پرش به محتوا

سقیفه بنی ساعده در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:
# [[فرصت]] دادن به مسلمانان برای طرح تعدد قدرت و [[رقابت]] با کسی که [[خداوند]] طبق دستورات حکیمانه‌اش [[اطاعت]] وی را بر [[مردم]] لازم شمرده و به [[تمرد]] واداشتن مردم در برابر [[حاکم]] معصومی که به [[فرمان خدا]] [[منصوب]] شده بود چنان‌که (در مسأله [[جانشینی پیامبر]]) اظهار داشتند: امیری از ما و امیری از شما.
# [[فرصت]] دادن به مسلمانان برای طرح تعدد قدرت و [[رقابت]] با کسی که [[خداوند]] طبق دستورات حکیمانه‌اش [[اطاعت]] وی را بر [[مردم]] لازم شمرده و به [[تمرد]] واداشتن مردم در برابر [[حاکم]] معصومی که به [[فرمان خدا]] [[منصوب]] شده بود چنان‌که (در مسأله [[جانشینی پیامبر]]) اظهار داشتند: امیری از ما و امیری از شما.
#گردهمایی [[سقیفه]] زمینه مناسبی ایجاد کرد تا وجود امت و آراء آنان نادیده گرفته شود چنان‌که یک‌بار دیگر این مسأله در [[زمان]] تعیین جانشینی عمر، و بار سوّم هنگام [[مرگ عمر]] در شورایی که وی بر مسلمانان [[تحمیل]] کرد، تجسم یافت.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[‌پیشوایان هدایت ج۲ (کتاب)|‌پیشوایان هدایت ج۲]] ص ۱۷۴.</ref>
#گردهمایی [[سقیفه]] زمینه مناسبی ایجاد کرد تا وجود امت و آراء آنان نادیده گرفته شود چنان‌که یک‌بار دیگر این مسأله در [[زمان]] تعیین جانشینی عمر، و بار سوّم هنگام [[مرگ عمر]] در شورایی که وی بر مسلمانان [[تحمیل]] کرد، تجسم یافت.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[‌پیشوایان هدایت ج۲ (کتاب)|‌پیشوایان هدایت ج۲]] ص ۱۷۴.</ref>
==[[سقیفه]] از دیدگاه [[امام]]{{ع}}==
[[امام علی]]{{ع}} هیچگونه طمعی به دست‌یابی و تکیه زدن بر [[مسند]] [[خلافت]] نداشت. تمام سعی و تلاش وی در جهت [[تحکیم]] پایه‌ها و [[ارکان اسلام]] و گسترش آن و [[سربلندی]] [[دین]] و [[دینداران]] و بیان [[عظمت]] و [[سیره]] و [[رفتار]] [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[تشویق]] [[مردم]] در جهت پیمودن راه آن بزرگوار انجام می‌پذیرفت.
امام{{ع}} با [[اشتغال]] به انجام مقدمات [[خاکسپاری]] و [[نماز]] و [[دفن]] [[رسول خدا]]{{صل}} در اندیشه‌اش خطور نمی‌کرد که روزی خلافت از او سلب شود زیرا وی از ناحیه [[خدا]] و رسولش [[شایسته]] چنین مقامی بود.
ولی آن‌چه را مردم در [[دل]] [[نهان]] داشتند با سفارشاتی که رسول اکرم{{صل}} در [[غزوه احد]] و حنین، بر آن تأکید کرده بود منافات داشت و [[آز]] و [[طمع]] رسیدن به [[قدرت]]، آنان را واداشت تا در پی به‌دست‌آوری حاکمیتی غیر [[حق]] برآیند.
بدین ترتیب، همان‌گونه که در [[شداید]] و سختی‌های [[زمان حیات پیامبر]]، آن بزرگوار را تنها گذارده و از اطرافش پراکنده شدند این بار نیز بی‌آن‌که جنازه مطهرش را به [[خاک]] بسپارند، آن را رها ساخته و در پی [[کسب قدرت]] برآمدند.
خبر گردهمایی سقیفه به [[خانه پیامبر]] [[اکرم]]{{صل}} که علی{{ع}} و [[بنی هاشم]] و [[یاران مخلص]] و باوفای [[حضرت]] پیرامون [[جسم]] [[شریف]] رسول خدا{{صل}} در آن گرد آمده بودند رسید. عباس [[عموی پیامبر]] به علی{{ع}} گفت: برادرزاده! دستت‌ را بده تا با تو [[بیعت]] کنم، با این کار مردم خواهند گفت که: [[عموی رسول خدا]]{{صل}} با [[پسر عموی پیامبر]] بیعت کرده و بدین‌گونه حتی دو تن از مردم در بیعت با شما [[مخالفت]] نخواهند کرد.
امام{{ع}} فرمود: «عمو [[جان]]! آیا واقعاً غیر از من کسی هست که خود را شایسته خلافت بداند».
عباس گفت: خواهی دانست.
البته توطئه‌هایی که صورت می‌پذیرفت بر امام{{ع}} پوشیده نبود. از این‌رو، به [[صراحت]] به عمویش پاسخ داد: من نمی‌خواهمچنین بیعتی با من در پشت درهای بسته انجام پذیرد<ref>الامامة و السیاسة، ص۲۱.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[‌پیشوایان هدایت ج۲ (کتاب)|‌پیشوایان هدایت ج۲]] ص ۱۷۶.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۷۲٬۴۴۲

ویرایش