سلیم بن قیس هلالی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←شبهه دوم
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
===[[شبهه]] دوم=== | ===[[شبهه]] دوم=== | ||
*چون نام [[سلیم]] در میان فرار کنندگان از [[حجاج]] نیست، پس چنین کسی وجود نداشته است؛ | *چون نام [[سلیم]] در میان فرار کنندگان از [[حجاج]] نیست، پس چنین کسی وجود نداشته است؛ | ||
گفته شده است، چون نام [[سلیم]] در کتاب المتوارین عبدالغنی بن سعید | *گفته شده است، چون نام [[سلیم]] در کتاب المتوارین [[عبدالغنی بن سعید ازدی]] نیست، پس فرار [[سلیم]] از دست [[حجاج]] نیز ساختگی است و چنین کسی وجود نداشته است. در کتاب المتوارین [[اسامی]] زیر آمده است: | ||
جواب | #[[ابوعمرو بن علاء]]؛ | ||
بر این اساس، میتوان نتیجه گرفت که فردی به نام [[کمیل بن زیاد]] نیز وجود نداشته است؛ زیرا نام او هم در میان متواریان نیست و...؛ در حالی که [[شیخ مفید]] درباره [[شهادت]] [[کمیل بن زیاد]] مینویسد: هنگامی که [[حجاج]] در [[کوفه]] فرماندار شد، [[کمیل بن زیاد]] را خواست و او فرار کرد؛ [[حجاج]] که این خبر را شنید، [[حقوق]] بستگان او را که از [[بیت المال]] بود، [[قطع]] کرد و [[کمیل]] که خبر یافت، با خود گفت: من [[پیری]] سالخورده هستم و عمرم به سر آمده است و روا نیست که به خاطر من [[حقوق]] [[قبیله]] من [[قطع]] شود؛ پس به [[کوفه]] رفت و خود را به [[حجاج]] سپرد؛ همین که چشم [[حجاج]] به او افتاد، گفت: "بسیار [[دوست]] داشتم که به تو دست یابم"؛ | #[[حسن بصری]]؛ | ||
[[کمیل]] گفت: "صدایت را برای من، درشت و مرا به [[مرگ]] [[تهدید]] مکن! به [[خدا]] [[سوگند]] جز مانند | #[[عبدالله بن حارث هاشمی]]؛ | ||
[[حجاج]] گفت: "پس [[حجت]] بر تو تمام است؟" [[کمیل]] گفت: "این، در صورتی است که [[قضا و قدر]] به دست تو باشد؟" | #[[ابراهیم بن یزید نخعی]] [[ابوعمران فقیه]]؛ | ||
[[حجاج]] گفت: "آری به دست من است؛ تو همان کسی هستی که در زمره کشندگان [[عثمان بن عفان]]، بودی؛ گردنش را بزنید!" پس گردنش را زدند<ref>الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۳۲۷؛ الاصابه، ابن حجر، ج۵، ص۴۸۶؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، یوسفی غروی، ج۶، ص۵۱۸.</ref>. همچنین در کتابهای دیگری نیز به فرار کردن [[سلیم]] از دست [[حجاج]] اشاره شده است که میتوان به آنها نیز [[رجوع]] کرد<ref>الأعلام، خیر الدین زرکلی، ج۳، ص۱۱۹: {{عربی|سلیم بن قیس الهلالی العامری الکوفی: من أوائل المصنفین فی الاسلام. کان من أصحاب الامام علی بن أبی طالب{{ع}} و عاش فی الکوفة إلی أن دخل الحجاج الثقفی العراق، و سأل عنه، فهرب إلی النوبندجان (من بلاد فارس) ولجأ إلی دار أبان بن أبی عیاش فیروز، فآواه أبان، فمات عنده. له کتاب السقیفة طبع بإسم کتاب سلیم بن قیس الکوفی و هو من الأصول التی ترجع إلیها الشیعة وتعول علیها}}، {{متن حدیث|قال جعفر الصادق: من لم یکن عنده کتاب سلیم بن قیس، فلیس عنده من أمرنا شئ، وهو أبجد الشیعة}}؛ و فهرست ابن ندیم، ابن ندیم بغدادی: ۲۷۵: {{عربی|قال محمد بن إسحاق: من أصحاب أمیر المؤمنین{{ع}} سلیم بن قیس الهلالی. وکان هاربا من الحجاج لأنه طلبه لیقتله، فلجأ إلی أبان بن أبی عیاش}}.</ref>. اتفاقاً مرحوم مامقانی نیز پس از [[نقل]] [[شبهه]] انحصاری بودن [[روایت]] ابان از [[سلیم]]، به دو مطلب [[سید]] [[احمد]] عقیقی و فهرست [[ابن ندیم]] مبنی بر فرار [[سلیم]] از دست [[حجاج بن یوسف ثقفی]] اشاره کرده، مینویسد: این سخنان بر صحت کتاب و ساختگی بودن آن دلالت دارد<ref>تنقیح المقال، مامقانی، ج۳۲، ص۴۲۷-۲۸.</ref>. | #[[مجاهد بن حبر]] [[ابو الحجاج]]؛ | ||
[[کتاب سلیم بن قیس]] | #[[ابو عیاض]]؛ | ||
#[[سلیمان بن مهران]] [[ابومحمد اعمش]]؛ | |||
#[[سعید بن جبیر]]؛ | |||
#[[عمران بن حطان سدوسی]]؛ | |||
#[[عون بن عبدالله]]. | |||
*مطلب [[تأمل]] برانگیز این است که نام [[سلیم بن قیس هلالی]] در میان گریختگان از [[ستم]] [[حجاج بن یوسف]] دیده نمیشود؛ در حالی که از قول [[ابان بن ابی عیاش]] در آغاز کتاب آمده که [[سلیم]] از [[ترس]] [[حجاج]] به نوبندجان [[فارس]] گریخته و در [[خانه]] پدری او [[پنهان]] شده است<ref>برگرفته از مقاله پژوهشی درباره سلیم بن قیس هلالی، عبدالمهدی جلالی.</ref>. | |||
*'''جواب:''' | |||
*بر این اساس، میتوان نتیجه گرفت که فردی به نام [[کمیل بن زیاد]] نیز وجود نداشته است؛ زیرا نام او هم در میان متواریان نیست و...؛ در حالی که [[شیخ مفید]] درباره [[شهادت]] [[کمیل بن زیاد]] مینویسد: هنگامی که [[حجاج]] در [[کوفه]] فرماندار شد، [[کمیل بن زیاد]] را خواست و او فرار کرد؛ [[حجاج]] که این خبر را شنید، [[حقوق]] بستگان او را که از [[بیت المال]] بود، [[قطع]] کرد و [[کمیل]] که خبر یافت، با خود گفت: من [[پیری]] سالخورده هستم و عمرم به سر آمده است و روا نیست که به خاطر من [[حقوق]] [[قبیله]] من [[قطع]] شود؛ پس به [[کوفه]] رفت و خود را به [[حجاج]] سپرد؛ همین که چشم [[حجاج]] به او افتاد، گفت: "بسیار [[دوست]] داشتم که به تو دست یابم"؛ | |||
[[کمیل]] گفت: "صدایت را برای من، درشت و مرا به [[مرگ]] [[تهدید]] مکن! به [[خدا]] [[سوگند]] جز مانند باقی مانده غبار از [[عمر]] من چیزی نمانده است، پس هر چه میخواهی درباره من انجام بده؛ زیرا میعادگاه نزد خداست، و پس از کشتن، حساب در کار است و همانا [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به من خبر داده است که تو کشنده من خواهی بود!" | |||
*[[حجاج]] گفت: "پس [[حجت]] بر تو تمام است؟" [[کمیل]] گفت: "این، در صورتی است که [[قضا و قدر]] به دست تو باشد؟" | |||
*[[حجاج]] گفت: "آری به دست من است؛ تو همان کسی هستی که در زمره کشندگان [[عثمان بن عفان]]، بودی؛ گردنش را بزنید!" پس گردنش را زدند<ref>الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۳۲۷؛ الاصابه، ابن حجر، ج۵، ص۴۸۶؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، یوسفی غروی، ج۶، ص۵۱۸.</ref>. | |||
*همچنین در کتابهای دیگری نیز به فرار کردن [[سلیم]] از دست [[حجاج]] اشاره شده است که میتوان به آنها نیز [[رجوع]] کرد<ref>الأعلام، خیر الدین زرکلی، ج۳، ص۱۱۹: {{عربی|سلیم بن قیس الهلالی العامری الکوفی: من أوائل المصنفین فی الاسلام. کان من أصحاب الامام علی بن أبی طالب{{ع}} و عاش فی الکوفة إلی أن دخل الحجاج الثقفی العراق، و سأل عنه، فهرب إلی النوبندجان (من بلاد فارس) ولجأ إلی دار أبان بن أبی عیاش فیروز، فآواه أبان، فمات عنده. له کتاب السقیفة طبع بإسم کتاب سلیم بن قیس الکوفی و هو من الأصول التی ترجع إلیها الشیعة وتعول علیها}}، {{متن حدیث|قال جعفر الصادق: من لم یکن عنده کتاب سلیم بن قیس، فلیس عنده من أمرنا شئ، وهو أبجد الشیعة}}؛ و فهرست ابن ندیم، ابن ندیم بغدادی: ۲۷۵: {{عربی|قال محمد بن إسحاق: من أصحاب أمیر المؤمنین{{ع}} سلیم بن قیس الهلالی. وکان هاربا من الحجاج لأنه طلبه لیقتله، فلجأ إلی أبان بن أبی عیاش}}.</ref>. اتفاقاً مرحوم مامقانی نیز پس از [[نقل]] [[شبهه]] انحصاری بودن [[روایت]] ابان از [[سلیم]]، به دو مطلب [[سید]] [[احمد]] عقیقی و فهرست [[ابن ندیم]] مبنی بر فرار [[سلیم]] از دست [[حجاج بن یوسف ثقفی]] اشاره کرده، مینویسد: این سخنان بر صحت کتاب و ساختگی بودن آن دلالت دارد<ref>تنقیح المقال، مامقانی، ج۳۲، ص۴۲۷-۲۸.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[سلیم بن قیس هلالی (مقاله)|مقاله «سلیم بن قیس هلالی»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۳۸۴-۳۸۶.</ref> | |||
==[[کتاب سلیم بن قیس]]== | |||
الف: [[شیخ طوسی]] مینویسد: [[سلیم بن قیس هلالی]] کتابی دارد و به دو طریق، از این کتاب او [[نقل]] شده است: طریق اول: ابن ابی جید از [[محمد بن حسن بن ولید]] از [[محمد]] بن ابی [[قاسم]] ملقب بماجیلویه از [[محمد بن علی]] صیرفی از [[حماد بن عیسی]] و [[عثمان بن عیسی]] از [[ابان بن ابی عیاش]] از [[سلیم بن قیس هلالی]]؛ طریق دوم: [[حماد بن عیسی]] از [[ابراهیم]] بن [[عمر]] [[یمانی]] از [[سلیم بن قیس]] <ref>فهرست الطوسی، شیخ طوسی، ص۲۳۰-۲۳۱.</ref>. | الف: [[شیخ طوسی]] مینویسد: [[سلیم بن قیس هلالی]] کتابی دارد و به دو طریق، از این کتاب او [[نقل]] شده است: طریق اول: ابن ابی جید از [[محمد بن حسن بن ولید]] از [[محمد]] بن ابی [[قاسم]] ملقب بماجیلویه از [[محمد بن علی]] صیرفی از [[حماد بن عیسی]] و [[عثمان بن عیسی]] از [[ابان بن ابی عیاش]] از [[سلیم بن قیس هلالی]]؛ طریق دوم: [[حماد بن عیسی]] از [[ابراهیم]] بن [[عمر]] [[یمانی]] از [[سلیم بن قیس]] <ref>فهرست الطوسی، شیخ طوسی، ص۲۳۰-۲۳۱.</ref>. | ||
ب: ابن [[شهر]] [[آشوب]] درباره [[سلیم]] مینویسد: [[سلیم بن قیس هلالی]]، ناقل [[احادیث]] است و کتابی نیز دارد<ref>معالم العلماء، ابن شهر آشوب، ص۹۳. "سلیم" بن قیس الهلالی، صاحب الأحادیث له کتاب.</ref>. | ب: ابن [[شهر]] [[آشوب]] درباره [[سلیم]] مینویسد: [[سلیم بن قیس هلالی]]، ناقل [[احادیث]] است و کتابی نیز دارد<ref>معالم العلماء، ابن شهر آشوب، ص۹۳. "سلیم" بن قیس الهلالی، صاحب الأحادیث له کتاب.</ref>. |