حسبه در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
حسبه در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۰۴
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)) |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
«[[حسبه]] در لغت همریشه با حساب، [[محاسبه]] و به معنی [[پاداش]] و [[ثواب]] آمده و همچنین به معنی تقدیر و [[تدبیر]] نیز [[تفسیر]] شده است و برخی نیز آن را به معنی شمردن و پنداشتن ذکر کردهاند و در لسان العرب به معانی دیگری چون، پاداش عملی را به [[خدا]] واگذاردن و ثواب آن را از خدا خواستن نیز اطلاق شده است<ref>ر.ک: ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۳۱۴؛ گاه کلمه احتساب و محتسب به معنی اعتراض و تعرض نیز آمده است.</ref>. حسبه صرفنظر از مفهوم لغوی آن به سه نوع مفهوم اصطلاحی نیز گفته شده است: [[فقهی]]، [[اداری]] و [[حقوقی]] که به ترتیب به توضیح هر کدام از این سه اصطلاح میپردازیم: | «[[حسبه]] در لغت همریشه با حساب، [[محاسبه]] و به معنی [[پاداش]] و [[ثواب]] آمده و همچنین به معنی تقدیر و [[تدبیر]] نیز [[تفسیر]] شده است و برخی نیز آن را به معنی شمردن و پنداشتن ذکر کردهاند و در لسان العرب به معانی دیگری چون، پاداش عملی را به [[خدا]] واگذاردن و ثواب آن را از خدا خواستن نیز اطلاق شده است<ref>ر.ک: ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۳۱۴؛ گاه کلمه احتساب و محتسب به معنی اعتراض و تعرض نیز آمده است.</ref>. حسبه صرفنظر از مفهوم لغوی آن به سه نوع مفهوم اصطلاحی نیز گفته شده است: [[فقهی]]، [[اداری]] و [[حقوقی]] که به ترتیب به توضیح هر کدام از این سه اصطلاح میپردازیم: | ||
*'''اصطلاح فقهی حسبه''': در تفسیر مفهوم اصطلاح فقهی حسبه، [[اختلاف]] نظر دیده میشود که برخی لفظی و برخی دیگر مفهومی و اصولی میباشد: | |||
:::::#حسبه عملی است که به صورت فردی و یا گروهی برای انجام [[فریضه]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] انجام میگیرد. حسیه به این معنی، امری جز عمل به [[واجب کفایی]] امر به معروف و نهی از منکر نیست<ref>ر.ک: ابویعلی فرّاء، الاحکام السلطانیه، ص۲۸۴؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۲۴۰؛ شهید اول، کتاب الدروس، ص۱۶۴.</ref>؛ | :::::#حسبه عملی است که به صورت فردی و یا گروهی برای انجام [[فریضه]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] انجام میگیرد. حسیه به این معنی، امری جز عمل به [[واجب کفایی]] امر به معروف و نهی از منکر نیست<ref>ر.ک: ابویعلی فرّاء، الاحکام السلطانیه، ص۲۸۴؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص۲۴۰؛ شهید اول، کتاب الدروس، ص۱۶۴.</ref>؛ | ||
:::::#حسبه عمل [[سازمان]] یافتهای است که با استفاده از یک سازمان و نوعی برنامه مدوّن و بر اساس اهداف خاص، انجام دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر را عهدهدار میگردد؛ | :::::#حسبه عمل [[سازمان]] یافتهای است که با استفاده از یک سازمان و نوعی برنامه مدوّن و بر اساس اهداف خاص، انجام دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر را عهدهدار میگردد؛ | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
:::::#حسبه عبارت است از [[الزام]] افراد به ایفای [[حقوقی]] و کمک آنان به استیفای [[حقوق]] خویش، در مواردی که نیاز به [[اجتهاد]]، [[شهادت]] و ادله اثبات دعوا و قضاوت ندارد<ref>ر.ک: کتاب الوافی، ج۱۵، پاورقی ص۲۵.</ref>؛ | :::::#حسبه عبارت است از [[الزام]] افراد به ایفای [[حقوقی]] و کمک آنان به استیفای [[حقوق]] خویش، در مواردی که نیاز به [[اجتهاد]]، [[شهادت]] و ادله اثبات دعوا و قضاوت ندارد<ref>ر.ک: کتاب الوافی، ج۱۵، پاورقی ص۲۵.</ref>؛ | ||
:::::#حسبه نوعی [[وظیفه]] [[دینی]] است که شباهتی با [[نظام]] قضائی دارد، ولی در واقع عهدهدار انجام [[امر به معروف و نهی از منکر]] میباشد<ref>ر.ک: ابن خلدون، المقدمه، ص۲۲۵؛ الموسوعة العربیه المیسره، ص۷۱۷.</ref>. | :::::#حسبه نوعی [[وظیفه]] [[دینی]] است که شباهتی با [[نظام]] قضائی دارد، ولی در واقع عهدهدار انجام [[امر به معروف و نهی از منکر]] میباشد<ref>ر.ک: ابن خلدون، المقدمه، ص۲۲۵؛ الموسوعة العربیه المیسره، ص۷۱۷.</ref>. | ||
*'''اصطلاح [[اداری]] و نظامی حسبه''': از واژه حسبه، در اصطلاحات و [[قوانین]] اداری نیز استفاده شده و به معنی بازرسی و بازرس، به کار رفته است و در پارهای موارد به شهربانی و پلیس نیز اطلاق گردیده است و احیاناً به معنی پلیس شبگرد بازار هم آمده است<ref>ر.ک: محمد ثابت القندی، دایرة المعارف الاسلامیه، ج۷، ماده حسبه، انتشارات جهان، تهران.</ref>. | |||
*'''اصطلاح حقوقی حسبه''': در [[نظام حقوقی]] گذشته [[کشورهای اسلامی]] که معمولاً بر اساس [[فقه اسلامی]] تنظیم میشده حسبه و محتسب دارای مفهوم حقوقی خاصی بوده است که کلیه [[وظایف]] و اختیاراتی که امروز نیروهای انتظامی متصدی آن هستند و برخی از مسئولیتهای کنونی شهرداریها و وظایف دادستانی را شامل میشده است و به تخلفات ناشی از [[معاملات]] و [[نظم عمومی]]، [[نظافت]] [[شهر]]، [[نظارت]] بر امور صنفی و اوزان و مقادیر، تأمین آذوقه [[شهر]]، [[جلوگیری از احتکار]]، امور ساختمانی و [[نظارت]] بر اماکن عمومی را در حدودی که مورد [[اختلاف]] نبوده و به [[فتوا]] و [[قضاوت]] نیاز نداشته رسیدگی مینموده است<ref>ر.ک: محمد جعفر جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، ماده محتسب، ص۶۲۳.</ref>. | |||
بنابراین، در یک جمعبندی میتوان [[امور حسبیه]] را چنین تعریف کرد: امور حسبیه عبارت از اموری است که در [[جامعه]] باید باشد و مسؤول مشخصی هم ندارد. کلیه این امور بر عهده [[حاکم شرع]] یا [[حکومت اسلامی]] است. از امور حسبیه به امور [[قربی]] هم تعبیر شده یعنی اموری که برای [[خداوند]] و [[قربة الی الله]] انجام میشود»<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی]] و [[ابراهیم موسیزاده|موسیزاده]]، [[بایستههای فقه سیاسی (کتاب)|بایستههای فقه سیاسی]]، ص ۷۰.</ref> | بنابراین، در یک جمعبندی میتوان [[امور حسبیه]] را چنین تعریف کرد: امور حسبیه عبارت از اموری است که در [[جامعه]] باید باشد و مسؤول مشخصی هم ندارد. کلیه این امور بر عهده [[حاکم شرع]] یا [[حکومت اسلامی]] است. از امور حسبیه به امور [[قربی]] هم تعبیر شده یعنی اموری که برای [[خداوند]] و [[قربة الی الله]] انجام میشود»<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی]] و [[ابراهیم موسیزاده|موسیزاده]]، [[بایستههای فقه سیاسی (کتاب)|بایستههای فقه سیاسی]]، ص ۷۰.</ref> |