جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[تصور]] میکنم [[اباضیه]] از جمله گروهها و فرقههایی هستند که محققان کمتر آنها را میشناسند. شاید همین عامل [[اندیشمندان]] اباضیه را برانگیخت تا دستبهکار شوند و با انتشار کتابهای فراوان، تلاشی در خور تحسین، برای معرفی خود به [[مسلمانان]] انجام دهند. ایشان در کشورهایی همچون عمان، لیبی، تونس و... [[زندگی]] میکنند<ref>محمد حسن مهدی، الاباضیة نشأتها و عقایدها، ص۶۰.</ref>. | [[تصور]] میکنم [[اباضیه]] از جمله گروهها و فرقههایی هستند که محققان کمتر آنها را میشناسند. شاید همین عامل [[اندیشمندان]] اباضیه را برانگیخت تا دستبهکار شوند و با انتشار کتابهای فراوان، تلاشی در خور تحسین، برای معرفی خود به [[مسلمانان]] انجام دهند. ایشان در کشورهایی همچون عمان، لیبی، تونس و... [[زندگی]] میکنند<ref>محمد حسن مهدی، الاباضیة نشأتها و عقایدها، ص۶۰.</ref>. | ||
[[اختلافات]] بر سر پیدایش آنها و انتساب آنها به گروه [[خوارج]] و نیز مؤسس این فرقه<ref>فِرَقنویسان مؤسس این [[فرقه]] را [[عبدالله بن اباض]] دانستهاند (ابوالمظفر اسفراینی، التبصیر فیالدین، ص۴۸-۴۹؛ [[عبدالقاهر بغدادی]]، الفرق بین الفرق، ص۸۲: [[محمد بن عبدالکریم شهرستانی]]، الملل و النحل، ج۱، ص۱۵۶). | [[اختلافات]] بر سر پیدایش آنها و انتساب آنها به گروه [[خوارج]] و نیز مؤسس این فرقه<ref>فِرَقنویسان مؤسس این [[فرقه]] را [[عبدالله بن اباض]] دانستهاند (ابوالمظفر اسفراینی، التبصیر فیالدین، ص۴۸-۴۹؛ [[عبدالقاهر بغدادی]]، الفرق بین الفرق، ص۸۲: [[محمد بن عبدالکریم شهرستانی]]، الملل و النحل، ج۱، ص۱۵۶). | ||
اما اباضیه خود این موضوع را [[انکار]] کرده و مؤسس [[مذهب]] خود را [[امام]] [[جابر بن زید ازدی بصری]] (۹۳ق یا ۹۶ق) معرفی میکنند که [[حجاج بن یوسف]] او را به [[عمان]] [[تبعید]] کرد (ر.ک: [[علی یحیی معمر]]، الاباضیة مذهب [[اسلامی]] [[معتدل]]، ص۹؛ [[محسن بربر]]، الاباضیة، ص۵؛ [[عامر نجار]]، الاباضیة و مدی صلتها بالخوارج، ص۱۲۲. درباره زندگانی [[جابر بن زید]]، ر.ک: [[سالم بن حمد حارثی عمانی]]، العقول القضیة فی اصول الاباضیة، ص۹۳ به بعد).</ref> از جمله نزاعهای جدی درباره آنهاست. اگرچه مللونحلنویسان، اباضیه را یکی از گروههای فرقه خوارج به شمار آوردهاند<ref>علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۱۰۲؛ ابوالمظفر اسفراینی، التبصیر فی الدین، ص۴۸ و ۴۹؛ محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۵۶.</ref>، [[دانشمندان]] معاصر [[اباضی]] میکوشند تا با بیان اختلافات خود با خوارج<ref>با اندکی جستوجو در آثار اباضیه دانستم که در مسئله امامت، تفاوت میان اباضیه و خوارج بسیار است. برای نمونه، خوارج نخستین یا همان محکمة الاولی وجود امام را غیرضروری میدانستند (محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۵)؛ در حالی که اباضیه کنونی بر لزوم امامت با ادله قرآنی، روایی، عقلی و اجماع اصرار دارند و ابطال امامت را منجر به تعطیلی حدود الهی میدانند (ر.ک: عامر نجار، الاباضیة، ص۱۵۹ و ۱۶۰؛ نیز، ر.ک: ولید مساعد طباطبایی، الاباضیة تاریخاً و عقیدة، ص۱۰۸؛ بکیر بن سعید اعوشت، دراسات اسلامیة فی الاصول الاباضیة، ص۱۱۷).</ref> از زیر سایه سنگین نام [[خوارج]] بیرون آیند<ref>ر.ک: بکیر بن سعید اعوشت، أضواء اسلامیة علی المعالم الاباضیة، ص۵۳-۶۹. نیز، ر.ک: عامر نجار، الاباضیة، ص۷-۱۰، برخی از ایشان، تعصبات سیاسی و مذهبی را عامل یکسان انگاری اباضیه و خوارج میدانند (علی یحیی معمر، الاباضیة بین الفرق الاسلامیة، ص۹). گفتنی است علی یحیی معمر نویسنده اباضی مذهب در این کتاب تلاشی وافر برای شناساندن مذهب أباضیه کرده است.</ref>؛ تا جایی که خود را دورترین افراد از خوارج به شمار آوردهاند<ref>بکیر بن سعید اعوشت، دراسات اسلامیة فی الاول الاباضیة، ص۱۱۹. او در موضعی مینویسد: {{عربی|إن الاباضیة قد اتفقوا مع الاشعریة فی قضیة القدر، واتفقوا مع المعتزلة فی قضیة خلق القرآن واتفقوا مع الشیعة فی اصل التوحید والایمان والخلود. ولو سلمنا بفکرة الباحثین الذین یقرون ان الاباضیة خوارج، لانهم یتفقون معهم فی رکن الامامة...}} (همان، ص۱۲۳). به نظر میرسد که مقصود او از اشتراک اباضیه و خوارج در مسئله امامت، اشتراک با دیگر گروههای خوارج غیر از محکمة الاولی است.</ref>. شاید برایتان جالب باشد، ولی به گفته برخی محققان، [[اباضیه]] هنگامی که میشنوند کسی آنها را به خوارج نسبت میدهد، به شدت [[خشمگین]] میشوند<ref>محمد حسن مهدی، الاباضیة نشأتها و عقایدها، ص۵۴.</ref>. ایشان دارای گروههای فرعی فراوانی نیز هستند<ref>این گروهها عبارتاند از: نکاریه، خلفیه، نفاثیه، حسینیه، سکاکیه، فرثیه، حفصیه، حارثیه و یزیدیه (ر.ک: علی یحیی معمر، الاباضیة مذهب اسلامی معتدل، ص۳۶-۴۱؛ محمد حسن مهدی، الاباضیة نشأتها و عقایدها، ص۶۳-۸۶.</ref>. | اما اباضیه خود این موضوع را [[انکار]] کرده و مؤسس [[مذهب]] خود را [[امام]] [[جابر بن زید ازدی بصری]] (۹۳ق یا ۹۶ق) معرفی میکنند که [[حجاج بن یوسف]] او را به [[عمان]] [[تبعید]] کرد (ر. ک: [[علی یحیی معمر]]، الاباضیة مذهب [[اسلامی]] [[معتدل]]، ص۹؛ [[محسن بربر]]، الاباضیة، ص۵؛ [[عامر نجار]]، الاباضیة و مدی صلتها بالخوارج، ص۱۲۲. درباره زندگانی [[جابر بن زید]]، ر. ک: [[سالم بن حمد حارثی عمانی]]، العقول القضیة فی اصول الاباضیة، ص۹۳ به بعد).</ref> از جمله نزاعهای جدی درباره آنهاست. اگرچه مللونحلنویسان، اباضیه را یکی از گروههای فرقه خوارج به شمار آوردهاند<ref>علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۱۰۲؛ ابوالمظفر اسفراینی، التبصیر فی الدین، ص۴۸ و ۴۹؛ محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۵۶.</ref>، [[دانشمندان]] معاصر [[اباضی]] میکوشند تا با بیان اختلافات خود با خوارج<ref>با اندکی جستوجو در آثار اباضیه دانستم که در مسئله امامت، تفاوت میان اباضیه و خوارج بسیار است. برای نمونه، خوارج نخستین یا همان محکمة الاولی وجود امام را غیرضروری میدانستند (محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۵)؛ در حالی که اباضیه کنونی بر لزوم امامت با ادله قرآنی، روایی، عقلی و اجماع اصرار دارند و ابطال امامت را منجر به تعطیلی حدود الهی میدانند (ر. ک: عامر نجار، الاباضیة، ص۱۵۹ و ۱۶۰؛ نیز، ر. ک: ولید مساعد طباطبایی، الاباضیة تاریخاً و عقیدة، ص۱۰۸؛ بکیر بن سعید اعوشت، دراسات اسلامیة فی الاصول الاباضیة، ص۱۱۷).</ref> از زیر سایه سنگین نام [[خوارج]] بیرون آیند<ref>ر. ک: بکیر بن سعید اعوشت، أضواء اسلامیة علی المعالم الاباضیة، ص۵۳-۶۹. نیز، ر. ک: عامر نجار، الاباضیة، ص۷-۱۰، برخی از ایشان، تعصبات سیاسی و مذهبی را عامل یکسان انگاری اباضیه و خوارج میدانند (علی یحیی معمر، الاباضیة بین الفرق الاسلامیة، ص۹). گفتنی است علی یحیی معمر نویسنده اباضی مذهب در این کتاب تلاشی وافر برای شناساندن مذهب أباضیه کرده است.</ref>؛ تا جایی که خود را دورترین افراد از خوارج به شمار آوردهاند<ref>بکیر بن سعید اعوشت، دراسات اسلامیة فی الاول الاباضیة، ص۱۱۹. او در موضعی مینویسد: {{عربی|إن الاباضیة قد اتفقوا مع الاشعریة فی قضیة القدر، واتفقوا مع المعتزلة فی قضیة خلق القرآن واتفقوا مع الشیعة فی اصل التوحید والایمان والخلود. ولو سلمنا بفکرة الباحثین الذین یقرون ان الاباضیة خوارج، لانهم یتفقون معهم فی رکن الامامة...}} (همان، ص۱۲۳). به نظر میرسد که مقصود او از اشتراک اباضیه و خوارج در مسئله امامت، اشتراک با دیگر گروههای خوارج غیر از محکمة الاولی است.</ref>. شاید برایتان جالب باشد، ولی به گفته برخی محققان، [[اباضیه]] هنگامی که میشنوند کسی آنها را به خوارج نسبت میدهد، به شدت [[خشمگین]] میشوند<ref>محمد حسن مهدی، الاباضیة نشأتها و عقایدها، ص۵۴.</ref>. ایشان دارای گروههای فرعی فراوانی نیز هستند<ref>این گروهها عبارتاند از: نکاریه، خلفیه، نفاثیه، حسینیه، سکاکیه، فرثیه، حفصیه، حارثیه و یزیدیه (ر. ک: علی یحیی معمر، الاباضیة مذهب اسلامی معتدل، ص۳۶-۴۱؛ محمد حسن مهدی، الاباضیة نشأتها و عقایدها، ص۶۳-۸۶.</ref>. | ||
اباضیه معاصر اموری مانند [[دیانت]]، [[درایت]]، [[غیرت]]، [[پشتکار]] و [[شجاعت]] را از [[صفات امام]] دانستهاند، اما اشارهای به شرط [[افضلیت]] برای [[امام]] نکردهاند<ref>در این باره ر.ک: صابر طعیمة، الاباضیة، عقیدة و مذهبا، ص۱۳۶-۱۳۷؛ نیز، ر.ک: بلال موسی بلال علی، الامامة الاباضیة و الاستعمار، ص۸۴-۸۶، محمد حسن مهدی، الاباضیة نشأتها و عقایدها، ص۲۳۴-۲۳۷.</ref>؛ ولی [[محمد بن یوسف اطفیش]] (۱۲۳۶-۱۳۳۲ق) که معروف به قطبالائمه نزد [[اباضیه]] است<ref>عدون جهلان، الفکر السیاسی عند الاباضیة، ص۱۳. نویسنده این کتاب به طور کلی به شرح دیدگاههای محمد بن یوسف اطفیش پرداخته است.</ref>، با اشاره به اینکه [[امامیه]] [[امامت مفضول]] را با وجود [[فاضل]] منع کردهاند، این [[عقیده]] را [[باطل]] دانسته و اباضیه را بر این عقیده میداند که امامت مفضول با وجود فاضل جایز است؛ زیرا ممکن است [[مفضول]] برای این [[مسئولیت]] [[اصلح]] باشد<ref>محمد بن یوسف اطفیش، شرح عقیدة التوحید، ص۲۱۶.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[افضلیت امام از منظر عقل و نقل (کتاب)|افضلیت امام از منظر عقل و نقل]]، ص ۸۹.</ref> | اباضیه معاصر اموری مانند [[دیانت]]، [[درایت]]، [[غیرت]]، [[پشتکار]] و [[شجاعت]] را از [[صفات امام]] دانستهاند، اما اشارهای به شرط [[افضلیت]] برای [[امام]] نکردهاند<ref>در این باره ر. ک: صابر طعیمة، الاباضیة، عقیدة و مذهبا، ص۱۳۶-۱۳۷؛ نیز، ر. ک: بلال موسی بلال علی، الامامة الاباضیة و الاستعمار، ص۸۴-۸۶، محمد حسن مهدی، الاباضیة نشأتها و عقایدها، ص۲۳۴-۲۳۷.</ref>؛ ولی [[محمد بن یوسف اطفیش]] (۱۲۳۶-۱۳۳۲ق) که معروف به قطبالائمه نزد [[اباضیه]] است<ref>عدون جهلان، الفکر السیاسی عند الاباضیة، ص۱۳. نویسنده این کتاب به طور کلی به شرح دیدگاههای محمد بن یوسف اطفیش پرداخته است.</ref>، با اشاره به اینکه [[امامیه]] [[امامت مفضول]] را با وجود [[فاضل]] منع کردهاند، این [[عقیده]] را [[باطل]] دانسته و اباضیه را بر این عقیده میداند که امامت مفضول با وجود فاضل جایز است؛ زیرا ممکن است [[مفضول]] برای این [[مسئولیت]] [[اصلح]] باشد<ref>محمد بن یوسف اطفیش، شرح عقیدة التوحید، ص۲۱۶.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[افضلیت امام از منظر عقل و نقل (کتاب)|افضلیت امام از منظر عقل و نقل]]، ص ۸۹.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |