جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = امامت (پرسش) | | پرسش مرتبط = امامت (پرسش) | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
# [[صادر اول]]، در تمام مراتب عالم در رأس [[نظام]] است و در نتیجه، در [[عالم دنیا]] و در [[جوامع انسانی]]، همیشه باید امامی باشد که در رأس نظام قرار گیرد و امر [[تدبیر]] و وساطت در ارائه [[نور الهی]] را بر عهده گیرد<ref>شرح حکمة الاشراق (قطب الدین الشیرازی) (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه.ش)، ص۱۸.</ref>. | # [[صادر اول]]، در تمام مراتب عالم در رأس [[نظام]] است و در نتیجه، در [[عالم دنیا]] و در [[جوامع انسانی]]، همیشه باید امامی باشد که در رأس نظام قرار گیرد و امر [[تدبیر]] و وساطت در ارائه [[نور الهی]] را بر عهده گیرد<ref>شرح حکمة الاشراق (قطب الدین الشیرازی) (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه. ش)، ص۱۸.</ref>. | ||
# [[امام]]، [[اسوه]] و [[غایت]] از [[خلقت]] است؛ زیرا ملاک در [[شرافت]]، توغّل بر [[حکمت]] و [[انوار]] [[الهی]] است و [[خلیفه الهی]]، بدواً و ختماً اقرب انوار به [[نور]] الانوار است و عالم هرگز خالی از حکمت و [[حجج الهی]] نیست<ref>حکمة الاشراق (ط. مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۳ ه.ش)، ص۱۱: المقدمة للمصنف.</ref>. | # [[امام]]، [[اسوه]] و [[غایت]] از [[خلقت]] است؛ زیرا ملاک در [[شرافت]]، توغّل بر [[حکمت]] و [[انوار]] [[الهی]] است و [[خلیفه الهی]]، بدواً و ختماً اقرب انوار به [[نور]] الانوار است و عالم هرگز خالی از حکمت و [[حجج الهی]] نیست<ref>حکمة الاشراق (ط. مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۳ ه. ش)، ص۱۱: المقدمة للمصنف.</ref>. | ||
#همان طور که نور اول، اعظم و [[اشرف]] و اقرب انوار به نور [[حق]] است و [[نورانیت]] خود را مستقیماً از نور الانوار دریافت میکند، در [[جامعه بشری]] نیز، امام [[افضل]] و اشرف افراد [[امت]] در هر [[زمان]] است و انوار الهی و [[علوم]] و [[معارف]] خود را مستقیماً از [[پروردگار]] دریافت میکند<ref>حکمة الاشراق (ط. مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۳ ه.ش)، ص۵۱۸.</ref>. | # همان طور که نور اول، اعظم و [[اشرف]] و اقرب انوار به نور [[حق]] است و [[نورانیت]] خود را مستقیماً از نور الانوار دریافت میکند، در [[جامعه بشری]] نیز، امام [[افضل]] و اشرف افراد [[امت]] در هر [[زمان]] است و انوار الهی و [[علوم]] و [[معارف]] خود را مستقیماً از [[پروردگار]] دریافت میکند<ref>حکمة الاشراق (ط. مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۳ ه. ش)، ص۵۱۸.</ref>. | ||
#در همه زمانها باید امامی در [[هدایت الهی]] و وساطت در ایصال [[فیض]] در میان امت باشد تا خلایق را به [[توحید]] [[دعوت]] کند؛ و الا دوام فیض از [[عوالم]] [[ربوبی]] منقطع میگردد<ref>التلویحات النوعیة (مجموعه مصنفات شیخ اشراق (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه.ش)، ج۱، ص۹۶).</ref>. | # در همه زمانها باید امامی در [[هدایت الهی]] و وساطت در ایصال [[فیض]] در میان امت باشد تا خلایق را به [[توحید]] [[دعوت]] کند؛ و الا دوام فیض از [[عوالم]] [[ربوبی]] منقطع میگردد<ref>التلویحات النوعیة (مجموعه مصنفات شیخ اشراق (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه. ش)، ج۱، ص۹۶).</ref>. | ||
#امام، به دلیل شدت اتصال به عوالم ربوبی، [[قادر]] بر [[تصرف در عالم]] و خرق عادات به [[اذن الهی]] میباشد<ref>التلویحات النوعیة (مجموعه مصنفات شیخ اشراق (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه.ش)، ج۱، ص۹۷. </ref>. | # امام، به دلیل شدت اتصال به عوالم ربوبی، [[قادر]] بر [[تصرف در عالم]] و خرق عادات به [[اذن الهی]] میباشد<ref>التلویحات النوعیة (مجموعه مصنفات شیخ اشراق (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه. ش)، ج۱، ص۹۷. </ref>. | ||
#رابطه انوار دون نسبت به فوق، رابطه شوقی است؛ زیرا اگر هر موجودی [[عاشق]] ذات خود و [[کمالات ذاتی]] خود است، [[عشق]] بیشتری به علل خود دارد و بر همین اساس، رابطه انوار عالم به نور اول، رابطه شدت [[شوق]] به [[محبوب]] و حتی بیش از [[شوق]] به ذات خود است. از سوی دیگر، این نه رابطه [[فقیر]] با [[غنی]]، بلکه رابطه عین [[فقر]] مطلق با غنای مطلق است. همچنین در [[قوس نزول]]، رابطه [[انوار]] قاهره نسبت به معلولهای خود، رابطه [[غلبه]] و [[سیطره]] و سطوت و قهاریّت است و از این جهت، همه انوار، [[محبّ]] [[نور]] اعظم و [[غایت]] انوار هستند. از این رو، [[خلیفة الله]]، در همه مراتب، [[محبوب]] انوار آن مرتبه میباشد<ref>شرح حکمة الاشراق (قطب الدین الشیرازی) (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه.ش)، ص۱۹.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۳ ص ۲۴۰.</ref> | # رابطه انوار دون نسبت به فوق، رابطه شوقی است؛ زیرا اگر هر موجودی [[عاشق]] ذات خود و [[کمالات ذاتی]] خود است، [[عشق]] بیشتری به علل خود دارد و بر همین اساس، رابطه انوار عالم به نور اول، رابطه شدت [[شوق]] به [[محبوب]] و حتی بیش از [[شوق]] به ذات خود است. از سوی دیگر، این نه رابطه [[فقیر]] با [[غنی]]، بلکه رابطه عین [[فقر]] مطلق با غنای مطلق است. همچنین در [[قوس نزول]]، رابطه [[انوار]] قاهره نسبت به معلولهای خود، رابطه [[غلبه]] و [[سیطره]] و سطوت و قهاریّت است و از این جهت، همه انوار، [[محبّ]] [[نور]] اعظم و [[غایت]] انوار هستند. از این رو، [[خلیفة الله]]، در همه مراتب، [[محبوب]] انوار آن مرتبه میباشد<ref>شرح حکمة الاشراق (قطب الدین الشیرازی) (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه. ش)، ص۱۹.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۳ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۳ ص ۲۴۰.</ref> | ||
==[[امامت در فلسفه مشاء]]== | == [[امامت در فلسفه مشاء]] == | ||
==[[امامت در فلسفه اشراق]]== | == [[امامت در فلسفه اشراق]] == | ||
==[[امامت در فلسفه حکمت متعالیه]]== | == [[امامت در فلسفه حکمت متعالیه]] == | ||
==پرسش مستقیم== | == پرسش مستقیم == | ||
[[جایگاه ولایت و امامت در نظام تکوین و تشریع از دیدگاه مکتب اشراق چگونه ترسیم شده است؟ (پرسش)]] | [[جایگاه ولایت و امامت در نظام تکوین و تشریع از دیدگاه مکتب اشراق چگونه ترسیم شده است؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} |