آزادی بیان در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[عقیده]] از نظر خاستگاه، گونه‌های مختلفی دارد، زیرا ممکن است نتیجه [[اندیشه]] و [[برهان]] باشد یا نتیجه [[وهم]] و [[خیال]] و یا بازتاب [[عادت‌ها]] و غیر آن. عقیده از نظر [[مطابقت با واقع]] نیز به درست و [[نادرست]] تقسیم می‌‌شود، زیرا چه بسا از امری [[خرافی]] و از تلقین‌ها و اوهام رایج زمانه برخاسته باشد یا کاملاً جنبه [[تقلیدی]]، احساسی یا [[عاطفی]] داشته باشد. حتی ممکن است ضدّ [[ارزش]] هم باشد؛ یعنی [[انسان]] به اموری [[معتقد]] شود که جنبه ارزشی ندارند و در مقابل [[عقیده]] به کرامت‌ها و [[ارزش‌های الهی]] [[قداست]] دارد و بر مبنای [[استدلال]] و [[برهان]] است <ref>پیرامون جمهوری اسلامی ایران، ص ۹۸؛ پیرامون انقلاب اسلامی، ص ۷</ref>.
[[عقیده]] از نظر خاستگاه، گونه‌های مختلفی دارد، زیرا ممکن است نتیجه [[اندیشه]] و [[برهان]] باشد یا نتیجه [[وهم]] و [[خیال]] و یا بازتاب [[عادت‌ها]] و غیر آن. عقیده از نظر [[مطابقت با واقع]] نیز به درست و [[نادرست]] تقسیم می‌‌شود، زیرا چه بسا از امری [[خرافی]] و از تلقین‌ها و اوهام رایج زمانه برخاسته باشد یا کاملاً جنبه [[تقلیدی]]، احساسی یا [[عاطفی]] داشته باشد. حتی ممکن است ضدّ [[ارزش]] هم باشد؛ یعنی [[انسان]] به اموری [[معتقد]] شود که جنبه ارزشی ندارند و در مقابل [[عقیده]] به کرامت‌ها و [[ارزش‌های الهی]] [[قداست]] دارد و بر مبنای [[استدلال]] و [[برهان]] است <ref>پیرامون جمهوری اسلامی ایران، ص ۹۸؛ پیرامون انقلاب اسلامی، ص ۷</ref>.


خط ۱۷: خط ۱۷:
اگر {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}} را [[حکم]] انشائی و [[تشریعی]] بدانیم، همچنان که دنبال آیه، یعنی: {{متن قرآن|قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ}}}} به آن دلالت می‌‌کند از [[تحمیل]] [[اعتقاد]] و [[ایمان]] اجباری [[نهی]] می‌‌کند، چون در امر مهمی که هر دو طرف [[خیر و شر]] و صواب و ناصواب آن آشکار باشد و نوع [[پاداش]] و جزایی هم که به انجام یا ترک آن امر تعلق می‌‌گیرد بیان می‌‌شود، دیگر نیازی به [[اکراه]] و [[اجبار]] نیست <ref>المیزان، ج۲، ص ۳۴۲</ref>.
اگر {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}} را [[حکم]] انشائی و [[تشریعی]] بدانیم، همچنان که دنبال آیه، یعنی: {{متن قرآن|قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ}}}} به آن دلالت می‌‌کند از [[تحمیل]] [[اعتقاد]] و [[ایمان]] اجباری [[نهی]] می‌‌کند، چون در امر مهمی که هر دو طرف [[خیر و شر]] و صواب و ناصواب آن آشکار باشد و نوع [[پاداش]] و جزایی هم که به انجام یا ترک آن امر تعلق می‌‌گیرد بیان می‌‌شود، دیگر نیازی به [[اکراه]] و [[اجبار]] نیست <ref>المیزان، ج۲، ص ۳۴۲</ref>.


از طرف دیگر [[آیین اسلام]] که طبق [[آیات]] متعدد [[قرآن کریم]] {{متن قرآن|الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الأَلْبَابِ}}<ref>«کسانی که گفتار را می‌شنوند آنگاه از بهترین آن پیروی می‌کنند، آنانند که خداوند راهنمایی‌شان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۸.</ref>، {{متن قرآن|أَمَّنْ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَمَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«یا آن کسی که آفرینش را می‌آغازد سپس آن را باز می‌گرداند و کسی که از آسمان و زمین به شما روزی می‌رساند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ بگو: اگر راست می‌گویید برهانتان را بیاورید» سوره نمل، آیه ۶۴.</ref>، {{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref>«(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بی‌گمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵.</ref> طرفدار [[منطق]] [[استدلال]] و گفت و گوست نمی‌تواند روش اکراه و اجبار در [[عقیده]] در پیش بگیرد.
از طرف دیگر [[آیین اسلام]] که طبق [[آیات]] متعدد [[قرآن کریم]] {{متن قرآن|الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الأَلْبَابِ}}<ref>«کسانی که گفتار را می‌شنوند آنگاه از بهترین آن پیروی می‌کنند، آنانند که خداوند راهنمایی‌شان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۸.</ref>، {{متن قرآن|أَمَّنْ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَمَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«یا آن کسی که آفرینش را می‌آغازد سپس آن را باز می‌گرداند و کسی که از آسمان و زمین به شما روزی می‌رساند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ بگو: اگر راست می‌گویید برهانتان را بیاورید» سوره نمل، آیه ۶۴.</ref>، {{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref>«(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بی‌گمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵.</ref> طرفدار [[منطق]] [[استدلال]] و گفت و گوست نمی‌تواند روش اکراه و اجبار در [[عقیده]] در پیش بگیرد.
[[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز [[شاهد]] این مدعاست که اساس [[دعوت]] [[اسلام]] بر [[آزادی]] است. با بررسی تاریخچه غزوه‌های پیامبر اسلام{{صل}} به این نتیجه می‌‌رسیم که جنگ‌های آن حضرت، نبرد مذهبی و برای مجبور کردن افراد به ایمان آوردن نبود. <ref>تاریخ پیامبر اسلام،ص ۲۳۸</ref>. [[آزادی]] [[کافران]] و [[مشرکان]] و [[اهل کتاب]] در [[شهر مدینه]] هم از دیگر نشانه‌های آن [[حضرت]] در پای بند به [[آزادی عقیده]] بود <ref>دولة الرسول فی المدینه، ص ۲۴</ref>.
[[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز [[شاهد]] این مدعاست که اساس [[دعوت]] [[اسلام]] بر [[آزادی]] است. با بررسی تاریخچه غزوه‌های پیامبر اسلام{{صل}} به این نتیجه می‌‌رسیم که جنگ‌های آن حضرت، نبرد مذهبی و برای مجبور کردن افراد به ایمان آوردن نبود. <ref>تاریخ پیامبر اسلام، ص ۲۳۸</ref>. [[آزادی]] [[کافران]] و [[مشرکان]] و [[اهل کتاب]] در [[شهر مدینه]] هم از دیگر نشانه‌های آن [[حضرت]] در پای بند به [[آزادی عقیده]] بود <ref>دولة الرسول فی المدینه، ص ۲۴</ref>.


در [[ادیان آسمانی]] پیش از اسلام نیز هیچ [[پیامبری]] دعوت خود را بر [[قوم]] خود تحمیل نمی‌کرد. نخستین [[پیام]] آورنده [[شریعت]] [[حضرت نوح]]{{ع}} هنگامی که دعوت خویش را [[ابلاغ]] کرد، به او می‌‌گفتند تو بشری بیش نیستی و افرادی سبک مغز پیرامون تو را گرفته‌اند. پاسخ [[نوح]] به این [[اعتراض]] چنین بود که: ای قوم من! بیندیشید که اگر من از سوی پروردگارم [[حجت]] آشکاری داشته باشم و از سوی خویش رحمتی بر من بخشیده باشد و از دید شما پنهان مانده باشد آیا ما می‌‌توانیم در حالی که شما ناخوش دارید شما را به آن ملزم کنیم؟ {{متن قرآن|قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَآتَانِي رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ}}<ref>«گفت: ای قوم من! به من بگویید اگر من برهانی از پروردگارم داشته باشم و به من بخشایشی از سوی خویش داده باشد که از چشم شما پنهان گردانده باشند آیا می‌توانیم شما را به (قبول) آن وا داریم در حالی که شما آن را ناپسند می‌دارید؟» سوره هود، آیه ۲۸.</ref><ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی]] و [[محمد جواد اصغری|اصغری]]، [[آزادی - اسحاقی و اصغری (مقاله)|مقاله «آزادی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۵۲-۵۹.</ref>
در [[ادیان آسمانی]] پیش از اسلام نیز هیچ [[پیامبری]] دعوت خود را بر [[قوم]] خود تحمیل نمی‌کرد. نخستین [[پیام]] آورنده [[شریعت]] [[حضرت نوح]]{{ع}} هنگامی که دعوت خویش را [[ابلاغ]] کرد، به او می‌‌گفتند تو بشری بیش نیستی و افرادی سبک مغز پیرامون تو را گرفته‌اند. پاسخ [[نوح]] به این [[اعتراض]] چنین بود که: ای قوم من! بیندیشید که اگر من از سوی پروردگارم [[حجت]] آشکاری داشته باشم و از سوی خویش رحمتی بر من بخشیده باشد و از دید شما پنهان مانده باشد آیا ما می‌‌توانیم در حالی که شما ناخوش دارید شما را به آن ملزم کنیم؟ {{متن قرآن|قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَآتَانِي رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ}}<ref>«گفت: ای قوم من! به من بگویید اگر من برهانی از پروردگارم داشته باشم و به من بخشایشی از سوی خویش داده باشد که از چشم شما پنهان گردانده باشند آیا می‌توانیم شما را به (قبول) آن وا داریم در حالی که شما آن را ناپسند می‌دارید؟» سوره هود، آیه ۲۸.</ref><ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی]] و [[محمد جواد اصغری|اصغری]]، [[آزادی - اسحاقی و اصغری (مقاله)|مقاله «آزادی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۵۲-۵۹.</ref>
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش