جز
جایگزینی متن - 'سلسله' به 'سلسله'
جز (جایگزینی متن - ']]↵{{پایان منابع}}↵↵{{اصحاب امام رضا}}↵↵==' به ']] {{پایان منابع}} ==') |
جز (جایگزینی متن - 'سلسله' به 'سلسله') |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[محدث]] و از احتجاجکنندگان با [[امام رضا]]{{ع}}. ابوقره یکی از [[اصحاب امام رضا]]{{ع}} و از [[راویان]] او شمرده شده است<ref>مستدرک سفینة البحار، ج۸، ص۴۹۹.</ref>، اما جستوجو در متون [[روایی]] نشان میدهد که این ادعا چندان قابل [[اثبات]] نیست. بر اساس دادههای روایی، نام ابوقره در دو دسته از [[روایات]] ذکر شده از امام رضا{{ع}} وجود دارد: در یکی نوع [[پرسش]] حاکی از [[اعتقاد]] [[اسلامی]]<ref>الکافی، ج۱، ص۹۵، ۱۳۰.</ref> و حتی [[شیعی]]- البته برابر جملهای اثبات نشده - اوست<ref>الاحتجاج، ج۲، ص۱۸۴.</ref>، هر چند نام دقیق وی ذکر نشده و در دیگری حاکی از [[باور]] غیر اسلامی وی میباشد. در این دسته به عنوان [[دوست]] [[جاثلیق]] معرفی شده و خود نیز در پاسخ به پرسش [[امام]] از وی چیست، نامش را [[یوحنا]] ذکر میکند<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. نوع این روایات با یکدیگر شباهتهایی دارند، اما | [[محدث]] و از احتجاجکنندگان با [[امام رضا]]{{ع}}. ابوقره یکی از [[اصحاب امام رضا]]{{ع}} و از [[راویان]] او شمرده شده است<ref>مستدرک سفینة البحار، ج۸، ص۴۹۹.</ref>، اما جستوجو در متون [[روایی]] نشان میدهد که این ادعا چندان قابل [[اثبات]] نیست. بر اساس دادههای روایی، نام ابوقره در دو دسته از [[روایات]] ذکر شده از امام رضا{{ع}} وجود دارد: در یکی نوع [[پرسش]] حاکی از [[اعتقاد]] [[اسلامی]]<ref>الکافی، ج۱، ص۹۵، ۱۳۰.</ref> و حتی [[شیعی]]- البته برابر جملهای اثبات نشده - اوست<ref>الاحتجاج، ج۲، ص۱۸۴.</ref>، هر چند نام دقیق وی ذکر نشده و در دیگری حاکی از [[باور]] غیر اسلامی وی میباشد. در این دسته به عنوان [[دوست]] [[جاثلیق]] معرفی شده و خود نیز در پاسخ به پرسش [[امام]] از وی چیست، نامش را [[یوحنا]] ذکر میکند<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. نوع این روایات با یکدیگر شباهتهایی دارند، اما سلسله [[سند]] متفاوتی برای آنها آمده است. در گونه اول، [[احمد بن ادریس]] از [[محمد بن عبدالجبار]] از [[صفوان بن یحیی]] نقل مطلب میکند، اما در دومی [[احمد بن زیاد بن جعفر همدانی]] و [[حسین بن ابراهیم بن احمد بن هاشم مکتب]] و [[علی بن عبدالله وراق]] از [[علی بن ابراهیم بن هاشم]] از پدرش، از صفوان بن یحیی گزارش میدهد<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۵۴.</ref>. | ||
در گفتوگوی ابوقره (یوحنا)، دوست جاثلیق، با امام، که نخستین بار در کتاب [[عیون اخبار الرضا]]{{ع}} آمده، پرسش از [[حقانیت]] [[دیانت]] [[الهی]] است. او به گفته [[صفوان]]، خواست تا به مجلس امام درآید. صفوان پس از کسب اجازه از آن [[حضرت]]، وی را وارد مجلس کرد. یوحنا پس از ورود و ادای [[احترام]]، درباره گروهی پرسید که [[دینی]] را ادعا کنند و سایر [[فرقهها]] به [[صحت]] مدعای ایشان [[شهادت]] دهند. حضرت فرمود: ادعای ایشان صحیح است. یوحنا گفت: پس نظرتان درباره گروهی دیگر چگونه است که دینی را ادعا میکنند و جز خودشان کسی شهادت به صحت ادعایی که میکنند، نمیدهد؟ حضرت فرمود ادعای این گروه [[باطل]] است، آنگاه [[یوحنا]]، بر اساس نظر [[امام]]، میگوید: اینک ما و شما؛ ما مدعی آن هستیم که [[عیسی]] [[روح خدا]] و کلمه اوست که به [[مریم]] [[القا]] شده و [[مسلمانان]] نیز آن را میپذیرند و ما را [[تصدیق]] میکنند، ولی مسلمانان ادعا دارند که [[محمد]] [[پیامبر]] و فرستاده خداست و ما آن را نمیپذیریم و طبعاً آنچه هر دو [[فرقه]] پذیرا هستند، بر آنچه صرفاً یک فرقه آن را ادعا میکند، [[برتری]] دارد. بدین گونه به [[حقانیت]] [[دین]] [[مسیح]] [[حکم]] میکند. امام در پاسخ میفرماید: ای یوحنا! ما به [[عیسی بن مریم]] و روحالله و کلمه خدائی [[ایمان]] داریم که به محمد{{صل}} ایمان داشته و مژده آمدن او را داده است و خود [[اقرار]] کرده باشد که [[بنده]] است و پروردگاری دارد. پس اگر آن عیسی که تو به او اقرار داری این چنین نیست که به محمد ایمان آورده باشد و اقرار به [[عبودیت]] کرده و [[خدا]] را [[پروردگار]] خود بداند، ما از او دوری میجوییم. پس کجا بر آن [[اجماع]] داریم؟ ابوقره بیآنکه نفعی ببرد، برخاست و رفت<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۵۴؛ بحار الأنوار، ج۱۰، ص۳۴۱.</ref>. | در گفتوگوی ابوقره (یوحنا)، دوست جاثلیق، با امام، که نخستین بار در کتاب [[عیون اخبار الرضا]]{{ع}} آمده، پرسش از [[حقانیت]] [[دیانت]] [[الهی]] است. او به گفته [[صفوان]]، خواست تا به مجلس امام درآید. صفوان پس از کسب اجازه از آن [[حضرت]]، وی را وارد مجلس کرد. یوحنا پس از ورود و ادای [[احترام]]، درباره گروهی پرسید که [[دینی]] را ادعا کنند و سایر [[فرقهها]] به [[صحت]] مدعای ایشان [[شهادت]] دهند. حضرت فرمود: ادعای ایشان صحیح است. یوحنا گفت: پس نظرتان درباره گروهی دیگر چگونه است که دینی را ادعا میکنند و جز خودشان کسی شهادت به صحت ادعایی که میکنند، نمیدهد؟ حضرت فرمود ادعای این گروه [[باطل]] است، آنگاه [[یوحنا]]، بر اساس نظر [[امام]]، میگوید: اینک ما و شما؛ ما مدعی آن هستیم که [[عیسی]] [[روح خدا]] و کلمه اوست که به [[مریم]] [[القا]] شده و [[مسلمانان]] نیز آن را میپذیرند و ما را [[تصدیق]] میکنند، ولی مسلمانان ادعا دارند که [[محمد]] [[پیامبر]] و فرستاده خداست و ما آن را نمیپذیریم و طبعاً آنچه هر دو [[فرقه]] پذیرا هستند، بر آنچه صرفاً یک فرقه آن را ادعا میکند، [[برتری]] دارد. بدین گونه به [[حقانیت]] [[دین]] [[مسیح]] [[حکم]] میکند. امام در پاسخ میفرماید: ای یوحنا! ما به [[عیسی بن مریم]] و روحالله و کلمه خدائی [[ایمان]] داریم که به محمد{{صل}} ایمان داشته و مژده آمدن او را داده است و خود [[اقرار]] کرده باشد که [[بنده]] است و پروردگاری دارد. پس اگر آن عیسی که تو به او اقرار داری این چنین نیست که به محمد ایمان آورده باشد و اقرار به [[عبودیت]] کرده و [[خدا]] را [[پروردگار]] خود بداند، ما از او دوری میجوییم. پس کجا بر آن [[اجماع]] داریم؟ ابوقره بیآنکه نفعی ببرد، برخاست و رفت<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۵۴؛ بحار الأنوار، ج۱۰، ص۳۴۱.</ref>. |