جز
جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
جز (جایگزینی متن - 'غالب' به 'غالب') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
==رویدادهای [[زمان]] احتضار== | ==رویدادهای [[زمان]] احتضار== | ||
=== رسیدن [[جان]] به گلو=== | === رسیدن [[جان]] به گلو=== | ||
یکی از حالتهای زمان احتضار که شدت آن را نیز بیان میکند، رسیدن جان به گلو است. قرآن، از چنین تعبیری برای بیان [[وحشت]] زیاد در غیر احتضار نیز بهره جسته و آن، هنگامِ | یکی از حالتهای زمان احتضار که شدت آن را نیز بیان میکند، رسیدن جان به گلو است. قرآن، از چنین تعبیری برای بیان [[وحشت]] زیاد در غیر احتضار نیز بهره جسته و آن، هنگامِ غالب شدن [[هراس]] ناشی از [[هجوم]] [[دشمنان]] در عرصه [[کارزار]] است. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید هنگامی که سپاهیانی بر شما تاختند و ما بر (سر) آنان بادی و (نیز) سپاهیانی را که آنان را نمیدیدید فرستادیم و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره احزاب، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|إِذْ جَاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا}}<ref>«هنگامی که از فراز و فرودتان بر شما تاختند و آنگاه که چشمها کلاپیسه شد و دلها به گلوها رسید و به خداوند گمانها (ی نادرست) بردید؛» سوره احزاب، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا}}<ref>«در آنجا مؤمنان را آزمودند و سخت لرزاندند» سوره احزاب، آیه ۱۱.</ref> نظیر همین تعبیر در مورد [[حشر]] [[انسانها]] در [[معاد]] نیز آمده است. {{متن قرآن|وَأَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلَا شَفِيعٍ يُطَاعُ}}<ref>«و آنان را از روز نزدیک شونده بیم ده، هنگامی که جانها به گلوها میرسد در حالی که اندوهگیناند ، ستمکاران را هیچ دوست و میانجی که درخواست وی را بپذیرند نخواهد بود» سوره غافر، آیه ۱۸.</ref> رسیدن جان محتضر به گلو، در دو جای قرآن ذکر شده: [[خداوند]] در [[سوره قیامت]]، ضمن منع [[انسانها]] از [[برگزیدن]] [[دنیا]] بر [[آخرت]]، آنها را متوجه این لحظه حساس کرده است: {{متن قرآن|كَلَّا إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِيَ}}<ref>«هرگز! چون (جان) به چنبرههای گردن رسد» سوره قیامه، آیه ۲۶.</ref> فاعل {{متن قرآن|بَلَغَتِ}} نفس است <ref>الکشاف، ج۴، ص۶۶۳؛ المنیر، ج۲۹، ص۲۷۳.</ref> و {{متن قرآن|تَّرَاقِيَ}} جمع ترقوه، بهمعنای استخوانی که گلو را از [[چپ و راست]] دربرگرفته،<ref>مفردات، ص۱۶۶، «ترق»؛ [[المیزان]]، ج۲۰، ص۱۱۳.</ref> یا بهمعنای جلو حلق و بالای سینه است. <ref>مفردات، ص۳۶۳، «رقی»؛ التبیان، ج۱۰، ص۲۰۰.</ref> | ||
در [[آیات]] {{متن قرآن|فَلَوْلا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَكِن لّا تُبْصِرُونَ فَلَوْلا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ }}<ref>«پس هنگامی که جان به گلو (ی یکی از شما) رسد، و شما در آن هنگام مینگرید، و ما به او از شما نزدیکتریم اما شما نمیبینید، اگر شما کیفر شدنی نیستید، چرا آن جان را- اگر راست میگویید- (به بدن او) باز نمیگردانید؟» سوره واقعه، آیه ۸۳-۸۷.</ref> رسیدن [[جان]] به گلو، دلیلی بر [[قدرت الهی]] و [[عجز]]انسانها از [[رویارویی]] با پدیدههای گوناگون و ازجمله [[مرگ]] دانسته شده. گفته شده: مراد از آیه {{متن قرآن|تَرْجِعُونَهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«چرا آن جان را- اگر راست میگویید- (به بدن او) باز نمیگردانید؟» سوره واقعه، آیه ۸۷.</ref> این است که اگر در ادّعای خود صادقید، چرا [[روح]] محتضر را از هر طریقی که میتوانید (مانند [[تدابیر]] طبّی، تعویذهای کاهنانه و طلسمهای نجومی) حتی بهصورت نادر و اتفاقی بازنمیگردانید. <ref>تفسیر [[صدرالمتألهین]]، ج۷، ص۱۲۱.</ref> در آیات پیشین، افزون بر اشاره به نگاههای آکنده از دلسوزی و آمیخته با [[رعب]] اطرافیان محتضر به او که با زبان قال یا حال از اطرافیان کمک میطلبد،<ref>الفرقان، ج۲۷، ص۱۰۹.</ref> به نزدیکتر بودن خداوند از اطرافیان به محتضر نیز اشاره شده است تا هم قدرت الهی و عجز انسانها و هم [[رحمت خداوند]] به محتضر تبیین گردد.<ref>[[ابوالفضل خوش منش|خوش منش، ابوالفضل]]، [[احتضار (مقاله)|مقاله «احتضار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | در [[آیات]] {{متن قرآن|فَلَوْلا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَكِن لّا تُبْصِرُونَ فَلَوْلا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ }}<ref>«پس هنگامی که جان به گلو (ی یکی از شما) رسد، و شما در آن هنگام مینگرید، و ما به او از شما نزدیکتریم اما شما نمیبینید، اگر شما کیفر شدنی نیستید، چرا آن جان را- اگر راست میگویید- (به بدن او) باز نمیگردانید؟» سوره واقعه، آیه ۸۳-۸۷.</ref> رسیدن [[جان]] به گلو، دلیلی بر [[قدرت الهی]] و [[عجز]]انسانها از [[رویارویی]] با پدیدههای گوناگون و ازجمله [[مرگ]] دانسته شده. گفته شده: مراد از آیه {{متن قرآن|تَرْجِعُونَهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«چرا آن جان را- اگر راست میگویید- (به بدن او) باز نمیگردانید؟» سوره واقعه، آیه ۸۷.</ref> این است که اگر در ادّعای خود صادقید، چرا [[روح]] محتضر را از هر طریقی که میتوانید (مانند [[تدابیر]] طبّی، تعویذهای کاهنانه و طلسمهای نجومی) حتی بهصورت نادر و اتفاقی بازنمیگردانید. <ref>تفسیر [[صدرالمتألهین]]، ج۷، ص۱۲۱.</ref> در آیات پیشین، افزون بر اشاره به نگاههای آکنده از دلسوزی و آمیخته با [[رعب]] اطرافیان محتضر به او که با زبان قال یا حال از اطرافیان کمک میطلبد،<ref>الفرقان، ج۲۷، ص۱۰۹.</ref> به نزدیکتر بودن خداوند از اطرافیان به محتضر نیز اشاره شده است تا هم قدرت الهی و عجز انسانها و هم [[رحمت خداوند]] به محتضر تبیین گردد.<ref>[[ابوالفضل خوش منش|خوش منش، ابوالفضل]]، [[احتضار (مقاله)|مقاله «احتضار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> |