جبر و اختیار در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←پاسخ
(←پاسخ) |
(←پاسخ) |
||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
"طبع" نیز مانند ختم است<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۸۱.</ref> که درباره [[منافقان]] به [[کار]] رفته و بدین معناست که خداوند بر [[قلب]] آنان مُهری زده است که بر کفر [[اصرار]] میورزند و از [[ایمان]] روی برمیتابند و به هیچ خیری نمیرسند<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۳۹۳.</ref>: {{متن قرآن|فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ}}<ref> آنگاه بر دلهاشان مهر نهاده شد از این رو (حقیقت را) درنمییابند؛ سوره منافقون، آیه: ۳.</ref>. برخی [[آیات]] نیز [[هدایت]] [[بندگان]] را مانند [[گمراهی]] به [[اذن خداوند]] میدانند: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَن تُؤْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ}}<ref>و هیچ کس را جز به اذن خداوند یارایی نیست که ایمان آورد و (خداوند) عذاب را بر آنان که خرد نمیورزند برقرار میدارد؛ سوره یونس، آیه: ۱۰۰.</ref>، پس میتوان به حکمی عام و [[حقیقی]] رسید که بر اساس آن باید پذیرفت ایمان محتاج [[اذن الهی]] است و خداوند به [[کافران]] [[اذن]] ایمان نمیدهد، چنانکه<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۱۲۶ - ۱۲۷.</ref> به [[رسول اکرم]] {{صل}} میفرماید: ای [[پیامبر]]! تو نمیتوانی کسی را هدایت کنی، مگر [[خدا]] بخواهد: {{متن قرآن|إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاء وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref> بیگمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمیتوانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی میکند و او به رهیافتگان داناتر است؛ سوره قصص، آیه:۵۶.</ref>.<ref>[[حسن رضایی| رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۹، ص ۴۷۶ - ۴۹۶.</ref> | "طبع" نیز مانند ختم است<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۸۱.</ref> که درباره [[منافقان]] به [[کار]] رفته و بدین معناست که خداوند بر [[قلب]] آنان مُهری زده است که بر کفر [[اصرار]] میورزند و از [[ایمان]] روی برمیتابند و به هیچ خیری نمیرسند<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۳۹۳.</ref>: {{متن قرآن|فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ}}<ref> آنگاه بر دلهاشان مهر نهاده شد از این رو (حقیقت را) درنمییابند؛ سوره منافقون، آیه: ۳.</ref>. برخی [[آیات]] نیز [[هدایت]] [[بندگان]] را مانند [[گمراهی]] به [[اذن خداوند]] میدانند: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَن تُؤْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ}}<ref>و هیچ کس را جز به اذن خداوند یارایی نیست که ایمان آورد و (خداوند) عذاب را بر آنان که خرد نمیورزند برقرار میدارد؛ سوره یونس، آیه: ۱۰۰.</ref>، پس میتوان به حکمی عام و [[حقیقی]] رسید که بر اساس آن باید پذیرفت ایمان محتاج [[اذن الهی]] است و خداوند به [[کافران]] [[اذن]] ایمان نمیدهد، چنانکه<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۱۲۶ - ۱۲۷.</ref> به [[رسول اکرم]] {{صل}} میفرماید: ای [[پیامبر]]! تو نمیتوانی کسی را هدایت کنی، مگر [[خدا]] بخواهد: {{متن قرآن|إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاء وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref> بیگمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمیتوانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی میکند و او به رهیافتگان داناتر است؛ سوره قصص، آیه:۵۶.</ref>.<ref>[[حسن رضایی| رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۹، ص ۴۷۶ - ۴۹۶.</ref> | ||
==== | ==== پاسخ ==== | ||
بررسی آیاتی که بر [[اختیار انسان]] [[دلالت]] دارند، نشان میدهد نمیتوان بر پایه آیات یاد شده [[جبر]] را پذیرفت، بلکه باید گفت خداوند هیچ کاری را بدون [[حکمت]] انجام نمیدهد؛ اگر به کسی اجازه ایمان یا کفر و [[نفاق]] میدهد، سزاوار بوده و طبع و ختم یا [[توفیق]]، بر اساس [[مجازات]] است و ابتدایی نیست<ref>[[حسن رضایی| رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۹، ص ۴۷۶ - ۴۹۶.</ref>. | بررسی آیاتی که بر [[اختیار انسان]] [[دلالت]] دارند، نشان میدهد نمیتوان بر پایه آیات یاد شده [[جبر]] را پذیرفت، بلکه باید گفت خداوند هیچ کاری را بدون [[حکمت]] انجام نمیدهد؛ اگر به کسی اجازه ایمان یا کفر و [[نفاق]] میدهد، سزاوار بوده و طبع و ختم یا [[توفیق]]، بر اساس [[مجازات]] است و ابتدایی نیست<ref>[[حسن رضایی| رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۹، ص ۴۷۶ - ۴۹۶.</ref>. | ||