بجیر بن زهیر بن ابی سلمی مزنی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۱) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[بجیر بن زهیر بن ابی سلمی مزنی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }} | |||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
او از تیره [[مُزَینه بن ادّ بن طابخه]] از [[قبیله]] [[مضر بن معد]] بود<ref>ابن حزم، ص۲۰۱ و ۴۸۰.</ref>. وی و برادرش را از [[شاعران]] [[مخضرم]] دانستهاند؛ چنان که پدرش را نیز از شاعران برجسته شمرده و گفتهاند بُجیر در [[شعر]] چون پدرش بود<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۳۴.</ref>. وی پیش از برادرش [[کعب بن زهیر بن ابی سلمی مزنی|کعب]] [[اسلام]] آورد<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۳۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۵۲.</ref>. براساس [[نقلی]]، پس از [[بعثت]] [[رسول خدا]]{{صل}}، بُجیر [[خدمت]] ایشان رسید و اسلام آورد و نزد [[قوم]] خود بازگشت و پس از [[هجرت رسول خدا]]{{صل}} به [[مدینه]]، بُجیر نیز به مدینه آمد و از خوبان [[مسلمانان]] بود <ref>ابوالفرج اصفهانی، ج۱۷، ص۹۳.</ref>. | او از تیره [[مُزَینه بن ادّ بن طابخه]] از [[قبیله]] [[مضر بن معد]] بود<ref>ابن حزم، ص۲۰۱ و ۴۸۰.</ref>. وی و برادرش را از [[شاعران]] [[مخضرم]] دانستهاند؛ چنان که پدرش را نیز از شاعران برجسته شمرده و گفتهاند بُجیر در [[شعر]] چون پدرش بود<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۳۴.</ref>. وی پیش از برادرش [[کعب بن زهیر بن ابی سلمی مزنی|کعب]] [[اسلام]] آورد<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۳۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۵۲.</ref>. براساس [[نقلی]]، پس از [[بعثت]] [[رسول خدا]] {{صل}}، بُجیر [[خدمت]] ایشان رسید و اسلام آورد و نزد [[قوم]] خود بازگشت و پس از [[هجرت رسول خدا]] {{صل}} به [[مدینه]]، بُجیر نیز به مدینه آمد و از خوبان [[مسلمانان]] بود <ref>ابوالفرج اصفهانی، ج۱۷، ص۹۳.</ref>. | ||
بُجیر و برادرش کعب، نزد رسول خدا{{صل}} میآمدند. هنگامی که به [[ابرق العَزّاف]]<ref>به خطا: ابرق العراق؛ ر.ک: ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۳۴؛ محلی در بین راه بصره به مدینه، ر.ک: یاقوت حموی، ج۱، ص۶۸.</ref> رسیدند، کعب به بُجیر گفت: تو با رسول خدا{{صل}} [[دیدار]] کن و من در اینجا منتظرت میمانم. بُجیر خدمت رسول خدا{{صل}} رسید و اسلام آورد و موضوع را به اطلاع کعب رساند. پس از این، هنگامی که رسول خدا{{صل}} از غزوه حنین بازگشت، بُجیر برای کعب [[نامه]] نوشت و از او خواست اسلام آورد؛ چراکه هرکس [[توبه]] کند و به سوی رسول خدا{{صل}} بازگردد، آن [[حضرت]] او را نخواهد کُشت<ref>ابن هشام، ج۴، ص۱۴۴؛ ابونعیم، ج۱، ص۴۲۵؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۳۳۴.</ref>. این بدان سبب بود که کعب پس از [[اسلام آوردن]] برادرش، بُجیر، [[شعر]] ناپسندی سروده بود و به کعب اطلاع داده بودند که رسول خدا{{صل}} [[خون]] او را [[مباح]] دانسته است <ref>حاکم، ج۳، ص۵۷۹؛ ابونعیم، ج۱، ص۴۲۶.</ref>. | بُجیر و برادرش کعب، نزد رسول خدا {{صل}} میآمدند. هنگامی که به [[ابرق العَزّاف]]<ref>به خطا: ابرق العراق؛ ر. ک: ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۳۴؛ محلی در بین راه بصره به مدینه، ر. ک: یاقوت حموی، ج۱، ص۶۸.</ref> رسیدند، کعب به بُجیر گفت: تو با رسول خدا {{صل}} [[دیدار]] کن و من در اینجا منتظرت میمانم. بُجیر خدمت رسول خدا {{صل}} رسید و اسلام آورد و موضوع را به اطلاع کعب رساند. پس از این، هنگامی که رسول خدا {{صل}} از غزوه حنین بازگشت، بُجیر برای کعب [[نامه]] نوشت و از او خواست اسلام آورد؛ چراکه هرکس [[توبه]] کند و به سوی رسول خدا {{صل}} بازگردد، آن [[حضرت]] او را نخواهد کُشت<ref>ابن هشام، ج۴، ص۱۴۴؛ ابونعیم، ج۱، ص۴۲۵؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۳۳۴.</ref>. این بدان سبب بود که کعب پس از [[اسلام آوردن]] برادرش، بُجیر، [[شعر]] ناپسندی سروده بود و به کعب اطلاع داده بودند که رسول خدا {{صل}} [[خون]] او را [[مباح]] دانسته است <ref>حاکم، ج۳، ص۵۷۹؛ ابونعیم، ج۱، ص۴۲۶.</ref>. | ||
بُجیر با قطعه شعری، نادرستی این خبر را گوشزد کرد<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۳۴.</ref>. بُجیر در [[غزوه خیبر]]، [[فتح مکه]] و غزوۀ حنین شرکت کرد و در [[غزوه حنین]] شعری سرود<ref>ر.ک: ابوالفرج اصفهانی، ج۱۳، ص۹۳.</ref>. به گفته برخی منابع، بُجیر در فتح مکه نیز شعری سرود <ref>ابن هشام، ج۴، ص۶۸؛ ابن کثیر، ج۳، ص۵۸۹.</ref>. دو [[بیت]] نخست این [[شعر]] چنین است: | بُجیر با قطعه شعری، نادرستی این خبر را گوشزد کرد<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۳۴.</ref>. بُجیر در [[غزوه خیبر]]، [[فتح مکه]] و غزوۀ حنین شرکت کرد و در [[غزوه حنین]] شعری سرود<ref>ر. ک: ابوالفرج اصفهانی، ج۱۳، ص۹۳.</ref>. به گفته برخی منابع، بُجیر در فتح مکه نیز شعری سرود <ref>ابن هشام، ج۴، ص۶۸؛ ابن کثیر، ج۳، ص۵۸۹.</ref>. دو [[بیت]] نخست این [[شعر]] چنین است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''نَفى أَهلَ الحَبَلَّقِ يَومَ وَجٍّ''|2=''مُزَينَةُ جَهرَةً وَبَنو خُفافِ''}} | {{ب|''نَفى أَهلَ الحَبَلَّقِ يَومَ وَجٍّ''|2=''مُزَينَةُ جَهرَةً وَبَنو خُفافِ''}} | ||
خط ۲۰: | خط ۱۹: | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{مدخل وابسته}} | {{مدخل وابسته}} | ||
*[[زهیر بن ابی سلمی مزنی]] (پدر) | * [[زهیر بن ابی سلمی مزنی]] (پدر) | ||
*[[کعب بن زهیر بن ابی سلمی مزنی]] (برادر) | * [[کعب بن زهیر بن ابی سلمی مزنی]] (برادر) | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
خط ۳۲: | خط ۳۱: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده:اصحاب پیامبر]] | [[رده:اصحاب پیامبر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۴۲
مقدمه
او از تیره مُزَینه بن ادّ بن طابخه از قبیله مضر بن معد بود[۱]. وی و برادرش را از شاعران مخضرم دانستهاند؛ چنان که پدرش را نیز از شاعران برجسته شمرده و گفتهاند بُجیر در شعر چون پدرش بود[۲]. وی پیش از برادرش کعب اسلام آورد[۳]. براساس نقلی، پس از بعثت رسول خدا (ص)، بُجیر خدمت ایشان رسید و اسلام آورد و نزد قوم خود بازگشت و پس از هجرت رسول خدا (ص) به مدینه، بُجیر نیز به مدینه آمد و از خوبان مسلمانان بود [۴].
بُجیر و برادرش کعب، نزد رسول خدا (ص) میآمدند. هنگامی که به ابرق العَزّاف[۵] رسیدند، کعب به بُجیر گفت: تو با رسول خدا (ص) دیدار کن و من در اینجا منتظرت میمانم. بُجیر خدمت رسول خدا (ص) رسید و اسلام آورد و موضوع را به اطلاع کعب رساند. پس از این، هنگامی که رسول خدا (ص) از غزوه حنین بازگشت، بُجیر برای کعب نامه نوشت و از او خواست اسلام آورد؛ چراکه هرکس توبه کند و به سوی رسول خدا (ص) بازگردد، آن حضرت او را نخواهد کُشت[۶]. این بدان سبب بود که کعب پس از اسلام آوردن برادرش، بُجیر، شعر ناپسندی سروده بود و به کعب اطلاع داده بودند که رسول خدا (ص) خون او را مباح دانسته است [۷].
بُجیر با قطعه شعری، نادرستی این خبر را گوشزد کرد[۸]. بُجیر در غزوه خیبر، فتح مکه و غزوۀ حنین شرکت کرد و در غزوه حنین شعری سرود[۹]. به گفته برخی منابع، بُجیر در فتح مکه نیز شعری سرود [۱۰]. دو بیت نخست این شعر چنین است:
نَفى أَهلَ الحَبَلَّقِ يَومَ وَجٍّ | مُزَينَةُ جَهرَةً وَبَنو خُفافِ | |
ضَرَبناهُم بِمَكَّةَ يَومَ فَتحِ النَ | بِيِّ الخَيرِ بِالبيضِ الخِفافِ |
وی در غزوه طائف نیز شعری سروده[۱۱] که دو بیت نخست آن این است:
كانت عُلالةُ بطن حُنَينِكُم | وغداةَ أوطاسٍ ويوم الأبرَقِ | |
جَمَعَت هوَازِنُ جَمَعها فتبدَّوا | كالطائِر تنجو من قطام ازرق[۱۲] |
جستارهای وابسته
- زهیر بن ابی سلمی مزنی (پدر)
- کعب بن زهیر بن ابی سلمی مزنی (برادر)
منابع
پانویس
- ↑ ابن حزم، ص۲۰۱ و ۴۸۰.
- ↑ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۳۴.
- ↑ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۳۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۵۲.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، ج۱۷، ص۹۳.
- ↑ به خطا: ابرق العراق؛ ر. ک: ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۳۴؛ محلی در بین راه بصره به مدینه، ر. ک: یاقوت حموی، ج۱، ص۶۸.
- ↑ ابن هشام، ج۴، ص۱۴۴؛ ابونعیم، ج۱، ص۴۲۵؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۳۳۴.
- ↑ حاکم، ج۳، ص۵۷۹؛ ابونعیم، ج۱، ص۴۲۶.
- ↑ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۳۴.
- ↑ ر. ک: ابوالفرج اصفهانی، ج۱۳، ص۹۳.
- ↑ ابن هشام، ج۴، ص۶۸؛ ابن کثیر، ج۳، ص۵۸۹.
- ↑ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۳۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۵۲.
- ↑ خانجانی، قاسم، مقاله «بجیر بن زهیر بن ابی سلمی مزنی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۲۰۰.