جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
نام وی دانسته نیست. احتمالاً به علت گوژپشتی، به اثبج ملقب شده است، اما [[عبدی]] به کسانی گفته میشود که [[نسب]] به [[عبدالقیس]] میبرند<ref>ابن ماکولا، ج۷، ص۲۵.</ref>. | نام وی دانسته نیست. احتمالاً به علت گوژپشتی، به اثبج ملقب شده است، اما [[عبدی]] به کسانی گفته میشود که [[نسب]] به [[عبدالقیس]] میبرند<ref>ابن ماکولا، ج۷، ص۲۵.</ref>. | ||
به نقل [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۱، ص۱۸۴.</ref>، [[ماوردی]] و [[ابن فتحون]] <ref>محمد بن خلف، م ۵۲۰ مؤلف الاستلحاق علی الاستیعاب.</ref> او را از [[صحابه رسول خدا]]{{صل}} دانسته است. [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۳، ص۱۵.</ref> گفته است: او برای [[اسلام آوردن]] و درخواست کمک، [[خدمت]] [[رسول الله]]{{صل}} رسید و [[مسلمان]] شد. | به نقل [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۱، ص۱۸۴.</ref>، [[ماوردی]] و [[ابن فتحون]] <ref>محمد بن خلف، م ۵۲۰ مؤلف الاستلحاق علی الاستیعاب.</ref> او را از [[صحابه رسول خدا]] {{صل}} دانسته است. [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۳، ص۱۵.</ref> گفته است: او برای [[اسلام آوردن]] و درخواست کمک، [[خدمت]] [[رسول الله]] {{صل}} رسید و [[مسلمان]] شد. | ||
ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۸۴.</ref> از [[مسند]] [[ابوداود طیالسی]] نقل کرده که امابان، دختر [[وازع بن زارع]] گفته است: هنگامی که جدم زارع برای [[اظهار اسلام]] خدمت [[رسول خدا]]{{صل}} رسید، پسر [[برادر]] او اَثبَج نیز همراهش بود و با هم مسلمان شدند. عدهای این داستان را به اشج <ref>منذر بن عاصم یا عامر بن منذر.</ref> نسبت دادهاند<ref>ابن ابی عاصم، ج۳، ص۳۰۵؛ طبرانی، ج۵، ص۲۷۵؛ ابن ماکولا، ج۳، ص۳۷۶؛ ابن حجر، فتح، ج۸، ص۶۷؛ ابن کثیر، ج۵، ص۵۷.</ref> که با توجه به نسبت این داستان به هر دو، باید اَثبَج و اشجع، یکی به دیگری تصحیف شده باشد. افزون بر اینکه عبدی بودن هر دو، تصحیف را درباره آنها تقویت میکند<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۳۸.</ref>. در مقابل، آنچه دو نفر بودن اشج و اثبج را تقویت میکند، وجود گزارشهایی درباره اشج است که اولاً او را بزرگ [[قوم]] دانستهاند که همراه [[قبیله]] خود خدمت رسول خدا{{صل}} رسید، و دیگر اینکه روایتی را که به اشج نسبت دادهاند، به اثبج نسبت ندادهاند. با این حال، احتمال اول، بر قوت خود باقی است.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اثبج عبدی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۹.</ref> | ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۸۴.</ref> از [[مسند]] [[ابوداود طیالسی]] نقل کرده که امابان، دختر [[وازع بن زارع]] گفته است: هنگامی که جدم زارع برای [[اظهار اسلام]] خدمت [[رسول خدا]] {{صل}} رسید، پسر [[برادر]] او اَثبَج نیز همراهش بود و با هم مسلمان شدند. عدهای این داستان را به اشج <ref>منذر بن عاصم یا عامر بن منذر.</ref> نسبت دادهاند<ref>ابن ابی عاصم، ج۳، ص۳۰۵؛ طبرانی، ج۵، ص۲۷۵؛ ابن ماکولا، ج۳، ص۳۷۶؛ ابن حجر، فتح، ج۸، ص۶۷؛ ابن کثیر، ج۵، ص۵۷.</ref> که با توجه به نسبت این داستان به هر دو، باید اَثبَج و اشجع، یکی به دیگری تصحیف شده باشد. افزون بر اینکه عبدی بودن هر دو، تصحیف را درباره آنها تقویت میکند<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۳۸.</ref>. در مقابل، آنچه دو نفر بودن اشج و اثبج را تقویت میکند، وجود گزارشهایی درباره اشج است که اولاً او را بزرگ [[قوم]] دانستهاند که همراه [[قبیله]] خود خدمت رسول خدا {{صل}} رسید، و دیگر اینکه روایتی را که به اشج نسبت دادهاند، به اثبج نسبت ندادهاند. با این حال، احتمال اول، بر قوت خود باقی است.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اثبج عبدی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۹.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |