امکلثوم دختر پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
امکلثوم دختر پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۰ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۸
، ۲۰ نوامبر ۲۰۲۰بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} از [[همسر]] خویش "[[خدیجه بنت خویلد]]" چهار دختر داشت. دختر بزرگ ایشان با "[[ابوالعاص بن ربیع]]" و دختر دیگرشان "[[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}}" با [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}"[[ازدواج]] کردند و دو دختر دیگر آن [[حضرت]]، "[[رقیه]]" و "[[امکلثوم]]" هستند که با [[عثمان]] [[ازدواج]] کردند<ref>[[حبیب محمدزاده|محمدزاده،حبیب]]، [[رقیه و | *[[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} از [[همسر]] خویش "[[خدیجه بنت خویلد]]" چهار دختر داشت. دختر بزرگ ایشان با "[[ابوالعاص بن ربیع]]" و دختر دیگرشان "[[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}}" با [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}"[[ازدواج]] کردند و دو دختر دیگر آن [[حضرت]]، "[[رقیه]]" و "[[امکلثوم]]" هستند که با [[عثمان]] [[ازدواج]] کردند<ref>[[حبیب محمدزاده|محمدزاده،حبیب]]، [[رقیه و امکلثوم (مقاله)|رقیه و امکلثوم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۶.</ref>. | ||
==[[عاقبت]] کار عتیبه== | ==[[عاقبت]] کار عتیبه== | ||
*سومین [[آیه]] [[مبارکه]] "مسد" در [[مذمت]] [[ابولهب]] و همسرش نازل شد، بزرگان [[قریش]] و [[پدر]] و [[مادر]] عتیبه از او خواستند که دختر [[پیغمبر]]{{صل}} را رها کند<ref>احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۱.</ref>. | *سومین [[آیه]] [[مبارکه]] "مسد" در [[مذمت]] [[ابولهب]] و همسرش نازل شد، بزرگان [[قریش]] و [[پدر]] و [[مادر]] عتیبه از او خواستند که دختر [[پیغمبر]]{{صل}} را رها کند<ref>احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۱.</ref>. | ||
*او پس از [[طلاق]] دادن [[امکلثوم]]، پیش [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آمد و در کمال بیادبی گفت: "من به [[دین]] تو کافرم، دخترت را هم [[طلاق]] دادم. نه مرا [[دوست]] داشته باش و نه شما را دوست دارم". سپس به [[رسول اکرم]]{{صل}} حمله و پیراهن آن [[حضرت]] را پاره کرد. | *او پس از [[طلاق]] دادن [[امکلثوم]]، پیش [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آمد و در کمال بیادبی گفت: "من به [[دین]] تو کافرم، دخترت را هم [[طلاق]] دادم. نه مرا [[دوست]] داشته باش و نه شما را دوست دارم". سپس به [[رسول اکرم]]{{صل}} حمله و پیراهن آن [[حضرت]] را پاره کرد. | ||
*[[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "از [[خدا]] میخواهم تا سگی از سگهای خود را بر او چیره کند". عتبه همراه گروهی به قصد [[تجارت]] به [[شام]] رفت.[[شب]] هنگام برای استراحت در منزلی ماندند. شیری به سوی آنها حمله کرد و از میان آن گروه، سر عتبه را در دهان گرفت و از تن جدا کرد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۳۹.</ref><ref>[[حبیب محمدزاده|محمدزاده،حبیب]]، [[رقیه و | *[[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "از [[خدا]] میخواهم تا سگی از سگهای خود را بر او چیره کند". عتبه همراه گروهی به قصد [[تجارت]] به [[شام]] رفت.[[شب]] هنگام برای استراحت در منزلی ماندند. شیری به سوی آنها حمله کرد و از میان آن گروه، سر عتبه را در دهان گرفت و از تن جدا کرد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۳۹.</ref><ref>[[حبیب محمدزاده|محمدزاده،حبیب]]، [[رقیه و امکلثوم (مقاله)|رقیه و امکلثوم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۸.</ref>. | ||
==[[ازدواج]] [[عثمان]] با [[امکلثوم]]== | ==[[ازدواج]] [[عثمان]] با [[امکلثوم]]== | ||
*[[امکلثوم]] همراه [[پدر]] بزرگوار خویش به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد. زمانی که [[رقیه]]، دختر بزرگتر آن [[حضرت]] از [[دنیا]] رفت، [[امکلثوم]] با [[عثمان]] [[ازدواج]] کرد. [[ازدواج]] آنها در [[ربیع الاول]] [[سال سوم هجرت]] صورت گرفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۱؛ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۵۲.</ref>. [[امکلثوم]] در [[شعبان]] [[سال نهم هجری]] از [[دنیا]] رفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۱.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر جنازه او [[نماز]] خواند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۱؛ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۵۲.</ref>. "[[اسماء بنت عمیس]]" و "[[صفیه]]" دختر [[عبدالمطلب]] او را [[غسل]] دادند و به [[خاک]] سپردند<ref>ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۵۲-۱۹۵۳.</ref><ref>[[حبیب محمدزاده|محمدزاده،حبیب]]، [[رقیه و | *[[امکلثوم]] همراه [[پدر]] بزرگوار خویش به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد. زمانی که [[رقیه]]، دختر بزرگتر آن [[حضرت]] از [[دنیا]] رفت، [[امکلثوم]] با [[عثمان]] [[ازدواج]] کرد. [[ازدواج]] آنها در [[ربیع الاول]] [[سال سوم هجرت]] صورت گرفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۱؛ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۵۲.</ref>. [[امکلثوم]] در [[شعبان]] [[سال نهم هجری]] از [[دنیا]] رفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۱.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر جنازه او [[نماز]] خواند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۱؛ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۵۲.</ref>. "[[اسماء بنت عمیس]]" و "[[صفیه]]" دختر [[عبدالمطلب]] او را [[غسل]] دادند و به [[خاک]] سپردند<ref>ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۵۲-۱۹۵۳.</ref><ref>[[حبیب محمدزاده|محمدزاده،حبیب]]، [[رقیه و امکلثوم (مقاله)|رقیه و امکلثوم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۸-۳۸۹.</ref>. | ||
*'''آیا [[رقیه]] و [[امکلثوم]] دختران [[حضرت رسول]]{{صل}} بودند؟''' | *'''آیا [[رقیه]] و [[امکلثوم]] دختران [[حضرت رسول]]{{صل}} بودند؟''' | ||
*در مقابل قول مشهوری که [[رقیه]] و [[امکلثوم]]، [[همسران]] [[عثمان بن عفان]]، را دختران [[رسول خدا]]{{صل}} معرفی کردهاند، برخی از مؤرخان و نسبشناسان نیز بر این عقیدهاند که [[رقیه]] و [[امکلثوم]]، [[دختران پیامبر]]{{صل}} نیستند؛ بلکه ربیبههای ایشاناند. گفتهاند: [[رقیه]] دختر [[هاله خواهر خدیجه]]{{س}} بود که بعد از [[مرگ]] [[پدر]] و مادرش، [[خدیجه]]{{س}} او را نزد خود آورد و [[سرپرستی]] آنها را به عهده [[خدا]] گرفت. [[رقیه]] و [[امکلثوم]]ی که مؤرخان و نسبشناسان از آنان به عنوان [[رسول خدا]]{{صل}} یاد کردهاند غیر از واقعه و کلثومی بودهاند که به [[ازدواج]] [[عثمان]] در آمدند<ref>جعفر مرتضی العاملی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم{{صل}}، ج۲، ص۱۲۶-۱۲۹.</ref><ref>[[حبیب محمدزاده|محمدزاده،حبیب]]، [[رقیه و | *در مقابل قول مشهوری که [[رقیه]] و [[امکلثوم]]، [[همسران]] [[عثمان بن عفان]]، را دختران [[رسول خدا]]{{صل}} معرفی کردهاند، برخی از مؤرخان و نسبشناسان نیز بر این عقیدهاند که [[رقیه]] و [[امکلثوم]]، [[دختران پیامبر]]{{صل}} نیستند؛ بلکه ربیبههای ایشاناند. گفتهاند: [[رقیه]] دختر [[هاله خواهر خدیجه]]{{س}} بود که بعد از [[مرگ]] [[پدر]] و مادرش، [[خدیجه]]{{س}} او را نزد خود آورد و [[سرپرستی]] آنها را به عهده [[خدا]] گرفت. [[رقیه]] و [[امکلثوم]]ی که مؤرخان و نسبشناسان از آنان به عنوان [[رسول خدا]]{{صل}} یاد کردهاند غیر از واقعه و کلثومی بودهاند که به [[ازدواج]] [[عثمان]] در آمدند<ref>جعفر مرتضی العاملی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم{{صل}}، ج۲، ص۱۲۶-۱۲۹.</ref><ref>[[حبیب محمدزاده|محمدزاده،حبیب]]، [[رقیه و امکلثوم (مقاله)|رقیه و امکلثوم]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۹.</ref>. | ||