|
|
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{خرد}}
| | #تغییرمسیر [[جهت اعجاز قرآن]] |
| {{امامت}}
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اعجاز قرآن در قرآن]] | [[اعجاز قرآن در حدیث]] | [[اعجاز قرآن در کلام اسلامی]] | [[اعجاز قرآن در فلسفه اسلامی]] | [[اعجاز قرآن در عرفان اسلامی]] | [[اعجاز قرآن از دیدگاه بروندینی]]</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اعجاز قرآن (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| |
| <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| |
| | |
| '''اعجاز قرآن''' به معنای خارق العاده بودن قرآن و ناتوانی دیگران از آوردن مثل آن<ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/54، [[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۴.]</ref>.
| |
| | |
| ==واژهشناسی لغوی==
| |
| *اعجاز مصدر باب افعال از ریشه "ع ـ ج ـ ز" به معنای ناتوان ساختن یا ناتوان یافتن کسی یا چیزی بهکار رفته <ref>مفردات، ص۵۴۷؛ لسان العرب، ج۹، ص۵۸، «عجز».</ref> و در قرآن کریم به معنای نخست آمده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ }}﴾}}<ref> و شما به ستوه آورندهی خداوند نیستید؛ سوره انعام، آیه:۱۳۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/3/60.htm#f6 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۳، ص: ۵۵۸]</ref>.
| |
| | |
| ==مقدمه==
| |
| *دانشمندان اسلامی برای قرآن کریم، وجوه اعجاز فراوانی ذکر کردهاند که به برخی از آنها اشاره میشود<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>:
| |
| #'''فصاحت و بلاغت:''' نخستین وجه اعجاز قرآن کریم، شیوایی "فصاحت" و رسایی "بلاغت" آن است. یعنی خدای متعال برای بیان مقاصد خود در هر مقامی شیواترین و زیباترین الفاظ، و سنجیدهتری و خوشآهنگترین ترکیباتی را به کار گرفته که به بهترین و رساترین وجهی معانی موردنظر را به مخاطبین میفهماند. و گزینش چنین الفاظ و ترکیبات متناسب و هماهنگ با معانی بلند و دقیق، برای کسی میسر است که احاطه کافی بر همه ویژگیهای الفاظ و دقایق معانی و ارتباط متقابل آنها داشته باشد و بتواند با در نظر گرفتن همگی اطراف و ابعاد معانی موردنظر و رعایت مقتضیات حال و مقام، بهترین الفاظ و عبارات را انتخاب کند. چنین احاطه علمی بدون [[وحی]] و [[الهام|الهام الهی]] برای هیچ انسانی فراهم نمیشود<ref>آموزش عقاید، ص۲۶۳.</ref>. عربهای عصر [[رسالت]]، استادان فن سخن بودند که با قریحه خدادادی آگاه شدند که سخن [[پیامبر]] از سنخ کلام بشر نیست و ازاینرو، بسیاری از آنان با شنیدن کلام الهی، به [[رسالت]] [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] ایمان آوردند. برای نمونه هنگامیکه ولید بن مغیره از [[رسول]] گرامی درخواست کرد که بخشی از قرآن خود را بخواند و [[پیامبر]] از سوره "فصلت" آیاتی را بر او خواند وقتی به این آیه رسید:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِّثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ}}﴾}}<ref> شما را بیم میدهم از صاعقهای مانند صاعقه عاد و ثمود؛ سوره فصلت، آیه: ۱۳.</ref>. ناگهان موهای او بر بدنش راست شد و برخاست به درون خانه خود رفت، وقتی قریش از انزوای او پرسیدند، وی در پاسخ گفت: از [[پیامبر|محمد]]{{صل}}، سخنی محکم شنیدم که پوست بدن انسان را میلرزاند، تازگی دارد و شبیه کلام انس و جن نیست <ref>اعلام الوری، ص۴۱؛ نگ به: اصول عقائد اسلامی، ص۶۳.</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.
| |
| #'''اعجاز قرآن از نظر خبرهای غیبی:''' دومین وجه اعجاز قرآن، خبرهای غیبی آن است. در قرآن مجید، قریب به سی گزارش غیبی وارد شده است که غالب آنها محقق شدهاند. قرآن کریم از یک سلسله حوادثی گزارش میدهد که هرگز کوچکترین نشانههایی بر چنین حوادث وجود نداشته و چهبسا قراینی برخلاف آن حادثه گواهی میداده است. بهعنوان نمونه، میتوان به خبر پیروزی رومیان بر ایرانیان در سوره روم اشاره کرد که چند سال قبل از وقوع آن، قرآن به آن خبر داده است. همچنین خبر پیروزی سپاه اسلام بر مشرکان در روز بدر که سپاه اسلام با کشتن ۷۰ نفر و اسیر گرفتن ۷۰ نفر دیگر بر سپاه دشمن پیروز شد، از جمله اخبار غیبی قرآن کریم به شمار میآید<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.
| |
| #'''اعجاز قرآن ازنظر قانونگذاری:''' وجه دیگر اعجاز قرآن قوانین آن است. در این بررسی باید توجه داشت که یک فرد درس ناخوانده چنان قوانینی در مسائل اجتماعی و اقتصادی و سیاسی آورده است، که با آفرینش انسان و مصالح او کاملاً تطبیق میکند. بهعنوانمثال، او نظام رباخواری را که یک نظام ظالمانه است تحریم کرده و این در حالی است که عصر حاضر مفاسد آن را با چشم خود میبیند که چگونه گروهی با اندوخته خود بر هستی گروهی دیگر چوب تاراج میزنند. احکام اسلام در باب سامان بخشی به نظام خانواده از احکام ازدواج گرفته تا تحریم زنا و سایر روابط ناسالم، یکی از مترقیترین قوانین اسلام است که امروزه با فروپاشی خانواده و بحران اخلاق جنسی در غرب اهمیت اعجازگونه آن را میتوان نشان داد. همچنین اسلام شراب و قمار را حرام کرده و از نجاسات و پلیدیها جلوگیری نموده است که همگی ریشه در مصلحت جامعه و فرد داشته است و همچنین است دیگر قوانین آن. این بیان میرساند که پیامبر، این قوانین را که با همه شرایط زمانی و مکانی و با کلیه تمدنهای انسانی سازگار است از مقامی دیگر گرفته است وگرنه نمیتوانست دارای چنین هماهنگی و استواری باشد<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.
| |
| #'''اعجاز قرآن ازنظر علوم طبیعی:''' هرچند قرآن یک کتاب علوم طبیعی یا طب، روانشناسی و علوم ریاضی نیست. بلکه قرآن کتاب هدایت و انسانسازی است، و آنچه را در این راه ضروری باشد فروگذار نمیکند، ولی قرآن گاه برای رسیدن به این هدف اشاراتی به پارهای از مسائل علوم طبیعی و اسرار آفرینش و شگفتیهای جهان هستی دارد؛ مخصوصاً در بحثهای توحیدی، پرده از روی اسراری از جهان آفرینش برداشته، و مسائلی را فاش کرده که در آن عصر و در آن محیط، برای دانشمندان هم ناشناخته بود. اینگونه بیانات قرآن، مجموعهای را تشکیل میدهد که آن را "معجزات علمی قرآن" مینامند. به پارهای از این معجزات اشاره میکنیم<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>: | |
| *قرآن و قانون جاذبه: قرآن مجید بیش از هزار سال قبل از کشف قانون جاذبه توسط نیوتون، این واقعیت را بیان کرده بود:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا }}﴾}}<ref> خدا آن کس است که آسمآنها (کرات آسمانی) را با ستونهای نامرئی برافراشت؛ سوره رعد آیه:۲.</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.
| |
| *در حدیثی که ذیل همین آیه از [[امام رضا|امام علی بن موسی الرضا]]{{ع}} نقل شده چنین میخوانیم:"آیا خدا نمیگوید بدون ستونی که آن را مشاهده کنید؟ راوی میگوید: عرض کردم، آری، فرمود: بنابراین ستونی وجود دارد اما شما آن را نمیبینید"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" أَ لَيْسَ يَقُولُ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها قُلْتُ بَلَى فَقَالَ فَثَمَّ عَمَدٌ وَ لَكِنْ لَا تَرَوْنَهَا"}}؛ تفسیر قمی، ج۲، ص۳۲۸.</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.
| |
| *آیا تعبیری روشنتر و سادهتر در افق ادبیات عربی برای بیان نیروی جاذبه در سطح توده مردم از "ستون نامرئی" پیدا میشود؟<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.
| |
| *کشف حرکت زمین به دور خود و خورشید: معروف است اولین کسی که حرکت زمین را به دور خود کشف کرد، گالیله ایتالیایی بود که تقریباً چهار قرن قبل میزیست، و تا پیش از آن دانشمندان جهان نسبت به هیئت بطلمیوس و فرضیه آن وفادار بودند که میگفت: زمین مرکز جهان است و تمام کرات دیگر به دور آن میچرخند<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.
| |
| *ولی هنگامیکه به آیات قرآن مراجعه میکنیم، میبینیم که در قرآن، حرکت زمین بهروشنی آمده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ}}﴾}}<ref> کوهها را میبینی و چنین میپنداری که آنها ساکن و جامدند در حالی که همچون ابر در حرکت میباشند، این آفرینش خداوندی است که هر چیزی را از روی اسلوب صحیح ساخته، او به اعمالی که شما انجام میدهید آگاه است؛ سوره نمل آیه:۸۸.</ref><ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.
| |
| *آیه فوق با صراحت از حرکت کوهها سخن میگوید در حالی که ما همه آنها را ساکن میپنداریم، و تشبیه حرکت آن به حرت ابرها، هم اشاره به سرعت است و هم نرمش و آرامش و بی سروصدا بودن و اگر میبینیم به جای حرکت زمین تعبیر به حرکت کوهها میکند برای این است که عظمت مطلب آشکار شود؛ زیرا مسلم است کوهها بدون زمینهای اطراف خود حرکتی ندارند و حرکت آنها عین حرکت زمین است<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.
| |
| *اکنون فکر کنید در عصر و زمانی که تمام محافل علمی جهان و مردم عادی نظریه سکون زمین و حرکت خورشید و تمامی کواکب آسمان را به دور آن به رسمیت شناخته بودند، خبر دادن از حرکت زمین با این صراحت یک [[معجزه]] علمی محسوب نمیشود؟ آنهم از ناحیه کسی که مطلقاً درسی نخوانده، و اصولاً از محیطی برخاسته که در آنجا نظام آموزشی وجود نداشته و ازنظر علم و فرهنگ از عقبافتادهترین محیطها محسوب میشده است<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.
| |
| *شایان توجه است که تطبیق برخی آیات قرآن کریم با پارهای از دستاوردهای علوم بشری به معنای تأیید همه نظریههای علمی نیست؛ زیرا این نظریهها ممکن است در فرآیند رشد علمی دستخوش تغییر یا تکامل شوند. بنابراین به دلیل عدم کفایت نظریههای علوم بشری، نمیتوان به تبیین آیات قرآن بر اساس این نظریهها پرداخت. بایسته است دانشمندان مسلمان با پژوهش دقیق در مضامین قرآن کریم، بهصورت مستقل در کشف دانشهای نهفته در این [[کتاب آسمانی]] تلاش کنند<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص:۲۱۱ - ۲۲۰.</ref>.
| |
| | |
| | |
| | |
| ==منابع==
| |
| | |
| ==پانویس==
| |
| {{یادآوری پانویس}}
| |
| {{پانویس2}}
| |
| | |
| | |
| [[رده:اعجاز]]
| |
| [[رده:اعجاز قرآن]] | |