جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
*مبنای تقسیم [[جهانبینی]] ها، ماوراءالطبیعیه است؛ بدان معنا که تمام آنها را میتوان بر اساس [[اعتقاد]] و [[انکار]] ماوراءالطبیعیه به دو بخش "[[جهانبینی الهی]]" و "[[جهانبینی]] مادی" تقسیم کرد. | *مبنای تقسیم [[جهانبینی]] ها، ماوراءالطبیعیه است؛ بدان معنا که تمام آنها را میتوان بر اساس [[اعتقاد]] و [[انکار]] ماوراءالطبیعیه به دو بخش "[[جهانبینی الهی]]" و "[[جهانبینی]] مادی" تقسیم کرد. | ||
*در گذشته، پیرو [[جهانبینی]] مادی، "طبیعی"، "دهری" و احیاناً "[[زندیق]]" و "ملحد" نامیده میشد و در زمان ما "مادی" یا "ماتریالیست" نامیده میشود<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص۳۰.</ref>. | *در گذشته، پیرو [[جهانبینی]] مادی، "طبیعی"، "دهری" و احیاناً "[[زندیق]]" و "ملحد" نامیده میشد و در زمان ما "مادی" یا "ماتریالیست" نامیده میشود<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص۳۰.</ref>. | ||
*[[ماتریالیسم]] به مکتبهایی اشاره دارد که پیروانشان به نوعی به تقدم عوامل مادی بر عوامل روحی قائل هستند. این [[باور]] در قلمروهای گوناگونی صورت پذیرفته است: در مابعد الطبیعه، [[فلسفه]] [[ارزش]] و [[معرفتشناسی]]. | * [[ماتریالیسم]] به مکتبهایی اشاره دارد که پیروانشان به نوعی به تقدم عوامل مادی بر عوامل روحی قائل هستند. این [[باور]] در قلمروهای گوناگونی صورت پذیرفته است: در مابعد الطبیعه، [[فلسفه]] [[ارزش]] و [[معرفتشناسی]]. | ||
*همچنین از نظر ماتریالیست، چیزی واقعی است که زمانمند و مکانمند و دارای حرکت و به واسطه داشتن این ویژگیها به وسیله حواس ظاهری قابل [[ادراک]] باشد. علاوه بر این بعد [[عقیدتی]]، معیار تصمیمگیری شخص مادیگرا یا ماتریالیست در [[مقام]] عملی و عرفی بیتوجهی به امور معنویی و غیر مادی است<ref>بیات و دیگران، فرهنگ واژهها (مجموعه مقالات)، ص۳۸۲ -۳۸۰.</ref>. | *همچنین از نظر ماتریالیست، چیزی واقعی است که زمانمند و مکانمند و دارای حرکت و به واسطه داشتن این ویژگیها به وسیله حواس ظاهری قابل [[ادراک]] باشد. علاوه بر این بعد [[عقیدتی]]، معیار تصمیمگیری شخص مادیگرا یا ماتریالیست در [[مقام]] عملی و عرفی بیتوجهی به امور معنویی و غیر مادی است<ref>بیات و دیگران، فرهنگ واژهها (مجموعه مقالات)، ص۳۸۲ -۳۸۰.</ref>. | ||
*در [[جهانبینی]] مادی، [[اختلاف]] بر سر وجود واقعیت است. مادی، واقعیت را در ماده، در آنچه جسم و جسمانی است، در آنچه به نحوی دارای طول، یا طول و عرض، یا [[حلول]] و عرض و عمق است، در آنچه قابل اشاره حسی است، در آنچه محسوس است، در آنچه زمانی و مکانی است، در آنچه متغیر است، در آنچه فانیشونده است و در آنچه محدود و نسبی است منحصر میداند و به واقعیتی ماورای این واقعیتها قائل نیست. | *در [[جهانبینی]] مادی، [[اختلاف]] بر سر وجود واقعیت است. مادی، واقعیت را در ماده، در آنچه جسم و جسمانی است، در آنچه به نحوی دارای طول، یا طول و عرض، یا [[حلول]] و عرض و عمق است، در آنچه قابل اشاره حسی است، در آنچه محسوس است، در آنچه زمانی و مکانی است، در آنچه متغیر است، در آنچه فانیشونده است و در آنچه محدود و نسبی است منحصر میداند و به واقعیتی ماورای این واقعیتها قائل نیست. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
*شاید بتوان گفت که مهمترین رکن [[جهانبینی]] مادی در معنای وسیع آن "[[انسان]] محوری" است که امروزه با کم رنگ شدن فضای ماتریالیستی و مارکسیستی، بیشتر در مکاتب با بنمایههای لیبرالیستی و سکولاریستی نمود پیدا کرده است. | *شاید بتوان گفت که مهمترین رکن [[جهانبینی]] مادی در معنای وسیع آن "[[انسان]] محوری" است که امروزه با کم رنگ شدن فضای ماتریالیستی و مارکسیستی، بیشتر در مکاتب با بنمایههای لیبرالیستی و سکولاریستی نمود پیدا کرده است. | ||
*از اینرو، توجه به اهم مؤلفههای [[اومانیسم]] به عنوان یک نگرش پر نفوذ و مؤثر بر فضای مادیگرایی دارای اهمیت است. این مؤلفهها عبارتند از: | *از اینرو، توجه به اهم مؤلفههای [[اومانیسم]] به عنوان یک نگرش پر نفوذ و مؤثر بر فضای مادیگرایی دارای اهمیت است. این مؤلفهها عبارتند از: | ||
#[[اعتقاد]] به [[عقل]]، شکگرایی و روش عملی به عنوان ابزار مناسب برای [[کشف]] [[حقیقت]] و ساختن [[جامعه انسانی]]؛ | # [[اعتقاد]] به [[عقل]]، شکگرایی و روش عملی به عنوان ابزار مناسب برای [[کشف]] [[حقیقت]] و ساختن [[جامعه انسانی]]؛ | ||
#[[عقل]] و [[اختیار]] ابعاد بنیادی وجود [[انسان]]؛ | # [[عقل]] و [[اختیار]] ابعاد بنیادی وجود [[انسان]]؛ | ||
#بنیاد [[اخلاق]] و [[جامعه]] بر مبنای خودمختاری و [[برابری]] [[اخلاقی]]؛ | #بنیاد [[اخلاق]] و [[جامعه]] بر مبنای خودمختاری و [[برابری]] [[اخلاقی]]؛ | ||
#[[اعتقاد]] به [[جامعه]] باز و تکثرگرا؛ | # [[اعتقاد]] به [[جامعه]] باز و تکثرگرا؛ | ||
#[[دموکراسی]]، [[بهترین]] تضمینکننده [[حقوق]] انسانی؛ | # [[دموکراسی]]، [[بهترین]] تضمینکننده [[حقوق]] انسانی؛ | ||
#[[التزام]] به اصل جدایی نهادهای [[دینی]] از [[دولت]]؛ | # [[التزام]] به اصل جدایی نهادهای [[دینی]] از [[دولت]]؛ | ||
#[[اومانیسم]]، جایگزینی واقعبینانه و معقول برای الهیات ناامیدکننده و ایدئولوژیهای زیانآور. | # [[اومانیسم]]، جایگزینی واقعبینانه و معقول برای الهیات ناامیدکننده و ایدئولوژیهای زیانآور. | ||
*در این میان، بیهمتایی فرد انسانی، [[خرد]] و روش [[علمی]] هسته مرکزی و کانونی [[اومانیسم]] را تشکیل میدهد <ref>بیات و دیگران، فرهنگ واژهها (مجموعه مقالات)، ص۴۵ - ۴۴.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۰۲-۱۰۴.</ref>. | *در این میان، بیهمتایی فرد انسانی، [[خرد]] و روش [[علمی]] هسته مرکزی و کانونی [[اومانیسم]] را تشکیل میدهد <ref>بیات و دیگران، فرهنگ واژهها (مجموعه مقالات)، ص۴۵ - ۴۴.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۰۲-۱۰۴.</ref>. | ||