←سید مجتبی بحرینی
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
ابن عبّاس گوید: مردی از ناحیۀ آذربایجان نزد عمر آمد و از شتران هار و سرکش شکوه نمود. عمر به خواهش او نامهای نوشت که آن مرد بردهو موجبات رام شدن شترانش فراهم آید. ابن عبّاس گوید: من با حالتی غمین به محضر | ابن عبّاس گوید: مردی از ناحیۀ آذربایجان نزد عمر آمد و از شتران هار و سرکش شکوه نمود. عمر به خواهش او نامهای نوشت که آن مرد بردهو موجبات رام شدن شترانش فراهم آید. ابن عبّاس گوید: من با حالتی غمین به محضر [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} شرفیاب شدم و جریان را به عرض حضرت رساندم. حضرت در جواب فرمود: آن مرد به زودی محروم و پیشیمان همراه با خسران و زیان بر برمیگردد. | ||
چندی گذشت. دیدم آن مرد با پیشانی ضربه دیده و گود افتاده برگشت. گفتم: چه شد؟ گفت: کاغذ عمر را پیش شترها افکندم. جمعی از آنان به من جمله نموده و یکی از آنان این ضربه را به پیشانی من وارد نمود که از هوش رفتم و سپس در مقام معالجه برآمدم. حالا آمدهام به عمر بگویم کاغذت چه کرد و چقدر مؤثّر واقع شد! رفت و در جمع جریان را گفت. عمر هم با تندی او را رد کرد و گفت: نامۀ مرا نبردی. آن مرد هر چه قسم خورد و سوگند یاد نمود مفید نیفتاد. من که چنین دیدم او را خدمت امیر مؤمنان {{ع}} بردم. حضرت تبسّمی نموده، فرمودند: نگفتم بر میگردد. آن گاه به او فرمود: وقتی به محلّ شترانت رسیدی بگو: | چندی گذشت. دیدم آن مرد با پیشانی ضربه دیده و گود افتاده برگشت. گفتم: چه شد؟ گفت: کاغذ عمر را پیش شترها افکندم. جمعی از آنان به من جمله نموده و یکی از آنان این ضربه را به پیشانی من وارد نمود که از هوش رفتم و سپس در مقام معالجه برآمدم. حالا آمدهام به عمر بگویم کاغذت چه کرد و چقدر مؤثّر واقع شد! رفت و در جمع جریان را گفت. عمر هم با تندی او را رد کرد و گفت: نامۀ مرا نبردی. آن مرد هر چه قسم خورد و سوگند یاد نمود مفید نیفتاد. من که چنین دیدم او را خدمت امیر مؤمنان {{ع}} بردم. حضرت تبسّمی نموده، فرمودند: نگفتم بر میگردد. آن گاه به او فرمود: وقتی به محلّ شترانت رسیدی بگو: | ||
اللهم انی اتوجه الیک بنبیک نبی الرحمه و اهل بیته الذین اخترتهم علی العالمین. اللهم فذلل صعوبتها و حزانتها و اکفنی شرها، فانک الکافی المعافی الغالب القاهر. | {{عربی|اندازه=155%|"اللهم انی اتوجه الیک بنبیک نبی الرحمه و اهل بیته الذین اخترتهم علی العالمین. اللهم فذلل صعوبتها و حزانتها و اکفنی شرها، فانک الکافی المعافی الغالب القاهر"}}. | ||
آن مرد رفت و سال بعد با مال فراوان خدمت حضرت رسید. امیر المؤمنین {{ع}} به او فرمود: تو خبر میدهی یا من بگویم؟ عرض کرد: شما بفرمایی. حضرت فرمود: وقتی نزدیک شترانت، آنچه گفته بودم گفتی، شتران یکایک آمده، اظهار انقیاد و ذلّت نمودند. عرض کرد: گویا شما با من بودهاید، این خبر به عمر رسید مغموم شد. آن مرد همه ساله با اموال و هدایای فراوان خدمت امیر المؤمنین {{ع}} میرسید. آنگاه حضرت فرمود: بر هر کس امری مشکل شود، مشکلی در جهت مال یا اهل یا فرزند پیدا نماید، یا از ناحیۀ فرعونی از فرعونیان اشکالی برایش پدید آید و دچار خوب و ترس گردد این دعا را بخواند از آنچه میترسد کفایت گردد، إن شاء الله.<ref>تفسیر برهان | آن مرد رفت و سال بعد با مال فراوان خدمت حضرت رسید. امیر المؤمنین {{ع}} به او فرمود: تو خبر میدهی یا من بگویم؟ عرض کرد: شما بفرمایی. حضرت فرمود: وقتی نزدیک شترانت، آنچه گفته بودم گفتی، شتران یکایک آمده، اظهار انقیاد و ذلّت نمودند. عرض کرد: گویا شما با من بودهاید، این خبر به عمر رسید مغموم شد. آن مرد همه ساله با اموال و هدایای فراوان خدمت امیر المؤمنین {{ع}} میرسید. آنگاه حضرت فرمود: بر هر کس امری مشکل شود، مشکلی در جهت مال یا اهل یا فرزند پیدا نماید، یا از ناحیۀ فرعونی از فرعونیان اشکالی برایش پدید آید و دچار خوب و ترس گردد این دعا را بخواند از آنچه میترسد کفایت گردد، إن شاء الله.<ref>تفسیر برهان ۴ / ۱۶۲.</ref> | ||
در هر حال سخن در این بود که خداوند سبحان این خاندان را علی علمٍ و بعلمٍ، از روی علم بر سایر خلق اختیار نموده؛ چون میدانسته شایستگی چنین گزینشی را دارند. | در هر حال سخن در این بود که خداوند سبحان این خاندان را علی علمٍ و بعلمٍ، از روی علم بر سایر خلق اختیار نموده؛ چون میدانسته شایستگی چنین گزینشی را دارند. | ||
امّا اگر نسخۀ زیارت اِصطَفاکُم لِعِلِمِهِ باشد، یعنی انتخاب نمود شما را برای علم خودش که مخزن علوم ربّانیه باشید؛ که توضیح آن را میتوانید از آنچه در شرح جملاتی مانند خُزّانَ العِلم وَ عَیبَةِ آوردهایم، استفاده کنید. | امّا اگر نسخۀ زیارت {{عربی|اندازه=155%|"اِصطَفاکُم لِعِلِمِهِ"}} باشد، یعنی انتخاب نمود شما را برای علم خودش که مخزن علوم ربّانیه باشید؛ که توضیح آن را میتوانید از آنچه در شرح جملاتی مانند {{عربی|اندازه=155%|"خُزّانَ العِلم وَ عَیبَةِ"}} آوردهایم، استفاده کنید. | ||