".


بنابراین حضار با هم به درگیری و [[خصومت]] پرداختند. برخی از آنها می‌گفتند: "قلم و دوات را حاضر کنید تا برای شما نامه‌ای بنویسد که پس از آن هرگز [[گمراه]] نشوید، و برخی نیز سخن [[عمر]] که [[بیماری]] بر [[پیامبر]] [[غلبه]] کرده است را تکرار می‌کردند"<ref>نیشابوری، صحیح مسلم، ج۵، ص۷۶؛ ابن حنبل، مسند احمد، ج۱، ص۳۳۶؛ البخاری، صحیح بخاری، ج۵ ص۱۳۷.</ref>.<ref>[[فاطمه پهلوان‌پور|پهلوان‌پور، فاطمه]]، [[حدیث قلم و دوات (مقاله)|حدیث قلم و دوات]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref>
بنابراین حضار با هم به درگیری و [[خصومت]] پرداختند. برخی از آنها می‌گفتند: "قلم و دوات را حاضر کنید تا برای شما نامه‌ای بنویسد که پس از آن هرگز [[گمراه]] نشوید، و برخی نیز سخن [[عمر]] که [[بیماری]] بر [[پیامبر]] [[غلبه]] کرده است را تکرار می‌کردند"<ref>نیشابوری، صحیح مسلم، ج۵، ص۷۶؛ ابن حنبل، مسند احمد، ج۱، ص۳۳۶؛ البخاری، صحیح بخاری، ج۵ ص۱۳۷.</ref>.<ref>[[فاطمه پهلوان‌پور|پهلوان‌پور، فاطمه]]، [[حدیث قلم و دوات (مقاله)|حدیث قلم و دوات]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref>


== عکس‌العمل [[پیامبر]] {{صل}} ==
== عکس‌العمل [[پیامبر]] {{صل}} ==
عکس‌العملی که [[رسول خدا]] {{صل}} در برابر برخوردهای ناروای جمعی از [[صحابه]] و [[نزاع]] و درگیری آنان از خود نشان داد نیز در خور توجه است. مطابق [[روایات]]، [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "از پیش من برخیزید (و دور شوید) که نزد من [[نزاع]] و [[کشمکش]] سزاوار نیست"<ref>{{متن حدیث| قُومُوا عَنِّي وَ لَا يَنْبَغِي عِنْدِي التَّنَازُعُ}}؛البخاری، صحیح بخاری، ج۱، ص۳۷؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، ج۱۴، ص۴۴۷.</ref>؛ این [[روایت]] مشخص می‌کند که [[رسول خدا]] {{صل}} تا چه اندازه از [[اختلاف]] و سخنان جسارت‌آمیز آنان ناراحت شده است<ref>[[فاطمه پهلوان‌پور|پهلوان‌پور، فاطمه]]، [[حدیث قلم و دوات (مقاله)|حدیث قلم و دوات]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۹۵.</ref>.
عکس‌العملی که [[رسول خدا]] {{صل}} در برابر برخوردهای ناروای جمعی از [[صحابه]] و [[نزاع]] و درگیری آنان از خود نشان داد نیز در خور توجه است. مطابق [[روایات]]، [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "از پیش من برخیزید (و دور شوید) که نزد من [[نزاع]] و [[کشمکش]] سزاوار نیست"<ref>{{متن حدیث| قُومُوا عَنِّي وَ لَا يَنْبَغِي عِنْدِي التَّنَازُعُ}}؛البخاری، صحیح بخاری، ج۱، ص۳۷؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، ج۱۴، ص۴۴۷.</ref>؛ این [[روایت]] مشخص می‌کند که [[رسول خدا]] {{صل}} تا چه اندازه از [[اختلاف]] و سخنان جسارت‌آمیز آنان ناراحت شده است<ref>[[فاطمه پهلوان‌پور|پهلوان‌پور، فاطمه]]، [[حدیث قلم و دوات (مقاله)|حدیث قلم و دوات]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۹۵.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۵۰: خط ۵۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:پیامبر خاتم]]
[[رده:تاریخ پیامبر خاتم]]
[[رده:احادیث امامت]]
[[رده:حدیث دوات و قلم]]
[[رده:احادیث نامدار]]
۱۰۸٬۲۷۶

ویرایش