بحث:مقام حجت الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۹۱۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ ژوئن ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
==سید مجتبی بحرینی==
در کتاب: جامعه در حرم
وَ اَنتُم نُورُ الاَخیارِ وَ هُداةُ الاَبرارِ وَ حُجَجُ الجَبّارِ
نخستین کلمه‌ای که در این فراز زیارت به چشم می‌خورد حرف واو است. می‌دانیم واو حرف ربط است در قالب‌های مختلف. این جا وجودش خیلی با ربط است؛ زیرا واو حالیه است و واو حالیه در میان انواع واوها حالی دارد. آن هم در چنین جایی که خیلی با حال است.
وَ انتم نور الاخیار من زائر چگونه می‌توانم در مقام توصیف شما برآیم و به کنه شما راه یابم در حالی که شما نور اخیارید، روشنایی خوابانید و هدایت‌گران ابرارید و حجّت‌های خدای جبّارید.
اخیار چه جمع خیر باشد@المنجد – خیر.& و چه جمع خیّر@المصباح المنیر – خیر.& بیان‌گر مبالغه و کثرت در خوبی است. خوبی بسیار در جهت کمّی، یا کیفی یا هر دو.
اخیاری که خوبانند و خیلی خوبانند که هر کدامشان می‌توانند منشأ خیرات کثیره و رهایی بخش جمع بسیاری از ظلمت‌ها و تاریکی‌ها باشند. این خاندان برای چنین جمعی نورند و روشنی. لاف در غریبی زدن نیست. اظهار فضل نزد بی‌فضل نیست. بیان خوبی پیش بدان نیست. نه، انتم نور الاخیار، شما نور اخیار هستید.
اخیار کیانند که این خاندان برای آنان نورند؟
در قرآن کریم دو مرتبه کلمۀ اخیار آمده و هر دو نوبت در سورۀ ص:
وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ * إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ * وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ ۖ وَكُلٌّ مِنَ الْأَخْيَارِ.@سورۀ ص: 45 – 48.&
می‌بینیم در این آیات نام شش پیامبر به میان آمده و عنوان اخیار به آنان نسبت داده شده است: ابراهیم، اسحاق، یعقوب، اسماعیل، الیسع و ذوالکفل. در این جمله که عرض می‌کنم: و انتم نور الاخیار، اطلاق اخیار را شامل می‌شود، اگر نگوییم انصراف به کمّلین اخیار دارد، که انبیا و رسل و فرزانگان عالم هستی هستند. شما خاندان، نور و روشنی هستید برای همۀ اخیار عالم، برای همۀ انبیا و اولیا.
شواهد حدیثی و مُثبتات روایتی نسبت به این امر فراوان است و بسیار، که چگونه این خاندان در عالم هستی پیوسته عهده‌دار چنین نقشی بوده‌اند. در فرازهای گذشته زیارت مواردی آورده‌ایم. در این جا به ذکر یک حدیث که از ذخایر روایات است، بسنده می‌کنیم.
جابر بن یزید جعفی که از خواصّ اصحاب امام صادق {{ع}} است از حضرتش تفسیر این آیۀ شریف را پرسید: و انّ من شیعته لابراهیم، به درستی که از شیعیان اوست ابراهیم. امام ششم {{ع}} در پاسخ فرمود:
به درستی که خداوند سبحان آن گاه که ابراهیم را آفرید، پرده از برابر دیدۀ او برداشت. نوری را در کنار عرش مشاهده نمود. عرض کرد: بارالها، این چه نوری است؟ به او گفته شد: این نور حضرت ختمی مرتبت محمّد {{صل}} برگزیدۀ من از خلقم می‌باشد. نوری دگر در کنار آن نور مشاهده نمود. پرسید: خدایا، این نور از آن کیست؟ جواب شنید: این نور علیّ بن ابی طالب، ناصر دین من است. در کنار آن دو نفر سه نور دیگر دیدار نمود و چون پرسید، پاسخ شنید: این سه نور یکی نور فاطمه {{س}} است، که دوستانش از آتش بریده شده‌اند، و دو نفر دیگر فرزندانش حسن و حسین {{عم}}. پس از این پنج نور نه نور دیگر مشاهده کرد که آن انوار خمسه را بر گرفته‌اند. سؤال کرد: خدایا، این انوار تسعه و روشنایی‌های نه‌گانه چه انوار و روشنایی‌هایی هستند؟ به او گفتند: ابراهیم، اینان ائمّۀ از فرزندان فاطمه و علی {{عم}} هستند. این‌جا بود که حضرت ابراهیم عرض کرد:
الهی بحق هولاء الخمسه الا عرفتنی من التسعه.
خداوندگارا، به حق این پنج نور مقدّس این انوار نه‌گانه را به من بشناسان تا بدانم کیانند.
قیل: یا ابراهیم، اولهم علی بن الحسین و ابنه محمد و ابنه جعفر و ابنه موسی و ابنه علی و ابنه محمد و ابنه علی و ابنه الحسن و الحجة القائم ابنه.
اسامی سامیۀ نه فرزند معصوم حضرت سیّدالشهدا {{ع}} را از امام چهارم تا امام عصر {{ع}} به ابراهیم خلیل گفتند. پس از این آگاهی و شناخت، ابراهیم {{ع}} عرض کرد: خدای من و آقای من، در اطراف این انوار نورهایی را مشاهده می‌کنم که عددشان را جز تو کسی نمی‌داند. آنان کیانند؟
جناب ابراهیم چنین جواب شنید: ابراهیم، آنان شیعیان این خاندان، شیعیان امیرالمؤمنین علیّ بن ابی‌طالب {{ع}} هستند.
ابراهیم {{ع}} سؤال کرد: شیعیان امیرالمؤمنین به چه چیز شناخته می‌شوند و خاصّ و شاخصۀ آنان چیست؟
به او گفتند: خواندن پنجاه و یک رکعت نماز –هفده رکعت نمازهای واجب یومیّه و سی و چهار رکعت مستحبّات و نوافل آن- و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرَّحیم –که مستحبّ است در نمازهایی که حمد و سورۀ آن آهسته خوانده می‌شود، مثل نماز ظهر و عصر، باز بسم الله الرحمن الرحیم را بلند بگویند- و آوردن قنوت قبل از رکوع رکعت دوم، انگشتر به دست راست نمودن.
این‌جا بود که ابراهیم {{ع}} عرض کرد: اللهم اجعلنی من شیعة امیرالمؤمنین.
بار پروردگارا، مرا از شیعیان امیرالمؤمنین {{ع}} بدار. و خداوند از این حقیقت در قرآن خبر داده و فرموده است: و اِنّ من شیعته لابراهیم.@تأویل الآیات 2 / 497.&
آری، برای ابراهیمی که به نصّ قرآن از مصطفین اخیار است و برگزیدگان نیکان، باز این خاندان نورند و روشن‌گر، تا چه رسد به بقیّه اخیار و آنان که در مقام خیری و خیّری مکان پایین‌تر می‌دارند. آری، نور الاخیارید؛
ص683 تا 685
==سید مجتبی بحرینی==
==سید مجتبی بحرینی==
در کتاب: جامعه در حرم
در کتاب: جامعه در حرم
۷۳٬۰۲۱

ویرایش