انتظار سازنده به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )) |
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[انتظار]] همه گاه جنبشآفرین، سرچشمه [[قیام]] و [[مقاومت]] و [[ایثار]] و حرکت میباشد و حالت فرسایشی و سستکنندگی ندارد؛ زیرا [[منتظر]] میتواند با [[تلاش]] و زمینهسازی خود، [[فرج]] و [[گشایش]] را نزدیک کند و امکانات و بسترهای [[فرهنگی]]، نظامی، [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] آن را فراهم سازد. نقطه [[شکوفایی]] و اوج این [[تفکر]] ([[انتظار مثبت]])، در عصر [[پیروزی]] [[انقلاب اسلامی]] [[ایران]] نمودار گشت؛ و دوران تاریک و پر از [[ظلم]] و [[فساد]] رژیم پهلوی را از صفحه [[تاریخ]] محو کرد. [[آگاهی]] فزونتر [[علما]] و عموم [[شیعیان]]، زمینه را برای [[ظهور]] و بروز آثار و پیامهای اصلی [[انتظار]] فراهم ساخت و آن عبارت بود از: عدم پذیرش [[نظام]] فاسد حکومتی، عدم [[تحمل]] [[ظلم]] و [[ستم]] فراوان و دینستیزی آشکار و [[تشکیل حکومت دینی]] در راستای تعمیقبخشی به [[اندیشه]] [[مهدویت]]. | ::::::«[[انتظار]] همه گاه جنبشآفرین، سرچشمه [[قیام]] و [[مقاومت]] و [[ایثار]] و حرکت میباشد و حالت فرسایشی و سستکنندگی ندارد؛ زیرا [[منتظر]] میتواند با [[تلاش]] و زمینهسازی خود، [[فرج]] و [[گشایش]] را نزدیک کند و امکانات و بسترهای [[فرهنگی]]، نظامی، [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] آن را فراهم سازد. نقطه [[شکوفایی]] و اوج این [[تفکر]] ([[انتظار مثبت]])، در عصر [[پیروزی]] [[انقلاب اسلامی]] [[ایران]] نمودار گشت؛ و دوران تاریک و پر از [[ظلم]] و [[فساد]] رژیم پهلوی را از صفحه [[تاریخ]] محو کرد. [[آگاهی]] فزونتر [[علما]] و عموم [[شیعیان]]، زمینه را برای [[ظهور]] و بروز آثار و پیامهای اصلی [[انتظار]] فراهم ساخت و آن عبارت بود از: عدم پذیرش [[نظام]] فاسد حکومتی، عدم [[تحمل]] [[ظلم]] و [[ستم]] فراوان و دینستیزی آشکار و [[تشکیل حکومت دینی]] در راستای تعمیقبخشی به [[اندیشه]] [[مهدویت]]. | ||
پس [[انتظار]] [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی موعود]] منشأ خمودگی و رکود [[جوامع اسلامی]] نیست و عدم تحقّق آن تا امروز، موجب دلسردی و [[یأس]] نمیشود؛ زیرا در [[روایات]] متعددی بیان شده است که [[دوران غیبت]]، دوره [[امتحان]] و [[آزمایش]] [[مردم]] است. باید [[تلاش]] کرد تا با تقویت باورها و [[اعتقادات]] در مقابل سختیهای [[زمان غیبت]]، [[مقاومت]] کرد و در عینحال، خود را برای [[ظهور]] و شرکت در [[قیام]] [[امام مهدی]]{{ع}} آماده ساخت. البته [[آثار انتظار]] منحصر در بعد [[سیاسی]] نیست؛ بلکه [[انتظار]] و [[مهدی]] باوری، زوایا و ابعاد مختلفی دارد<ref>[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص ۱۹۹، ۲۰۲.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۸۵: | خط ۸۶: | ||
:::::#انتظاری سازنده و نگهدارنده است، تعهدآور است، نیرو آفرین و تحرکبخش است، به گونهای که میتواند نوعی [[عبادت]] و حقپرستی شمرده شود. | :::::#انتظاری سازنده و نگهدارنده است، تعهدآور است، نیرو آفرین و تحرکبخش است، به گونهای که میتواند نوعی [[عبادت]] و حقپرستی شمرده شود. | ||
:::::#انتظاری که [[گناه]] است و ویرانگر است، اسارتبخش است، فلجکننده است و نوعی اباحی گری باید محسوب گردد. | :::::#انتظاری که [[گناه]] است و ویرانگر است، اسارتبخش است، فلجکننده است و نوعی اباحی گری باید محسوب گردد. | ||
این دو نوع [[انتظار فرج]]، معلول دو نوع برداشت از [[ظهور]] عظیم [[مهدی موعود]] است، و این دو نوع برداشت بر طبق طبیعت خود عمل میکند <ref>شهید مطهری، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص 6 - 8.</ref>»<ref>[[میرتقی حسینی گرگانی|حسینی گرگانی؛میرتقی]]، [[ نزول مسیح و ظهور موعود (کتاب)|نزول مسیح و ظهور موعود]]، ص 40.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۲: | ||
::::::«انتظاری که [[جامعه]] و فرد را به تحرک و [[سازندگی]] و تعهدآفرینی وادار کند و امروزش را نسبت به گذشتهاش بهتر نماید. این، [[انتظار مثبت]] است. در [[مکتب]] ارزشمند [[اسلام]]، کسی که دو روزش مساوی باشد مغبون شمرده شده و آن کسی که روز بعدش نسبت به روز پیشین بدتر باشد [[ملعون]] و مطرود است. [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} گفتهاند:{{متن حدیث|"وَ مَنْ كَانَ فِي نَقْصٍ فَالْمَوْتُ خَيْرٌ لَهُ"}}<ref>کسی که زندگیاش در حال نقصان و نابودی [[سرمایه]] باشد، [[مرگ]] برای او اولی و [[برتر]] از [[زندگی]] است؛ من لا یحضره الفقیه، ج4، ص382، ح 5833؛ بحار الانوار، ج74، ص 387، ح1.</ref> | ::::::«انتظاری که [[جامعه]] و فرد را به تحرک و [[سازندگی]] و تعهدآفرینی وادار کند و امروزش را نسبت به گذشتهاش بهتر نماید. این، [[انتظار مثبت]] است. در [[مکتب]] ارزشمند [[اسلام]]، کسی که دو روزش مساوی باشد مغبون شمرده شده و آن کسی که روز بعدش نسبت به روز پیشین بدتر باشد [[ملعون]] و مطرود است. [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} گفتهاند:{{متن حدیث|"وَ مَنْ كَانَ فِي نَقْصٍ فَالْمَوْتُ خَيْرٌ لَهُ"}}<ref>کسی که زندگیاش در حال نقصان و نابودی [[سرمایه]] باشد، [[مرگ]] برای او اولی و [[برتر]] از [[زندگی]] است؛ من لا یحضره الفقیه، ج4، ص382، ح 5833؛ بحار الانوار، ج74، ص 387، ح1.</ref> | ||
::::::حال با چنین [[فرهنگی]]، افراد و جامعهای که بخواهد برای گسترش [[عدل]] به پاخیزد و آن را جایگزین محرومیتها و تجاوزها و [[ستمها]] نماید، باید تلاشی خستگیناپذیر و حرکتی مداوم را دنبال کند و در برابر همه ناپاکیها و کجرویها، بایستد. [[زشتیها]] و [[منکرات]] را [[دفن]] کند و قیامی خداپسندانه داشته باشد. این [[انتظار]] زمینه [[اجرای عدالت]] [[قائم آل محمد]] {{ع}} را فراهم میسازد. | ::::::حال با چنین [[فرهنگی]]، افراد و جامعهای که بخواهد برای گسترش [[عدل]] به پاخیزد و آن را جایگزین محرومیتها و تجاوزها و [[ستمها]] نماید، باید تلاشی خستگیناپذیر و حرکتی مداوم را دنبال کند و در برابر همه ناپاکیها و کجرویها، بایستد. [[زشتیها]] و [[منکرات]] را [[دفن]] کند و قیامی خداپسندانه داشته باشد. این [[انتظار]] زمینه [[اجرای عدالت]] [[قائم آل محمد]] {{ع}} را فراهم میسازد. | ||
[[امام هشتم]]، [[علی بن موسی الرضا]] {{ع}}، تحقق [[انتظار فرج]] را چنین تبیین فرمود: "[[انتظار فرج]] [در نزد ما] [[پایداری]] و [[مقاومت]] [در برابر [[دشمنیها]] و کجرویها و [[ستمها]]]، [[مصاحبت]] زیبا و [[خوشرفتاری]] با [[همسایگان]] و اعطای [[خوبیها]] [به همگان] و جلوگیری و ممانعت از [[آزار]] و [[شکنجه]] روحی و جسمی دیگران و خوشرویی و [[پند]] دادن و [[نصیحت]] و [[مهربانی]] نسبت به انسانهای [[مؤمن]] میباشد"<ref>{{متن حدیث|"انْتِظَارَ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ وَ حُسْنَ الصُّحْبَةِ وَ حُسْنَ الْجِوَارِ وَ بَذْلَ الْمَعْرُوفِ وَ كَفَّ الْأَذَى وَ بَسْطَ الْوَجْهِ وَ النَّصِيحَةَ وَ الرَّحْمَةَ لِلْمُؤْمِنِينَ"}}.</ref> چنین انتظاری را [[امام جعفر صادق]] {{ع}} [[افضل]] [[اعمال]] دانست و بر آن پافشاری کرد و آن را [[تکلیف الهی]] دانست و لحظهای از آن غافل نشد و به دیگران توصیه فرمود»<ref>[[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار ]]، ص۶۶- ۶۷.</ref>. | |||
:::::*«[[سازندگی]] و [[پویایی]] جهت بهتر زیستن از آرمانهای [[جوامع اسلامی]] است. در [[مکتب]] ارزشمند [[اسلام]]، آن که دو روزش مساوی باشد و در مقایسه به گذشته خود رشد و تکاملی نداشته باشد، مغبون و زیانکار شمرده شده است؛ و آن کس که امروزش از دیروز بدتر باشد، [[ملعون]] و طرد شده است. علاوه بر این، [[معصومان]] [[پاک]] گفتهاند؛ آن که پرونده عملش چنان باشد که [[آینده]] خود را از گذشته بهتر نبیند، [[مرگ]] برایش از [[زندگی]] سزاوارتر و بهتر است. [[منتظران واقعی]]، چنانچه در زمان یبت به [[فرمان]] [[رهبران]] [[راستین]] خود گوش فرا دهند، باید از هیچ تلاشی در راستای [[اصلاح جامعه]] کوتاهی نکنند، بلکه هر خطری را به [[جان]] بخرند تا [[صلاح]] و [[سعادت]] تحقق یابد و [[زمینه ظهور]] آن [[نجات]] بخش فراهم گردد. در [[انتظار سازنده]] چنانچه [[مؤمنان]] تلاشی پیگیر در [[اصلاح جامعه]] نداشته باشند و با [[زشتیها]] و [[منکرات]] [[مبارزه]] نکنند، [[منتظر]] شمرده نمیشوند. در این نوع [[انتظار]]، [[جامعه]] [[آمادگی]] ویژهای دارد؛ در هر حال خود را در [[خدمت]] مصلحی بزرگ میبیند و آماده است با تلاش صادقانه [[جامعه بشری]] را متحول کند و با [[رهبری]] آن [[نجاتبخش]]، [[عدل]] و [[انصاف]] را بر [[سرنوشت]] همه [[انسانها]] [[حاکم]] گرداند. | :::::*«[[سازندگی]] و [[پویایی]] جهت بهتر زیستن از آرمانهای [[جوامع اسلامی]] است. در [[مکتب]] ارزشمند [[اسلام]]، آن که دو روزش مساوی باشد و در مقایسه به گذشته خود رشد و تکاملی نداشته باشد، مغبون و زیانکار شمرده شده است؛ و آن کس که امروزش از دیروز بدتر باشد، [[ملعون]] و طرد شده است. علاوه بر این، [[معصومان]] [[پاک]] گفتهاند؛ آن که پرونده عملش چنان باشد که [[آینده]] خود را از گذشته بهتر نبیند، [[مرگ]] برایش از [[زندگی]] سزاوارتر و بهتر است. [[منتظران واقعی]]، چنانچه در زمان یبت به [[فرمان]] [[رهبران]] [[راستین]] خود گوش فرا دهند، باید از هیچ تلاشی در راستای [[اصلاح جامعه]] کوتاهی نکنند، بلکه هر خطری را به [[جان]] بخرند تا [[صلاح]] و [[سعادت]] تحقق یابد و [[زمینه ظهور]] آن [[نجات]] بخش فراهم گردد. در [[انتظار سازنده]] چنانچه [[مؤمنان]] تلاشی پیگیر در [[اصلاح جامعه]] نداشته باشند و با [[زشتیها]] و [[منکرات]] [[مبارزه]] نکنند، [[منتظر]] شمرده نمیشوند. در این نوع [[انتظار]]، [[جامعه]] [[آمادگی]] ویژهای دارد؛ در هر حال خود را در [[خدمت]] مصلحی بزرگ میبیند و آماده است با تلاش صادقانه [[جامعه بشری]] را متحول کند و با [[رهبری]] آن [[نجاتبخش]]، [[عدل]] و [[انصاف]] را بر [[سرنوشت]] همه [[انسانها]] [[حاکم]] گرداند. | ||
[[مفضل بن عمر]]، که از [[شاگردان]] [[امام صادق]]{{ع}} بود، میگوید: [[خدمت]] آن [[حضرت]] بودیم، سخن از [[انتظار]] و [[آمادگی]] و پذیرش [[نجاتبخش]] [[الهی]]، که از [[فرزندان]] [[رسول خدا]]{{صل}} است، به میان آمد؛ آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ كَانَ بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} بِالسَّيْفِ}}؛ آن که در [[انتظار فرج]] به سر برد و با حال [[آمادگی برای ظهور]] [[قائم]] و [[مصلح کل]] از [[دنیا]] [[رود]] وضعیت او مانند کسی است که در [[خیمه]] [[فرماندهی]] آن [[نجاتبخش]] جهت [[اصلاح جامعه]] به سر میبرد و [[گوش به فرمان]] است. | |||
سپس [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: بلکه بالاتر، او همانند کسی است که [[شمشیر]] در دست دارد و در [[راه خدا]] در رکاب [[رسول خدا]]{{صل}} جهت [[اصلاح جامعه]] و نشر [[اسلام حقیقی]] [[جهاد]] میکند»<ref>[[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[در انتظار رؤیت خورشید (مقاله)|در انتظار رؤیت خورشید]]، ص ۱۱.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۶: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد صابر جعفری]]'''، در کتاب ''«[[اندیشه مهدویت و آسیبها (کتاب)|اندیشه مهدویت و آسیبها]]»'' و در مقاله ''«[[انتظار فرج ۱ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد صابر جعفری]]'''، در کتاب ''«[[اندیشه مهدویت و آسیبها (کتاب)|اندیشه مهدویت و آسیبها]]»'' و در مقاله ''«[[انتظار فرج ۱ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«نگرشی هم وجود دارد که [[انتظار]] را به معنای فراهم آوردن [[زمینههای ظهور]]، [[ظلمستیزی]] به مقدار [[توان]] و [[آمادگی برای ظهور]] [[حضرت]] میداند. در این دیدگاه، فرد بایستی عالم را برای آمدن [[حضرت]] مهیا کند و نه تنها [[امر به معروف و نهی از منکر]] نماید، بلکه باید به دنبال [[تشکیل حکومت]] [[صالح]] و حفظ و حراست از [[کیان اسلامی]] نیز باشد. | ::::::«نگرشی هم وجود دارد که [[انتظار]] را به معنای فراهم آوردن [[زمینههای ظهور]]، [[ظلمستیزی]] به مقدار [[توان]] و [[آمادگی برای ظهور]] [[حضرت]] میداند. در این دیدگاه، فرد بایستی عالم را برای آمدن [[حضرت]] مهیا کند و نه تنها [[امر به معروف و نهی از منکر]] نماید، بلکه باید به دنبال [[تشکیل حکومت]] [[صالح]] و حفظ و حراست از [[کیان اسلامی]] نیز باشد. | ||
[[حضرت]] [[امام]] در این باره میفرماید: البته پرکردن [[دنیا]] از [[عدالت]]، این را ما نمیتوانیم بکنیم. اگر میتوانستیم میکردیم. اما چون نمیتوانیم باید ایشان بیایند. الان عالم پر از [[ظلم]] است، اگر ما بتوانیم جلوی [[ظلم]] را بگیریم، تکلیفمان است. [[ضرورت]] [[اسلام]] و [[قرآن]] [است] و... باید چنین کنیم. اما چون نمیتوانیم باید او بیاید. اما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک کنیم. کاری کنیم که عالم مهیا شود برای آمدن [[حضرت]]<ref>صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۶ و ۱۷ با اندکی تصرف.</ref>. | |||
اینهایی که میگویند هر عَلَمی بلند شود و هر [[حکومتی]]، [[خیال]] کردند که هر [[حکومتی]] باشد. این برخلاف [[انتظار فرج]] است. اینها نمیفهمند چه میگویند. این حرفها را به اینها تزریق کردند، اما خودشان نمیدانند دارند چه میگویند. نبودن [[حکومت]]، یعنی این که همه [[مردم]] به [[جان]] هم بریزند. بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، برخلاف [[نص]] [[آیات الهی]] [[رفتار]] کنند. ما اگر فرض کنیم دویست تا [[روایت]] هم در این باب داشتند، همه را به دیوار میزدیم. برای این که برخلاف [[آیات قرآن]] است. اگر هر روایتی بیاید که [[نهی از منکر]] نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه [[روایات]] قابل عمل نیست<ref>صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۶، با اندکی تصرف.</ref>. | |||
شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او. فراهم کردن این است که [[مسلمین]] را با هم مجتمع کنید. همه با هم بشوید. انشاء [[الله]] [[ظهور]] میکند ایشان<ref>صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۱۹۵.</ref>. | |||
اکنون که [[دوران غیبت]] [[امام]]{{ع}} پیش آمده و بناست [[احکام حکومتی]] [[اسلام]] باقی بماند و استمرار پیدا کند و [[هرج و مرج]] روا نیست، [[تشکیل حکومت]] لازم میآید. [[عقل]] هم به ما [[حکم]] میکند که تشکیلات لازم است تا اگر به ما [[هجوم]] آورند، بتوانیم جلوگیری کنیم. اگر به نوامیس [[مسلمین]] تهاجم کردند، [[دفاع]] کنیم<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، انتشارات ناس، چاپ اول، ص ۵۳ و ۵۴.</ref>. | |||
از [[غیبت صغرا]] تا کنون که هزار و چند صد سال میگذرد - و ممکن است صد هزار سال دیگر بگذرد و [[مصلحت]] اقتضا نکند که [[حضرت]] تشریف بیاورند - در طول این مدت مدید، [[احکام اسلام]] باید [[زمین]] بماند و [[اجرا]] نشود؟! و هر که هر کاری خواست بکند؟! و [[هرج و مرج]] است؟! [[اعتقاد]] به چنین مطلبی یا اظهار آنها بدتر از [[اعتقاد]] و اظهار منسوخ شدن [[اسلام]] است. هیچ کس نمیتواند بگوید دیگر لازم نیست از حدود و ثغور و تمامیت ارضی وطن [[اسلامی]] [[دفاع]] کنیم یا امروز [[مالیات]] و خرید و [[خراج]] و [[خمس]] و [[زکات]] نباید گرفته شود، [[قانون]] کیفری [[اسلام]] و دیات و [[قضا]] باید تعطیل شود. هر که اظهار کند که [[تشکیل حکومت اسلامی]] [[ضرورت]] ندارد منکر [[ضرورت]] [[اجرای احکام]] [[اسلام]] شده و [[جامعیت]] [[احکام]] و [[جاودانگی]] [[دین مبین اسلام]] را [[انکار]] کرده است<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، انتشارات ناس، چاپ اول، ص ۲۶ و ۲۷.</ref>. | |||
اکنون که شخص معینی از طرف [[خدای تبارک و تعالی]] برای احراز امر [[حکومت]] در دوره [[غیبت]] تعیین نشده است، [[تکلیف]] چیست؟ آیا باید [[اسلام]] را رها کنید؟ دیگر [[اسلام]] نمیخواهیم؟ [[اسلام]] فقط برای دویست سال بود؟ یا این که [[اسلام]]، [[تکلیف]] را معین کرده است، ولی [[تکلیف]] [[حکومتی]] نداریم؟ معنای نداشتن [[حکومت]] این است که تمام حدود و ثغور [[مسلمین]] از دست برود و ما با بیحالی دست روی دست بگذاریم که هر کاری میخواهند بکنند و ما اگر کارهای آنها را [[امضا]] نکنیم رد نمیکنیم. آیا باید این طور باشد؟<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص ۵۴.</ref> | |||
::::::'''نتیجه''': [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] که معیار درستی دیدگاههای متفاوت در [[انتظار فرج]] میباشند بیانگر مطالب زیر میباشند: از سویی سخن [[آیات]] و [[روایات]] درباره [[امر به معروف و نهی از منکر]]، حدود، دیات، [[دفاع]]، [[جهاد]]، [[کمک]] به محرومان، چگونگی برخورد با [[ظلم]] و عدم [[تسلیم]] در برابر [[ستم]] (مانند [[پیمان]] [[خداوند]] از [[دانشمندان]] که بر [[شکمبارگی]] عدهای و [[گرسنگی]] عدهای دیگر آرام نگیرند و [[حق]] [[مظلومان]] را از [[ظالمان]] بستانند و...)<ref>{{متن حدیث|"أَمَا وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ، لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ، لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَيْتُ آخِرَهَا بِكَأْسِ أَوَّلِهَا..."}}؛ سوگند به خدایی که دانه را شکافت جان را آفرید، اگر حضور فراوان بیعتکنندگان نبود، و یاران حجت را بر من تمام نمیکردند و اگر خداوند از علما عهد و پیمان نگرفته بود که در برابر شکمبارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته رهایش میساختم، و آخر خلافت را به کاسة اول آن سیراب مینمودم... (نهج البلاغه، خ ۳).</ref> و دیگر مواردی که [[دین]] مورد تأکید قرار داده، ما را به [[انتظار مثبت]] رهنمون میشود. | ::::::'''نتیجه''': [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] که معیار درستی دیدگاههای متفاوت در [[انتظار فرج]] میباشند بیانگر مطالب زیر میباشند: از سویی سخن [[آیات]] و [[روایات]] درباره [[امر به معروف و نهی از منکر]]، حدود، دیات، [[دفاع]]، [[جهاد]]، [[کمک]] به محرومان، چگونگی برخورد با [[ظلم]] و عدم [[تسلیم]] در برابر [[ستم]] (مانند [[پیمان]] [[خداوند]] از [[دانشمندان]] که بر [[شکمبارگی]] عدهای و [[گرسنگی]] عدهای دیگر آرام نگیرند و [[حق]] [[مظلومان]] را از [[ظالمان]] بستانند و...)<ref>{{متن حدیث|"أَمَا وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ، لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ، لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَيْتُ آخِرَهَا بِكَأْسِ أَوَّلِهَا..."}}؛ سوگند به خدایی که دانه را شکافت جان را آفرید، اگر حضور فراوان بیعتکنندگان نبود، و یاران حجت را بر من تمام نمیکردند و اگر خداوند از علما عهد و پیمان نگرفته بود که در برابر شکمبارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته رهایش میساختم، و آخر خلافت را به کاسة اول آن سیراب مینمودم... (نهج البلاغه، خ ۳).</ref> و دیگر مواردی که [[دین]] مورد تأکید قرار داده، ما را به [[انتظار مثبت]] رهنمون میشود. | ||
از سوی دیگر، [[پیامبر]] درون یعنی [[عقل]]، نیز [[تکلیف]] ما را کاملاً مشخص نموده است: | |||
:::::#آیا میشود همه [[احکام]] و [[دستورهای الهی]] در [[دوران غیبت]] تا [[زمان ظهور]]، تعطیل و بدون متولی و مجری بماند؟ بدیهی است کسی بایستی عهدهدار و [[حافظ]] [[شریعت الهی]] بوده و [[پناهگاه]] [[ایتام آل محمد]]{{صل}} باشد. بایستی به [[قدر]] [[توان]] کوشید و زمینه را فراهم کرد و عالم را برای آمدن [[حضرت]] مهیا نمود: {{متن حدیث|"فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ"}}<ref>اربلی، کشف الغمة، ج ۲، باب ۵، ص ۴۷۷.</ref>. | :::::#آیا میشود همه [[احکام]] و [[دستورهای الهی]] در [[دوران غیبت]] تا [[زمان ظهور]]، تعطیل و بدون متولی و مجری بماند؟ بدیهی است کسی بایستی عهدهدار و [[حافظ]] [[شریعت الهی]] بوده و [[پناهگاه]] [[ایتام آل محمد]]{{صل}} باشد. بایستی به [[قدر]] [[توان]] کوشید و زمینه را فراهم کرد و عالم را برای آمدن [[حضرت]] مهیا نمود: {{متن حدیث|"فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ"}}<ref>اربلی، کشف الغمة، ج ۲، باب ۵، ص ۴۷۷.</ref>. | ||
:::::#برنامه [[امام زمان]]{{ع}} بسیار [[عالی]]، اما دشوار است؛ زیرا باید تمام [[جهان]] را [[اصلاح]] کند. از سوی دیگر، از [[روایات]] استفاده میشود که [[امام زمان]]{{ع}} و یارانش به وسیله [[جنگ]] و [[جهاد]] بر [[کفر]] و مادیگری و [[بیدادگری]] [[غلبه]] میکنند و به واسطه نیروی [[جنگی]]، [[سپاه]] میسازند. | :::::#برنامه [[امام زمان]]{{ع}} بسیار [[عالی]]، اما دشوار است؛ زیرا باید تمام [[جهان]] را [[اصلاح]] کند. از سوی دیگر، از [[روایات]] استفاده میشود که [[امام زمان]]{{ع}} و یارانش به وسیله [[جنگ]] و [[جهاد]] بر [[کفر]] و مادیگری و [[بیدادگری]] [[غلبه]] میکنند و به واسطه نیروی [[جنگی]]، [[سپاه]] میسازند. | ||
با توجه به این دو مطلب، [[وظیفه]] [[مسلمانان]] این است که: | |||
::::::اولاً: در [[اصلاح]] خود بکوشند و به [[اخلاق]] [[اسلامی]] آراسته گردند. [[وظایف]] فردی و [[احکام]] و دستورهای [[قرآن]] را عمل کنند. | ::::::اولاً: در [[اصلاح]] خود بکوشند و به [[اخلاق]] [[اسلامی]] آراسته گردند. [[وظایف]] فردی و [[احکام]] و دستورهای [[قرآن]] را عمل کنند. | ||
ثانیاً: دستورهای [[اجتماعی]] [[اسلام]] را استخراج و بین خود به طور کامل [[اجرا]] کنند تا نتایج درخشان آن را عملاً در پیش جهانیان مجسم سازند<ref>امینی، دادگستر جهان، ص ۲۵۱.</ref>. | |||
آری، [[منتظر]] [[مصلح]]، خود بایستی [[صالح]] باشد و کار بزرگ [[امام زمان]]{{ع}} انتظاری گسترده میطلبد و برنامهریزیهای کلان و جهانی: "[[انتظار فرج]]، [[انتظار]] [[قدرت اسلام]] است و باید کوشش کنیم تا [[قدرت اسلام]] در عالم تحقق پیدا کند و [[مقدمات ظهور]] انشاء [[الله]] تهیه شود"<ref>صحیفه امام، ج ۸، ص، ۲۷۴.</ref>.<ref>مجله تخصصی کلام اسلامی، شماره ۴۳، مقاله انتظار فرج ۲، ص ۱۴۵، نگارنده.</ref>»<ref>[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[اندیشه مهدویت و آسیبها (کتاب)|اندیشه مهدویت و آسیبها]]، ص ۲۱-۲۷.</ref>. | |||
«[[انتظار]] به معنای فراهم آوردن [[زمینههای ظهور]] [[حضرت]] است. [[ظلم]] ستیزی به مقدار [[توان]] و [[آمادگی برای ظهور]] [[حضرت]]. یعنی در این دیدگاه، فرد بایستی عالم را برای آمدن [[حضرت]] مهیّا کند. نه تنها [[امر به معروف و نهی از منکر]]، بلکه به [[فکر]] و به دنبال [[تشکیل حکومت]] [[صالح]] و حفظ و [[حراست از کیان اسلامی]] نیز بایستی بود. | |||
[[حضرت]] [[امام]] در این باره میفرمایند: البته پر کردن [[دنیا]] را از [[عدالت]]، این را ما نمیتوانیم [پُر] بکنیم. اگر میتوانستیم میکردیم. امّا چون نمیتوانیم ایشان باید بیایند. الان عالم پر از [[ظلم]] است. شما در یک نقطه در عالم هستید. عالم پر از [[ظلم]] است. ما بتوانیم جلوی [[ظلم]] را بگیریم. تکلیفمان است [[ضرورت]] [[اسلام]] و [[قرآن]][است]... باید چنین کنیم. چون نمیتوانیم باید او بیاید. امّا باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک کنیم. کار را همچو کنیم که عالم مهیّا شود برای آمدن [[حضرت]]"<ref>صحیفه امام، ج۲۱، ص ۱۷۱۶.</ref>. "اینهایی که میگویند هر عَلَمی بلند شود و هر [[حکومتی]]، [[خیال]] کردند که هر [[حکومتی]] باشد، این بر خلاف [[انتظار فرج]] است. اینها نمیفهمند چی دارند میگویند. اینها تزریق کردند بهشان که این حرفها را بزنند. نمیدانند دارند چه میگویند. [[حکومت]] نبودن؛ یعنی این که همه [[مردم]] به [[جان]] هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند. بر خلاف [[نص]] [[آیات الهی]] [[رفتار]] کنند. ما اگر فرض کنیم دویست تا [[روایت]] هم در این باب داشتند، همه را به دیوار میزدیم، برای این که بر خلاف [[آیات قرآن]] است اگر هر روایتی بیاید که [[نهی از منکر]] نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه [[روایات]] قابل عمل نیست"<ref>صحیفه امام، ج۲۱، ص ۱۶.</ref>. "شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او و فراهم کردن این است که [[مسلمین]] را با هم مجتمع کنید. همه با هم بشوید، ان شاء [[الله]] [[ظهور]] میکند ایشان<ref>صحیفه نور، ج۱۸، ۱۹۵.</ref>. | |||
در جای دیگر ایشان میفرماید: اکنون که [[دوران غیبت]] [[امام]]{{ع}} پیش آمده و بناست [[احکام حکومتی]] [[اسلام]] باقی بماند و استمرار پیدا کند و [[هرج و مرج]] روا نیست، [[تشکیل حکومت]] لازم میآید. [[عقل]] هم به ما [[حکم]] میکند که تشکیلات لازم است تا اگر به ما [[هجوم]] آوردند، بتوانیم جلوگیری کنیم. اگر به نوامیس [[مسلمین]] تهاجم کردند، [[دفاع]] کنیم<ref>ولایت [[فقیه]]، ص ۵۴۵۳، انتشارات ناس، چاپ اوّل</ref>»<ref>[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[انتظار فرج ۱ (مقاله)|انتظار فرج]].</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۶۳: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین الهینژاد]]'''، در کتاب ''«[[بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین الهینژاد]]'''، در کتاب ''«[[بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[انتظار مثبت]] که همان [[انتظار صحیح]] و سازنده است، در میان اقوال [[علما]] و [[اندیشمندان]] [[اهل سنت]] [[جایگاه]] مهم و خطیری دارد و در کتابها و مقالات و سخنرانیهایشان فراوان مورد [[گفتگو]] قرار گرفته است. در این مورد [[علی بن نایف الشحود]] در کتاب [[فقه الابتلاء]] مینویسد: [[انتظار]] به این معنا نیست که فرد [[منتظر]] در خانه بنشیند و با آرزومندی در [[انتظار]] فراهم شدن مقدمات و زمینههای تحقق [[منتظر]] به سر ببرد، بلکه راه درست این است که فرد [[منتظر]] با سعی و تلاش و با تحرک و جنبش به طرف تحقق مقدمات و تمهید بسترها حرکت کند و با رویکرد عملی، به دنبال رخداد مورد [[انتظار]] باشد<ref>{{عربی|الإِنْتِظَار لا يَعني جُلُوسُ المَرءِ في بَيتِهِ مُتَوَقِّعاً أَنْ يُحَقِّقَ اللَّهُ لَهُ تَطلِعَاتِهِ وَ آمَالِهِ وَ أَهْدَافِهِ؛ إِنَّمَا الِانْتِظَارُ يَعْنِي سَعْيُ الْإِنْسَانِ وَ تَحَرُّكُهُ باتِّجاهِ إِعْدَادِ مَا يَنْتَظِرُهُ وَ مَا يُرِيدُ تَحْقِيقَهُ وَ إِنطلاَقاً مِنْ هَذِهِ الْقَنَاعَةِ نَقُولُ إِنَّ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَی: مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا يُشيرُ وَ يُؤَكَّدُ أَنَّ المُنتَظِرَ هُوَ السَّاعَتي وَ الْمُتَحَرِّكُ وَ الْمُعِدُّ نَفْسَهُ وَ مُهَيّؤُها لِيَوْمِ المُواجَهَةِ وَ لَحْظَةِ الاِنْطِلاَقِ}}؛ علیبننایف الشحود؛ موسوعة فقه الابتلاء ج ۴، ص ۳۰۷.</ref>. | ::::::«[[انتظار مثبت]] که همان [[انتظار صحیح]] و سازنده است، در میان اقوال [[علما]] و [[اندیشمندان]] [[اهل سنت]] [[جایگاه]] مهم و خطیری دارد و در کتابها و مقالات و سخنرانیهایشان فراوان مورد [[گفتگو]] قرار گرفته است. در این مورد [[علی بن نایف الشحود]] در کتاب [[فقه الابتلاء]] مینویسد: [[انتظار]] به این معنا نیست که فرد [[منتظر]] در خانه بنشیند و با آرزومندی در [[انتظار]] فراهم شدن مقدمات و زمینههای تحقق [[منتظر]] به سر ببرد، بلکه راه درست این است که فرد [[منتظر]] با سعی و تلاش و با تحرک و جنبش به طرف تحقق مقدمات و تمهید بسترها حرکت کند و با رویکرد عملی، به دنبال رخداد مورد [[انتظار]] باشد<ref>{{عربی|الإِنْتِظَار لا يَعني جُلُوسُ المَرءِ في بَيتِهِ مُتَوَقِّعاً أَنْ يُحَقِّقَ اللَّهُ لَهُ تَطلِعَاتِهِ وَ آمَالِهِ وَ أَهْدَافِهِ؛ إِنَّمَا الِانْتِظَارُ يَعْنِي سَعْيُ الْإِنْسَانِ وَ تَحَرُّكُهُ باتِّجاهِ إِعْدَادِ مَا يَنْتَظِرُهُ وَ مَا يُرِيدُ تَحْقِيقَهُ وَ إِنطلاَقاً مِنْ هَذِهِ الْقَنَاعَةِ نَقُولُ إِنَّ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَی: مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا يُشيرُ وَ يُؤَكَّدُ أَنَّ المُنتَظِرَ هُوَ السَّاعَتي وَ الْمُتَحَرِّكُ وَ الْمُعِدُّ نَفْسَهُ وَ مُهَيّؤُها لِيَوْمِ المُواجَهَةِ وَ لَحْظَةِ الاِنْطِلاَقِ}}؛ علیبننایف الشحود؛ موسوعة فقه الابتلاء ج ۴، ص ۳۰۷.</ref>. | ||
[[علامه البانی]] در این باره مطلب بسیار مهمی را گوشزد میکند و مینویسد: "پس اقتضای [[شرع]] و [[عقل]] این است که [[مسلمانان]] [[مخلص]] به [[انتظار]] عمل کنند تا اینکه [[امام مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] و [[مسلمانان]] را به سوی [[پیروزی]] [[رهبری]] کند و اگر این حرکت انسانهای [[مخلص]] به [[ظهور]] منتهی نشد، دستکم به [[واجب]] [[الهی]] عمل کردهاند؛ زیرا [[خداوند]] به [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} میفرماید: {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ}}<ref>«و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید» سوره توبه، آیه ۱۰۵.</ref><ref>{{عربی|فَالشَّرْعُ وَ الْعَقْلُ مَعاً يَقْتضيانِ أَنْ يَقُومَ بِهَذَا الْوَاجِبِ الْمُخْلِصُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ حَتَّی إِذا خَرَجَ الْمَهْدِيُّ لَمْ يَكُنْ بِحَاجَةٍ إِلَّا أَنْ يَقُودَهُمْ إِلَی النَّصْرِ و إِنْ لَمْ يَخْرُجْ فَقَدْ قَامُوا هُمْ بِوَاجِبِهِمْ وَ اللَّهُ يَقُولُ: وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ}}؛ ناصرالدین البانی؛ سلسلة الأحادیث الصحیحة، ج ۴، ص ۴۳.</ref><ref>[[حسین الهینژاد|الهینژاد، حسین]]، [[بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت]]، ص ۲۸-۲۹.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۷۲: | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[بهروز محمدی منفرد]]''' در کتاب ''«[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|مهدویت]]»'' (ج۱۰ ''«[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]»''؛ برگرفته از آثار [[شهید مطهری]]) در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[بهروز محمدی منفرد]]''' در کتاب ''«[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|مهدویت]]»'' (ج۱۰ ''«[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]»''؛ برگرفته از آثار [[شهید مطهری]]) در اینباره گفته است: | ||
::::::«براساس [[آیات]] و [[روایات]]، [[ظهور مهدی]]{{ع}} حلقهای است از حلقات مبارزۀ [[اهل حق]] و [[باطل]] که به [[پیروزی]] نهایی [[اهل حق]] میانجامد و سهیم بودن یک فرد، در این [[سعادت]]، موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه اهل [[حق]] باشد<ref>[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص۵۶.</ref>. | ::::::«براساس [[آیات]] و [[روایات]]، [[ظهور مهدی]]{{ع}} حلقهای است از حلقات مبارزۀ [[اهل حق]] و [[باطل]] که به [[پیروزی]] نهایی [[اهل حق]] میانجامد و سهیم بودن یک فرد، در این [[سعادت]]، موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه اهل [[حق]] باشد<ref>[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص۵۶.</ref>. | ||
[[انتظار]] [[شایسته]] و سازنده آن است که [[انسان]] نسبت به وضعیت [[ظلم]] و [[ستم]] موجود ناراضی و متعرض باشد و برای وضعیت مناسب و تحقق [[عدالت]] [[راستین]] گام بردارد. مشخصۀ اساسی [[انتظار]] سازنده و [[انتظار]] بزرگ، خوشبینی به آیندۀ [[بشریت]] است؛ آیندهای بس روشن و سعادتبخش و انسانی، که در آن شر و [[فساد]] از بیخ و بن برکنده خواهند شد، [[صلاح]] و [[تقوای الهی]] [[صلح]] و [[عدالت]] و [[آزادی]] و [[صداقت]] را بر [[زور]] و [[استکبار]] در سراسر [[گیتی]] میگستراند، حداکثر بهرهگیری از مواهب [[زمین]] برده میشود، میان [[انسانها]] در امر [[ثروت]] [[مساوات]] کامل برقرار میشود، [[مفاسد اخلاقی]] از قبیل زنا، [[ربا]]، شرب خمر بهطور کامل منتفی میشوند و... . | |||
اینگونه [[انتظار]] به معنای [[پویایی]] و حرکت بوده و [[پایداری]] و [[مقاومت]] را در برابر [[دشمنان]]، [[اصلاح]] و [[عدالت]] را تداوم بخشیده و در نتیجه در تحقق وعدۀ نهایی [[حضرت حق]] بسیار مؤثر است و در [[حقیقت]] قراری طرفینی است؛ مانند آنکه شخصی با دیگری قرار میگذارد که فلان روز و فلان ساعت در نقطۀ خاصی [[منتظر]] من باش و طرف دیگر ناچار است در آن نقطه برود و بایستد و اگر نرود، هرگز به [[ملاقات]] او موفق نمیشود و این گونه نیست که [[انتظار]] و عدم [[انتظار]] او در تحقق [[ملاقات]] بیتأثیر بوده و به هر حال [[ملاقات]] حاصل شود، بلکه در [[حقیقت]] [[انتظار]] نوعی [[آمادگی]] برای [[ملاقات]] است. پس [[انتظار]] واقعی زمانی محقق میشود که [[آدمی]] را به حرکت و [[پایداری]] و [[مقاومت]] در مقابل حقستیزان و همچنین [[اصلاح]] خود و [[جامعه]] وادارد<ref>مجموعه آثار، ج۹، ص۳۹۴</ref>»<ref>[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت ج۱۰]]، ص۳۸، ۳۹.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۸۵: | ||
::::::مرحوم [[محمد حسین مظفر]] در گفتاری کوتاه و جامع، [[انتظار راستین]] را اینگونه [[تفسیر]] کرده است: "معنای [[انتظار ظهور]] [[مصلح]] [[حقیقی]] و [[نجاتبخش]] [[الهی]]، [[حضرت مهدی]]{{ع}} این نیست که [[مسلمانان]] در [[وظایف دینی]] خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آنان [[واجب]] است، مانند [[یاری]] [[حق]]، زنده کردن [[قوانین]] و دستورهای [[دینی]]، [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] فروگذاری کنند و به این [[امید]] که [[قائم آل محمد]]{{ع}} بیاید و [[کارها]] را در دست کند از آنها دست بردارند. هر [[مسلمان]] موظف است که خود را به انجام دستورهای [[اسلام]] [[مکلف]] بداند، برای شناسایی [[دین]] از راه صحیح از هیچ کوششی فروگذاری نکند و به [[قدر]] [[توانایی]] خود از [[امر به معروف و نهی از منکر]] دست نکشد، همچنان که [[پیامبر بزرگوار اسلام]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ}}<ref>مسلم بن حجاج قشیری، صحیح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸؛ بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۳۸.</ref>. همه شما [[رهبر]] یکدیگر و در راه [[اصلاح]] هم [[مسئول]] هستید. بر این اساس، یک [[مسلمان]] نمیتواند به سبب [[انتظار]] به [[ظهور مهدی]] [[مصلح]] از [[وظایف]] [[مسلم]] و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید، چه، [[انتظار]] به [[ظهور]] نه اسقاط [[تکلیف]] میکند و نه به تأخیر انداختن عمل را مجاز میکند و [[سستی]] در [[وظایف]] [[دین]] و [[بیتفاوتی]] به آن به هیچ وجه جایز نیست"<ref>محمد رضا مظفر، عقاید الامامیه، ترجمه علیرضا مسجد جامعی، ص ۱۱۸.</ref>. | ::::::مرحوم [[محمد حسین مظفر]] در گفتاری کوتاه و جامع، [[انتظار راستین]] را اینگونه [[تفسیر]] کرده است: "معنای [[انتظار ظهور]] [[مصلح]] [[حقیقی]] و [[نجاتبخش]] [[الهی]]، [[حضرت مهدی]]{{ع}} این نیست که [[مسلمانان]] در [[وظایف دینی]] خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آنان [[واجب]] است، مانند [[یاری]] [[حق]]، زنده کردن [[قوانین]] و دستورهای [[دینی]]، [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] فروگذاری کنند و به این [[امید]] که [[قائم آل محمد]]{{ع}} بیاید و [[کارها]] را در دست کند از آنها دست بردارند. هر [[مسلمان]] موظف است که خود را به انجام دستورهای [[اسلام]] [[مکلف]] بداند، برای شناسایی [[دین]] از راه صحیح از هیچ کوششی فروگذاری نکند و به [[قدر]] [[توانایی]] خود از [[امر به معروف و نهی از منکر]] دست نکشد، همچنان که [[پیامبر بزرگوار اسلام]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ}}<ref>مسلم بن حجاج قشیری، صحیح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸؛ بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۳۸.</ref>. همه شما [[رهبر]] یکدیگر و در راه [[اصلاح]] هم [[مسئول]] هستید. بر این اساس، یک [[مسلمان]] نمیتواند به سبب [[انتظار]] به [[ظهور مهدی]] [[مصلح]] از [[وظایف]] [[مسلم]] و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید، چه، [[انتظار]] به [[ظهور]] نه اسقاط [[تکلیف]] میکند و نه به تأخیر انداختن عمل را مجاز میکند و [[سستی]] در [[وظایف]] [[دین]] و [[بیتفاوتی]] به آن به هیچ وجه جایز نیست"<ref>محمد رضا مظفر، عقاید الامامیه، ترجمه علیرضا مسجد جامعی، ص ۱۱۸.</ref>. | ||
::::::با توجه به این امور، به صراحت میتوان گفت که از [[بهترین]] رازهای نهفته بقای [[تشیع]]، همین [[روح]] انتظاری است که کالبد [[شیعه]] را آکنده ساخته و پیوسته او را به تلاش، کوشش، جنبش و جوشش وامیدارد. | ::::::با توجه به این امور، به صراحت میتوان گفت که از [[بهترین]] رازهای نهفته بقای [[تشیع]]، همین [[روح]] انتظاری است که کالبد [[شیعه]] را آکنده ساخته و پیوسته او را به تلاش، کوشش، جنبش و جوشش وامیدارد. | ||
با توجه به مطالب بالا به روشنی میتوان این نوع [[انتظار]] را همان [[انتظار]] فعال و [[توانمند]] دانست <ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین (مقاله)|مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین]].</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۱۸۶: | خط ۲۰۸: | ||
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[انتظار مثبت]]، نقطه مقابل [[انتظار منفی]] است. این گروه معتقدند: [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} حلقهای است از حلقههای [[مبارزه]] اهل [[حق]] و [[باطل]] که به [[پیروزی]] [[اهل حق]] منتهی میشود. سهیم بودن یک فرد در این [[سعادت]]، موقوف به این است که آن فرد عملا در گروه [[اهل حق]] باشد. در [[روایت]] آمده است: {{عربی|"يَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا"}}؛ [[خداوند]]، [[زمین]] را پر از [[عدل]] و داد میکند، پس از آنکه از [[ظلم]] و [[جور]] پر شده باشد. در این [[حدیث]]، تکیه بر روی [[ظلم]] شده و سخن از گروه [[ظالم]] است که مستلزم وجود گروه [[مظلوم]] است و میرساند که [[قیام مهدی]] {{ع}} برای [[حمایت]] مظلومانی است که استحقاق [[حمایت]] دارند. [[شیخ صدوق]] روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] میکند مبنی بر اینکه، این امر تحقق نمیپذیرد، مگر اینکه هریک از [[شقی]] و سعید به نهایت کار خود برسد. پس سخن در این است که گروه [[سعدا]] و [[اشقیا]] هرکدام به نهایت کار خود برسند، سخن در این نیست که سعیدی در کار نباشد و فقط [[اشقیاء]] به منتها درجه [[شقاوت]] برسند (که در [[انتظار منفی]] آمده است). از نظر [[روایات]] اسلامی در مقدمه [[قیام]] و [[ظهور]] [[امام]] {{ع}}، یک سلسله قیامهای دیگر از طرف [[اهل حق]] صورت میگیرد. آنچه به نام [[قیام یمانی]] قبل از [[ظهور]] بیان شده است، نمونهای از این سلسله قیامهاست<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۲۰۸.</ref>. | ::::::«[[انتظار مثبت]]، نقطه مقابل [[انتظار منفی]] است. این گروه معتقدند: [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} حلقهای است از حلقههای [[مبارزه]] اهل [[حق]] و [[باطل]] که به [[پیروزی]] [[اهل حق]] منتهی میشود. سهیم بودن یک فرد در این [[سعادت]]، موقوف به این است که آن فرد عملا در گروه [[اهل حق]] باشد. در [[روایت]] آمده است: {{عربی|"يَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا"}}؛ [[خداوند]]، [[زمین]] را پر از [[عدل]] و داد میکند، پس از آنکه از [[ظلم]] و [[جور]] پر شده باشد. در این [[حدیث]]، تکیه بر روی [[ظلم]] شده و سخن از گروه [[ظالم]] است که مستلزم وجود گروه [[مظلوم]] است و میرساند که [[قیام مهدی]] {{ع}} برای [[حمایت]] مظلومانی است که استحقاق [[حمایت]] دارند. [[شیخ صدوق]] روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] میکند مبنی بر اینکه، این امر تحقق نمیپذیرد، مگر اینکه هریک از [[شقی]] و سعید به نهایت کار خود برسد. پس سخن در این است که گروه [[سعدا]] و [[اشقیا]] هرکدام به نهایت کار خود برسند، سخن در این نیست که سعیدی در کار نباشد و فقط [[اشقیاء]] به منتها درجه [[شقاوت]] برسند (که در [[انتظار منفی]] آمده است). از نظر [[روایات]] اسلامی در مقدمه [[قیام]] و [[ظهور]] [[امام]] {{ع}}، یک سلسله قیامهای دیگر از طرف [[اهل حق]] صورت میگیرد. آنچه به نام [[قیام یمانی]] قبل از [[ظهور]] بیان شده است، نمونهای از این سلسله قیامهاست<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۲۰۸.</ref>. | ||
پس "[[انتظار مثبت]]"، انتظاری است که در آن، هرفرد نسبت به خود و [[جامعه]] مسؤول است. این [[انتظار]]، تعهدآفرین و تحرّکبخش است و نوعی [[عبادت]] شمرده میشود»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۳۰.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۲۲: | خط ۲۴۵: | ||
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[انتظار]] عاملی برای [[زمینهسازی]] جهت ایجاد تحول و در نتیجه [[خودسازی]] است. چشمداشتی به تعمیم یک [[انقلاب]] [[روحانی]] و [[اجتماعی]] [[عظیم]] با تکیه به تلاش و کوششی است که در سایه آن استقرار [[حق]] و [[عدل]]، [[برادری]] و [[مساوات]]، [[وحدت]] در [[اندیشه]] و [[هدف]] و و اصالتهای اندیشیده و [[معنوی]] است. | ::::::«[[انتظار]] عاملی برای [[زمینهسازی]] جهت ایجاد تحول و در نتیجه [[خودسازی]] است. چشمداشتی به تعمیم یک [[انقلاب]] [[روحانی]] و [[اجتماعی]] [[عظیم]] با تکیه به تلاش و کوششی است که در سایه آن استقرار [[حق]] و [[عدل]]، [[برادری]] و [[مساوات]]، [[وحدت]] در [[اندیشه]] و [[هدف]] و و اصالتهای اندیشیده و [[معنوی]] است. | ||
بر این اساس [[انتظار]] امری تحرکبخش، سازنده و نیرودهنده و عاملی جهت سوق دادن به [[حکومت]] و [[عدالت]] و [[ایمان]] است. [[آدمی]] با [[صبر]] و مقاومتی جهت که در این سوق راه از خود به بروز میدهد و شکیبائی و [[بردباری]] که ابراز مینماید سعی دارد در [[دعا]] رانیکو [[تحمل]] کند تا زمینه برای موفقیت نهائی از هر سو فراهم باشد»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص37.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۳۷: | خط ۲۶۱: | ||
| پاسخ = سرکار خانم '''[[سکینه طاووسی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = سرکار خانم '''[[سکینه طاووسی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«نوع دیگری از [[انتظار]] که در واقع نگرش صحیح نسبت به امر [[مقدس]] [[انتظار]] است؛ [[انتظار سازنده]] یا همان [[انتظار مثبت]] است که تعهدآور، [[مسئولیت]] آفرین، نیرو بخش و به حرکت در آورنده میباشد<ref>قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۱۵.</ref>. | ::::::«نوع دیگری از [[انتظار]] که در واقع نگرش صحیح نسبت به امر [[مقدس]] [[انتظار]] است؛ [[انتظار سازنده]] یا همان [[انتظار مثبت]] است که تعهدآور، [[مسئولیت]] آفرین، نیرو بخش و به حرکت در آورنده میباشد<ref>قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۱۵.</ref>. | ||
با کمی دقت در مییابیم که مفهوم [[راستین]] و واقعی [[انتظار]] عبارت است از: حرکت و تلاش [[سازش]] ناپذیر در جهت [[مبارزه با ظلم]] و [[ظالم]] به منظور [[زمینه سازی]] [[حکومت جهانی]] [[اسلام]] و [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}. این مفهوم [[راستین]] دارای سه معنای تدریجی است که عبارتند از: | |||
:::::#[[فرج]] و [[گشایش]] که همچون نقطه روشنی است که [[انسان]] با [[انتظار]] به آن سو حرکت میکند، پس حرکت باید به سوی نقطه معینی باشد؛ یعنی به آن سویی که از طرف [[خدا]] ترسیم شده است. پس [[انتظار فرج]]، روشنی بخش [[دلها]] با [[نور]] [[امید]] است؛ [[امید]] به [[رفع ظلم]] و تلاش در جهت ریشه کن نمودن آن، نه سکون و [[سکوت]] در برابر ستمگریهای موجود در [[جامعه]]. در [[حقیقت انتظار]] [[فرج]]، درمان کننده مشکل [[یأس]] است و [[شیعیان]] همیشه مخالف [[ستم]] بوده و ذکر همیشگیشان در هنگام مقاومتها "یا [[حجت بن الحسن]] و یا [[مهدی]]" است به عنوان نمونه؛ زمانی که رژیم [[صهیونیستی]] برای ماندن در جنوب لبنان آمده بود تا به [[اشاعه فساد]] و [[تجاوز]] به ناموسها بپردازد، [[شیعیان]] به [[امام مهدی]]{{ع}} روی آورده و اسلحهها را به سوی [[متجاوزان]] نشانه گرفته و سرانجام پیروز شدند. پس علتی که وادار کننده همیشگی [[شیعه]] برای [[ستیز]] با [[دشمنان]] است، [[انتظار فرج]] میباشد و اگر [[شیعه]] [[انتظار فرج]] را به طور کامل [[درک]] کند هیچ گاه، مظلومی باقی نمیماند؛ زیرا [[شیعیان]] در این صورت، [[ظلم]] را نپذیرفته و [[خداوند]] آنها را پیروز میگرداند<ref>امام زمان آرزوی بشریت، ص ۱۰۲.</ref>. | :::::#[[فرج]] و [[گشایش]] که همچون نقطه روشنی است که [[انسان]] با [[انتظار]] به آن سو حرکت میکند، پس حرکت باید به سوی نقطه معینی باشد؛ یعنی به آن سویی که از طرف [[خدا]] ترسیم شده است. پس [[انتظار فرج]]، روشنی بخش [[دلها]] با [[نور]] [[امید]] است؛ [[امید]] به [[رفع ظلم]] و تلاش در جهت ریشه کن نمودن آن، نه سکون و [[سکوت]] در برابر ستمگریهای موجود در [[جامعه]]. در [[حقیقت انتظار]] [[فرج]]، درمان کننده مشکل [[یأس]] است و [[شیعیان]] همیشه مخالف [[ستم]] بوده و ذکر همیشگیشان در هنگام مقاومتها "یا [[حجت بن الحسن]] و یا [[مهدی]]" است به عنوان نمونه؛ زمانی که رژیم [[صهیونیستی]] برای ماندن در جنوب لبنان آمده بود تا به [[اشاعه فساد]] و [[تجاوز]] به ناموسها بپردازد، [[شیعیان]] به [[امام مهدی]]{{ع}} روی آورده و اسلحهها را به سوی [[متجاوزان]] نشانه گرفته و سرانجام پیروز شدند. پس علتی که وادار کننده همیشگی [[شیعه]] برای [[ستیز]] با [[دشمنان]] است، [[انتظار فرج]] میباشد و اگر [[شیعه]] [[انتظار فرج]] را به طور کامل [[درک]] کند هیچ گاه، مظلومی باقی نمیماند؛ زیرا [[شیعیان]] در این صورت، [[ظلم]] را نپذیرفته و [[خداوند]] آنها را پیروز میگرداند<ref>امام زمان آرزوی بشریت، ص ۱۰۲.</ref>. | ||
:::::#در مفهوم دوم [[انتظار فرج]] سازنده، توجه ما به سوی مرکز [[فرماندهی]] و [[ولایت الهی]]؛ یعنی [[امام مهدی]]{{ع}} است. این امر در [[رهبری]] [[معنوی]]؛ یعنی [[مرجعیت]] بازتاب یافته و اینکه [[رهبر]] مذهبی [[مسلمانان]] به ویژه [[شیعیان]] باید از بین پارساترین و نزدیکترین افراد به [[ارزشهای الهی]] [[انتخاب]] شود به این [[دلیل]] است که افرادی مثل [[علامه انصاری]]، [[سید طباطبایی]]، [[آیت الله]] [[سیدابوالحسن اصفهانی]] و...به عنوان [[رهبران]] [[شیعه]]، رو به سوی قله والاتری داشتهاند که آن قله [[امام مهدی]]{{ع}} است و ما این قله بلند و متکامل را"[[انتظار فرج]]" مینامیم. چون [[انتظار فرج]] به معنای واقعی و اصیل خود، ما را وادار به حرکت به سمت قلههای روشن و اُفقهای دور دست میکند. | :::::#در مفهوم دوم [[انتظار فرج]] سازنده، توجه ما به سوی مرکز [[فرماندهی]] و [[ولایت الهی]]؛ یعنی [[امام مهدی]]{{ع}} است. این امر در [[رهبری]] [[معنوی]]؛ یعنی [[مرجعیت]] بازتاب یافته و اینکه [[رهبر]] مذهبی [[مسلمانان]] به ویژه [[شیعیان]] باید از بین پارساترین و نزدیکترین افراد به [[ارزشهای الهی]] [[انتخاب]] شود به این [[دلیل]] است که افرادی مثل [[علامه انصاری]]، [[سید طباطبایی]]، [[آیت الله]] [[سیدابوالحسن اصفهانی]] و...به عنوان [[رهبران]] [[شیعه]]، رو به سوی قله والاتری داشتهاند که آن قله [[امام مهدی]]{{ع}} است و ما این قله بلند و متکامل را"[[انتظار فرج]]" مینامیم. چون [[انتظار فرج]] به معنای واقعی و اصیل خود، ما را وادار به حرکت به سمت قلههای روشن و اُفقهای دور دست میکند. | ||
خط ۲۴۹: | خط ۲۷۴: | ||
::::::«انتظاری [[توانمند]] است که موجب جنبش، [[پویایی]]، حرکت و تلاش میشود و با سکون و رکود و تن دادن به وضع موجود مخالف است. [[امام خمینی]] در این باره چنین میفرماید: "بعضیها [[انتظار فرج]] را به این میدانند که در [[مسجد]]، در [[حسینیه]] و در منزل بنشینند و [[دعا]] کنند و [[فرج امام زمان]] را از [[خدا]] بخواهند یک دسته دیگری بودند که [[انتظار فرج]] را میگفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در [[جهان]] چه میگذرد، بر [[ملتها]] چه میگذرد، برای جلوگیری از این امور هم خود [[حضرت]] بیایند، إن شاء [[الله]]، درست میکنند. یک دستهای میگفتند که خوب! باید عالم پر [[معصیت]] بشود تا [[حضرت]] بیایند ما باید [[نهی از منکر]] نکنیم، [[امر به معروف]] هم نکنیم، تا [[مردم]] هر کاری میخواهند بکنند، [[گناهان]] زیاد بشود که [[فرج]] نزدیک بشود. یک دستهای از این بالاتر بودند و میگفتند باید دامن زد به [[گناهان]]، [[دعوت]] کرد [[مردم]] را به [[گناه]] تا [[دنیا]] پر از [[ظلم و جور]] بشود و [[حضرت]] تشریف بیاورند. یک دستهای دیگر بودند که میگفتند: هر [[حکومتی]] اگر در [[زمان غیبت]] محقق بشود، این [[حکومت]] [[باطل]] است و بر خلاف [[اسلام]] است"<ref>صحیفه نور، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۶۹، ج ۱۹، ص ۱۹۶ و ۱۹۷.</ref>. | ::::::«انتظاری [[توانمند]] است که موجب جنبش، [[پویایی]]، حرکت و تلاش میشود و با سکون و رکود و تن دادن به وضع موجود مخالف است. [[امام خمینی]] در این باره چنین میفرماید: "بعضیها [[انتظار فرج]] را به این میدانند که در [[مسجد]]، در [[حسینیه]] و در منزل بنشینند و [[دعا]] کنند و [[فرج امام زمان]] را از [[خدا]] بخواهند یک دسته دیگری بودند که [[انتظار فرج]] را میگفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در [[جهان]] چه میگذرد، بر [[ملتها]] چه میگذرد، برای جلوگیری از این امور هم خود [[حضرت]] بیایند، إن شاء [[الله]]، درست میکنند. یک دستهای میگفتند که خوب! باید عالم پر [[معصیت]] بشود تا [[حضرت]] بیایند ما باید [[نهی از منکر]] نکنیم، [[امر به معروف]] هم نکنیم، تا [[مردم]] هر کاری میخواهند بکنند، [[گناهان]] زیاد بشود که [[فرج]] نزدیک بشود. یک دستهای از این بالاتر بودند و میگفتند باید دامن زد به [[گناهان]]، [[دعوت]] کرد [[مردم]] را به [[گناه]] تا [[دنیا]] پر از [[ظلم و جور]] بشود و [[حضرت]] تشریف بیاورند. یک دستهای دیگر بودند که میگفتند: هر [[حکومتی]] اگر در [[زمان غیبت]] محقق بشود، این [[حکومت]] [[باطل]] است و بر خلاف [[اسلام]] است"<ref>صحیفه نور، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۶۹، ج ۱۹، ص ۱۹۶ و ۱۹۷.</ref>. | ||
::::::ایشان همه دیدگاههای یاد شده را رد و دیدگاه خود را چنین بیان میکنند: "همه ما [[انتظار فرج]] داریم و باید در این [[انتظار]] [[خدمت]] کنیم. [[انتظار فرج]]، [[انتظار]] [[قدرت اسلام]] است و ما باید کوشش کنیم تا [[قدرت اسلام]] در عالم تحقق پیدا کند و [[مقدمات ظهور]]، ان شاء [[الله]]، تهیه شود"<ref>صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۵۵.</ref>. "ما اگر دستمان میرسید و [[قدرت]] داشتیم باید برویم تمام [[ظلمها]] و جورها را از عالم برداریم. [[تکلیف]] شرعی ماست... ما با خواست [[خدا]] دست [[تجاوز]] و [[ستم]] همه [[ستمگران]] را در [[کشورهای اسلامی]] میشکنیم و با صدور انقلابمان که در [[حقیقت]] صدور [[اسلام]] [[راستین]] و بیان [[احکام]] محمدی است، به سیطره و [[سلطه]] [[ظلم]] جهانخواران خاتمه میدهیم و به [[یاری]] [[خدا]] راه را برای [[ظهور منجی]] و [[مصلح کل]] و [[امامت]] مطلقه [[حق]] [[امام زمان]]، ارواحنا فداه، هموار میکنیم"<ref>صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۱۵۴ و ۱۹۸.</ref>. | ::::::ایشان همه دیدگاههای یاد شده را رد و دیدگاه خود را چنین بیان میکنند: "همه ما [[انتظار فرج]] داریم و باید در این [[انتظار]] [[خدمت]] کنیم. [[انتظار فرج]]، [[انتظار]] [[قدرت اسلام]] است و ما باید کوشش کنیم تا [[قدرت اسلام]] در عالم تحقق پیدا کند و [[مقدمات ظهور]]، ان شاء [[الله]]، تهیه شود"<ref>صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۵۵.</ref>. "ما اگر دستمان میرسید و [[قدرت]] داشتیم باید برویم تمام [[ظلمها]] و جورها را از عالم برداریم. [[تکلیف]] شرعی ماست... ما با خواست [[خدا]] دست [[تجاوز]] و [[ستم]] همه [[ستمگران]] را در [[کشورهای اسلامی]] میشکنیم و با صدور انقلابمان که در [[حقیقت]] صدور [[اسلام]] [[راستین]] و بیان [[احکام]] محمدی است، به سیطره و [[سلطه]] [[ظلم]] جهانخواران خاتمه میدهیم و به [[یاری]] [[خدا]] راه را برای [[ظهور منجی]] و [[مصلح کل]] و [[امامت]] مطلقه [[حق]] [[امام زمان]]، ارواحنا فداه، هموار میکنیم"<ref>صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۱۵۴ و ۱۹۸.</ref>. | ||
بنابراین [[مسلمان]] [[تسلیم]] [[ظلم]] و [[فساد]] نمیشود و با [[ستمگران]] و [[مفسدان]] همکار و همراه و همصدا نخواهد شد. این اصل [[انتظار]] مانند یک [[قوه]] مبقیه و عامل بقا و [[پایداری]]، طرفداران [[حق]] و [[عدالت]] و اسلامخواهان [[حقیقی]] را در برابر تمام دستگاههای فشار، [[استبداد]]، [[جهل]]، [[شرک]]، و فسادانگیز، پایدار نگه میدارد. | |||
::::::این [[انتظار]] است که تمام نظامهای سلطهگر را واپس میزند و همه رژیمهای [[انحرافی]] را مطرود میسازد و با [[ظلم]] و [[فساد]] و [[انحراف]] به [[مبارزه]] برمیخیزد، و [[منتظران]] را به حرکت و جنبش و خیزش وامیدارد، و از آنان مردانی [[مبارز]]، مقاوم و ضد [[سلطه]] میسازد و آنان را همچون سدی آهنین در برابر جنایتکاران، سلطهجویان و قدرتطلبان ثابت و [[استوار]] نگه میدارد. | ::::::این [[انتظار]] است که تمام نظامهای سلطهگر را واپس میزند و همه رژیمهای [[انحرافی]] را مطرود میسازد و با [[ظلم]] و [[فساد]] و [[انحراف]] به [[مبارزه]] برمیخیزد، و [[منتظران]] را به حرکت و جنبش و خیزش وامیدارد، و از آنان مردانی [[مبارز]]، مقاوم و ضد [[سلطه]] میسازد و آنان را همچون سدی آهنین در برابر جنایتکاران، سلطهجویان و قدرتطلبان ثابت و [[استوار]] نگه میدارد. | ||
::::::این اصل [[انتظار]] است که در [[مبارزه]] [[حق]] و [[باطل]] صفوف طرفداران [[حق]] را فشردهتر و مقاومتر میکند، و آنان را به [[نصرت]] [[خدا]] و [[فتح]] و [[ظفر]] نوید میدهد، و گوششان همواره با صداهای نویدبخش [[قرآن]] آشنا میدارد: {{متن قرآن|فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ}}<ref>«پس چشم به راه باشید که ما نیز با شما چشم به راهیم» سوره توبه، آیه ۵۲.</ref>»<ref>[[محبوبه رجایی|رجایی، محبوبه]]، [[مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت (مقاله)|مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت]].</ref>. | ::::::این اصل [[انتظار]] است که در [[مبارزه]] [[حق]] و [[باطل]] صفوف طرفداران [[حق]] را فشردهتر و مقاومتر میکند، و آنان را به [[نصرت]] [[خدا]] و [[فتح]] و [[ظفر]] نوید میدهد، و گوششان همواره با صداهای نویدبخش [[قرآن]] آشنا میدارد: {{متن قرآن|فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ}}<ref>«پس چشم به راه باشید که ما نیز با شما چشم به راهیم» سوره توبه، آیه ۵۲.</ref>»<ref>[[محبوبه رجایی|رجایی، محبوبه]]، [[مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت (مقاله)|مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت]].</ref>. |