صراط مستقیم در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ه. ق)' به 'ﻫ.ق)'
جز (جایگزینی متن - 'تاویل' به 'تأویل') |
جز (جایگزینی متن - 'ه. ق)' به 'ﻫ.ق)') |
||
خط ۱۸۵: | خط ۱۸۵: | ||
== صراط در ولایت و امامت از منظر عقل و نقل == | == صراط در ولایت و امامت از منظر عقل و نقل == | ||
# مستقیم بودن و دوری از اعوجاج، دراصل معنای این واژه لحاظ شده است؛ در نتیجه، وصف مستقیم در [[آیه]]، اگر به معنای غیر معوج باشد، وصف تأکیدی است. | # مستقیم بودن و دوری از اعوجاج، دراصل معنای این واژه لحاظ شده است؛ در نتیجه، وصف مستقیم در [[آیه]]، اگر به معنای غیر معوج باشد، وصف تأکیدی است. | ||
# برخی از اهل لغت، اصل در معنای «سرط» را [[غایب شدن]] به واسطه رفت و آمد در راه معنا کردهاند. آنها «سرط الطعام» را از آنجا گرفتهاند که [[غذا]] با فرو رفتن در مجرای گلو ناپدید میشود. بدین ترتیب، [[صراط]] به راه گسترده و مستقیمی گفته میشود که سالک آن را چنان به سرعت طی میکند که گویی در راه ناپدید میشود<ref>معجم مقاییس اللغة (ط. مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ | # برخی از اهل لغت، اصل در معنای «سرط» را [[غایب شدن]] به واسطه رفت و آمد در راه معنا کردهاند. آنها «سرط الطعام» را از آنجا گرفتهاند که [[غذا]] با فرو رفتن در مجرای گلو ناپدید میشود. بدین ترتیب، [[صراط]] به راه گسترده و مستقیمی گفته میشود که سالک آن را چنان به سرعت طی میکند که گویی در راه ناپدید میشود<ref>معجم مقاییس اللغة (ط. مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ ﻫ.ق)، ج۳، ص۱۵۲.</ref>. | ||
# صراط در معنای مادی و [[معنوی]]، هردو به کار میرود. با توجه به نکته قبل، معلوم میشود که صراط معنوی آن راه [[باطنی]] است که اوّلاً، چون مستقیم است، کوتاهترین راه به مقصد محسوب میشود و ثانیاً، آنچنان وسیع و سهلالمؤونه در رسیدن به مقصد است که همه انانیّتهای سالک در طی راه از او گرفته میشود<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۲۳۰.</ref>. گویی کسی که کاملاً در [[صراط مستقیم]] قرار گرفته، فانی در راه میشود و از او چیزی جز ذوب شدن یکپارچه در صفات [[صراط الهی]] باقی نمیماند. این همان مستقر شدن تحت [[ولایت پروردگار]] است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«بیگمان خداوند، پروردگار من و شماست؛ او را بپرستید، این، راهی است راست» سوره آل عمران، آیه ۵۱.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟» سوره یس، آیه ۶۱.</ref>. | # صراط در معنای مادی و [[معنوی]]، هردو به کار میرود. با توجه به نکته قبل، معلوم میشود که صراط معنوی آن راه [[باطنی]] است که اوّلاً، چون مستقیم است، کوتاهترین راه به مقصد محسوب میشود و ثانیاً، آنچنان وسیع و سهلالمؤونه در رسیدن به مقصد است که همه انانیّتهای سالک در طی راه از او گرفته میشود<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۲۳۰.</ref>. گویی کسی که کاملاً در [[صراط مستقیم]] قرار گرفته، فانی در راه میشود و از او چیزی جز ذوب شدن یکپارچه در صفات [[صراط الهی]] باقی نمیماند. این همان مستقر شدن تحت [[ولایت پروردگار]] است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«بیگمان خداوند، پروردگار من و شماست؛ او را بپرستید، این، راهی است راست» سوره آل عمران، آیه ۵۱.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟» سوره یس، آیه ۶۱.</ref>. | ||
# دو واژه «طریق» و «[[سبیل]]» نیز در [[قرآن]] به معنای راه به کار رفتهاند؛ با این تفاوت که طریق از ماده «طرق» به معنای کوبیدن است و به راهی گفته میشود که به واسطه رفت و آمد زیاد در آن و یا دستساز بودن، بسیار کوبیده و هموار شده و آماده برای رفت و آمد است؛ سبیل نیز از ریشه «سبل» به معنای کشیدن و امتداد دادن چیزی است؛ لذا [[سبیل]] به راه ساده و همگانی گفته میشود که بین مبداء و مقصد کشیده شده و اسم عامی است برای راههای گوناگون. به همین جهت، در مسیرهای غیرمادی نیز، سبیل، به [[زشتیها]] یا [[خوبیها]] و یا روندگان خوب یا بد اضافه میشود؛ مثل «سبیلالغیّ» یا «سبیلالرشد» و یا «سبیلالمجاهدین» یا «سبیلالکافرین». ولی در [[صراط]]، تأکید بر وضوح و [[سلامت]] راه است؛ به گونهای که روندگان در آن بدون [[نگرانی]] به مقصد میرسند؛ لذا در [[قرآن]]، از آنجا که راه [[حق]] فقط یکی است، صراط مفرد به کار رفته و در [[غالب]] موارد، «صراط» به راه [[توحید]] نسبت داده شده و تنها در یک مورد به [[جهنم]] اضافه شده<ref>در سوره صافات میفرماید: {{متن قرآن|احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ * مِن دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِیمِ}} «و ستمپیشگان و همگونان ایشان و آنچه را به جای خداوند میپرستیدند گرد آورید و به راه دوزخ راهنمایی کنید» سوره صافات، آیه ۲۲-۲۳]. تعبیر از هدایت به صراط جهنم، یا از جهت استهزاء است که در دنیا مؤمنین را مسخره میکردند و یا اشاره به شدت وضوح راه باطل آنان دارد که به حدّی در باطل روشن خود مستقر بودند که هرگز توجه به امور دیگر نمیکردند.</ref> که در آن نیز ظرافتی است که فعلاً خارج از بحث ما است. در حالی که سبیل، هم به صورت مفرد و هم جمع به کار رفته است: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ * صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ}}<ref>«بیگمان تو، به راهی راست راهنمایی میکنی * راه خداوندی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ آگاه باشید که همه کارها به سوی خداوند باز میگردد» سوره شوری، آیه ۵۲-۵۳.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴]] ص ۵۰۶.</ref> | # دو واژه «طریق» و «[[سبیل]]» نیز در [[قرآن]] به معنای راه به کار رفتهاند؛ با این تفاوت که طریق از ماده «طرق» به معنای کوبیدن است و به راهی گفته میشود که به واسطه رفت و آمد زیاد در آن و یا دستساز بودن، بسیار کوبیده و هموار شده و آماده برای رفت و آمد است؛ سبیل نیز از ریشه «سبل» به معنای کشیدن و امتداد دادن چیزی است؛ لذا [[سبیل]] به راه ساده و همگانی گفته میشود که بین مبداء و مقصد کشیده شده و اسم عامی است برای راههای گوناگون. به همین جهت، در مسیرهای غیرمادی نیز، سبیل، به [[زشتیها]] یا [[خوبیها]] و یا روندگان خوب یا بد اضافه میشود؛ مثل «سبیلالغیّ» یا «سبیلالرشد» و یا «سبیلالمجاهدین» یا «سبیلالکافرین». ولی در [[صراط]]، تأکید بر وضوح و [[سلامت]] راه است؛ به گونهای که روندگان در آن بدون [[نگرانی]] به مقصد میرسند؛ لذا در [[قرآن]]، از آنجا که راه [[حق]] فقط یکی است، صراط مفرد به کار رفته و در [[غالب]] موارد، «صراط» به راه [[توحید]] نسبت داده شده و تنها در یک مورد به [[جهنم]] اضافه شده<ref>در سوره صافات میفرماید: {{متن قرآن|احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ * مِن دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِیمِ}} «و ستمپیشگان و همگونان ایشان و آنچه را به جای خداوند میپرستیدند گرد آورید و به راه دوزخ راهنمایی کنید» سوره صافات، آیه ۲۲-۲۳]. تعبیر از هدایت به صراط جهنم، یا از جهت استهزاء است که در دنیا مؤمنین را مسخره میکردند و یا اشاره به شدت وضوح راه باطل آنان دارد که به حدّی در باطل روشن خود مستقر بودند که هرگز توجه به امور دیگر نمیکردند.</ref> که در آن نیز ظرافتی است که فعلاً خارج از بحث ما است. در حالی که سبیل، هم به صورت مفرد و هم جمع به کار رفته است: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ * صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ}}<ref>«بیگمان تو، به راهی راست راهنمایی میکنی * راه خداوندی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ آگاه باشید که همه کارها به سوی خداوند باز میگردد» سوره شوری، آیه ۵۲-۵۳.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴]] ص ۵۰۶.</ref> |