امام در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ') |
|||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
==[[سبّ]] امامان== | ==[[سبّ]] امامان== | ||
[[دشنام]] دادن امامان{{عم}}، حرام و کشتن دشنام دهنده در صورت امکان، [[واجب]] است،<ref>مسالک الافهام، ج ۳، ص۷۵، ۹۴ و ج ۱۴، ص۴۵۲؛ مبانی تکملة المنهاج، ج ۱، ص۲۶۴</ref> | [[دشنام]] دادن امامان{{عم}}، حرام و کشتن دشنام دهنده در صورت امکان، [[واجب]] است،<ref>مسالک الافهام، ج ۳، ص۷۵، ۹۴ و ج ۱۴، ص۴۵۲؛ مبانی تکملة المنهاج، ج ۱، ص۲۶۴</ref> لکن در اینکه نفس [[ناسزاگویی]] هرچند منشأ آن [[عداوت]] و دشمنی نباشد، مانند آنکه منشأ آن شدّت [[غضب]] باشد، موجب [[ارتداد]] و نجاست میشود یا در صورتی که نشأت گرفته از دشمنی باشد، [[اختلاف]] است.<ref>کشف الغطاء، ج ۲، ص۳۵۵؛ جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۳۴۴ ـ ۳۴۵؛ التنقیح (الطهارة)، ج ۲، ص۸۷</ref> | ||
==ادّعای [[امامت]]== | ==ادّعای [[امامت]]== | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
==تصدیق امامان== | ==تصدیق امامان== | ||
پذیرفتن [[سخن]] امامان{{عم}} در آنچه خبر میدهند، بدون بینّه واجب است و [[سوگند]] دادن آنان جایز نیست.<ref>الدروس الشرعیة، ج ۲، ص۹۰</ref> به قول مشهور قدما، [[دروغ بستن]] به ائمّه موجب بطلان [[روزه]] میشود. مشهور متأخّران، آن را نپذیرفتهاند؛<ref>الحدائق الناضرة، ج ۱۳، ص۱۴۱؛ جواهر الکلام، ج ۱۶، ص۲۲۳ ـ ۲۲۵؛ مستند الشیعة، ج ۱۰، ص۲۵۱ ـ ۲۵۴</ref> | پذیرفتن [[سخن]] امامان{{عم}} در آنچه خبر میدهند، بدون بینّه واجب است و [[سوگند]] دادن آنان جایز نیست.<ref>الدروس الشرعیة، ج ۲، ص۹۰</ref> به قول مشهور قدما، [[دروغ بستن]] به ائمّه موجب بطلان [[روزه]] میشود. مشهور متأخّران، آن را نپذیرفتهاند؛<ref>الحدائق الناضرة، ج ۱۳، ص۱۴۱؛ جواهر الکلام، ج ۱۶، ص۲۲۳ ـ ۲۲۵؛ مستند الشیعة، ج ۱۰، ص۲۵۱ ـ ۲۵۴</ref> لکن نظر بسیاری از معاصران قول اوّل است.<ref>العروة الوثقی (و حواشی)، ج ۳، ص۵۴۹</ref> | ||
==ولایت مطلقه امامان== | ==ولایت مطلقه امامان== | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
#[[اقامه نماز جمعه]]، عیدین و میّت: [[وجوب]] عینی [[نماز جمعه]]<ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۵۱</ref> و [[نماز عید]] [[فطر]] و قربان<ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص۳۳۳ و ۳۴۷</ref> مشروط به [[حضور امام]] است.<ref>المراسم العلویة، ص۷۷؛ کشف اللثام، ج ۴، ص۲۰۱</ref> [[امام]] در صورت حضور بر سر جنازه، در [[اقامه نماز]] بر میّت از همه اولی است.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۲، ص۲۱.</ref> | #[[اقامه نماز جمعه]]، عیدین و میّت: [[وجوب]] عینی [[نماز جمعه]]<ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۵۱</ref> و [[نماز عید]] [[فطر]] و قربان<ref>جواهر الکلام، ج۱۱، ص۳۳۳ و ۳۴۷</ref> مشروط به [[حضور امام]] است.<ref>المراسم العلویة، ص۷۷؛ کشف اللثام، ج ۴، ص۲۰۱</ref> [[امام]] در صورت حضور بر سر جنازه، در [[اقامه نماز]] بر میّت از همه اولی است.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۲، ص۲۱.</ref> | ||
#[[گرفتن زکات]]:در [[زمان]] [[حکومت امام]] [[توزیع]] [[زکات]] میان مستحقّان توسّط مالک بدون [[اذن امام]] بنابر قول تعدادی از [[فقها]] جایز نیست.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۴۱۶ ـ ۴۲۰</ref> اگر امام [[زکات]] [[مال]] کسی را بخواهد، پرداخت آن [[واجب]] است.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۴۲۱</ref> بر امام واجب است هر سال افرادی را برای گرفتن و [[گردآوری زکات]] به [[بلاد اسلامی]] گسیل کند. البته در صورتی که تحصیل زکات متوقّف بر آن باشد. برای این افراد نیز، پخش زکات بین مستحقّان بدون اذن امام جایز نیست.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۳۳۸ و ۴۲۳ ـ ۴۲۴</ref> | #[[گرفتن زکات]]:در [[زمان]] [[حکومت امام]] [[توزیع]] [[زکات]] میان مستحقّان توسّط مالک بدون [[اذن امام]] بنابر قول تعدادی از [[فقها]] جایز نیست.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۴۱۶ ـ ۴۲۰</ref> اگر امام [[زکات]] [[مال]] کسی را بخواهد، پرداخت آن [[واجب]] است.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۴۲۱</ref> بر امام واجب است هر سال افرادی را برای گرفتن و [[گردآوری زکات]] به [[بلاد اسلامی]] گسیل کند. البته در صورتی که تحصیل زکات متوقّف بر آن باشد. برای این افراد نیز، پخش زکات بین مستحقّان بدون اذن امام جایز نیست.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۵، ص۳۳۸ و ۴۲۳ ـ ۴۲۴</ref> | ||
#[[خمس]] و [[انفال]]: به قول مشهور، خمس به شش سهم تقسیم میشود. سه سهم آن بعد از [[پیامبر]]{{صل}} از آنِ امام{{ع}} است که از آن به [[سهم امام]] تعبیر میشود و [[تصرف]] در آن بدون اذن امام جایز نیست. در [[زمان حضور امام]]، پرداخت تمامی [[خمس]] (شش سهم) به وی واجب است، | #[[خمس]] و [[انفال]]: به قول مشهور، خمس به شش سهم تقسیم میشود. سه سهم آن بعد از [[پیامبر]]{{صل}} از آنِ امام{{ع}} است که از آن به [[سهم امام]] تعبیر میشود و [[تصرف]] در آن بدون اذن امام جایز نیست. در [[زمان حضور امام]]، پرداخت تمامی [[خمس]] (شش سهم) به وی واجب است، لکن در زمان غیبت، در چگونگی آن دیدگاهها متفاوت است<ref>جواهر الکلام، ج ۱۶، ص۱۰۹ و ۱۳۴</ref>. انفال، [[ملک]] [[رسول خدا]]{{صل}} و پس از ایشان، [[ملک امام]]{{ع}} است که هر گونه [[مصلحت]] دانست در آن تصرف میکند و تصرف دیگران در آن بدون اذن امام جایز نیست<ref>جواهر الکلام، ج ۱۶، ص۱۳۴</ref>. | ||
#[[جهاد]] و شئون مربوط به آن: [[مشروعیّت]] [[جهاد ابتدایی]] و نیز وجوب آن، مشروط به [[وجود امام]] یا کسی است که امام او را بر امر [[جهاد]] گمارده است<ref>جواهر الکلام، ج ۱۱، ۲۱</ref>. [[جهاد با باغیان]] در صورت فراخوانی امام، [[واجب]] است.<ref>شرائع الاسلام، ج ۱، ص۲۵۷</ref> در صورتی که [[جهاد]] با [[اذن امام]] باشد، [[خمس]] غنائمی که به دست [[مجاهدان]] [[اسلام]] میافتد باید پرداخت شود و چنانچه بدون [[اذن]] باشد، همه آنها جزء [[انفال]] به شمار میرود و [[ملک امام]] است<ref>جواهر الکلام، ج ۱۶، ص۵ و ۱۲۶</ref>. [[امام]] یا [[نایب]] ایشان میتواند به عموم [[کفّار]] یا برخی از آنان بر حسب [[مصلحت]] یا عدم [[مفسده]]، [[امان]] دهد.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۶، ص۹۷</ref> [[قرارداد ذمّه]] و [[صلح]] توسّط امام یا نایب او بسته میشود. | #[[جهاد]] و شئون مربوط به آن: [[مشروعیّت]] [[جهاد ابتدایی]] و نیز وجوب آن، مشروط به [[وجود امام]] یا کسی است که امام او را بر امر [[جهاد]] گمارده است<ref>جواهر الکلام، ج ۱۱، ۲۱</ref>. [[جهاد با باغیان]] در صورت فراخوانی امام، [[واجب]] است.<ref>شرائع الاسلام، ج ۱، ص۲۵۷</ref> در صورتی که [[جهاد]] با [[اذن امام]] باشد، [[خمس]] غنائمی که به دست [[مجاهدان]] [[اسلام]] میافتد باید پرداخت شود و چنانچه بدون [[اذن]] باشد، همه آنها جزء [[انفال]] به شمار میرود و [[ملک امام]] است<ref>جواهر الکلام، ج ۱۶، ص۵ و ۱۲۶</ref>. [[امام]] یا [[نایب]] ایشان میتواند به عموم [[کفّار]] یا برخی از آنان بر حسب [[مصلحت]] یا عدم [[مفسده]]، [[امان]] دهد.<ref>جواهر الکلام، ج ۱۶، ص۹۷</ref> [[قرارداد ذمّه]] و [[صلح]] توسّط امام یا نایب او بسته میشود. | ||
#[[قضاء]] و [[اقامه حدود]]: [[قضاوت]]، مستلزم [[تصرف]] در [[جان]]، [[مال]] و آبروی افراد است؛ از این جهت، نوعی [[ولایت]] به شمار میرود. این ولایت برای [[پیامبر]]{{صل}} و امام{{ع}} [[ثابت]] است و تصدّی [[منصب قضاوت]] برای دیگران جز با [[نصب خاص]] یا عام یا اذن از سوی ایشان جایز نیست.<ref>جواهر الکلام، ج ۲۳، ص۴۰</ref> اقامه حدود تنها در صلاحیّت امام یا [[منصوب]] از جانب او است<ref>جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۳۸۶</ref>. [[تعزیر]] نیز از [[شئون امام]] و نایب او میباشد؛ بلکه به قول مشهور، [[امر به معروف و نهی از منکر]] در صورتی که متوقّف بر وارد کردن جراحت یا کشتن مرتکب منکر باشد، مشروط به اذن امام است.<ref>جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۳۸۳ ـ ۳۸۵</ref> امام میتواند در مواردی مجرمی را [[عفو]] کند، مانند مورد تعزیر و نیز موارد ثبوت حدّی که از حقوقاللّه است و به [[اقرار]] (-->اقرار)ثابت شده است، نه به [[بیّنه]].<ref>جواهر الکلام، ج ۴۱، ص۲۹۳ ـ ۲۹۵</ref> | #[[قضاء]] و [[اقامه حدود]]: [[قضاوت]]، مستلزم [[تصرف]] در [[جان]]، [[مال]] و آبروی افراد است؛ از این جهت، نوعی [[ولایت]] به شمار میرود. این ولایت برای [[پیامبر]]{{صل}} و امام{{ع}} [[ثابت]] است و تصدّی [[منصب قضاوت]] برای دیگران جز با [[نصب خاص]] یا عام یا اذن از سوی ایشان جایز نیست.<ref>جواهر الکلام، ج ۲۳، ص۴۰</ref> اقامه حدود تنها در صلاحیّت امام یا [[منصوب]] از جانب او است<ref>جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۳۸۶</ref>. [[تعزیر]] نیز از [[شئون امام]] و نایب او میباشد؛ بلکه به قول مشهور، [[امر به معروف و نهی از منکر]] در صورتی که متوقّف بر وارد کردن جراحت یا کشتن مرتکب منکر باشد، مشروط به اذن امام است.<ref>جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۳۸۳ ـ ۳۸۵</ref> امام میتواند در مواردی مجرمی را [[عفو]] کند، مانند مورد تعزیر و نیز موارد ثبوت حدّی که از حقوقاللّه است و به [[اقرار]] (-->اقرار)ثابت شده است، نه به [[بیّنه]].<ref>جواهر الکلام، ج ۴۱، ص۲۹۳ ـ ۲۹۵</ref> |