اسامة بن زید: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - ''''' به '')
 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
اسامة بن زید ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اسامة بن زید در قرآن]] | [[اسامة بن زید در حدیث]] | [[اسامة بن زید در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اسامة بن زید (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
* [[اسامة بن زید لیثی]]
*اسامة بن زید [[فرزند]] حارثه، از تیره [[بنی‌کلب]] و [[صحابی]] [[رسول خدا]]{{صل}}
* [[اسامة بن زید بن اسلم عدوی]]
*بر اساس آنچه درباره سنّ او هنگام [[رحلت پیامبر]]{{صل}} (۱۸ تا ۲۰ سال) نوشته‌اند<ref>الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۷۰.</ref>، باید در سال‌های سوم تا پنجم [[بعثت]] در [[مکه]] زاده شده باشد. [[پدر]] و مادرش ([[زید]] و [[امّ ایمن]]) هر دو [[آزاد]] شده ([[موالی]]) [[پیامبر]]{{صل}} بودند<ref>الطبقات، ج‌۴، ص‌۴۵؛ الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۷۰.</ref>. وی به همراه [[پدر]] و مادرش به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد<ref>الطبقات، ج‌۱، ص‌۱۸۳.</ref> و از کسانی بود که [[پیامبر]]{{صل}} به‌سبب خردسالی‌اش، اجازه شرکت در غزوه‌های [[بدر]] و [[اُحد]] را به او نداد<ref>المغازی، ج‌۱، ص‌۲۱۶‌ـ‌۲۲۱.</ref>. ابومحمّد، [[ابوزید]]<ref>الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۷۰.</ref>، ابویزید، ابوخارجه، و ابوحارثه <ref>سیر اعلام النبلاء، ج‌۲، ص‌۴۹۷؛ اسدالغابه، ج‌۱، ص‌۱۹۵.</ref> کنیه‌های‌اوست.
* [[اسامة بن زید بن حارثه کلبی]]
*این [[روایت]] که در ماجرای [[افک]] (سال پنجم‌هـ‌ ق)، [[اسامه]] طرف [[مشورت]] [[پیامبر]] قرار گرفته باشد <ref>المغازی، ج‌۲، ص‌۴۳۰.</ref>، با توجّه به سن کم او مورد تردید است. [[اسامه]]، در [[فتح]] [[مکّه]] همراه [[پیامبر]] وارد [[کعبه]] شد<ref>المغازی، ج‌۲، ص‌۸۳۴.</ref> و در [[غزوه حنین]]، از معدود کسانی بود که پایدار ماند و [[پیامبر]]{{صل}} را در برابر [[هجوم]] [[دشمنان]] رها نکرد<ref>المغازی، ج‌۳، ص‌۹۰۰.</ref>.
*روایاتی درباره [[محبّت]] [[پیامبر]]{{صل}} به [[اسامه]] در منابع ذکر شده<ref>الطبقات، ج۴، ص‌۴۵ـ ۴۹؛ سیراعلام‌النبلاء، ج۲، ص۴۹۷ـ۵۰۴.</ref>. که بر اساس بعضی از آنها، [[پیامبر]] هدایای بزرگان دیگر [[اقوام]]، چون [[حلّه دحیه کلبی]]<ref>الطبقات، ج‌۴، ص‌۴۸.</ref> و [[کسوت ذی یزن]]<ref>الطبقات، ج‌۴، ص‌۴۸.</ref> را به [[اسامه]] هدیه کرده‌اند.
*بزرگ‌ترین حادثه [[زندگی]] او، انتصابش به فرمان‌دهی [[سپاه]] برای [[نبرد]] با [[رومیان]] از سوی [[پیامبر]]{{صل}}، در آخرین روزهای [[زندگی]] آن [[حضرت]] است که موضوع مباحث گوناگون [[کلامی]] در میان دانش‌مندان [[مذاهب اسلامی]] شده است. [[جوانی]]<ref>الطبقات، ج‌۲، ص‌۱۹۲؛ تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۱۳.</ref> و سابقه بَرده بودن [[اسامه]] موجب شد تا این [[انتصاب]] از سوی برخی [[مهاجران]] و [[انصار]] [[استهزا]] شود و به رغم [[تمایل]] و [[اصرار]] [[پیامبر]] که فرمود: {{متن حدیث|جَهِّزُوا جَيْشَ أُسَامَةَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُتَخَلِّفَ عَنْ جَيْشِ أُسَامَة}}<ref>الملل و النحل، ج‌۱، ص‌۲۳.</ref>، این [[سپاه]] تا هنگام [[رحلت]] آن‌حضرت. از جُرْف حرکت نکرد<ref>الطبقات، ج‌۲، ص‌۱۴۶‌ـ‌۱۴۷.</ref>. پاسخ [[پیامبر]]{{صل}} به ایرادهای [[صحابه]]، نشان می‌دهد که آنها قبلاً نیز از [[انتصاب]] [[زید]] [[پدر]] [[اسامه]] به [[فرماندهی سپاه]] در [[سریّه]] [[موته]] ناخشنود بودند<ref>الطبقات، ج‌۲، ۱۴۶ و ۱۹۱‌ـ‌۱۹۲.</ref> به نظر می‌رسد بَرده‌ بودن [[زید]] و پسرش و [[محرومیت]] آنان از پشتوانه قبیله‌ای و پای‌گاه [[اجتماعی]] از عوامل [[مخالفت]] [[صحابه]] بوده است.
*با اعلام خبر [[رحلت پیامبر]]{{صل}}، [[اسامه]] نیز از جُرف به [[مدینه]] بازگشت و بر اساس بیش‌تر [[روایات]]، در مراسم [[غسل]] [[پیامبر]]{{صل}} [[شرکت]] داشت<ref>تاریخ طبری، ج‌۲، ص‌۲۳۸؛ تاریخ یعقوبی، ج‌۲، ص‌۱۱۴.</ref>. در دوران [[ابوبکر]]، در [[مقام]] فرمان‌دهی [[سپاه اسلام]] با [[رومیان]] جنگید و با [[پیروزی]] چشم‌گیر به [[مدینه]] بازگشت<ref>الطبقات، ج‌۲، ص‌۱۴۶‌ـ‌۱۴۷.</ref> بنابر بعضی از [[روایات]]، در یکی از نبردهای [[ابوبکر]] با مرتدّان، [[جانشین]] او در [[مدینه]] شد<ref>تاریخ طبری، ج‌۲، ص‌۲۵۳.</ref>. وی در [[سرکوب]] [[مسیلمه کذاب]] نیز در [[سپاه]] [[خالد‌ بن ولید]] حضور داشته‌است<ref>الفتوح، ج‌۱، ص‌۳۲.</ref>. پاسخ تند او به [[ابوبکر]] پس‌از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} که تو [[خلیفه پیامبر]] نیستی نیز در برخی [[روایات]] آمده است<ref>الاحتجاج، ج‌۱، ص‌۲۲۴.</ref>.
*[[اسامه]] در [[خلافت عمر]] مورد [[احترام]] او بود و بنا به روایتی، او را با نام [[امیر]] خطاب می‌کرد و [[سلام]] می‌گفت<ref>تهذیب الکمال، ج‌۲، ص‌۳۴۴.</ref>. [[خلیفه]] سهم او را در تقسیم عطایا، هم‌سان با [[اصحاب بدر]] و بیش از پسر خود عبداللّه، قرار داد و چون مورد [[اعتراض]] [[عبدالله]] قرار گرفت، محبّت‌های [[رسول‌خدا]]{{صل}} با [[اسامه]] را یادآور شد<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۱۷۰؛ اسدالغابه، ج۱، ص‌۱۹۶.</ref>. [[اسامه]]، در [[شورش]] [[مردم]] بر ضد [[عثمان]]، از سوی [[خلیفه]] [[مأموریت]] یافت تا وضعیت [[مردم بصره]] را بررسی کند<ref>تاریخ طبری، ج‌۲، ص‌۶۴۸.</ref>. و چون کار [[شورشیان]] بالا گرفت و احتمال [[کشته شدن عثمان]] [[قوت]] یافت، از [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} خواست تا برای برکنار ماندن از هر گونه اتهامی در این‌باره، [[مدینه]] را ترک گوید <ref>الفتوح، ج‌۲، ص‌۲۲۷.</ref>.
*اسامه از کسانی است که از [[بیعت]] با [[امام علی|امیرمؤمنان‌ علی]]{{ع}} سرباز زد <ref>تاریخ طبری، ج‌۲، ص‌۶۹۹؛ شرح نهج البلاغه، ج‌۲، ص‌۲۴۶.</ref> و مورد [[عتاب]] ایشان قرار گرفت<ref>الارشاد، ج‌۱، ص‌۲۴۳.</ref> و همین موضوع، موجب شد که وی جزو فرقه‌ای خاص به نام اعتزالیون دانسته شود<ref>فرق الشیعه، ص‌۵؛ مسائل الامامه، ص‌۱۶.</ref> و مورد [[نکوهش]] شدید [[شیعه]] قرار گیرد<ref>الجمل، ص‌۹۴‌ـ‌۹۶.</ref>؛ گرچه براساس برخی منابع [[شیعی]]، گویا [[اسامه]] بعدها از نظر خود بازگشت و [[حضرت علی]]{{ع}} عذر او را در شرکت نکردن در [[نبرد جمل]] پذیرفت <ref>التحریر الطاووسی، ص‌۵۰‌ـ‌۵۱.</ref>. هنگامی که [[سپاه امام]] عازم [[پیکار]] [[جمل]] شد، [[اسامه]] با [[یادآوری]] پیمانی که با [[پیامبر]] بسته بود ـ که هرگز گوینده کلمه [[توحید]] را نکُشد ـ از [[همراهی]] [[امام]] پوزش خواست<ref>الجمل، ص‌۹۵؛ التحریر الطاووسی، ص‌۵۰.</ref> و در [[مسجد]] [[مدینه]] [[گواهی]] داد که [[بیعت]] [[طلحه]] و [[زبیر]] با [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} از روی [[کراهت]] بوده است<ref> تاریخ طبری، ج‌۳، ص‌۱۷.</ref>.
*درباره دیگر حوادث [[زندگی]] او تا پایان عمرش اطلاعی در دست نیست؛ جز مجادله‌ای که با [[عمرو بن عثمان]] در حضور [[معاویه]] داشته و [[امام‌ حسن]]{{ع}} و [[عبداللّه بن‌جعفر]] او را [[همراهی]] کرده‌اند<ref>بحار الانوار، ج‌۴۴، ص‌۱۰۷‌ـ‌۱۰۸.</ref>. در موردی دیگر، او سخنان [[عبداللّه بن‌جعفر]]، مبنی بر [[نصّ]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[امامت]] [[امامان اهل بیت]]{{ع}} را در برابر [[معاویه]] تأیید‌ می‌کند<ref>الاحتجاج، ج‌۲، ص‌۵۹.</ref>.
*[[اسامه]]، از [[راویان حدیث]] [[نبوی]] بود و [[روایت]] [[استحباب]] [[روزه]] در روزهای [[دوشنبه]] و [[پنج شنبه]]<ref>سیر اعلام النبلاء، ج‌۲، ص‌۵۰۶؛ الطبقات، ج‌۴، ص‌۵۳.</ref> و [[روایت]] {{متن حدیث| إِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ الْفَاحِشَ الْمُتَفَحِّش‏}} از او است<ref>الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۷۱؛ سیر اعلام النبلاء، ج‌۲، ص‌۵۰۲.</ref>. در بعضی منابع رجالی، نام ۲۶ نفر از کسانی‌ که از او [[روایت]] کرده‌اند، شمرده شده است<ref>تهذیب الکمال، ج‌۲، ص‌۳۳۸.</ref>. بعضی، شمار [[احادیث]] [[نقل]] شده از او را ۱۱۸ مورد می‌دانند<ref>سیر اعلام النبلاء، ج‌۲، ص‌۵۰۷.</ref>.
*سرانجام، [[اسامه]] در سال ۵۴ یا ۵۸ یا ۵۹ [[هجری قمری]] درگذشت<ref>الاستیعاب، ج‌۱، ص‌۱۷۲.</ref> و بر اساس برخی [[روایات]] [[شیعی]]، [[امام حسین]]{{ع}} در کنار بستر او حاضر شده، با پرداخت بدهی‌هایش، در مراسم تکفین وی نیز‌ شرکت‌ کردند<ref>مناقب، ج‌۴، ص‌۷۲‌ـ‌۷۳.</ref><ref>[[محمد باغستانی کوزه‌گر|باغستانی کوزه‌گر، محمد]]، [[ اسامة بن زید (مقاله)|اسامة بن زید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>.


==[[اسامه]] در [[شأن نزول]]==
{{ابهام‌زدایی}}
#در بازگشت از [[سریّه]] [[غالب‌ بن عبدالله لیثی]]، یکی از [[مسلمانان]]، که بر اساس [[نقلی]] [[اسامة‌ بن زید]] بوده است؛ شخصی را که کلمه [[توحید]] بر زبان جاری ساخته بود، به [[قتل]] رساند؛ و به اظهار [[اسلام]] او توجهی نکرد سپس آیه‌ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}}<ref>«ای مؤمنان، چون (برای جهاد) در راه خداوند به سفر می‌روید خوب بررسی کنید و به کسی که به شما ابراز اسلام می‌کند  نگویید: تو مؤمن نیستی، که بخواهید کالای ناپایدار  این جهان را بجویید زیرا غنیمت‌های بسیار نزد خداوند است؛ خود نیز در گذشته چنین بودید و خداوند» سوره نساء، آیه۹۴.</ref> نازل شد و [[اسامه]] مورد [[سرزنش]] [[پیامبر]]{{صل}} واقع شد<ref>جامع‌البیان، مج‌۴، ج‌۵، ص‌۳۰۴؛ مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۱۴۵؛ الطبقات، ج‌۲، ص‌۹۱.</ref>
#بنا به گزارش برخی [[مفسران]] آیه‌ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از بسیاری از گمان‌ها دوری کنید که برخی از گمان‌ها گناه است و (در کار مردم) کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند می‌دارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبه‌پذیری» سوره حجرات، آیه۱۲.</ref> در پی آن نازل شد که دو تن از [[صحابه]] [[اسامه]] را به بخل‌ورزی متهم و از [[سلمان]] نیز [[بدگویی]] کردند که با [[نزول]] [[آیه]] از این کار نهی‌ شدند<ref>کشف الاسرار، ج‌۹، ص‌۲۶۰؛ تفسیرقرطبی، ج‌۱۶، ص‌۲۱۷؛ مجمع البیان، ج‌۵، ص‌۲۰۳.</ref><ref>[[محمد باغستانی کوزه‌گر|باغستانی کوزه‌گر، محمد]]، [[ اسامة بن زید (مقاله)|اسامة بن زید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>.
== جستارهای وابسته ==
 
==منابع==
# [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[محمد باغستانی کوزه‌گر|باغستانی کوزه‌گر، محمد]]، [[ اسامة بن زید (مقاله)|اسامة بن زید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱''']]
 
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
 
[[رده:اسامة بن زید]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۱۰

اسامة بن زید ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد: