انتظار فرج در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
# [[احساس نیاز به امام]] و [[دعا برای ظهور]]: از نشانههای [[انتظار]] صادقانه و موجب [[تعجیل در فرج]] است. [[دعا برای فرج]] آثار مبارکی در پی میآورد. [[امام مهدی]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|وَ أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُمْ}}<ref>کمال الدین، ج۲، ص۴۸۵.</ref>. در اینکه چگونه [[دعای فرج]] موجب [[گشایش]] کار [[مردم]] میشود، دو احتمال وجود دارد: اول، [[دعا]] موجب [[تعجیل]] [[ظهور]] میشود و بدین وسیله در کار [[مردم]] [[گشایش]] میآفریند؛ دوم، [[دعا برای فرج]]، موجب میشود [[امام زمان]]{{ع}} نیز برای [[دعا کننده]] [[دعا]] کند و بدین وسیله گره از کار او بگشاید. | # [[احساس نیاز به امام]] و [[دعا برای ظهور]]: از نشانههای [[انتظار]] صادقانه و موجب [[تعجیل در فرج]] است. [[دعا برای فرج]] آثار مبارکی در پی میآورد. [[امام مهدی]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|وَ أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُمْ}}<ref>کمال الدین، ج۲، ص۴۸۵.</ref>. در اینکه چگونه [[دعای فرج]] موجب [[گشایش]] کار [[مردم]] میشود، دو احتمال وجود دارد: اول، [[دعا]] موجب [[تعجیل]] [[ظهور]] میشود و بدین وسیله در کار [[مردم]] [[گشایش]] میآفریند؛ دوم، [[دعا برای فرج]]، موجب میشود [[امام زمان]]{{ع}} نیز برای [[دعا کننده]] [[دعا]] کند و بدین وسیله گره از کار او بگشاید. | ||
*البته باید توجه داشت [[امامان معصوم]]{{ع}} در همان حال که [[شیعیان]] را به [[دعای تعجیل فرج]] برمیانگیختند، آنان را [[پند]] میدادند که در [[ظهور امام زمان]]{{ع}} شتاب نکنند و [[تسلیم]] [[قضای الهی]] شوند؛ زیرا شتاب مایه [[یأس]] و نامیدی از [[ظهور]] و [[راضی]] نبودن به [[قضای الهی]] و [[انکار]] [[حکمت]] [[خداوند متعال]] و [[پیروی]] از [[گمراهان]] است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۴۳-۴۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۳۷.</ref>. | *البته باید توجه داشت [[امامان معصوم]]{{ع}} در همان حال که [[شیعیان]] را به [[دعای تعجیل فرج]] برمیانگیختند، آنان را [[پند]] میدادند که در [[ظهور امام زمان]]{{ع}} شتاب نکنند و [[تسلیم]] [[قضای الهی]] شوند؛ زیرا شتاب مایه [[یأس]] و نامیدی از [[ظهور]] و [[راضی]] نبودن به [[قضای الهی]] و [[انکار]] [[حکمت]] [[خداوند متعال]] و [[پیروی]] از [[گمراهان]] است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۴۳-۴۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۳۷.</ref>. | ||
==انتظار در دانشنامه کلام اسلامی== | |||
[[انتظار فرج]] یعنی [[چشم به راه]] بودن، همراه با [[امید]] و [[بسترسازی]] برای [[پیروزی]] نهایی [[حق]] بر [[باطل]]، گسترش جهانی [[صلح]]، [[عدالت]] و [[ایمان]] [[اسلامی]] و استقرار [[دولت حق]] در سراسر [[گیتی]] به دست [[مهدی موعود]]{{ع}} <ref>تاریخ غیبت کبری، ص۲۹۱؛ قیام وانقلاب مهدی، ص۱۴</ref>. | |||
[[انتظار]] در لغت به معنای چشم به راه بودن و نگران بودن است. <ref>تاج العروس، ج۷، ص۵۳۹؛ فرهنگ فارسی معین، ج۱، ص۳۶۴</ref> و از نظر [[روانشناسی]]، کیفیتی [[روحی]] است که سبب پیدایش حالت [[آمادگی]] است برای آنچه انتظار میرود و نقطه مقابل آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است. <ref>مکیال المکارم، ج۲، ص۲۱۸</ref> و از نظر اصطلاحی به معنای [[اعتقاد]] به این است که فرجام [[تاریخ]] با عدالت و [[سعادت]] جهانی رقم خواهد خورد. | |||
ماهیت و [[چیستی انتظار]] آمیزه ای از دو عنصر است: عنصر [[نفی]] و عنصر [[اثبات]]. عنصر نفی همان بیگانگی با وضع موجود و [[ناخشنودی]] از آن است و عنصر اثبات [[امید به آینده]] ای روشن و آرمانی و بسترسازی برای آن است <ref>تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۸۲؛ منتخب الأثر، ص۴۱۹</ref>. | |||
مفهوم انتظار در اصطلاح کلامیاش برگرفته از [[روایات]] و همان چشم داشتن به [[وعده الهی]] است همراه با سعی و تلاش در آماده ساختن [[روح]] و [[جسم]] خود و [[جامعه]] برای روزی که با [[طلوع]] [[خورشید]] عالمتاب [[حضرت مهدی]]{{ع}} گشایشی در همه [[شئون زندگی]] [[بشر]] پدید آید <ref>رسالت جهانی حضرت مهدی{{ع}}، ص۲۴۱</ref>. | |||
خاستگاه بحث [[انتظار در اسلام]] به [[زمان]] [[رسول اکرم]]{{صل}} برمی گردد؛ از آن [[حضرت]] دهها [[روایت]] درباره [[نشانههای ظهور]]، ویژگیهای [[موعود]] و کارهای بزرگی که [[پس از ظهور]] انجام میدهد، رسیده است <ref>کمال الدین و تمام النعمه، ۲۸۸ـ ۲۵۶</ref>. | |||
موضوع انتظار موعود و مبحث [[نجات]] [[شناختی]] در سایر [[ادیان]] به خصوص [[ادیان توحیدی]] مطرح شده، و آنها هم [[بشارت]] میدهند که [[مصلح بزرگ جهانی]] در [[آخر زمان]] و به هنگام [[فراگیر شدن ظلم]] و [[بیعدالتی]]، [[ظهور]] میکند تا [[عدالت جهانی]] را گسترانده و ریشه [[ظلم]] را بخشکاند. | |||
به [[باور]] [[زرتشتیان]] اهورا [[مزدا]] ([[روح]] خیر) همواره با [[اهریمن]] (روح بزرگ [[شر]]) در [[ستیز]] است، تا زمانی که در [[آخر زمان]] [[سوشیانس]] [[ظهور]] میکند، و خوبی بر شر و [[پلیدی]] فایق میآید و هنگامه [[صلح]] و [[پاکی]] و اعتلای اهورامزدا فرا میرسد. <ref>تاریخ ادیان، ص۳۱۸ و ۴۷۶</ref>. | |||
در [[متون مقدس]] [[یهود]] همواره به [[موعود]] [[بشارت]] داده شده <ref>کتاب مقدس، مزامیر، مزمور۱۰ـ۱۳</ref>. آنها معتقدند که با آمدن موعود همه موجودات از وجود او بهره مند میشوند و [[منتظران]] موعود [[وارث زمین]] خواهند شد، چون [[قدرت]] شریر شکسته خواهد شد و [[صالحان]]، مورد [[تأیید]] [[خداوند]] قرار خواهند گرفت <ref>کتاب مقدس، مزامیر، مزمور۳۷</ref>. | |||
در [[آیین مسیحیت]] بر آموزه [[انتظار]] و [[ظهور منجی]] تأکید بسیاری شده و بشارتهای روشنی درباره موعود آخر زمان در [[اناجیل]] <ref>متی، لوقا، مرقس، برنابا</ref> یافت میشود، همچون: در خانههای خود را بسته و چراغها را افروخته دارید، بمانند کسانی که انتظار آقای خود را میکشند، وقتی که آمد و در را کوبید بیدرنگ در را به روی او باز کنید <ref>انجیل لوقا، فصل دوازدهم؛ انجیل متی، فصل ۲۴</ref>. | |||
آموزه انتظار باوری فراگیر بوده و [[ادیان غیر توحیدی]] نیز به آن [[معتقد]] بودهاند برای نمونه، در کتابهای قدیم [[چینیان]]، در [[عقاید]] [[هندیان]]، و در بین اهالی اسکاندیناوی و حتی در میان [[مصریان]] قدیم، بومیان آمریکایی، اهالی مکزیک چنین باوری به چشم میخورد. | |||
بدینسان [[امید به آینده]] روشن و [[اعتقاد]] به [[رستگاری]] و [[نجات]] نهایی، نقطه مشترک همه [[ادیان]] و آیینهای [[الهی]] و غیر الهی است و همین [[عطش]] و سوز [[فطری]] و فراگیر [[بشر]] بهترین [[گواه]] بر [[درستی]] [[عقیده]] به انتظار است. | |||
در دنیای [[اسلام]] نیز همه [[مذاهب]] و نحلهها اصل این مسئله را پذیرفته و به منظور تبیین و [[دفاع]] از این [[باور]] کتابهای بسیاری نوشتهاند. <ref>الإمام المهدی عند أهل السنة، ص۳۹۷ و موسوعة الإمام المهدی، ص۱۲</ref> | |||
از دیدگاه [[اهل سنت]] این باور که شخصی از تبار [[قریش]] و از سلاله [[نبی گرامی اسلام]]{{صل}} ظهور خواهد کرد و [[حضرت مسیح]] پشت سر او [[نماز]] خواهد خواند و [[خلافت]] و [[حکومت]] را به دست خواهد گرفت، حقیقتی [[انکار]] ناپذیر است. <ref>المهدی المنتظر،ص۹؛ تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۵۵۵؛ الفتوحات المکیة، ج۳، ص۳۲۷</ref>. با این حال، بیشتر آنان بر این عقیدهاند که [[مهدی موعود]] هنوز متولد نشده است؛ چنان که او را از [[نسل امام حسن مجتبی]]{{ع}} میدانند <ref>منهاج السنه، ج۴، ص۲۱۱؛ المهدی المنتظر، ج۱، ص۶۰؛ شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۸۱</ref>. | |||
از مجموع روایاتی که در [[منابع معتبر شیعه]] وجود دارد به دست میآید که مهدی موعود{{ع}} دارای مشخصات زیر است: | |||
از [[خاندان پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[فرزندان]] او است؛ از [[فرزندان امام حسین]]{{ع}} است؛ [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]] و [[حجت]] و [[خلیفه خدا]] پس از [[پیامبر]]{{صل}} است؛ فرزند [[حسن بن علی العسکری]]{{ع}} است که در [[پانزدهم شعبان]] [[سال ۲۵۵ق]]. متولد شده و هم اکنون زنده است و بر اساس مصلحتی که [[خداوند متعال]] میداند در حال [[غیبت]] به سر میبرد و روزی خواهد رسید که حضرتش [[ظهور]] کرده و پس از آنکه [[بیدادگری]] [[زمین]] را فرا گرفته، [[عدالت جهانی]] را برقرار خواهد ساخت و بر [[مؤمنان]] است که همواره با [[آمادگی]] در [[انتظار]] چنین روزی باشند <ref>تاریخ غیبت کبری، ص۸؛ الیوم الموعود بین الفکر المادیّ والدّینی، ص۶۳۶؛ الهیات، ج۲، ص۶۳۲</ref>. | |||
[[پیامبر اسلام]]{{صل}} در [[حدیثی]] که [[فریقین]] آن را نقل کردهاند، در این باره میفرماید: اگر از [[دنیا]] جز یک [[روز]] نماند، [[خداوند]] آن روز را آن قدر طولانی میکند که تا فرزندم [[مهدی]] که اسم او، اسم من و [[کنیه]] او، کنیه من است ظهور کند و [[عدالت]] را بگستراند، بعد از آنکه زمین را [[ظلم و جور]] فرا گیرد <ref>بحارالانوار، ج۵۱، ص۷۴؛ کشف الغمة، ج۲، ص۴۴۶</ref>. | |||
[[قرآن]] که مهمترین منبع [[اسلامی]] است، بیآنکه به جزئیات بپردازد، در آیاتی چند به مسئله انتظار پرداخته است، برای نمونه میفرماید: انتظار بکشید من نیز با شما از منتظرانم {{متن قرآن|فَأَنْجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَمَا كَانُوا مُؤْمِنِينَ}}<ref>«پس او و همراهان او را با بخشایشی از خویش رهایی بخشیدیم و ریشه کسانی را که نشانههای ما را دروغ شمردند و مؤمن نبودند برکندیم» سوره اعراف، آیه ۷۲.</ref>؛ در [[انتظار]] باشید من هم در انتظارم {{متن قرآن|وَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنَّهُمْ لَمِنْكُمْ وَمَا هُمْ مِنْكُمْ وَلَكِنَّهُمْ قَوْمٌ يَفْرَقُونَ}}<ref>«و به خداوند سوگند میخورند که از شمایند در حالی که از شما نیستند امّا آنان گروهی هستند که میهراسند» سوره توبه، آیه ۵۶.</ref> و نیز میفرماید: [[منتظر]] باشید که ما هم با شما منتظریم {{متن قرآن|قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينَا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ}}<ref>«بگو آیا برای ما جز یکی از دو نکویی را انتظار دارید؟ و ما برای شما انتظار داریم که خداوند شما را از سوی خویش یا به دست ما به عذابی دچار فرماید پس چشم به راه باشید که ما نیز با شما چشم به راهیم» سوره توبه، آیه ۵۲.</ref> این [[آیات]] در بعضی از [[روایات]] به مسئله انتظار [[تفسیر]] و [[تأویل]] شده است. <ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۱۰ و ۱۲۷؛ ج ۱۳، ص۲۷۹</ref>. | |||
در روایات زیادی بر [[ضرورت]] و [[لزوم انتظار]] تأکید شده است؛ از جمله: [[امام جواد]]{{ع}} میفرماید: بر هر [[مسلمان]] [[واجب]] است در [[غیبت]] [[حضرت]] انتظار بکشد <ref>کمال الدین وتمام النعمة، ص۳۷۷</ref>. | |||
در [[اهمیت انتظار]] همین بس که در روایات، یکی از [[ارکان دین]] شمرده شده است <ref>اصول کافی، ج۲، ص۲۱؛ مستدرک۱/۷۳</ref>، و یا در ردیف [[ایمان به خدا]] و رسولش قرار گرفته است <ref>مکیال المکارم، ج۲،ص۲۱۷</ref>. | |||
ویژگیهای دیگر در سخنان [[امامان]]{{عم}} بیان شده است، برای نمونه: [[انتظار فرج]] از محبوبترین [[اعمال]] نزد [[خداوند]] است. <ref>من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۸۱</ref>. جوهره انتظار آمیخته با [[صبر]] و [[تحمل]] [[سختی]] هاست. <ref>وسایل الشیعه، ج۱۹، ص۷۵؛ بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۵۲</ref>. انتظار فرج از بزرگترین [[فرج]] هاست. <ref>بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۸۶</ref>. انتظار فرج [[افضل]] اعمال و [[برترین]] [[جهاد]] دانسته شده و اینکه با آمدن [[منجی]] [[حزن]] از [[شیعه]] برداشته میشود. <ref>بحارالانوار، ج۵۰، ص۳۷۱؛ و ج۷۴، ص۱۴۳</ref>. | |||
در پاره ای [[روایات]] درباره [[فضیلت انتظار]] آمده است: شخصی از [[امام صادق]]{{ع}} درباره کسی که [[انتظار ظهور]] [[حکومت حق]] را میکشد و در این حال از [[دنیا]] میرود سؤال کرد، [[حضرت]] فرمود: او همانند کسی است که با [[رهبر]] این [[انقلاب]] ([[حضرت مهدی]]) و در [[خیمه]] او بوده باشد، و پس از لحظه ای [[سکوت]]، فرمود: مانند کسی است که با [[پیامبر اسلام]]{{صل}} همراه باشد. <ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۶</ref>. تعابیر دیگری درباره چنین کسی وارد شده؛ از جمله این که: چنین شخصی به مجاهدی که در [[راه خدا]] [[شمشیر]] میزند؛ یا کسی که در [[خدمت]] [[پیامبر]]{{صل}} با شمشیر بر مغز [[دشمن]] بکوبد؛ یا کسی که زیر [[پرچم]] [[قائم]] باشد؛ یا کسی که پیش روی پیامبر{{صل}} [[جهاد]] کند و یا کسی که با پیامبر [[شهید]] شود، مانند شده است. <ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۶؛ کمال الدین وتمام النعمة، ص۶۴۴ـ ۶۴۵</ref>. | |||
و در برخی روایات [[ثواب انتظار]] با [[ثواب]] [[روزهدار]] [[شب زنده دار]] برابر دانسته شده است. <ref>مکیال المکارم، ج۲، ص۲۱۳</ref> | |||
درباره [[آثار انتظار]] گفته شده: [[انتظار]] سبب تسکین دردها و آسان شدن [[مصیبتها]] میشود، چون [[منتظر]] [[امید به آینده]] ای روشن دارد. | |||
و نیز گفته شده برای این که [[انسان]] بتواند [[لیاقت]] [[مصاحبت]] با حضرت مهدی{{ع}} و جهاد در رکاب او را داشته باشد باید برای [[اصلاح]] نفس و [[تهذیب]] [[اخلاقی]] بکوشد و مقدمات و وسایل لازم برای [[غلبه]] حضرت بر دشمنانش را که از جمله آن تحصیل [[علوم]] و [[معارف]] است مهیا سازد. <ref>المهدی، ص۳۱۰</ref>. | |||
افزون بر آن چه گفته شد، نیروهای نهفته و سرمایهها در پرتو دوران سخت انتظار به جریان میافتد و در پرتو [[پویایی]] معارف، [[زندگی]] معنای جدیدی پیدا میکند و به لحاظ [[قداست]] و [[عظمت]] [[هدف]]، [[تحمل]] در مقابل [[ناملایمات]] بیشتر میشود و انسان از مرز انسان [[متعادل]] فراتر رفته و به مرحله متعالی میرسد و از مرحله رنجهای حقیر مادی رها شده و به وادی رنجهای [[عظیم]] [[معنوی]] و دغدغههای بزرگ [[انسان]] گام نهاده و چشم به دروازههای روشن [[ظهور]] میاندازد. <ref>تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۸۳</ref> کسانی که ادعای [[انتظار]] دارند باید دارای شرایط و ویژگیهایی باشند تا [[منتظر واقعی]] به شمار آیند. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: هر کس [[دوست]] دارد که از [[یاران حضرت قائم]] به شمار آید باید [[چشم به راه]] او باشد و به [[پارسایی]] و نیکویی [[رفتار]] نماید؛ چنین کسی [[منتظر حقیقی]] است، پس بکوشید و انتظار بکشید، گوارا باد شما را ای گروه بخشودگان. <ref>الغیبه، ص۲۷؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۰؛ منتخب الاثر، ص۴۹۸</ref>. از دیگر [[ویژگیهای منتظر]] [[واقعی]] [[حفظ دین]] و [[پرهیزگاری]] است. | |||
انتظار آن قدر سخت است که در [[روایات]] به دست کشیدن بر خارها [[تشبیه]] شده است <ref>بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۳۵</ref>تردید نداشتن و [[انکار]] نکردن وعجله نکردن در تحقق مسئله ظهور از دیگر شاخصههای [[منتظران واقعی]] به شمار میآید <ref>مکیال المکارم، ج۲، ص۲۰۹</ref>. | |||
[[امام حسین]]{{ع}} در روایتی درباره [[ویژگیهای منتظران واقعی]] میفرماید: در مسئله [[غیبت]]، عده ای به تردید میافتند [[وعده]] ای دیگر [[ثابت قدم]] میمانند، اما کسانی که در مقابل آزارها و تکذیبها [[صبر]] پیشه کنند به منزله جهادکنندگان در محضر [[رسول اللّه]]{{صل}} میباشند <ref>تاریخ غیبت کبری، ص۱۲؛ کمال الدین وتمام النعمة، ص۳۱۷</ref>. | |||
[[امام]] [[موسی بن جعفر]]{{ع}} نیز از جمله ویژگیهای منتظران واقعی را ثابت قدم بودن در [[پذیرش ولایت اهل بیت]]{{عم}} و [[برائت]] جستن از [[دشمنان]] آنها میداند. <ref>کمال الدین وتمام النعمه، ص۳۶۱</ref>. | |||
درباره [[آسیبشناسی انتظار]] باید گفت انتظار دوگونه است: [[انتظار سازنده]]، تحرک بخش و [[تعهد]] آور؛ این نوع انتظار همان گونه که گذشت با فضیلتترین [[عبادت]] شمرده شده است. در مقابل [[انتظار ویرانگر]]، بازدارنده و فلج کننده است؛ این دو نوع انتظار معلول دو نوع برداشت از ظهور عظیم [[تاریخی]] [[مهدی موعود]]{{ع}} است. | |||
در انتظار ویرانگر برداشت این است که ظهور و [[قیام حضرت قائم]]{{ع}} صرفاً ماهیت انفجاری دارد، و از اشاعه [[ظلمها]]، [[تبعیضها]]، [[اختناقها]] و [[حق]] کشیها ناشی میشود، و این انفجار وقتی رخ میدهد که [[اصلاح]] به نقطه صفر برسد و حق و [[حقیقت]] هیچ طرفداری نداشته باشد. بنابراین هر اصلاحی در این جریان محکوم است، چون هر اصلاحی یک نقطه روشن است و تا نقطه روشن باشد دست [[غیب]] ظاهر نمیشود، پس بهترین کمک به تسریع در امر [[ظهور]] و بهترین شکل [[انتظار]]، [[ترویج]] و [[اشاعه فساد]] است. مفهوم این نوع انتظار دست روی دست گذاشتن است و جنبه [[تحذیری]] دارد، بالاتر این که برخی بر این باورند که باید در اشاعه [[ظلم]] و [[فحشا]] نیز [[کوشش]] کرد. | |||
اما در [[انتظار سازنده]]، نوع برداشت از انتظار این است که [[ظهور مهدی]]{{ع}} از حلقههای [[مبارزه]] [[اهل]] [[حق و باطل]] است که به [[پیروزی]] نهایی [[اهل حق]] میانجامد. سهیم بودن یک فرد در این [[سعادت]] موقوف بر این است که آن فرد عملاً اهل حق باشد، بنابراین باید اهل حقی باشد، نه این که ظهور وقتی محقق میشود که همه [[اهل باطل]] باشند <ref>قیام وانقلاب مهدی، ص۵۳</ref>. | |||
از این رو، در [[روایت]] آمده است که این امر محقق نمیشود، مگر این که هر یک از [[شقی]] و سعید به نهایت کار خود برسند <ref>کمال الدین وتمام النعمة، ص۳۴۶</ref>.<ref>[[ناصر فروهی|فروهی، ناصر]]، [[انتظار - فروهی (مقاله)|مقاله «انتظار»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۹۶.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |