حدیث منزلت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) |
(←منابع) |
||
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۴: | ||
نکته دیگر اینکه در کلمات بسیاری از [[عالمان]] [[اهلسنت]]، متصل بودن استثناء در حدیث منزلت مورد قبول واقع شده است که از آن جمله است [[محمد بن طلحه شافعی]]<ref>مطالب السؤول، ص۵۳-۵۴.</ref>، [[ابنصباغ مالکی]]<ref>الفصول المهمة، ص۴۳-۴۴.</ref>، [[محمد بن اسماعیل الأمیر]]<ref>الروضة الندیة فی شرح التحفة العلویة، ص۵۴.</ref>، الطیّبی<ref>شرح المصابیح، باب مناقب علی من کتاب المناقب، مخطوط.</ref>، [[قسطلانی]]<ref>ارشاد الساری، ج۶، ص۴۵۱.</ref>، [[مناوی]]<ref>التیسیر فی شرح الجامع الصغیر، حرف العین.</ref> و عزیزی<ref>السراج المنیر فی شرح الجامع الصغیر، حرف العین؛ ر.ک: نفحات الازهار، ج۱۷، ص۳۲۴-۳۲۸.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۳۳۸.</ref> | نکته دیگر اینکه در کلمات بسیاری از [[عالمان]] [[اهلسنت]]، متصل بودن استثناء در حدیث منزلت مورد قبول واقع شده است که از آن جمله است [[محمد بن طلحه شافعی]]<ref>مطالب السؤول، ص۵۳-۵۴.</ref>، [[ابنصباغ مالکی]]<ref>الفصول المهمة، ص۴۳-۴۴.</ref>، [[محمد بن اسماعیل الأمیر]]<ref>الروضة الندیة فی شرح التحفة العلویة، ص۵۴.</ref>، الطیّبی<ref>شرح المصابیح، باب مناقب علی من کتاب المناقب، مخطوط.</ref>، [[قسطلانی]]<ref>ارشاد الساری، ج۶، ص۴۵۱.</ref>، [[مناوی]]<ref>التیسیر فی شرح الجامع الصغیر، حرف العین.</ref> و عزیزی<ref>السراج المنیر فی شرح الجامع الصغیر، حرف العین؛ ر.ک: نفحات الازهار، ج۱۷، ص۳۲۴-۳۲۸.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۳۳۸.</ref> | ||
===گفتار سوم: تقریرهای چهارگانه=== | |||
[[متکلمان شیعه]]، [[استدلال]] به [[حدیث منزلت]] بر [[امامت حضرت علی]]{{ع}} را به گونههای مختلفی تقریر کردهاند. در اینجا چهار تقریر را از نظر میگذرانیم. | |||
====تقریر اول: [[جانشینی]] [[هارون]] پس از [[موسی]]{{ع}}==== | |||
یکی از منزلتهای هارون{{ع}} [[جانشین]] وی پس از [[حضرت موسی]]{{ع}} بود؛ زیرا او در [[زمان]] [[حیات]] موسی{{ع}} جانشین وی شد، و اگر با وجود او شخص دیگری جانشین موسی{{ع}} شد، بیانگر نقصان در [[مقام]] هارون{{ع}} بود که با [[مقام نبوت]] او [[سازگاری]] نداشت. | |||
[[پیامبر]]{{صل}} در حدیث منزلت، همه منزلتهای هارون را به جز [[پیامبری]] برای [[علی]]{{ع}} [[اثبات]] کرده است. پس [[منزلت]] [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} برای علی{{ع}} [[ثابت]] است<ref>الشافی فی الامامة، ج۳، ص۷-۸؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص۲۴۹-۳۵۰.</ref>. | |||
'''اشکال''': هارون{{ع}} به [[نصّ]] [[قرآن کریم]]، [[شریک]] حضرت موسی{{ع}} در امر [[نبوت]] بود {{متن قرآن|وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي}}<ref>«و او را در کارم شریک ساز» سوره طه، آیه ۳۲.</ref> بنابراین در [[غیبت]] حضرت موسی{{ع}} به [[دلیل]] اینکه دارای مقام نبوت بود، بر [[قوم]] موسی{{ع}} [[ولایت]] و [[امامت]] داشت، و به اینکه موسی{{ع}} او را جانشین خود سازد نیازی نداشت، و جمله {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref> نیز با مطلب یاد شده منافات ندارد، زیرا اولاً: جمله {{متن قرآن|اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي}} عین سخن موسی{{ع}} نیست، بلکه مفاد آن [[نقل]] شده است، و ثانیاً: میتوان آن را [[دستوری]] ارشادی و نصیحتآمیز دانست، چنانکه جمله {{متن قرآن|وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}} همین گونه است، زیرا اگر موسی{{ع}} نیز او را به اصلاحگری و دوری گزیدن از روش [[مفسدان]] [[دستور]] نمیداد، این کار بر هارون{{ع}} لازم بود<ref>المغنی، ج۲۰، قمست اول، ص۱۶۵-۱۶۶.</ref>. | |||
'''پاسخ''': | |||
#اگر چه هارون{{ع}} به مقتضای این که در [[هدایت]] و [[رهبری]] [[بنی اسرائیل]] شریک موسی{{ع}} بود، هم مقام نبوت را دارا بود و هم [[مقام امامت]] را، ولی [[حق]] [[اعمال]] [[امامت]] به [[موسی]]{{ع}} اختصاص داشت و اعمال امامت توسط [[هارون]]{{ع}} وابسته به [[اذن]] موسی{{ع}} بود و جمله {{متن قرآن|اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي}} نیز بیانگر همین مطلب است. | |||
#اینکه [[قرآن کریم]] در [[نقل]] سخن [[پیامبران]] و دیگران باید عین الفاظ یا ساختار زبانی سخن آنان را نقل کند، دلیلی در دست نیست، بلکه مقتضای [[اعجاز بیانی قرآن]] [[کریم]] این است که آن را [[تغییر]] دهد، ولی این تغییر لفظی و زبانی، به گونهای نخواهد بود که مفاد و مدلول [[کلام]] را تغییر دهد، زیرا در آن صورت نقل قول، [[لغو]]، و نسبت سخن به دیگری [[دروغ]] خواهد بود، و در [[نادرستی]] چنین نسبتی به [[ساحت]] [[خداوند متعال]] تردیدی نیست. بنابراین، ظاهر [[آیات قرآن]] در نقل قولها همانند موارد دیگر، [[حجت]] است و بدون [[دلیل]] معتبر، نمیتوان آن را نادیده گرفت. | |||
#با توجه به نکته اول، مقایسه جمله {{متن قرآن|اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي}} با جمله {{متن قرآن|وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}} [[نادرست]] است، زیرا [[صالح]] و [[مصلح]] بودن و از [[راه]] و روش [[مفسدان]] دوری گزیدن، به [[رهبران]] [[جامعه]] اختصاص ندارد، بلکه [[وظیفه]] هر [[انسان]] [[دیندار]] و [[خداپرستی]] است. پس، [[فرمان]] موسی{{ع}} به [[اصلاح]] و دوری گزیدن از روش [[تبهکاران]]، ارشادی و تأکیدی است، ولی فرمان او به [[جانشینی]] وی در امر [[رهبری سیاسی]] [[بنیاسرائیل]] تأسیسی و تکلیفی است.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۳۴۲.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== |