جز
جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
جز (جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==مراتب ابدال== | ==مراتب ابدال== | ||
تعدد و تنوع مصادیق و عدد ابدال در منابع مختلف، رسیدن به دیدگاه واحدی را در این باب دشوار میسازد، اما واقع این است که با مراجعه به همین سنخ منابع میتوان مطالبی را یافت که بر اساس آن وجه [[اختلافات]] مذکور دانسته شود. سعیدالدین [[فرغانی]] مراتب ابدال را متفاوت دانسته و گفته که در هر مرتبه تعداد خاصی از ابدال حضور دارند. او سه مرتبه را ذکر کرده که در هر یک تعدادی خاص از ابدال وجود دارند. «در مرتبه اول، ابدال سیصدگانهاند که | تعدد و تنوع مصادیق و عدد ابدال در منابع مختلف، رسیدن به دیدگاه واحدی را در این باب دشوار میسازد، اما واقع این است که با مراجعه به همین سنخ منابع میتوان مطالبی را یافت که بر اساس آن وجه [[اختلافات]] مذکور دانسته شود. سعیدالدین [[فرغانی]] مراتب ابدال را متفاوت دانسته و گفته که در هر مرتبه تعداد خاصی از ابدال حضور دارند. او سه مرتبه را ذکر کرده که در هر یک تعدادی خاص از ابدال وجود دارند. «در مرتبه اول، ابدال سیصدگانهاند که غالب بر هر یکی خُلقی باشد از [[اخلاق]] سیصدگانه، با تخلق هر یک به جمله این اخلاق که در [[حدیث]] آمده است: {{متن حدیث|إن لله تعالى ثلاثمائة خلق، من لقي الله بواحد منها مع التوحيد، دخل الجنة}}. در مرتبه دوم، ابدال چهلگانهاند که متحققاند به حقایق اطوار چهلگانه و حکمتهای ایشان و [[غلبه]] بر هر یک، یکی از آن حکمتها را باشد، چنان که در حدیث آمده است: {{متن حدیث|مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً ظَهَرَتْ يَنَابِيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ}}. اما مرتبه سوم، ابدال هفتگانهاند، چهار نفر از ایشان اوتاد و دو نفر [[امام]] [[یمین]] و [[یسار]] عالم و یک نفر قطبی است که [[غوث]] و کامل و ولی جمله اوست، و مدار این افراد خصوصاً و جمله عالم عموماً بر اوست»<ref>مشارق الدراری، ص۵۳۳-۵۴۴.</ref>. به نظر میآید [[قرابت]] بسیاری میان آنچه فرغانی درباره [[قطب]] ابدال گفته با عبارت {{عربی|بدل الأبدال}} که [[شریف رضی]] در مقدمه [[نهج البلاغه]] برای [[امام علی]] به کار برده<ref>نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۳۶.</ref> وجود دارد. در [[عرف]] [[اهل عرفان]]، قطب، [[رئیس]] ابدال است<ref>شرح شطحیات، ص۳۶۸.</ref> و در [[عرفان]] [[شیعی]] قطب همان امام است، چنان که کفعمی و [[سید حیدر آملی]] تصریح کردهاند<ref>بحار الأنوار، ج۵۳، ص۳۰۱؛ المقدمات من کتاب نص النصوص، ص۲۱۷.</ref>. قریب به بیان [[فرغانی]] در سخنان مستملی [[بخاری]] نیز دیده میشود و او نیز [[ابدال]] را صاحب مراتب میشمارد و [[اوتاد]] و [[قطب]] و... را در دایره آن میداند<ref>شرح التعرف لمذهب التصوف، ج۱، ص۹۴.</ref>. تفاوت مراتب [[کمالات معنوی]] ابدال به حدی است که برخی عرفا آوردهاند که گروهی از ایشان، از [[مقامات]] گروهی دیگر بیخبرند، چنان که [[موسی]]{{ع}} از [[خضر]]{{ع}} بیخبر بود. حتی اگر برخی ابدال بر احوال بعضی دیگر اطلاع یابند، ایشان را خواهند گشت<ref>شرح شطحیات، ص۴۲۵.</ref>. چنان که در آغاز سخن گذشت، مفهوم ابدال نزد [[اهل عرفان]] گاه معنایی اعم دارد و میتواند برخی از اعداد و مصادیق متعلق به همین وجه باشد. به این جهت است که عرفا حتی برای [[انبیا]] و [[مرسلین]]{{عم}} نیز قائل به وجود ابدالاند و معتقدند که ابدال مرسلین از ابدال نبییّن افضلاند<ref>قوت القلوب، ج۲، ص۱۱۲؛ الفتح الربانی، ص۲۶۹.</ref>. با این توضیحات میتوان دانست که همه اعداد و مصادیق گفته شده میتواند با توجه به مراتب ابدال وجه [[درستی]] داشته باشد و نیازی نیست که برخی اقوال را بر بعضی دیگر ترجیح بدهیم، هر چند برخی [[شهرت]] افزونتری دارند<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[اَبدال - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اَبدال»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ص ۲۹۱.</ref>. | ||
==چگونگی رسیدن به مقام ابدال== | ==چگونگی رسیدن به مقام ابدال== |