بخت نصر در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'اقبال' به 'اقبال'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==)) |
جز (جایگزینی متن - 'اقبال' به 'اقبال') |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
پس از [[حمله]] [[جالوت]] و به تصریح آیات در ورود مهاجمان به [[مسجدالاقصی]] و همچنین [[ناتوانی]] سنحاریب در [[فتح]] [[بیتالمقدس]]، چندان [[وجیه]] نمینماید، مگر آنکه اطلاق مسجد را بر تمام [[ارض]] [[مقدس]] روا بداریم.<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۱۶؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۴۲.</ref> احتمال تطبیق حمله انطیاکوس، [[پادشاهان]] [[ملوک الطوایف]] [[بابل]] یا امپراطور [[روم]] بر آیات مورد نظر نیز با توجه به تعبیر {{متن قرآن|وَقَضَيْنَا}} که بیان از پیغامرسانی [[وحیانی]] و [[قطعی]] به [[بنیاسرائیل]] در کتاب مقدس میکند <ref>التفسیر الکبیر، ج ۷، ص ۲۹۹؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۳۸.</ref> و عدم اشاره صریح به چنین حملاتی در [[عهد عتیق]] [[تضعیف]] میشود. احتمالاً گروهی از [[مفسران]] نخستین بر همین اساس و با توجه به وجود پیشگوییها و گزارشهای بسیار درباره حمله بختنصر و بابلیان در عهد عتیق به خصوص دو سِفْر [[ارمیا]] و [[اشعیا]] و همچنین [[ظهور]] آیات سوره اسراء بر [[وحدت]] فاعل هر دو حمله، بختنصر را مهاجم در هر دو رویداد پنداشتهاند؛<ref> تفسیر مجاهد، ج ۱، ص ۳۵۷ ـ ۳۵۸؛ المعارف، ص ۴۷؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۵.</ref> اما فاصله اندک میان دو حمله بختنصر با توجه به گزارش [[قرآن]] از بازگشت [[قدرت]] و [[مکنت]] [[یهودیان]] [[پذیرش]] این سخن را دشوار میسازد. بسیاری نیز حمله دوم را به دست وی و در پی [[قتل]] [[یحیی]] دانستهاند،<ref> مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۱۷؛ زادالمسیر، ج ۵، ص ۹؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۵۵.</ref> با آنکه قتل یحیی حدود ۶۰۰ سال پس از بختنصر و در دوره زندگانی [[حضرت مسیح]] رخ داده است.<ref> آثار الباقیه، ص ۴۶۶؛ روح المعانی، مج ۹، ج ۱۵، ص ۳۰؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۹۶۵.</ref> این [[اشتباه]] [[تاریخی]] احتمالاً بر اثر تشابه بخشهایی از داستان [[حمله]] بختنصر با ماجرای حملات وسپاسیانوس و فرزندش تیتوس رومی پس از میلاد [[مسیح]] و [[قتل]] [[یحیی]]، در منابع [[یهودی]] برای این دسته از [[مفسران]] [[اسلامی]] رخ داده است.<ref>Judaica,Vol. ۱۲ P. ۹۱۴,۹۱۵؛ آثارالباقیه، ص ۴۶۶.</ref> نشانههای دیگری نیز از اشتباه گرفتن وسپاسیانوس و بختنصر در [[منابع اسلامی]] به چشم میخورد.<ref> Judaica, vol. ۱۲. p. ۹۱۷ Britanica: Vespasian تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۱۴ ـ ۱۱۵؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۳۱۹ ـ ۳۲۰.</ref> | پس از [[حمله]] [[جالوت]] و به تصریح آیات در ورود مهاجمان به [[مسجدالاقصی]] و همچنین [[ناتوانی]] سنحاریب در [[فتح]] [[بیتالمقدس]]، چندان [[وجیه]] نمینماید، مگر آنکه اطلاق مسجد را بر تمام [[ارض]] [[مقدس]] روا بداریم.<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۱۶؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۴۲.</ref> احتمال تطبیق حمله انطیاکوس، [[پادشاهان]] [[ملوک الطوایف]] [[بابل]] یا امپراطور [[روم]] بر آیات مورد نظر نیز با توجه به تعبیر {{متن قرآن|وَقَضَيْنَا}} که بیان از پیغامرسانی [[وحیانی]] و [[قطعی]] به [[بنیاسرائیل]] در کتاب مقدس میکند <ref>التفسیر الکبیر، ج ۷، ص ۲۹۹؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۳۸.</ref> و عدم اشاره صریح به چنین حملاتی در [[عهد عتیق]] [[تضعیف]] میشود. احتمالاً گروهی از [[مفسران]] نخستین بر همین اساس و با توجه به وجود پیشگوییها و گزارشهای بسیار درباره حمله بختنصر و بابلیان در عهد عتیق به خصوص دو سِفْر [[ارمیا]] و [[اشعیا]] و همچنین [[ظهور]] آیات سوره اسراء بر [[وحدت]] فاعل هر دو حمله، بختنصر را مهاجم در هر دو رویداد پنداشتهاند؛<ref> تفسیر مجاهد، ج ۱، ص ۳۵۷ ـ ۳۵۸؛ المعارف، ص ۴۷؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۵.</ref> اما فاصله اندک میان دو حمله بختنصر با توجه به گزارش [[قرآن]] از بازگشت [[قدرت]] و [[مکنت]] [[یهودیان]] [[پذیرش]] این سخن را دشوار میسازد. بسیاری نیز حمله دوم را به دست وی و در پی [[قتل]] [[یحیی]] دانستهاند،<ref> مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۱۷؛ زادالمسیر، ج ۵، ص ۹؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۵۵.</ref> با آنکه قتل یحیی حدود ۶۰۰ سال پس از بختنصر و در دوره زندگانی [[حضرت مسیح]] رخ داده است.<ref> آثار الباقیه، ص ۴۶۶؛ روح المعانی، مج ۹، ج ۱۵، ص ۳۰؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۹۶۵.</ref> این [[اشتباه]] [[تاریخی]] احتمالاً بر اثر تشابه بخشهایی از داستان [[حمله]] بختنصر با ماجرای حملات وسپاسیانوس و فرزندش تیتوس رومی پس از میلاد [[مسیح]] و [[قتل]] [[یحیی]]، در منابع [[یهودی]] برای این دسته از [[مفسران]] [[اسلامی]] رخ داده است.<ref>Judaica,Vol. ۱۲ P. ۹۱۴,۹۱۵؛ آثارالباقیه، ص ۴۶۶.</ref> نشانههای دیگری نیز از اشتباه گرفتن وسپاسیانوس و بختنصر در [[منابع اسلامی]] به چشم میخورد.<ref> Judaica, vol. ۱۲. p. ۹۱۷ Britanica: Vespasian تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۱۴ ـ ۱۱۵؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۳۱۹ ـ ۳۲۰.</ref> | ||
[[طغیان]] [[بنیاسرائیل]] در حمله بختنصر میتواند در [[مخالفت]] با [[احکام]] [[تورات]]، رواج [[فساد]]، قتل [[اشعیا]] ـ بنا به [[روایت]] برخی اسفار غیر مشهور [[عهد عتیق]] <ref> قاموس کتاب مقدس، اشعیا، ص ۷۱.</ref> و برخی مفسران اسلامی ـ و [[حبس]] [[ارمیا]] باشد. برخی مفسران از قتل ارمیا نیز در زمره عصیانهای [[بنی اسرائیل]] نام برده و حمله بختنصر را در پی آن شمردهاند که با گزارشهای عهد عتیق <ref>کتاب مقدس، ارمیا، ۳۹: ۱۱ - ۱۳.</ref> و دیگر [[روایات اسلامی]] سازگار نیست.<ref>جامعالبیان، مج ۳، ج ۳، ص ۴۸؛ البدایة والنهایه، ج ۲، ص ۳۱.</ref> برخی نیز حمله بختنصر را در پی قتل [[زکریا]] دانستهاند که طبق گزارش عهد عتیق متأخر از بختنصر میزیسته و اشارهای به قتل وی نیز نشده است.<ref>البدء والتاریخ، ج ۳، ص ۱۱۸؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۴۴۳ ـ ۴۴۴.</ref> در عین حال نظر بیرونی و ابنخلدون در [[تطبیق]] حمله دوم برتیتوس رومی در میان مفسران معاصر از | [[طغیان]] [[بنیاسرائیل]] در حمله بختنصر میتواند در [[مخالفت]] با [[احکام]] [[تورات]]، رواج [[فساد]]، قتل [[اشعیا]] ـ بنا به [[روایت]] برخی اسفار غیر مشهور [[عهد عتیق]] <ref> قاموس کتاب مقدس، اشعیا، ص ۷۱.</ref> و برخی مفسران اسلامی ـ و [[حبس]] [[ارمیا]] باشد. برخی مفسران از قتل ارمیا نیز در زمره عصیانهای [[بنی اسرائیل]] نام برده و حمله بختنصر را در پی آن شمردهاند که با گزارشهای عهد عتیق <ref>کتاب مقدس، ارمیا، ۳۹: ۱۱ - ۱۳.</ref> و دیگر [[روایات اسلامی]] سازگار نیست.<ref>جامعالبیان، مج ۳، ج ۳، ص ۴۸؛ البدایة والنهایه، ج ۲، ص ۳۱.</ref> برخی نیز حمله بختنصر را در پی قتل [[زکریا]] دانستهاند که طبق گزارش عهد عتیق متأخر از بختنصر میزیسته و اشارهای به قتل وی نیز نشده است.<ref>البدء والتاریخ، ج ۳، ص ۱۱۸؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۴۴۳ ـ ۴۴۴.</ref> در عین حال نظر بیرونی و ابنخلدون در [[تطبیق]] حمله دوم برتیتوس رومی در میان مفسران معاصر از اقبال بیشتری برخوردار گشته<ref>التحریر والتنویر، ج ۱۳، ص ۲۹، ۳۸؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۴۵.</ref> که از [[تأیید]] گزارشهای تاریخی و حکایات اسفار عهد عتیق تهی نبوده است و به رغم برخی تأملات درباره [[وحدت]] فاعل هر دو حمله با گزارش [[قرآن]] نیز چندان ناسازگار نمینماید. تقارن دو حمله بزرگ مورد نظر قرآن با دو بار ویرانی کامل [[اورشلیم]] در [[تاریخ]] [[یهود]] (بار اول در ۵۳۸ ق. م. به دست بختنصر و بار دوم در ۷۰ م. به دست تیتوس رومی)<ref>مقارنة الادیان، ج ۱، ص ۹۳ ـ ۹۵.</ref>نیز این قول را تقویت میکند. وجود اشارههایی در [[کتاب مقدس]] همچون رؤیای [[دانیال]] مبنی بر ویرانی [[اورشلیم]] بر اثر [[جنگ]] [[پس از ظهور]] [[مسیح]]،<ref>کتاب مقدس، دانیال، ۹: ۲۵ ـ ۲۷.</ref> هشدارهای ملاکی ([[آخرین پیامبر]] نگارنده اسفار [[عهد عتیق]] در حدود ۴۱۶ ق. م.)<ref>قاموس کتاب مقدس، ص ۸۳۰ ـ ۸۳۱.</ref> مبنی بر آمدن [[خداوند]] و [[انتقام]] از بدکاران و [[ستمکاران]]<ref>کتاب مقدس، ملاکی، ۳: ۱ ـ ۶.</ref> و همچنین پیشگوییهای [[عیسی]] از ویرانی دوباره [[بیتالمقدس]] <ref>مرقس، ۱۳: ۱ ـ ۷.</ref> نیز میتواند مؤیدی دیگر بر وقوع [[حمله]] دوم به دست تیتوس باشد. البته حمله انطیاکوس سلوکی نیز پس از دوره [[پیامبری]] ملاکی رخ داده که ویران نشدن اورشلیم در این حمله احتمال [[تطبیق]] آن را بر [[آیات]] [[سوره اسراء]] [[تضعیف]] میکند. گروهی دیگر از معاصران نیز دو رویداد مورد نظر [[قرآن]] را بر دو دوره [[تاریخی]] ـ پیش از میلاد در جریان حملات بختنصر و سارگن و پس از میلاد در جریان حملات [[رومیان]] ـ و نه بر دو حمله خاص تطبیق کردهاند.<ref>التحریر و التنویر، ج ۱۳، ص ۲۹؛ مقارنة الادیان، ج ۱، ص ۹۱، ۹۴ ـ ۹۵.</ref> به هر روی برخی تعابیر در آیات سوره اسراء، تطبیق مهاجمان را بر امثال بختنصر و تیتوس دشوار میسازد؛ تعبیر {{متن قرآن|بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا}}<ref>«و چون وعده نخست (از) آن دو (تباهی) فرا رسد بندگانی سخت جنگاور را که داریم بر شما برمیانگیزیم که درون خانهها را جست و جو میکنند و (این) وعدهای انجام یافتنی است» سوره اسراء، آیه ۵.</ref> که از نوعی [[ظهور]] در [[ایمان]] و [[دینداری]] مهاجمان تهی نیست، برخی [[مفسران]] را به این اظهار نظر واداشته که در صورت نبود قرینهای [[قطعی]]، گریزی از [[حکم]] به ایمان ایشان نیست،<ref>نمونه، ج ۱۲، ص ۳۱ ـ ۳۲.</ref> با این حال تلاشی از سوی این دسته مفسران برای یافتن فردی [[مؤمن]] که به [[بیت المقدس]] [[هجوم]] برده باشد، صورت نگرفته است.<ref>تاریخ تمدن، ج ۱، ص ۲۸۴.</ref> البته واژه "[[بعث]]" که [[ظهور]] در [[مأموریت]] یافتن آنان در [[حمله]] به [[بیتالمقدس]] دارد،<ref>الفرقان، ج ۱۵، ص ۴۰؛ الصحیح من سیره، ج ۳، ص ۳۹.</ref> در مورد امور صرفا [[تکوینی]] نیز به کار رفته <ref>التحریر والتنویر، ج ۱۳، ص ۳۰؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۳۹.</ref> و در نتیجه ظهور چندان روشنی در [[خداپرستی]] و [[ایمان]] ایشان ندارد. احتمالاً تلاش برخی [[مفسران]] برای [[تفسیر]] {{متن قرآن|بَعَثْنَا}} به [[تمکین]] و رفع موانع<ref>مجمعالبیان، ج ۶، ص ۶۱۵؛ روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۶۲.</ref> در برابر معنای مشهور ایجاد [[انگیزه]] و مأموریت دادن<ref> التفسیرالکبیر، ج ۲۰، ص ۱۵۵ ـ ۱۵۷.</ref> از همین روی بوده است؛ اما ترکیب {{متن قرآن|عِبَادًا لَنَا}} با توجه به تعابیر مشابه آن در [[قرآن]] همچون {{متن قرآن|عَبْدِنَا}} و {{متن قرآن|عِبَادِنَا}} که در غیر از موارد مثبت به کار نرفتهاند، ظهور نسبتا روشنی در ایمان مهاجمان دارد،<ref> الصحیح من سیره، ج ۳، ص ۳۸ ـ ۳۹؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۳۹ ـ ۴۰؛ من وحی القرآن، ج ۱۴، ص ۳۴.</ref> با این حال در ادامه [[آیات]] از ورود مهاجمان به [[مسجدالاقصی]] یاد شده که در کنار برخی [[روایات تفسیری]] <ref>علل الشرایع، ج ۲، ص ۳۱۹.</ref> به [[هتک حرمت]] آن مکان [[مقدس]] اشاره دارد.<ref> فی ظلالالقرآن، ج ۴، ص ۲۲۱۴؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۴۲.</ref> در این صورت میتوان قرینهای بر رفع ظهور {{متن قرآن|عِبَادًا لَنَا}} یافت، گذشته از این، تعبیر {{متن قرآن|ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ}}<ref>«سپس پیروزی بر آنان را دوباره بهره شما میکنیم و با داراییها و پسران به شما یاری میرسانیم و شمار شما را افزونتر میگردانیم» سوره اسراء، آیه ۶.</ref> نیز که به [[تسلط]] یافتن [[بنیاسرائیل]] اشاره دارد، یافتن مصداقی برای مهاجمان را بیش از پیش دشوار میسازد، زیرا هرچند صدقیا بر بختنصر شورید؛ ولی بر وی [[سلطه]] نیافت. البته احتمال تسلط یافتن گروهی دیگر (هخامنشیان) بر بابلیان و سود جستن بنیاسرائیل از آن با توجه به ترکیب {{متن قرآن|لَكُمُ الْكَرَّةَ}} نیز منتفی نیست.<ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۴۵.</ref> بر اثر همین ابهامها، گروهی دیگر از مفسران معاصر با تأکید بر ظهور آیات در ایمان و [[وحدت]] مهاجمان و همچنین تکیه بر تعبیر {{متن قرآن|وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا }} که اشاره به [[استکبار]] و عصیانی جهانی دارد و عدم سابقه عصیانی [[جهان شمول]] از ایشان وقوع هر دو رویداد را در [[زمان]] گذشته به طور کلی [[انکار]] کرده و از دو بار [[افساد]] ایشان و سرکوبی آنان در [[آینده]] به دست [[مسلمانان]] خبر دادهاند.<ref> الصحیح من سیره، ج ۳، ص ۴۷ - ۴۹؛ الفرقان، ج ۱۵، ص ۳۵.</ref> البته تعبیر {{متن قرآن|عَلَا فِي الْأَرْضِ}}<ref>«بیگمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید » سوره قصص، آیه ۴.</ref> در برخی [[آیات]] دیگر در طغیانهای محلی نیز به کار رفته است.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۷، ص ۲۹۹؛ التحریر والتنویر، ج ۱۳، ص ۳۰؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۳۸.</ref> به جز آیات نخستین [[سوره اسراء]]، موارد دیگری نیز در [[قرآن]] اشاره به سرکوبی [[یهودیان]] و ویرانی [[بیت المقدس]] دارد. | ||
[[آیه]] {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و ستمکارتر از کسی که نمیگذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها میکوشد کیست؟ آنان را جز این سزاوار نیست که هراسان در آن پا نهند، آنها در دنیا، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره بقره، آیه ۱۱۴.</ref> از دیگر آیاتی است که از سوی برخی [[مفسران]] در مورد ویرانسازی [[مسجدالاقصی]] در [[حمله]] بختنصر [[تفسیر]] شده است.<ref>جامعالبیان، مج ۱، ج ۱، ص ۶۹۶ ـ ۶۹۷؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص ۳۶۰؛ زادالمسیر، ج ۱، ص ۱۱۶.</ref> [[خداوند]] در این آیه از خراب کنندگان [[مساجد]] [[الهی]] به عنوان ستمکارترین [[مردم]] یاد میکند. [[سیاق آیات]] بیشتر با [[تطبیق]] آیه مورد نظر بر [[مسجدالحرام]] و یهودیان [[مدینه]] در جریان [[تغییر قبله]] <ref> التفسیرالکبیر، ج ۴، ص ۱۱.</ref> یا [[مشرکان]] [[مکه]] به سبب منع [[پیامبر]] از [[عبادت]] در [[کعبه]] <ref>جامعالبیان، مج ۱، ج ۱، ص ۶۹۷؛ المیزان، ج ۱، ص ۲۵۷ ـ ۲۵۸.</ref> یا منع از برگزاری [[حج]] در جریان [[صلح حدیبیه]]<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۶۱؛ زادالمسیر، ج ۱، ص ۱۳۴.</ref> سازگار است. البته برخی مفسران بدون توجه به [[شأن]] نزولی خاص، تعبیر "مساجد" در آیه را عام شمرده <ref>التفسیر الکبیر، ج ۴، ص ۱۱.</ref> و گروهی نیز به استناد روایتی از [[امیرمؤمنان]]، [[امام علی]]{{ع}} "[[مساجد]]" را بر همه سطح کره [[زمین]] [[تطبیق]] کردهاند؛<ref> مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۶۱.</ref> همچنین دستهای از [[مفسران]]، [[شهر]] ویرانی را که [[مرگ]] ۱۰۰ ساله و [[حیات]] [[مجدد]] [[ارمیا]] یا [[عزیر]] [[نبی]] در آن رخ داده {{متن قرآن|أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«یا همچون (داستان) آن کس که بر (خرابههای) شهری (با خانههایی) فرو ریخته گذشت. گفت: چگونه خداوند (مردم) این (شهر) را پس از مرگ آن (ها) زنده میگرداند؟ و خداوند همو را صد سال میراند چندگاه درنگ داشتی؟ گفت: یک روز یا پارهای از یک روز درنگ داشتم؛ فرمود: (نه) بلکه صد سال است که درنگ کردهای، به آب و غذایت بنگر که دگرگونی نپذیرفته است و (نیز) به درازگوش خود بنگر (که مرده و پوسیده است)- و (این) برای آن (است) که تو را نشانهای برای مردم کنیم- و به استخوانها بنگر که چگونه آنها را جنبانده، کنار هم فرا میچینیم آنگاه گوشت (و پوست) بر آن میپوشانیم، و چون بر وی آشکار شد گفت:میدانم که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۲۵۹.</ref> همان [[بیتالمقدس]] ویران شده به دست بختنصر پنداشتهاند.<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۷؛ جامع البیان، مج ۳، ج ۳، ص ۴۳ - ۴۸؛ الکامل، ج ۱، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰.</ref> [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت آگاهاند که هنگام رستخیز کسی را بر آنان برمیانگیزد تا بدترین عذاب را به آنها بچشاند؛ بیگمان پروردگارت زودکیفر است و به راستی او آمرزندهای بخشاینده است» سوره اعراف، آیه ۱۶۷.</ref> نیز از سوی برخی مفسران در مورد [[تسلط]] بختنصر بر [[یهودیان]] بیان شده است.<ref> تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۹۷.</ref> در این آیه از اعلام [[خداوند]] به یهودیان مبنی بر تسلط گروهی بر ایشان تا [[روز قیامت]] یاد شده است. دیگران با توجه به اینکه بختنصر نمیتوانسته تا [[قیامت]] بر آنها [[سلطه]] یابد، این آیه را بر [[امت]] [[حضرت محمد]]{{صل}} تطبیق کردهاند.<ref> جامع البیان، مج ۶، ج ۹، ص ۱۳۷ ـ ۱۳۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۹۷.</ref> و بالاخره آخرین مورد [[دشمنی]] برخی با [[جبرئیل]] در آیه {{متن قرآن|أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ}}<ref>«پس آیا مردم این شهرها در امانند که عذاب ما شبانه به آنان فرا رسد و آنها خفته باشند؟» سوره اعراف، آیه ۹۷.</ref> است که برخی [[روایات]] تفسری آن را بر [[بنی اسرائیل]] منطبق دانستهاند. | [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و ستمکارتر از کسی که نمیگذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها میکوشد کیست؟ آنان را جز این سزاوار نیست که هراسان در آن پا نهند، آنها در دنیا، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره بقره، آیه ۱۱۴.</ref> از دیگر آیاتی است که از سوی برخی [[مفسران]] در مورد ویرانسازی [[مسجدالاقصی]] در [[حمله]] بختنصر [[تفسیر]] شده است.<ref>جامعالبیان، مج ۱، ج ۱، ص ۶۹۶ ـ ۶۹۷؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص ۳۶۰؛ زادالمسیر، ج ۱، ص ۱۱۶.</ref> [[خداوند]] در این آیه از خراب کنندگان [[مساجد]] [[الهی]] به عنوان ستمکارترین [[مردم]] یاد میکند. [[سیاق آیات]] بیشتر با [[تطبیق]] آیه مورد نظر بر [[مسجدالحرام]] و یهودیان [[مدینه]] در جریان [[تغییر قبله]] <ref> التفسیرالکبیر، ج ۴، ص ۱۱.</ref> یا [[مشرکان]] [[مکه]] به سبب منع [[پیامبر]] از [[عبادت]] در [[کعبه]] <ref>جامعالبیان، مج ۱، ج ۱، ص ۶۹۷؛ المیزان، ج ۱، ص ۲۵۷ ـ ۲۵۸.</ref> یا منع از برگزاری [[حج]] در جریان [[صلح حدیبیه]]<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۶۱؛ زادالمسیر، ج ۱، ص ۱۳۴.</ref> سازگار است. البته برخی مفسران بدون توجه به [[شأن]] نزولی خاص، تعبیر "مساجد" در آیه را عام شمرده <ref>التفسیر الکبیر، ج ۴، ص ۱۱.</ref> و گروهی نیز به استناد روایتی از [[امیرمؤمنان]]، [[امام علی]]{{ع}} "[[مساجد]]" را بر همه سطح کره [[زمین]] [[تطبیق]] کردهاند؛<ref> مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۶۱.</ref> همچنین دستهای از [[مفسران]]، [[شهر]] ویرانی را که [[مرگ]] ۱۰۰ ساله و [[حیات]] [[مجدد]] [[ارمیا]] یا [[عزیر]] [[نبی]] در آن رخ داده {{متن قرآن|أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«یا همچون (داستان) آن کس که بر (خرابههای) شهری (با خانههایی) فرو ریخته گذشت. گفت: چگونه خداوند (مردم) این (شهر) را پس از مرگ آن (ها) زنده میگرداند؟ و خداوند همو را صد سال میراند چندگاه درنگ داشتی؟ گفت: یک روز یا پارهای از یک روز درنگ داشتم؛ فرمود: (نه) بلکه صد سال است که درنگ کردهای، به آب و غذایت بنگر که دگرگونی نپذیرفته است و (نیز) به درازگوش خود بنگر (که مرده و پوسیده است)- و (این) برای آن (است) که تو را نشانهای برای مردم کنیم- و به استخوانها بنگر که چگونه آنها را جنبانده، کنار هم فرا میچینیم آنگاه گوشت (و پوست) بر آن میپوشانیم، و چون بر وی آشکار شد گفت:میدانم که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۲۵۹.</ref> همان [[بیتالمقدس]] ویران شده به دست بختنصر پنداشتهاند.<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۱۳ ـ ۱۱۷؛ جامع البیان، مج ۳، ج ۳، ص ۴۳ - ۴۸؛ الکامل، ج ۱، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰.</ref> [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت آگاهاند که هنگام رستخیز کسی را بر آنان برمیانگیزد تا بدترین عذاب را به آنها بچشاند؛ بیگمان پروردگارت زودکیفر است و به راستی او آمرزندهای بخشاینده است» سوره اعراف، آیه ۱۶۷.</ref> نیز از سوی برخی مفسران در مورد [[تسلط]] بختنصر بر [[یهودیان]] بیان شده است.<ref> تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۹۷.</ref> در این آیه از اعلام [[خداوند]] به یهودیان مبنی بر تسلط گروهی بر ایشان تا [[روز قیامت]] یاد شده است. دیگران با توجه به اینکه بختنصر نمیتوانسته تا [[قیامت]] بر آنها [[سلطه]] یابد، این آیه را بر [[امت]] [[حضرت محمد]]{{صل}} تطبیق کردهاند.<ref> جامع البیان، مج ۶، ج ۹، ص ۱۳۷ ـ ۱۳۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۹۷.</ref> و بالاخره آخرین مورد [[دشمنی]] برخی با [[جبرئیل]] در آیه {{متن قرآن|أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ}}<ref>«پس آیا مردم این شهرها در امانند که عذاب ما شبانه به آنان فرا رسد و آنها خفته باشند؟» سوره اعراف، آیه ۹۷.</ref> است که برخی [[روایات]] تفسری آن را بر [[بنی اسرائیل]] منطبق دانستهاند. |