پرش به محتوا

بنی‌اشعر در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اهل مدینه' به 'اهل مدینه'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اهل مدینه' به 'اهل مدینه')
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


'''اشعریان'''، خاندانی قحطانی تبار از بلاد یمن بودند که به واسطه اینکه نیای بزرگ ایشان «نبت» هنگام تولد، تنی پُر مو داشت به اشعر یعنی پُر مو [[شهرت]] یافتند. آنان در پی [[بعثت]] [[نبوی]] {{صل}} به آن حضرت [[ایمان]] آوردند و در [[اسلام]] جایگاهی رفیع یافتند. در دوره اسلامی، شماری از اشعریان به [[کوفه]] کوچ کردند و در تحولات اجتماعی، [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] [[عراق]] و پس از آن در تحولات جهان اسلام نقش برجسته‌ای ایفا کردند. سپس به دلایلی که به روشنی معلوم نیست به [[قم]] کوچ کردند و پس از به دست گرفتن [[اداره امور]] این منطقه، به مدت بیش از دو قرن در همه زمینه‌ها و به ویژه در تحوّلات مذهبی این سرزمین، نقش ‌آفرین شدند. این [[خاندان]] به [[تشیع]] معروف بوده و از میان آنها [[رجال]] و دانشمندان [[شیعی]] فراوانی برخاسته‌اند.
'''بنی‌اشعر''' یا همان '''اشعریان'''، خاندانی قحطانی تبار از بلاد یمن بودند که به واسطه اینکه نیای بزرگ ایشان «نبت» هنگام تولد، تنی پُر مو داشت به اشعر یعنی پُر مو [[شهرت]] یافتند. آنان در پی [[بعثت]] [[نبوی]] {{صل}} به آن حضرت [[ایمان]] آوردند و در [[اسلام]] جایگاهی رفیع یافتند. در دوره اسلامی، شماری از اشعریان به [[کوفه]] کوچ کردند و در تحولات اجتماعی، [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] [[عراق]] و پس از آن در تحولات جهان اسلام نقش برجسته‌ای ایفا کردند. سپس به دلایلی که به روشنی معلوم نیست به [[قم]] کوچ کردند و پس از به دست گرفتن [[اداره امور]] این منطقه، به مدت بیش از دو قرن در همه زمینه‌ها و به ویژه در تحوّلات مذهبی این سرزمین، نقش ‌آفرین شدند. این [[خاندان]] به [[تشیع]] معروف بوده و از میان آنها [[رجال]] و دانشمندان [[شیعی]] فراوانی برخاسته‌اند.


== مقدمه ==
== مقدمه ==
خط ۱۷: خط ۱۷:
[[منزل]] این قبیله در تهامه یمن بود که همراه با برخی دیگر از [[قبایل یمنی]]، در آن سکنی گزیده بودند. جایگاه آنها در [[غرب]] سراة در دره «ملح» قرار داشت<ref> حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۱۸ و ۲۴۴.</ref> و از شهرهای آنان «زَبید» و قریه آن «الحُصیب» <ref>یعقوبی، البلدان، ص۹۸.</ref> و بندر آن «غَلافِقَة»<ref> یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۳۰(ذیل کلمه زبید) و ج۴، ص۲۰۸ (ذیل کلمه غلافقه).</ref> و شهرهای القَحْمَة،<ref> یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۳۱۱(ذیل کلمه القحمه).</ref> حَیْس و الکَدْراء در دره سهام<ref> یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۴۴۱(ذیل کلمه کدراء).</ref> بود.<ref> منتظر القائم، نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت، ص۸۲-۸۳.</ref> از مناطقی مانند «رمع» نیز به عنوان مساکن اشعریان یاد شده است.<ref> حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۶.</ref> جغرافی‌دانان «رکب» -از شاخه‌های اشعر- را از ساکنان [[شرق]] و جنوب «زبید» گفته‌اند<ref> حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۶.</ref> و از سکونت گروهی از اشعریان با [[بنی واقد]] از [[قبیله ثقیف]] در زبید و روستای آن «الحصیب» خبر داده‌اند.<ref> ابوالفداء، تقویم البلدان، ص۱۲۲.</ref> «الکدراء» نیز [[منزل]] مشترک [[عک]] و اشعر به شمار آمده است.<ref> حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۶.</ref> ضمن آنکه از دیگر مکان‌هایی که اشعریان در آن سکونت داشتند، «قمحه» بود که بر کرانه دریای احمر قرار گرفته بود. در «قمحه»، [[اشاعره]] به همراه [[خولان]] و [[همدان]] مشترکاً سکونت داشتند.<ref> یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۷، ص۲۲.</ref>
[[منزل]] این قبیله در تهامه یمن بود که همراه با برخی دیگر از [[قبایل یمنی]]، در آن سکنی گزیده بودند. جایگاه آنها در [[غرب]] سراة در دره «ملح» قرار داشت<ref> حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۱۸ و ۲۴۴.</ref> و از شهرهای آنان «زَبید» و قریه آن «الحُصیب» <ref>یعقوبی، البلدان، ص۹۸.</ref> و بندر آن «غَلافِقَة»<ref> یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۳۰(ذیل کلمه زبید) و ج۴، ص۲۰۸ (ذیل کلمه غلافقه).</ref> و شهرهای القَحْمَة،<ref> یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۳۱۱(ذیل کلمه القحمه).</ref> حَیْس و الکَدْراء در دره سهام<ref> یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۴۴۱(ذیل کلمه کدراء).</ref> بود.<ref> منتظر القائم، نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت، ص۸۲-۸۳.</ref> از مناطقی مانند «رمع» نیز به عنوان مساکن اشعریان یاد شده است.<ref> حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۶.</ref> جغرافی‌دانان «رکب» -از شاخه‌های اشعر- را از ساکنان [[شرق]] و جنوب «زبید» گفته‌اند<ref> حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۶.</ref> و از سکونت گروهی از اشعریان با [[بنی واقد]] از [[قبیله ثقیف]] در زبید و روستای آن «الحصیب» خبر داده‌اند.<ref> ابوالفداء، تقویم البلدان، ص۱۲۲.</ref> «الکدراء» نیز [[منزل]] مشترک [[عک]] و اشعر به شمار آمده است.<ref> حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۹۶.</ref> ضمن آنکه از دیگر مکان‌هایی که اشعریان در آن سکونت داشتند، «قمحه» بود که بر کرانه دریای احمر قرار گرفته بود. در «قمحه»، [[اشاعره]] به همراه [[خولان]] و [[همدان]] مشترکاً سکونت داشتند.<ref> یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۷، ص۲۲.</ref>


برخی از اشعریان نیز در [[سرزمین]] «الشعور» واقع در بین وادی ملح و منطقه تباشعه سکونت داشتند.<ref> حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۱۸؛ نشریه پژوهش‌های تاریخی اسلام و ایران، مقاله «نقش سیاسی اجتماعی قبیله اشعر در ابتدای گسترش اسلام»، اصغرمنتظر القائم و قاسم خردمندی، ص۶.</ref> پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} و فرا رسیدن موسم [[فتوحات اسلامی]]، جز اندکی از اشعریان که در [[یمن]] باقی ماندند<ref> عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۳۰</ref> ما بقی آنان در مناطق [[فتح]] شده همچون [[عراق]]، [[شام]]، [[مصر]]، [[ایران]] و [[اندلس]] پراکنده شدند و در آن رحل اقامت افکندند.<ref> ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۳۹۷ و ۳۹۸؛ بری، القبائل العربیة فی المصر فی القرون الثلاثة الاولی، ص۲۲۳.</ref>  
برخی از اشعریان نیز در [[سرزمین]] «الشعور» واقع در بین وادی ملح و منطقه تباشعه سکونت داشتند.<ref> حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۱۱۸؛ نشریه پژوهش‌های تاریخی اسلام و ایران، مقاله «نقش سیاسی اجتماعی قبیله اشعر در ابتدای گسترش اسلام»، اصغرمنتظر القائم و قاسم خردمندی، ص۶.</ref> پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} و فرا رسیدن موسم [[فتوحات اسلامی]]، جز اندکی از اشعریان که در [[یمن]] باقی ماندند<ref> [[عمر رضا کحاله]]، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۳۰</ref> ما بقی آنان در مناطق [[فتح]] شده همچون [[عراق]]، [[شام]]، [[مصر]]، [[ایران]] و [[اندلس]] پراکنده شدند و در آن رحل اقامت افکندند.<ref> ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۳۹۷ و ۳۹۸؛ بری، القبائل العربیة فی المصر فی القرون الثلاثة الاولی، ص۲۲۳.</ref>  


== [[حیات سیاسی]] – [[اجتماعی]] اشعر در [[جاهلیت]] ==
== [[حیات سیاسی]] – [[اجتماعی]] اشعر در [[جاهلیت]] ==
خط ۵۴: خط ۵۴:
اشعریان پس از انجام [[فتوحات]]، در مناطق [[فتح]] شده پراکنده شدند و بسیاری از آنان در مناطقی همچون [[عراق]]، [[شام]]، [[مصر]]، [[ایران]] ساکن شدند.<ref> ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۳۹۷ و ۳۹۸؛ بری، القبائل العربیة فی المصر فی القرون الثلاثة الاولی، ص۲۲۳.</ref> ضمن این که گروهی از آنان پس از [[فتح اندلس]] در این [[سرزمین]] از جمله اشبیلیه سکنی گزیدند.<ref> ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۳۹۸.</ref>
اشعریان پس از انجام [[فتوحات]]، در مناطق [[فتح]] شده پراکنده شدند و بسیاری از آنان در مناطقی همچون [[عراق]]، [[شام]]، [[مصر]]، [[ایران]] ساکن شدند.<ref> ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۳۹۷ و ۳۹۸؛ بری، القبائل العربیة فی المصر فی القرون الثلاثة الاولی، ص۲۲۳.</ref> ضمن این که گروهی از آنان پس از [[فتح اندلس]] در این [[سرزمین]] از جمله اشبیلیه سکنی گزیدند.<ref> ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۳۹۸.</ref>


اما نامدارترین اشعریان در [[بصره]] و [[کوفه]] و به طور کلی در عراق ساکن شدند و نقش آفرین برخی از حوادث و [[امور سیاسی]] عراق و ایران در [[مبارزه]] با [[امویان]] شدند. از جمله شهرهایی که [[مردم]] این [[قبیله]] در آن [[توطن]] [[اختیار]] کردند، کوفه است. قبل از بنیان نهادن [[شهر کوفه]]، [[قبایل]] مختلفی در فتوحات شرکت داشتند. این قبایل در [[جنگ]] تحت [[نظام]] اعشار اداره می‌‌شدند به این معنا که [[سعد بن ابی وقاص]]، [[لشکر]] خود را به ده قسدت تقسیم می‌‌کرد و برای هر قسمت [[فرماندهی]] [[انتخاب]] می‌‌نمود و در هر قسمت که به نام [[عشر]] خوانده می‌‌شد، دو یا چند قبیله یا تیره‌هایی از قبایل مختلف، فعالیت می‌‌کردند. پس از [[شهرنشین]] شدن [[لشکریان]]، سعد بن وقاص به دستور [[عمر بن خطاب]]، نظام اسباع را به جای نظام اعشار در کوفه تأسیس کرد. به این ترتیب که از نسب‌شناسان [[عرب]] [[دعوت]] کرد، قبایل و تیره‌هایی را که به هم نزدیک بودند در یک گروه قرار دهند. او کل [[جمعیت]] عرب کوفه را به هفت قسمت تقسیم کرد. هر قسمت به نام سبع خوانده می‌‌شد و برای هر سبع، فرماندهی تعیین شد.<ref> نعمت الله صفری فروشانی، مردم‌شناسی کوفه، ص۲۹-۳۰.</ref> این نظام در [[سال ۳۶ هجری]] و در پی [[واقعه جمل]]، توسط [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[تغییر]] یافت و قبایل بر اساس [[نظم]] دیگری چینش شدند. در این نظام، قبیله اشعر همراه با قبایل [[مذحج]] و طی در یک گروه قرار گرفتند.<ref> ر. ک: لویی، خطط الکوفه و شرح خریطها، ص۳۳.</ref> چینش [[قبایل کوفه]] در [[زمان]] [[فرمانداری]] [[زیاد بن ابیه]] در [[سال ۵۰ هجری]] باز هم [[تغییر]] یافت و بر اساس [[نظام]] ارباع شکل گرفت. در نظام ارباع، کل قبایل کوفه به چهار قسمت [[اهل]] [[مدینه]]، [[تمیم]] و [[همدان]]، [[ربیعة]] و کنده و [[مذحج]] و [[اسد]] تقسیم می‌‌شدند. هریک از این قسمت‌ها توسط فرماندهانی که زیاد [[انتخاب]] کرده بود، اداره می‌‌شد. این [[فرماندهان]] به ترتیب عبارت بودند از: [[عمرو بن حریث]]، [[خالد بن عرفطه]]، [[قیس بن ولید]] و [[ابوبردة بن قیس اشعری]].<ref> نعمت الله صفری فروشانی، مردم‌شناسی کوفه، ص۲۹-۳۰.</ref>
اما نامدارترین اشعریان در [[بصره]] و [[کوفه]] و به طور کلی در عراق ساکن شدند و نقش آفرین برخی از حوادث و [[امور سیاسی]] عراق و ایران در [[مبارزه]] با [[امویان]] شدند. از جمله شهرهایی که [[مردم]] این [[قبیله]] در آن [[توطن]] [[اختیار]] کردند، کوفه است. قبل از بنیان نهادن [[شهر کوفه]]، [[قبایل]] مختلفی در فتوحات شرکت داشتند. این قبایل در [[جنگ]] تحت [[نظام]] اعشار اداره می‌‌شدند به این معنا که [[سعد بن ابی وقاص]]، [[لشکر]] خود را به ده قسدت تقسیم می‌‌کرد و برای هر قسمت [[فرماندهی]] [[انتخاب]] می‌‌نمود و در هر قسمت که به نام [[عشر]] خوانده می‌‌شد، دو یا چند قبیله یا تیره‌هایی از قبایل مختلف، فعالیت می‌‌کردند. پس از [[شهرنشین]] شدن [[لشکریان]]، سعد بن وقاص به دستور [[عمر بن خطاب]]، نظام اسباع را به جای نظام اعشار در کوفه تأسیس کرد. به این ترتیب که از نسب‌شناسان [[عرب]] [[دعوت]] کرد، قبایل و تیره‌هایی را که به هم نزدیک بودند در یک گروه قرار دهند. او کل [[جمعیت]] عرب کوفه را به هفت قسمت تقسیم کرد. هر قسمت به نام سبع خوانده می‌‌شد و برای هر سبع، فرماندهی تعیین شد.<ref> نعمت الله صفری فروشانی، مردم‌شناسی کوفه، ص۲۹-۳۰.</ref> این نظام در [[سال ۳۶ هجری]] و در پی [[واقعه جمل]]، توسط [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[تغییر]] یافت و قبایل بر اساس [[نظم]] دیگری چینش شدند. در این نظام، قبیله اشعر همراه با قبایل [[مذحج]] و طی در یک گروه قرار گرفتند.<ref> ر. ک: لویی، خطط الکوفه و شرح خریطها، ص۳۳.</ref> چینش [[قبایل کوفه]] در [[زمان]] [[فرمانداری]] [[زیاد بن ابیه]] در [[سال ۵۰ هجری]] باز هم [[تغییر]] یافت و بر اساس [[نظام]] ارباع شکل گرفت. در نظام ارباع، کل قبایل کوفه به چهار قسمت [[اهل مدینه]]، [[تمیم]] و [[همدان]]، [[ربیعة]] و کنده و [[مذحج]] و [[اسد]] تقسیم می‌‌شدند. هریک از این قسمت‌ها توسط فرماندهانی که زیاد [[انتخاب]] کرده بود، اداره می‌‌شد. این [[فرماندهان]] به ترتیب عبارت بودند از: [[عمرو بن حریث]]، [[خالد بن عرفطه]]، [[قیس بن ولید]] و [[ابوبردة بن قیس اشعری]].<ref> نعمت الله صفری فروشانی، مردم‌شناسی کوفه، ص۲۹-۳۰.</ref>


== اشعریان و [[خلافت عثمان]] ==
== اشعریان و [[خلافت عثمان]] ==
خط ۷۳: خط ۷۳:
از دیگر چهره‌های بنام اشعریان در این جنگ، [[ابوموسی اشعری]] است. وی در ادامه جنگ صفین و با وقوع [[فتنه]] [[قرآن بر سر نیزه]] کردن، از سوی عناصر [[منحرف]] و ساده اندیش - با وجود مخالفت‌های علی {{ع}} - به عنوان [[حکم]] [[انتخاب]] گردید و [[رأی]] به [[عزل]] علی {{ع}} از [[خلافت]] داد.
از دیگر چهره‌های بنام اشعریان در این جنگ، [[ابوموسی اشعری]] است. وی در ادامه جنگ صفین و با وقوع [[فتنه]] [[قرآن بر سر نیزه]] کردن، از سوی عناصر [[منحرف]] و ساده اندیش - با وجود مخالفت‌های علی {{ع}} - به عنوان [[حکم]] [[انتخاب]] گردید و [[رأی]] به [[عزل]] علی {{ع}} از [[خلافت]] داد.


در جنگ صفین، اشعریان [[شام]] نیز، حضور چشمگیری در [[سپاه معاویه]] داشتند.<ref> عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب، ج۵، ص۳۱.</ref> چندان که بر اساس برخی گزارشات، [[مالک اشتر]] همراه با هشتصد تن از [[جوانان]] [[همدانی]]، در یکی از معارک این جنگ -در [[روز]] [[پنج شنبه]] نهم صفر [[سال ۳۷ هجری]]- در برابر هجمه وسیع [[سپاه شام]] که متشکل از [[قبایل]] [[لخم]]، [[عک]]، [[جذام]] و اشعر بودند، سخت [[پایداری]] نمودند، آنان را وادار به عقب‌نشینی کردند.<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۹۴.</ref> این حضور، [[عتاب]] و [[سرزنش]] [[منذر بن ابی‌ حمیصه وادعی]] -شهسوار و شاعر همدانی- بر اشعریان را موجب گردید. وی در [[صفین]]، آنان و نیز عکی‌ها را بواسطه فروختن دین‌شان به [[دنیا]] و [[همراهی]] با [[معاویه]] مورد ملامت قرار داده بود.<ref> او خطاب به امام {{ع}} چنین گفت: «عکی‌ها و اشعری‌ها از معاویه پاداش و مقرری خواستند و دینشان را به دنیا فروختند اما ما آخرت را بر دنیا برگزیدیم و پاداش نیکو با پایداری در جهاد در راه خداوند را درخواست کردیم». نصر بن مزاحم منقری، وقعه صفین، ص۴۳۶؛ ابن اعثم، الفتوح، ج۳، ص۱۳۴.</ref>  
در جنگ صفین، اشعریان [[شام]] نیز، حضور چشمگیری در [[سپاه معاویه]] داشتند.<ref> [[عمر رضا کحاله]]، معجم قبائل العرب، ج۵، ص۳۱.</ref> چندان که بر اساس برخی گزارشات، [[مالک اشتر]] همراه با هشتصد تن از [[جوانان]] [[همدانی]]، در یکی از معارک این جنگ -در [[روز]] [[پنج شنبه]] نهم صفر [[سال ۳۷ هجری]]- در برابر هجمه وسیع [[سپاه شام]] که متشکل از [[قبایل]] [[لخم]]، [[عک]]، [[جذام]] و اشعر بودند، سخت [[پایداری]] نمودند، آنان را وادار به عقب‌نشینی کردند.<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۹۴.</ref> این حضور، [[عتاب]] و [[سرزنش]] [[منذر بن ابی‌ حمیصه وادعی]] -شهسوار و شاعر همدانی- بر اشعریان را موجب گردید. وی در [[صفین]]، آنان و نیز عکی‌ها را بواسطه فروختن دین‌شان به [[دنیا]] و [[همراهی]] با [[معاویه]] مورد ملامت قرار داده بود.<ref> او خطاب به امام {{ع}} چنین گفت: «عکی‌ها و اشعری‌ها از معاویه پاداش و مقرری خواستند و دینشان را به دنیا فروختند اما ما آخرت را بر دنیا برگزیدیم و پاداش نیکو با پایداری در جهاد در راه خداوند را درخواست کردیم». نصر بن مزاحم منقری، وقعه صفین، ص۴۳۶؛ ابن اعثم، الفتوح، ج۳، ص۱۳۴.</ref>  


== نقش اشعریان در مواجهه با جنبش‌های [[سیاسی]]-[[اجتماعی]] دوران [[اموی]] ==
== نقش اشعریان در مواجهه با جنبش‌های [[سیاسی]]-[[اجتماعی]] دوران [[اموی]] ==
خط ۱۲۷: خط ۱۲۷:


[[رده:قبیله‌های عرب]]
[[رده:قبیله‌های عرب]]
[[رده:مدخل‌های تلخیص شده]]
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش