جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[حیی بن اخطب در قرآن]] - [[حیی بن اخطب در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[حیی بن اخطب در قرآن]] - [[حیی بن اخطب در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }} | ||
خط ۷: | خط ۶: | ||
بر اساس گزارشهایی حیی و برادرش پس از آشنایی و دیدار پیامبر{{صل}} دریافتند که سخن و [[دعوت]] او درست است؛ لکن کوشیدند نظر خود را بر دیگران بپوشانند، در نتیجه در برخی [[تفاسیر]] ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) دادهایم او را میشناسند همانگونه که فرزندانشان را میشناسند؛ و به راستی دستهای از آنان حق را دانسته پنهان میدارند» سوره بقره، آیه ۱۴۶.</ref> به این امر اشاره شده است و این آیه را حکایتگر این واقعه دانستهاند<ref> روض الجنان، ج ۲، ص ۲۱۶.</ref> گزارشی درباره مخالفت حیی با پیامبر{{صل}} در آغاز در دست نیست. به نظر، وی نخست، در پی گردآوری اطلاعات بیشتر از دعوت آن حضرت برآمد و مخالفت خود را آشکار نکرد. بر اساس روایتی از [[ابن عباس]] [[دلیل]] [[نزول]] [[سوره اخلاص]] آن بود که [[یهودیان]] از جمله حیی، درباره [[اوصاف خدا]] از پیامبر{{صل}} پرسیدند که این [[سوره]] نازل گردید.<ref> تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۱۰، ص ۳۴۷۴.</ref> به استناد گزارشی از [[امام باقر]]{{ع}} حیی بن اخطب پس از [[پرسش]] از [[رسول اکرم]]{{صل}} درباره [[نزول]] [[حروف مقطعه]] آغاز [[سورههای قرآن]] از سوی [[جبرئیل]] کوشید، تا مدت [[حکومت]] ایشان را بر اساس حروف ابجد تخمین زند.<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۲۲۳؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲۶.</ref>در منابع دیگر، این رخداد به [[روایت]] جابربن عبداللّهگزارش شده است.<ref>جامعالبیان، ج ۱، ص ۱۳۸.</ref> [[منابع تاریخی]] نیز به این حادثه اشاره کردهاند.<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۴۶.</ref> | بر اساس گزارشهایی حیی و برادرش پس از آشنایی و دیدار پیامبر{{صل}} دریافتند که سخن و [[دعوت]] او درست است؛ لکن کوشیدند نظر خود را بر دیگران بپوشانند، در نتیجه در برخی [[تفاسیر]] ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) دادهایم او را میشناسند همانگونه که فرزندانشان را میشناسند؛ و به راستی دستهای از آنان حق را دانسته پنهان میدارند» سوره بقره، آیه ۱۴۶.</ref> به این امر اشاره شده است و این آیه را حکایتگر این واقعه دانستهاند<ref> روض الجنان، ج ۲، ص ۲۱۶.</ref> گزارشی درباره مخالفت حیی با پیامبر{{صل}} در آغاز در دست نیست. به نظر، وی نخست، در پی گردآوری اطلاعات بیشتر از دعوت آن حضرت برآمد و مخالفت خود را آشکار نکرد. بر اساس روایتی از [[ابن عباس]] [[دلیل]] [[نزول]] [[سوره اخلاص]] آن بود که [[یهودیان]] از جمله حیی، درباره [[اوصاف خدا]] از پیامبر{{صل}} پرسیدند که این [[سوره]] نازل گردید.<ref> تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۱۰، ص ۳۴۷۴.</ref> به استناد گزارشی از [[امام باقر]]{{ع}} حیی بن اخطب پس از [[پرسش]] از [[رسول اکرم]]{{صل}} درباره [[نزول]] [[حروف مقطعه]] آغاز [[سورههای قرآن]] از سوی [[جبرئیل]] کوشید، تا مدت [[حکومت]] ایشان را بر اساس حروف ابجد تخمین زند.<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۲۲۳؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲۶.</ref>در منابع دیگر، این رخداد به [[روایت]] جابربن عبداللّهگزارش شده است.<ref>جامعالبیان، ج ۱، ص ۱۳۸.</ref> [[منابع تاریخی]] نیز به این حادثه اشاره کردهاند.<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۴۶.</ref> | ||
گفته شده است [[آیه]] {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ }}<ref>«اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد | گفته شده است [[آیه]] {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ }}<ref>«اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref> به همین مناسبت نازل گردید و تلاش برای [[تفسیر]] [[آیات متشابه]] را عمل کسانی دانست که در پی [[حقیقت]] نیستند<ref> جامع البیان، ج ۳، ص ۲۴۲.</ref> احتمالاً در همین دوره، [[پیامبر]]{{صل}} به [[ایمان آوردن]] [[یهودیان]] [[امیدوار]] بود؛ [[ولی خدا]] از [[حضرت]] خواست چندان به آنها [[خوشبین]] نباشد. بر پایه روایت [[ابن عباس]] و کلبی، مصداق "[[کافران]]" در آیه {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بیگمان بر کافران برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمیآورند» سوره بقره، آیه ۶.</ref> سران [[یهود]] از جمله حیی بن اخطب است. در این [[آیات]]، [[خدا]] به رسولش [[اطمینان]] میدهد که این افراد [[ایمان]] نخواهند آورد<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۲۸۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص ۱۸۴.</ref> ابنهشام در بیان [[دشمنان]] [[یهودی]] پیامبر{{صل}} از [[قبیله]] [[بنینضیر]]، نام حیی بن اخطب را در صدر فهرست خود آورده است.<ref> السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۱۴.</ref> با ایمان آوردن برخی از یهودیان یثرب به [[رسول خدا]]{{صل}} حیی و دیگران خطاب به آنها گفتند که از میان [[عرب]] [[پیامبری]] برانگیخته نمیشود و [[محمد]] فرمانرواست؛ سپس آنان نزد حضرت آمده و از ایشان درباره [[ذوالقرنین]] پرسیدند که پیامبر{{صل}} بر اساس آیات مکی به آنان پاسخ گفت.<ref>السیرهالنبویه، ج ۱، ص ۵۷۱.</ref> | ||
بر اساس روایت [[امام باقر]]{{ع}} حیی از افرادی بود که در پی [[دروغگو]] دانستن [[پیامبر]]{{صل}} برآمد.<ref>تفسیر منسوب به امام عسکری{{ع}}، ص ۹۲.</ref> [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«آنان که پیمان با خداوند و سوگندهای خود را به بهای ناچیز میفروشند، در جهان واپسین بیبهرهاند و خداوند با آنان سخن نمیگوید و در روز رستخیز به آنان نمینگرد و آنان را پاکیزه نمیدارد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۷۷.</ref> نیز از افرادی یاد میکند که به [[پیمان]] و [[سوگند]] خود پایبند نیستند و در [[آخرت]] بیبهرهاند و [[خدا]] با آنها سخن نخواهد گفت و عذابی در [[انتظار]] آنان است. بر اساس روایتی از [[عکرمه]]، این آیه درباره تنی چند از بزرگان [[یهود]] از جمله حیی فرود آمده است که منکر [[نبوت]] پیامبر{{صل}} بودند. طبق ادامه این [[آیات]]، برخی از آنها سخنانی با استناد به کتاب به زبان میآورند که از کتاب نیست، بلکه این گفتار را به [[دروغ]] به خدا نسبت میدهند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«بیگمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان میدارند و (آن را) به بهای اندک میفروشند جز آتش در اندرون خود نمیانبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمیگوید و آنها را پاکیزه نمیگرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.</ref>.<ref> جامعالبیان، ج ۳، ص ۴۳۵؛ التبیان، ج ۲، ص ۵۰۶ - ۵۰۷؛ اسباب النزول، ص ۱۱۵.</ref> به دیده [[طبرسی]] در [[مجمعالبیان]] این آیه درباره علمای یهود از جمله حیی بن اخطب نازل شده است که آنچه را در کتاب خود دارند پنهان ساختهاند. خدای متعال در این آیه به آنان [[وعده]] داده که در آخرت با آنان سخن نخواهد گفت و عذابی دردناک منتظرشان است.<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۶۸.</ref> به [[روایت]] ابن اسحق در [[منابع تفسیری]]<ref> جامع البیان، ج ۱، ص ۶۸۲؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۵۳.</ref> نیز [[تاریخی]]،<ref> السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۴۸.</ref> حیی بن اخطب و برادرش [[ابویاسر]] بیش از دیگران به [[قبایل عرب]] [[حسادت]] ورزیده و با همه توان میکوشیدند [[مردم]] را از [[اسلام]] بازگردانند، ازاینرو آیه {{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند ؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref> نازل گردید و به [[مسلمانان]] [[یادآوری]] کرد بسیاری از [[اهل کتاب]] پس از آنکه [[حقیقت]] بر آنان روشن شد، از روی [[حسادت]] به دست برداشتن از [[اسلام]] [[گرایش]] دارند. این گزارش مینمایاند که [[گسترش اسلام]] در یثرب سبب نگرانیهایی برای حیی و دیگر سران [[یهود]] شده بود. | بر اساس روایت [[امام باقر]]{{ع}} حیی از افرادی بود که در پی [[دروغگو]] دانستن [[پیامبر]]{{صل}} برآمد.<ref>تفسیر منسوب به امام عسکری{{ع}}، ص ۹۲.</ref> [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«آنان که پیمان با خداوند و سوگندهای خود را به بهای ناچیز میفروشند، در جهان واپسین بیبهرهاند و خداوند با آنان سخن نمیگوید و در روز رستخیز به آنان نمینگرد و آنان را پاکیزه نمیدارد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۷۷.</ref> نیز از افرادی یاد میکند که به [[پیمان]] و [[سوگند]] خود پایبند نیستند و در [[آخرت]] بیبهرهاند و [[خدا]] با آنها سخن نخواهد گفت و عذابی در [[انتظار]] آنان است. بر اساس روایتی از [[عکرمه]]، این آیه درباره تنی چند از بزرگان [[یهود]] از جمله حیی فرود آمده است که منکر [[نبوت]] پیامبر{{صل}} بودند. طبق ادامه این [[آیات]]، برخی از آنها سخنانی با استناد به کتاب به زبان میآورند که از کتاب نیست، بلکه این گفتار را به [[دروغ]] به خدا نسبت میدهند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«بیگمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان میدارند و (آن را) به بهای اندک میفروشند جز آتش در اندرون خود نمیانبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمیگوید و آنها را پاکیزه نمیگرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.</ref>.<ref> جامعالبیان، ج ۳، ص ۴۳۵؛ التبیان، ج ۲، ص ۵۰۶ - ۵۰۷؛ اسباب النزول، ص ۱۱۵.</ref> به دیده [[طبرسی]] در [[مجمعالبیان]] این آیه درباره علمای یهود از جمله حیی بن اخطب نازل شده است که آنچه را در کتاب خود دارند پنهان ساختهاند. خدای متعال در این آیه به آنان [[وعده]] داده که در آخرت با آنان سخن نخواهد گفت و عذابی دردناک منتظرشان است.<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۶۸.</ref> به [[روایت]] ابن اسحق در [[منابع تفسیری]]<ref> جامع البیان، ج ۱، ص ۶۸۲؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۵۳.</ref> نیز [[تاریخی]]،<ref> السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۴۸.</ref> حیی بن اخطب و برادرش [[ابویاسر]] بیش از دیگران به [[قبایل عرب]] [[حسادت]] ورزیده و با همه توان میکوشیدند [[مردم]] را از [[اسلام]] بازگردانند، ازاینرو آیه {{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند ؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref> نازل گردید و به [[مسلمانان]] [[یادآوری]] کرد بسیاری از [[اهل کتاب]] پس از آنکه [[حقیقت]] بر آنان روشن شد، از روی [[حسادت]] به دست برداشتن از [[اسلام]] [[گرایش]] دارند. این گزارش مینمایاند که [[گسترش اسلام]] در یثرب سبب نگرانیهایی برای حیی و دیگر سران [[یهود]] شده بود. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۷: | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[بنینضیر]] (قبیله) | * [[بنینضیر]] (قبیله) | ||
* [[ابویاسر نضری]] (برادر) | * [[ابویاسر نضری]] (برادر) | ||
خط ۳۲: | خط ۳۱: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:حیی بن اخطب]] | [[رده:حیی بن اخطب]] | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] |