پرش به محتوا

خداشناسی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:
ایشان تأکید می‌کند که: «[[انسان]] تا به قدم [[فکر]] و [[استدلال]] طالب حق و سائر إلی [[الله]] است، سیرش [[عقلی]] علمی است، و [[اهل معرفت]] و [[اصحاب]] [[عرفان]] نیست، بلکه در [[حجاب]] اعظم و اکبر واقع است، چه از ماهیات اشیاء نظر کند و حق را از آنها [[طلب]] کند، که حجب ظلمانیه است، و چه از وجودات آنها طلب کند، که حجب نورانیه است، که [[کلام]] مرحوم فیض ناظر به آن است. شرط اول تحقق سیر إلی الله خروج از [[بیت]] مظلم نفس و خودی و خود خواهی است تا آنکه منتهی شود به رفض کل تعیّنات عالم وجود، چه از خود و چه از غیر، که در منازل و مراحل بعد آن نیز از خود است. و پس از رفض مطلق، تجلی به الوهیّت و [[مقام]] الله، که مقام احدیت جمع [[اسماء]] ظهوری است، واقع شود، و {{متن حدیث|اعْرِفُوا اللَّهَ بِاللَّهِ}} به مرتبه نازله اوّلیه [[ظهور]] پیدا کند»<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۶۲۳ و ۶۲۴.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[خداشناسی توحیدی (مقاله)| مقاله «خداشناسی توحیدی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۱۳۳.</ref>
ایشان تأکید می‌کند که: «[[انسان]] تا به قدم [[فکر]] و [[استدلال]] طالب حق و سائر إلی [[الله]] است، سیرش [[عقلی]] علمی است، و [[اهل معرفت]] و [[اصحاب]] [[عرفان]] نیست، بلکه در [[حجاب]] اعظم و اکبر واقع است، چه از ماهیات اشیاء نظر کند و حق را از آنها [[طلب]] کند، که حجب ظلمانیه است، و چه از وجودات آنها طلب کند، که حجب نورانیه است، که [[کلام]] مرحوم فیض ناظر به آن است. شرط اول تحقق سیر إلی الله خروج از [[بیت]] مظلم نفس و خودی و خود خواهی است تا آنکه منتهی شود به رفض کل تعیّنات عالم وجود، چه از خود و چه از غیر، که در منازل و مراحل بعد آن نیز از خود است. و پس از رفض مطلق، تجلی به الوهیّت و [[مقام]] الله، که مقام احدیت جمع [[اسماء]] ظهوری است، واقع شود، و {{متن حدیث|اعْرِفُوا اللَّهَ بِاللَّهِ}} به مرتبه نازله اوّلیه [[ظهور]] پیدا کند»<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۶۲۳ و ۶۲۴.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[خداشناسی توحیدی (مقاله)| مقاله «خداشناسی توحیدی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۱۳۳.</ref>


===[[برهان]] سوم: [[برهان حدوث]]===
===برهان سوم: حدوث===
{{اصلی|برهان حدوث}}
یکی از [[براهین]] مثبت وجود [[خداوند]] [[تمسک]] به حدوث [[جهان]] امکان و در رأس آن عالم ماده و [[طبیعت]] است. به این معنی که چون جهان وجودی از خود و از ازل ندارد و به اصطلاح [[فلسفی]] به عدم و نیستی مسبوق است، که بعدها به [[جامه]] وجود و هستی متلبس شده است؛ لذا بالضروره به یک [[آفریدگار]] و [[خالق]] نیازمند است که آن همان واجب‌الوجود و [[خداوند متعال]] است. این دلیل بیشتر، مورد اهتمام [[متکلمان]] قرار گرفته است و به همین نام یعنی دلیل متکلمان نیز معروف است. متکلمان در معروف‌ترین تقریر [[برهان]] خود، [[حد وسط]] را «عدم خلو اجسام از حوادث» قرار دادند و چون اجسام، حادث‌اند، خود اجسام یعنی عالم ماده نیز حادث خواهد بود. مراد از حادث انواع [[تغییر]] و تبدل‌ها مانند حرکت در اجسام است. به عبارت دیگر: الف. {{عربی|كل جسم، لا يخلو من الحوادث}}. ب. {{عربی|كل ما لا يخلو من الحوادث: فهو حادث}}. ج. {{عربی|فكل جسم: حادث}}.
یکی از [[براهین]] مثبت وجود [[خداوند]] [[تمسک]] به حدوث [[جهان]] امکان و در رأس آن عالم ماده و [[طبیعت]] است. به این معنی که چون جهان وجودی از خود و از ازل ندارد و به اصطلاح [[فلسفی]] به عدم و نیستی مسبوق است، که بعدها به [[جامه]] وجود و هستی متلبس شده است؛ لذا بالضروره به یک [[آفریدگار]] و [[خالق]] نیازمند است که آن همان واجب‌الوجود و [[خداوند متعال]] است. این دلیل بیشتر، مورد اهتمام [[متکلمان]] قرار گرفته است و به همین نام یعنی دلیل متکلمان نیز معروف است. متکلمان در معروف‌ترین تقریر [[برهان]] خود، [[حد وسط]] را «عدم خلو اجسام از حوادث» قرار دادند و چون اجسام، حادث‌اند، خود اجسام یعنی عالم ماده نیز حادث خواهد بود. مراد از حادث انواع [[تغییر]] و تبدل‌ها مانند حرکت در اجسام است. به عبارت دیگر: الف. {{عربی|كل جسم، لا يخلو من الحوادث}}. ب. {{عربی|كل ما لا يخلو من الحوادث: فهو حادث}}. ج. {{عربی|فكل جسم: حادث}}.


۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش