ضرورت عصمت امام در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۹: خط ۲۹:


[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با استناد به آیه «اولی الامر» در [[نامه]] خود به [[مالک اشتر]] فرموده است: «مشکلاتی که هنگام [[رهبری جامعه]] برای تو پیش می‌آید و اموری را که بر تو مشتبه می‌شود به [[محکمات]] [[قرآن]] و [[سنّت]] [[قطعی]] [[رسول خدا]] ارجاع بده و [[حکم]] آن را از این دو منبع [[وحیانی]] به دست آور»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>. آن [[حضرت]] در بیان اینکه چرا پیشنهاد [[حکمیت]] را از سوی [[معاویه]] و دستیاران او پذیرفت، فرموده است: چون [[خداوند]] [[دستور]] داده است که مسائل اختلافی را به [[خدا]] و رسولش ارجاع دهید، یعنی حکم آن را از [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] جویا شوید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۵.</ref>.
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با استناد به آیه «اولی الامر» در [[نامه]] خود به [[مالک اشتر]] فرموده است: «مشکلاتی که هنگام [[رهبری جامعه]] برای تو پیش می‌آید و اموری را که بر تو مشتبه می‌شود به [[محکمات]] [[قرآن]] و [[سنّت]] [[قطعی]] [[رسول خدا]] ارجاع بده و [[حکم]] آن را از این دو منبع [[وحیانی]] به دست آور»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>. آن [[حضرت]] در بیان اینکه چرا پیشنهاد [[حکمیت]] را از سوی [[معاویه]] و دستیاران او پذیرفت، فرموده است: چون [[خداوند]] [[دستور]] داده است که مسائل اختلافی را به [[خدا]] و رسولش ارجاع دهید، یعنی حکم آن را از [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] جویا شوید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۵.</ref>.
حاصل آنکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از آن لحاظ که [[ولی امر]] [[مسلمانان]] بود، در [[حل منازعات]] می‌بایست مطابق کتاب خدا و [[سنّت]] خود- که [[وحی الهی]] و [[مبیّن]] کتاب خدا بود- عمل کند، چنان که خداوند فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ}}<ref>«ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی» سوره نساء، آیه ۱۰۵.</ref> و نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«از آنچه به تو از سوی پروردگارت وحی می‌شود پیروی کن! هیچ خدایی جز او نیست و از مشرکان روی بگردان» سوره انعام، آیه ۱۰۶.</ref>. [[متولیان امر]] [[رهبری]] [[امت اسلام]] پس از پیامبر اکرم{{صل}} نیز همین [[وظیفه]] را داشتند، و جمله {{متن قرآن|فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ}}<ref>«چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> در ادامه [[آیه]] بیانگر مطلب یاد شده است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۵۴.</ref>.
==آیه اولی الامر==
[[وجوب عصمت امام]] از [[آیات قرآن]] نیز به روشنی استفاده می‌شود. [[قرآن کریم]] می‌فرماید [[خداوند]]، [[مقام امامت]] را به [[ابراهیم خلیل]]{{ع}} اعطا، و او آن را برای ذریه‌اش درخواست کرد، خداوند فرمود: مقام امامت به [[ستمکاران]] از [[ذریه]] او نخواهد رسید<ref>{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.
از آنجا که مقام امامت آن‌گاه به [[ابراهیم]] اعطا شد که او مورد امتحان‌های [[سختی]] قرار گرفت و از آن آزمون‌ها موفق بیرون آمد، به دست می‌آید که مقصود از [[امامت]]، [[نبوت]] نبوده است، زیرا امتحان‌های بزرگ ابراهیم مانند افکنده شدن در [[آتش]] به دست نمرودیان، [[مبارزه]] با [[بت‌پرستان]] و [[مأموریت]] یافتن [[ذبح]] فرزندش، همگی در دوران نبوت او رخ داده است.
از سوی دیگر، قرآن کریم هر گونه کوتاهی [[انسان]] را [[ظلم]] دانسته و فرموده است: “کسی که از [[حدود الهی]] [[تجاوز]] کند [[ستمکار]] است”<ref>{{متن قرآن|وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}} «و آنان که از حدود خداوند تجاوز کنند ستمگرند» سوره بقره، آیه ۲۲۹.</ref>. روشن است که انسان‌های غیر [[معصوم]] از [[خطا]] و [[گناه]] - کوچک یا بزرگ - مصون و معصوم نیستند. بنابراین از مقام امامت بهره‌ای نخواهند داشت.
[[آیه]] “اولی الامر”<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> نیز بر عصمت امام دلالت می‌کند، زیرا در این آیه [[مؤمنان]] به [[اطاعت]] بی‌قید و شرط از “اولی الامر” همانند اطاعت بی‌قید و شرط از [[خدا]] و [[رسول خدا]] [[مکلف]] شده‌اند. اطاعت بی‌قید و شرط از کسی آن‌گاه [[مشروع]] است که از [[خطا]] و [[گناه]] مصون و [[معصوم]] باشد، زیرا اگر چنین نباشد چه بسا [[اطاعت]] از او به [[نافرمانی خداوند]] بینجامد، که قطعاً مردود است.
برخی [[مفسران]] [[اهل]] [[سنّت]]، مانند [[فخرالدین رازی]]، [[نظام‌الدین نیشابوری]] و [[شیخ محمد عبده]] نیز پذیرفته‌اند که [[آیه]] “اولی الامر” بر معصوم بودن “اولی الامر” دلالت دارد<ref>ر.ک: مفاتیح الغیب، ج۱۰، ص۱۴۴؛ تفسیر المنار، ج۵، ص۱۸۲.</ref>، ولی آنان “اولی الامر” را بر [[اهل حل و عقد]] منطبق کرده و نتیجه گرفته‌اند که [[اجماع]] آنان معصوم است.
روشن است که اجماع افراد غیر معصوم از خطا و گناه، معصوم نخواهد بود. آری، از نظر [[عقل]]، احتمال خطا و [[لغزش]] در اجماع کمتر از احتمال خطا و لغزش در غیر اجماع است، ولی این‌گونه نیست که به کلی از بین برود و باعث [[یقین]] شود، مضافاً بر اینکه اگر مقصود از “اولی الامر” اهل حل و عقد باشد، و [[مسلمانان]] [[مکلف]] باشند از اجماع آنها بر هر امری اطاعت کنند، [[تکلیف]] مسلمانان در مواردی که اهل و حل [[عقد]] به اجماع نمی‌رسند چه خواهد بود؟
بنابراین مقصود از “اولی الامر” کسانی است که پس از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} عهده‌دار [[رهبری جامعه اسلامی]] اند، و مسلمانان باید از دستورهای آنان بی‌چون و چرا اطاعت کنند، بدین سبب، آنان از ویژگی [[عصمت]] برخوردارند. درست است که در هر زمانی یکی از آنان [[رهبری امت اسلامی]] را برعهده دارد، و او مصداق “ولی الامر” است نه مصداق “اولی الامر”، اما به لحاظ زمان‌های مختلف، [[رهبران]] [[امت اسلامی]] متعدد خواهند بود، بدین رو در [[آیه شریفه]] تعبیر “اولی الامر” - که جمع است - به کار رفته است، همان‌گونه که بر مسلمانان در هر یک از اوقات پنج‌گانه، یک [[نماز واجب]] است، در وقت [[نماز صبح]] و در وقت ظهر، [[نماز ظهر]]، و همچنین در سایر [[نمازها]]، اما در مجموع اوقات پنج‌گانه، نمازهای پنج‌گانه بر آنان [[واجب]] است، بدین علت، [[خداوند]] به آنان فرموده است: {{متن قرآن|حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ}}<ref>«بر نمازها به ویژه نماز میانه پایبند باشید و برای خداوند فروتنانه (به نماز و دعا) بایستید» سوره بقره، آیه ۲۳۸.</ref>.
شایان ذکر است که مصداق “اولی الامر” در [[زمان پیامبر اکرم]]{{صل}} آن [[حضرت]] بوده است، زیرا [[پیامبر]]{{صل}} دارای سه [[شأن]] و [[مقام]] حذف [[نبوت]]، [[رسالت]] و [[امامت]] بوده است. مقتضای شأن نبوت، [[ارتباط با عالم غیب]] و دریافت پیام‌های [[الهی]] بوده است، و مقتضای شأن رسالت، [[ابلاغ]] پیام‌های الهی به [[مردم]] بوده است، و مقتضای [[شأن امامت]]، [[رهبری]] [[مسلمانان]] در [[امور دینی]] و [[دنیوی]] آنان بوده و اینکه در ادامه [[آیه]] فرموده است: {{متن قرآن|فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ}}<ref>«و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>، مقصود این است که [[حکم]] [[دینی]] هر چیزی را باید از [[کتاب خدا]] و [[سنت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} جویا شوید، چنان که در [[آیات]] دیگر به این مطلب تصریح و تأکید شده است<ref>در آیات بسیاری مسلمانان به پیروی از قرآن کریم مکلف شده‌اند، چنان‌که در آیاتی نیز به پیروی از پیامبر مکلف گردیده‌اند. مانند: {{متن قرآن|اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ}} «از آنچه از سوی پروردگارتان به سوی شما فرو فرستاده شده است پیروی کنید» سوره اعراف، آیه ۳؛ {{متن قرآن|فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}} «پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.</ref>.
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با استناد به آیه “اولی الامر” در [[نامه]] خود به [[مالک اشتر]] فرموده است: “مشکلاتی که هنگام [[رهبری جامعه]] برای تو پیش می‌آید و اموری را که بر تو مشتبه می‌شود به [[محکمات]] [[قرآن]] و [[سنّت]] [[قطعی]] [[رسول خدا]] ارجاع بده و [[حکم]] آن را از این دو منبع [[وحیانی]] به دست آور”<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>. آن [[حضرت]] در بیان اینکه چرا پیشنهاد [[حکمیت]] را از سوی [[معاویه]] و دستیاران او پذیرفت، فرموده است: چون [[خداوند]] [[دستور]] داده است که مسائل اختلافی را به [[خدا]] و رسولش ارجاع دهید، یعنی حکم آن را از [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] جویا شوید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۵.</ref>.


حاصل آنکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از آن لحاظ که [[ولی امر]] [[مسلمانان]] بود، در [[حل منازعات]] می‌بایست مطابق کتاب خدا و [[سنّت]] خود- که [[وحی الهی]] و [[مبیّن]] کتاب خدا بود- عمل کند، چنان که خداوند فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ}}<ref>«ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی» سوره نساء، آیه ۱۰۵.</ref> و نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«از آنچه به تو از سوی پروردگارت وحی می‌شود پیروی کن! هیچ خدایی جز او نیست و از مشرکان روی بگردان» سوره انعام، آیه ۱۰۶.</ref>. [[متولیان امر]] [[رهبری]] [[امت اسلام]] پس از پیامبر اکرم{{صل}} نیز همین [[وظیفه]] را داشتند، و جمله {{متن قرآن|فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ}}<ref>«چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> در ادامه [[آیه]] بیانگر مطلب یاد شده است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۵۴.</ref>.
حاصل آنکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از آن لحاظ که [[ولی امر]] [[مسلمانان]] بود، در [[حل منازعات]] می‌بایست مطابق کتاب خدا و [[سنّت]] خود- که [[وحی الهی]] و [[مبیّن]] کتاب خدا بود- عمل کند، چنان که خداوند فرموده است: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ}}<ref>«ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی» سوره نساء، آیه ۱۰۵.</ref> و نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«از آنچه به تو از سوی پروردگارت وحی می‌شود پیروی کن! هیچ خدایی جز او نیست و از مشرکان روی بگردان» سوره انعام، آیه ۱۰۶.</ref>. [[متولیان امر]] [[رهبری]] [[امت اسلام]] پس از پیامبر اکرم{{صل}} نیز همین [[وظیفه]] را داشتند، و جمله {{متن قرآن|فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ}}<ref>«چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> در ادامه [[آیه]] بیانگر مطلب یاد شده است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۵۴.</ref>.
۲۱۸٬۲۱۵

ویرایش