سقیفه بنی ساعده در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←زمینههای موفقیت سقیفه
خط ۲۶۷: | خط ۲۶۷: | ||
== زمینههای [[موفقیت]] [[سقیفه]] == | == زمینههای [[موفقیت]] [[سقیفه]] == | ||
# '''[[دشمنی]] قریش''': در کتاب | # '''[[دشمنی]] قریش''': در کتاب نثر الدر به نقل از [[ابنعباس]] چنین آمده است: میان علی{{ع}} و عثمان، گفتگویی در گرفت. عثمان گفت: من چه کنم که [[قریش]]<ref>هرجا سخن از «قریش» در برابر علی{{ع}} باشد، مقصود، «قریش سیاسی» یا همان قُریشیانِ غیر بنیهاشماند. (م)</ref>، شما ([[بنیهاشم]]) را [[دوست]] ندارند. شما در [[جنگ بدر]] از آنها هفتاد تن را کشتید؛ هفتاد نفری که سیمایشان چون گوشوارههای زرین بود و بینیشان پیش از لبهایشان آب مینوشید<ref>کنایه از تکبر و بزرگمنشی آنهاست، همچون «باد در دماغ داشتن» در فارسی. (م)</ref>.<ref>نثر الدر، ج ۲، ص۶۸.</ref> | ||
# '''حسادت''': در کتاب الأمالی، مفید به نقل از [[ابو هیثم]] بن تَیهان، پیش از [[جنگ جمل]] نقل شده است: ای [[امیرمؤمنان]]! [[حسادت]] [[قریش]] بر تو، دو گونه است: [[نیکان]] آنها به سبب همچشمی در [[فضیلت]] و یا بلندی [[مرتبت]]، حسادت ورزیدند و | # '''حسادت''': در کتاب الأمالی، مفید به نقل از [[ابو هیثم]] بن تَیهان، پیش از [[جنگ جمل]] نقل شده است: ای [[امیرمؤمنان]]! [[حسادت]] [[قریش]] بر تو، دو گونه است: [[نیکان]] آنها به سبب همچشمی در [[فضیلت]] و یا بلندی [[مرتبت]]، حسادت ورزیدند و بدکاران آنها بدخواهانه بر تو [[حسد]] بردند. [[خداوند]] نیز بدین سبب، اعمالشان را هیچ انگاشت و بارشان را سنگین ساخت. [[راضی]] نشدند که با تو برابر شوند؛ بلکه خواستند از تو پیشی گیرند. پس، [[هدف]]، از آنها دور ماند و به پایان راه نرسیدند. تو سزاوارترینِ [[قریش]] به [[حاکمیت]] بر قریش هستی؛ [چرا که] پیامبرشان را در [[زندگی]]، [[یاری]] کردی و پس از [[مرگ]]، حقوقش را از سوی او ادا نمودی. به [[خدا]] [[سوگند]]، [[ستم]] و سرکشیشان، جز به خودشان باز نمیگردد. و ما [[یاران]] و [[یاوران]] تو هستیم. پس، هر فرمانی داری، بفرما<ref>الأمالی، مفید، ص۱۵۵، ح ۶.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص۱۷۲-۱۸۵.</ref> | ||
== [[بیعت ابوبکر]] از دیدگاه عمر == | == [[بیعت ابوبکر]] از دیدگاه عمر == |