پرش به محتوا

عمرو بن حمق خزاعی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:
وقتی [[زیاد]] [[والی کوفه]] شد، [[عمارة بن عقبة بن ابی معیط]] پیش وی آمد و گفت: "شیعیان [[علی]]، [[ابو تراب]]، به دور [[عمرو بن حمق]] جمع می‌شوند". [[عمرو بن حریث]] گفت: "چرا چیزی می‌گویی که [[یقین]] نداری و نمی‌دانی سرانجام آن چیست؟" زیاد گفت: "هر دو بی‌جا [[سخن]] گفتید؛ تو (عماره) که در این باره با من آشکارا سخن گفتی و [[عمر]] و که سخن تو را رد کرد. پیش عمرو بن حمق بروید و بگویید: این افراد چه کسانی هستند که پیش تو جمع می‌شوند؟ هر که می‌خواهد تو را ببیند یا با تو سخن گوید، در [[مسجد]] این [[کار]] را انجام دهد"<ref>تاریخ الطبری، طبری، ج۵، ص۲۳۶.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[عمرو بن حمق خزاعی (مقاله)|مقاله «عمرو بن حمق خزاعی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۴۷۸-۴۷۹.</ref>
وقتی [[زیاد]] [[والی کوفه]] شد، [[عمارة بن عقبة بن ابی معیط]] پیش وی آمد و گفت: "شیعیان [[علی]]، [[ابو تراب]]، به دور [[عمرو بن حمق]] جمع می‌شوند". [[عمرو بن حریث]] گفت: "چرا چیزی می‌گویی که [[یقین]] نداری و نمی‌دانی سرانجام آن چیست؟" زیاد گفت: "هر دو بی‌جا [[سخن]] گفتید؛ تو (عماره) که در این باره با من آشکارا سخن گفتی و [[عمر]] و که سخن تو را رد کرد. پیش عمرو بن حمق بروید و بگویید: این افراد چه کسانی هستند که پیش تو جمع می‌شوند؟ هر که می‌خواهد تو را ببیند یا با تو سخن گوید، در [[مسجد]] این [[کار]] را انجام دهد"<ref>تاریخ الطبری، طبری، ج۵، ص۲۳۶.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[عمرو بن حمق خزاعی (مقاله)|مقاله «عمرو بن حمق خزاعی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۴۷۸-۴۷۹.</ref>


==عمرو و جواب [[مغیره]]==
==[[عمرو بن حمق خزاعی]] و جواب [[مغیره]]==
[[حجر بن عدی کندی]] و [[عمرو بن حمق خزاعی]] و همراهان آن دو از [[شیعیان]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} هرگاه می‌شنیدند که مغیره و امثال او از [[یاران]] [[معاویه]]، [[امام علی]]{{ع}} را روی [[منبر]] [[لعن]] می‌کنند، به پا می‌خواستند و لعن را به خودشان باز می‌گرداندند و در این باره سخن می‌گفتند. چون زیاد به [[کوفه]] آمد [[سخنرانی]] مشهور خود را ایراد کرد و [[خدا]] را در آن [[ستایش]] نکرد و بر [[محمد]]{{صل}} [[درود]] نفرستاد و [[بیم]] داد و [[تهدید]] کرد، و به هر کس که خواست [[سخن]] بگوید، اجازه [[سخن گفتن]] نداد و آنان را ترسانید و گفت: "دروغ بالای [[منبر]] را [[بلا]] نامیده‌اند، پس هر گاه شما را بیم یا نوید دادم پس به نوید و بیم خود [[وفا]] نکردم، شما [[حق اطاعت]] نخواهد بود".
[[حجر بن عدی کندی]] و [[عمرو بن حمق خزاعی]] و همراهان آن دو از [[شیعیان]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} هرگاه می‌شنیدند که مغیره و امثال او از [[یاران]] [[معاویه]]، [[امام علی]]{{ع}} را روی [[منبر]] [[لعن]] می‌کنند، به پا می‌خواستند و لعن را به خودشان باز می‌گرداندند و در این باره سخن می‌گفتند. چون زیاد به [[کوفه]] آمد [[سخنرانی]] مشهور خود را ایراد کرد و [[خدا]] را در آن [[ستایش]] نکرد و بر [[محمد]]{{صل}} [[درود]] نفرستاد و [[بیم]] داد و [[تهدید]] کرد، و به هر کس که خواست [[سخن]] بگوید، اجازه [[سخن گفتن]] نداد و آنان را ترسانید و گفت: "دروغ بالای [[منبر]] را [[بلا]] نامیده‌اند، پس هر گاه شما را بیم یا نوید دادم پس به نوید و بیم خود [[وفا]] نکردم، شما [[حق اطاعت]] نخواهد بود".


۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش