جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = آرامش (پرسش) | | پرسش مرتبط = آرامش (پرسش) | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*در [[قرآن کریم]]، آیهای به چشم میآید که الطافی خاص را نسبت به شماری از [[بندگان]] [[نیکوکار]] [[حضرت حق]] به نمایش میگذارد. این [[آیه]] در [[قرآن]] بینمونه بوده، از بالاترین مراتب [[الطاف الهی]] خبر میدهد: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی! و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰</ref>. این [[آیه]] هم به جِوار [[حق]] [[حضرت]] - و نه به [[بهشت]] - به عنوان ضیافت خاصّ او [[دعوت]] مینماید؛ و هم [[دعوت]] شدگان را به صفت [[رضا]] - که نزد [[اهل دل]]، در شمار [[برترین]] صفات است-، یاد میکند؛ و هم آنان را به عنوان همنشینان [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[خاندان]] معصومش{{عم}} میشمارد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۷.</ref>. | * در [[قرآن کریم]]، آیهای به چشم میآید که الطافی خاص را نسبت به شماری از [[بندگان]] [[نیکوکار]] [[حضرت حق]] به نمایش میگذارد. این [[آیه]] در [[قرآن]] بینمونه بوده، از بالاترین مراتب [[الطاف الهی]] خبر میدهد: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی! و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰</ref>. این [[آیه]] هم به جِوار [[حق]] [[حضرت]] - و نه به [[بهشت]] - به عنوان ضیافت خاصّ او [[دعوت]] مینماید؛ و هم [[دعوت]] شدگان را به صفت [[رضا]] - که نزد [[اهل دل]]، در شمار [[برترین]] صفات است-، یاد میکند؛ و هم آنان را به عنوان همنشینان [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[خاندان]] معصومش {{عم}} میشمارد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۷.</ref>. | ||
*این [[دعوت]]، تنها شامل حال کسانی است که از [[نفس]] مطمئن برخوردارند. اینان کسانی هستند که از [[آرامش]]، [[ثبات]] و [[وقار]] - که هر سه در [[دانش]] [[اخلاق]] سخت به یکدیگر نزدیک میباشند- برخوردارند؛ هرچند میتوان [[آرامش]] و [[ثبات]] را صفت [[قلب]]، و [[وقار]] را تنها صفت عمل محسوب داشت. | * این [[دعوت]]، تنها شامل حال کسانی است که از [[نفس]] مطمئن برخوردارند. اینان کسانی هستند که از [[آرامش]]، [[ثبات]] و [[وقار]] - که هر سه در [[دانش]] [[اخلاق]] سخت به یکدیگر نزدیک میباشند- برخوردارند؛ هرچند میتوان [[آرامش]] و [[ثبات]] را صفت [[قلب]]، و [[وقار]] را تنها صفت عمل محسوب داشت. | ||
*به هر روی این چنین کسان چون از این صفات برخوردارند، تمامی [[کردار]] و گفتارشان از [[وقار]] کافی برخوردار بوده، نشان از [[وقار]] و [[آرامش]] [[نفس]] آنان دارد. | * به هر روی این چنین کسان چون از این صفات برخوردارند، تمامی [[کردار]] و گفتارشان از [[وقار]] کافی برخوردار بوده، نشان از [[وقار]] و [[آرامش]] [[نفس]] آنان دارد. | ||
* [[حضرت حق]] در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمیدارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref>. | * [[حضرت حق]] در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمیدارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref>. | ||
*اینان را هیچ تندبادی به حرکت در نمیآورد و از ثباتشان نمیکاهد. از همین روست که نه اضطرابی بر آنان روی میآورد، و نه ترسی بر آنان وارد میشود: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند» سوره یونس، آیه ۶۲.</ref>. | * اینان را هیچ تندبادی به حرکت در نمیآورد و از ثباتشان نمیکاهد. از همین روست که نه اضطرابی بر آنان روی میآورد، و نه ترسی بر آنان وارد میشود: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند» سوره یونس، آیه ۶۲.</ref>. | ||
*آنان چون بنائی محکم در مقابل مشکلات میایستند، اگر توانستند آن را مرتفع، و اگر نتوانستند بر آن [[صبر]] میورزند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ}}<ref>«بیگمان خداوند کسانی را دوست میدارد که در راه او صف زده کارزار میکنند چنان که گویی بنیادی به هم پیوسته (و استوار) اند» سوره صف، آیه ۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۸.</ref>. | * آنان چون بنائی محکم در مقابل مشکلات میایستند، اگر توانستند آن را مرتفع، و اگر نتوانستند بر آن [[صبر]] میورزند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ}}<ref>«بیگمان خداوند کسانی را دوست میدارد که در راه او صف زده کارزار میکنند چنان که گویی بنیادی به هم پیوسته (و استوار) اند» سوره صف، آیه ۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۸.</ref>. | ||
*از همین روست که اینان نه چیزی را قبل از زمان خودش طلب میکنند، و نه غیر از رضای [[حضرت حق]] در پی دیگری سر مینهند: {{متن قرآن| فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>. | * از همین روست که اینان نه چیزی را قبل از زمان خودش طلب میکنند، و نه غیر از رضای [[حضرت حق]] در پی دیگری سر مینهند: {{متن قرآن| فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>. | ||
*آنان بهخاطر آرامشی که از آن برخوردارند، اندیشهورزی را هماره پیشاپیش سخن و [[کردار]] خود در حرکت دارند؛ و از همین روست که آنچه از آنان دیده میشود، [[شایسته]] عاقلان و نه [[جاهلان]] و احمقان است. به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ }}<ref>«پس به بندگان من مژده بده! کسانی که گفتار را میشنوند آنگاه از بهترین آن پیروی میکنند، آنانند که خداوند راهنماییشان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۹.</ref>. | * آنان بهخاطر آرامشی که از آن برخوردارند، اندیشهورزی را هماره پیشاپیش سخن و [[کردار]] خود در حرکت دارند؛ و از همین روست که آنچه از آنان دیده میشود، [[شایسته]] عاقلان و نه [[جاهلان]] و احمقان است. به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ }}<ref>«پس به بندگان من مژده بده! کسانی که گفتار را میشنوند آنگاه از بهترین آن پیروی میکنند، آنانند که خداوند راهنماییشان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۹.</ref>. | ||
*به دست آوردن این [[فضیلت]] امّا، در کمال دشواری است. [[قرآن کریم]] بهوضوح بر این مطلب که ریاضات [[دینی]] و شرعی، مقدّمه لازم برای تحصیل این صفت است، [[گواهی]] میدهد: {{متن قرآن|فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ}} <ref>«و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهای ایشان با یاد خداوند آرام میگیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>. | * به دست آوردن این [[فضیلت]] امّا، در کمال دشواری است. [[قرآن کریم]] بهوضوح بر این مطلب که ریاضات [[دینی]] و شرعی، مقدّمه لازم برای تحصیل این صفت است، [[گواهی]] میدهد: {{متن قرآن|فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ}} <ref>«و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهای ایشان با یاد خداوند آرام میگیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>. | ||
*از اینرو، بر کسانی که در پی تحصیل [[آرامش]] خاطرند، لازم است که به انجام [[واجبات]] و [[مستحبات]] پرداخته از تمامی اقسام محرّمات اجتناب ورزند. به دیگر سخن، تحصیل ملکه [[تقوی]] تنها راه رسیدن به سرمقصد [[آرامش]] است و بس؛ [[حضرت حق]] خود در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«پس اگر دانایید کدامیک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟ * آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند» سوره انعام، آیه ۸۱-۸۲.</ref>. و باز میفرماید: {{متن قرآن|أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا کسی که بنیان خود را بر پروا از خداوند و خشنودی (او) نهاده بهتر است یا آنکه بنیان خود را بر لب پرتگاهی در حال ریزش گذارده است که او را به درون آتش دوزخ فرو | * از اینرو، بر کسانی که در پی تحصیل [[آرامش]] خاطرند، لازم است که به انجام [[واجبات]] و [[مستحبات]] پرداخته از تمامی اقسام محرّمات اجتناب ورزند. به دیگر سخن، تحصیل ملکه [[تقوی]] تنها راه رسیدن به سرمقصد [[آرامش]] است و بس؛ [[حضرت حق]] خود در این زمینه میفرماید: {{متن قرآن|فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«پس اگر دانایید کدامیک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟ * آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند» سوره انعام، آیه ۸۱-۸۲.</ref>. و باز میفرماید: {{متن قرآن|أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا کسی که بنیان خود را بر پروا از خداوند و خشنودی (او) نهاده بهتر است یا آنکه بنیان خود را بر لب پرتگاهی در حال ریزش گذارده است که او را به درون آتش دوزخ فرو میلغزاند؟ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمایی نمیکند» سوره توبه، آیه ۱۰۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۹-۶۰.</ref>. | ||
==اشارهای به یک اشتباه مشهور== | == اشارهای به یک اشتباه مشهور == | ||
* [[فضائل]] سراسر [[فطری]] بوده، [[آدمی]] را [[توان]] آن هست که به صورت [[فطری]] [[فضائل]] را از رذائل بازشناسد؛ همانگونه که میتواند میان هریک از [[فضائل]] و رذائل نیز، بهواسطه [[فطرت]] خود تفاوت نهد. | * [[فضائل]] سراسر [[فطری]] بوده، [[آدمی]] را [[توان]] آن هست که به صورت [[فطری]] [[فضائل]] را از رذائل بازشناسد؛ همانگونه که میتواند میان هریک از [[فضائل]] و رذائل نیز، بهواسطه [[فطرت]] خود تفاوت نهد. | ||
*اکنون سخن در آن است که گاه در نگاه نخست، برخی از [[فضائل]] با برخی دیگر یکسان مینماید. این سخن بهویژه بر اساس تسامحی که در تعبیرات بهکار میرود، بیشتر مشخّص میشود. استفاده از هر یک از این اصطلاحات در معنای اصطلاحی دیگر نیز - که بهوفور در بسیاری از کتب [[اخلاق]] دیده میشود-، از همین قسم است. گاه تأنّی در [[مقام]] سکون، و سکون در [[مقام]] [[صبر]] و... بهکار برده میشود. این از آن روست که [[دانشمندان]]، در استفاده از اصطلاحات علمیِ مشابه به نوعی [[تسامح]] قائل بوده، گه گاه یکایک آنان را در محلّ [[شایسته]] خویش به کار نمیبردهاند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۰.</ref>. | * اکنون سخن در آن است که گاه در نگاه نخست، برخی از [[فضائل]] با برخی دیگر یکسان مینماید. این سخن بهویژه بر اساس تسامحی که در تعبیرات بهکار میرود، بیشتر مشخّص میشود. استفاده از هر یک از این اصطلاحات در معنای اصطلاحی دیگر نیز - که بهوفور در بسیاری از کتب [[اخلاق]] دیده میشود-، از همین قسم است. گاه تأنّی در [[مقام]] سکون، و سکون در [[مقام]] [[صبر]] و... بهکار برده میشود. این از آن روست که [[دانشمندان]]، در استفاده از اصطلاحات علمیِ مشابه به نوعی [[تسامح]] قائل بوده، گه گاه یکایک آنان را در محلّ [[شایسته]] خویش به کار نمیبردهاند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۰.</ref>. | ||
*آنچه محقّق نراقی در این بخش از کتاب [[شریف]] "جامع السَّعادات" بر قلم آورده، از همین باب است. در اینجا تنها تذکّر میدهیم، که هرچند سخن ایشان در [[غایت]] [[استواری]] است، امّا کاربرد اصطلاحات در [[کلام]] ایشان از نوعی [[تسامح]] برخوردار است. | * آنچه محقّق نراقی در این بخش از کتاب [[شریف]] "جامع السَّعادات" بر قلم آورده، از همین باب است. در اینجا تنها تذکّر میدهیم، که هرچند سخن ایشان در [[غایت]] [[استواری]] است، امّا کاربرد اصطلاحات در [[کلام]] ایشان از نوعی [[تسامح]] برخوردار است. | ||
*در اینجا با رعایت پرهیز از درازگوئی، به توضیح هریک از این اصطلاحات میپردازیم: | * در اینجا با رعایت پرهیز از درازگوئی، به توضیح هریک از این اصطلاحات میپردازیم: | ||
===تأنّی / [[ملایمت]]=== | === تأنّی / [[ملایمت]] === | ||
*منظور از این اصطلاح، آن است که [[آدمی]] به این ملکه دست یابد، که هر امری را تنها در زمان خودش - و نه پیش از آن - طلب نماید. اثر حاصل از این ملکه، [[خویشتنداری]] و [[احتیاط]] در [[کارها]] است. | * منظور از این اصطلاح، آن است که [[آدمی]] به این ملکه دست یابد، که هر امری را تنها در زمان خودش - و نه پیش از آن - طلب نماید. اثر حاصل از این ملکه، [[خویشتنداری]] و [[احتیاط]] در [[کارها]] است. | ||
*در مقابل این ملکه نیز، [[عجله]] و شتاب در امور قرار دارد. منظور از شتاب - همانگونه که در "المفردات" راغب اصفهانی آمده -، آن است که [[آدمی]] پیش از آنکه زمان خاصّ هر عملی فرا رسد، به سوی آن شتافته سر در پی انجام آن نهد. اثر این ملکه نیز چیدن میوه پیش از رسیدن آن، و در نتیجه [[فاسد]] و [[باطل]] نمودن استعدادهای [[آدمی]] است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۱.</ref>. | * در مقابل این ملکه نیز، [[عجله]] و شتاب در امور قرار دارد. منظور از شتاب - همانگونه که در "المفردات" راغب اصفهانی آمده -، آن است که [[آدمی]] پیش از آنکه زمان خاصّ هر عملی فرا رسد، به سوی آن شتافته سر در پی انجام آن نهد. اثر این ملکه نیز چیدن میوه پیش از رسیدن آن، و در نتیجه [[فاسد]] و [[باطل]] نمودن استعدادهای [[آدمی]] است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۱.</ref>. | ||
===[[طمأنینه]] / [[آرامش]]=== | === [[طمأنینه]] / [[آرامش]] === | ||
*ملکه [[آرامش]] امّا، [[نفس]] [[انسان]] را از همّ و [[غم]] و [[ترس]] پیراسته، او را به [[نشاط]] و [[استحکام]] [[اراده]] [[دعوت]] مینماید. | * ملکه [[آرامش]] امّا، [[نفس]] [[انسان]] را از همّ و [[غم]] و [[ترس]] پیراسته، او را به [[نشاط]] و [[استحکام]] [[اراده]] [[دعوت]] مینماید. | ||
*در مقابل آن نیز، [[اضطراب]] قرار دارد که [[آدمی]] را در مقابل هر مسأله کوچکی به [[ترس]] و نگرانی [[مبتلا]] میسازد. [[اندوه]]، [[ضعف اراده]] و اختلالات عصبی، در شمار ثمرات این ملکه میباشند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۱.</ref>. | * در مقابل آن نیز، [[اضطراب]] قرار دارد که [[آدمی]] را در مقابل هر مسأله کوچکی به [[ترس]] و نگرانی [[مبتلا]] میسازد. [[اندوه]]، [[ضعف اراده]] و اختلالات عصبی، در شمار ثمرات این ملکه میباشند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۱.</ref>. | ||
===سکینه / [[وقار]]=== | === سکینه / [[وقار]] === | ||
*این ملکه، [[آدمی]] را همچون کوهی [[استوار]] در مقابل طوفانهای حوادث پای برجا میدارد، و او را در رسیدن به مشکلترین [[هدفها]] ثابت نگاه میدارد. اثر این ملکه، [[وقار]] و تسلّط کامل بر اعصاب است. | * این ملکه، [[آدمی]] را همچون کوهی [[استوار]] در مقابل طوفانهای حوادث پای برجا میدارد، و او را در رسیدن به مشکلترین [[هدفها]] ثابت نگاه میدارد. اثر این ملکه، [[وقار]] و تسلّط کامل بر اعصاب است. | ||
*در مقابل این ملکه نیز، [[سبکسری]] قرار دارد. [[انسان]] سبکسر در مقابل کوچکترین [[مصیبت]] و مشکل به فریاد و فغان پرداخته، [[آرامش]] خویش را از دست میدهد. پر واضح است که چنین کس، نمیتواند هیچ مشکلی را از مقابل خویشتن برداشته به [[مبارزه]] با آن بپردازد: {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا}}<ref>«بیگمان انسان را آزمندی بیشکیب آفریدهاند چون شرّی بدو رسد بیتاب است و چون خیری بدو رسد بازدارنده است» سوره معارج، آیه ۱۹-۲۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۱-۶۲.</ref>. | * در مقابل این ملکه نیز، [[سبکسری]] قرار دارد. [[انسان]] سبکسر در مقابل کوچکترین [[مصیبت]] و مشکل به فریاد و فغان پرداخته، [[آرامش]] خویش را از دست میدهد. پر واضح است که چنین کس، نمیتواند هیچ مشکلی را از مقابل خویشتن برداشته به [[مبارزه]] با آن بپردازد: {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا}}<ref>«بیگمان انسان را آزمندی بیشکیب آفریدهاند چون شرّی بدو رسد بیتاب است و چون خیری بدو رسد بازدارنده است» سوره معارج، آیه ۱۹-۲۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۱-۶۲.</ref>. | ||
===[[ثبات]] / [[استواری]]=== | === [[ثبات]] / [[استواری]] === | ||
*این ملکه امّا، موجب میشود تا [[آدمی]] از [[استواری]] لازم در [[قلب]] و [[ایمان]] خود برخوردار شده، اثر آن نیز همان [[استواری]] در [[کارها]] بوده که از پی این ملکه حاصل میشود. [[قرآن کریم]] از این اثر به محکم بودن قدمها یاد میفرماید: {{متن قرآن|إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ}}<ref>«اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد» سوره محمد، آیه ۷.</ref>. | * این ملکه امّا، موجب میشود تا [[آدمی]] از [[استواری]] لازم در [[قلب]] و [[ایمان]] خود برخوردار شده، اثر آن نیز همان [[استواری]] در [[کارها]] بوده که از پی این ملکه حاصل میشود. [[قرآن کریم]] از این اثر به محکم بودن قدمها یاد میفرماید: {{متن قرآن|إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ}}<ref>«اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد» سوره محمد، آیه ۷.</ref>. | ||
*در مقابل این ملکه، تذبذب / بیثباتی و رنگرنگ شدن قرار دارد. این صفت در [[قرآن کریم]] به [[سختی]] مذمّت شده است: {{متن قرآن|مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا}}<ref>«میان آن (دو گروه) سرگردان ماندهاند، نه با اینانند نه با آنان و هر که را خداوند در گمراهی وانهد هرگز برای او راهی نخواهی یافت» سوره نساء، آیه ۱۴۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۲.</ref>. | * در مقابل این ملکه، تذبذب / بیثباتی و رنگرنگ شدن قرار دارد. این صفت در [[قرآن کریم]] به [[سختی]] مذمّت شده است: {{متن قرآن|مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا}}<ref>«میان آن (دو گروه) سرگردان ماندهاند، نه با اینانند نه با آنان و هر که را خداوند در گمراهی وانهد هرگز برای او راهی نخواهی یافت» سوره نساء، آیه ۱۴۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۲.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |