ازیهر مولی سهیل بن عمرو: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ازیهر مولی سهیل بن عمرو در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> [[ازیهر مولی سهیل بن عمرو در تاریخ اسلامی]] </div>


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۰۱ و همو، ج۱، ص۱۸۴ و ۱۸۵.</ref> به استناد روایتی که فاکهی در [[تاریخ]] [[مکه]]<ref>فاکهی، ج۲، ص۵۰.</ref> آورده، او را [[صحابی]] دانسته است. براساس این [[روایت]]، [[رسول خدا]]{{صل}} به [[سهیل بن عمرو]] [[نامه]] نوشت که از آب [[زمزم]] برای ایشان بفرستد، [[سهیل]] مولای خود ازیهر را برای این کار فرستاد. [[ام معبد]] گوید: ازیهر را دیدم که با دو [[مشک]] آب از [[خیمه]] من می‌گذشت، پرسیدم: اینها چیست؟ گفت: [[محمد]] از مولایم درخواست آب زمزم کرده و من [[عجله]] می‌کنم تا مبادا آب مشک‌ها کم شود. در این روایت، هیچ اشاره‌ای به تاریخ وقوع آن نشده، ولی به نظر می‌رسد [[نوشتن]] نامه به سهیل پس از [[فتح مکه]] بوده است و احتمال می‌رود تعبیر ازیهر از [[پیامبر]] به محمد پیش از فتح مکه باشد. همچنین این داستان برای [[اثیله خزاعیه]] آمده، ولی ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۸۵.</ref> این خبر را برای ازیهر صحیح دانسته است.<ref>[[محمد رضا هدایت‌پناه|هدایت‌پناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «ازیهر مولی سهیل بن عمرو»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۳۴-۳۵.</ref>
[[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۰۱ و همو، ج۱، ص۱۸۴ و ۱۸۵.</ref> به استناد روایتی که فاکهی در [[تاریخ]] [[مکه]]<ref>فاکهی، ج۲، ص۵۰.</ref> آورده، او را [[صحابی]] دانسته است. براساس این [[روایت]]، [[رسول خدا]] {{صل}} به [[سهیل بن عمرو]] [[نامه]] نوشت که از آب [[زمزم]] برای ایشان بفرستد، [[سهیل]] مولای خود ازیهر را برای این کار فرستاد. [[ام معبد]] گوید: ازیهر را دیدم که با دو [[مشک]] آب از [[خیمه]] من می‌گذشت، پرسیدم: اینها چیست؟ گفت: [[محمد]] از مولایم درخواست آب زمزم کرده و من [[عجله]] می‌کنم تا مبادا آب مشک‌ها کم شود. در این روایت، هیچ اشاره‌ای به تاریخ وقوع آن نشده، ولی به نظر می‌رسد [[نوشتن]] نامه به سهیل پس از [[فتح مکه]] بوده است و احتمال می‌رود تعبیر ازیهر از [[پیامبر]] به محمد پیش از فتح مکه باشد. همچنین این داستان برای [[اثیله خزاعیه]] آمده، ولی ابن حجر<ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۸۵.</ref> این خبر را برای ازیهر صحیح دانسته است.<ref>[[محمد رضا هدایت‌پناه|هدایت‌پناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «ازیهر مولی سهیل بن عمرو»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۳۴-۳۵.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== منابع ==
 
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:2.jpg|22px]] [[محمد رضا هدایت‌پناه|هدایت‌پناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «ازیهر مولی سهیل بن عمرو»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']]
# [[پرونده:IM009658.jpg|22px]] [[محمد رضا هدایت‌پناه|هدایت‌پناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «ازیهر مولی سهیل بن عمرو»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{صحابه}}


[[رده:ازیهر مولی سهیل بن عمرو]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۵۵

مقدمه

ابن حجر[۱] به استناد روایتی که فاکهی در تاریخ مکه[۲] آورده، او را صحابی دانسته است. براساس این روایت، رسول خدا (ص) به سهیل بن عمرو نامه نوشت که از آب زمزم برای ایشان بفرستد، سهیل مولای خود ازیهر را برای این کار فرستاد. ام معبد گوید: ازیهر را دیدم که با دو مشک آب از خیمه من می‌گذشت، پرسیدم: اینها چیست؟ گفت: محمد از مولایم درخواست آب زمزم کرده و من عجله می‌کنم تا مبادا آب مشک‌ها کم شود. در این روایت، هیچ اشاره‌ای به تاریخ وقوع آن نشده، ولی به نظر می‌رسد نوشتن نامه به سهیل پس از فتح مکه بوده است و احتمال می‌رود تعبیر ازیهر از پیامبر به محمد پیش از فتح مکه باشد. همچنین این داستان برای اثیله خزاعیه آمده، ولی ابن حجر[۳] این خبر را برای ازیهر صحیح دانسته است.[۴]

منابع

پانویس

  1. ابن حجر، ج۱، ص۲۰۱ و همو، ج۱، ص۱۸۴ و ۱۸۵.
  2. فاکهی، ج۲، ص۵۰.
  3. ابن حجر، ج۱، ص۱۸۵.
  4. هدایت‌پناه، محمد رضا، مقاله «ازیهر مولی سهیل بن عمرو»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۳۴-۳۵.