جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[بردهداری در قرآن]] - [[بردهداری در حدیث]] - [[نفی بردهداری در معارف و سیره نبوی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[بردهداری در قرآن]] - [[بردهداری در حدیث]] - [[نفی بردهداری در معارف و سیره نبوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
در [[عصر جاهلیت]] [[تجارت]] برده میان [[اعراب جاهلی]] وجود داشت. [[اعراب]] [[اسیران]] [[جنگی]] را برده میساختند و یا از [[حبشه]] و اطراف [[عربستان]] برده میخریدند. | در [[عصر جاهلیت]] [[تجارت]] برده میان [[اعراب جاهلی]] وجود داشت. [[اعراب]] [[اسیران]] [[جنگی]] را برده میساختند و یا از [[حبشه]] و اطراف [[عربستان]] برده میخریدند. | ||
بردگان در امور [[خانه]] به ارباب کمک میکردند و اگر در کاری تخصّص داشتند به آن کار میپرداختند، ولی [[حقوق]] را باید به ارباب میدادند. تجّار برده، بردگان را به بازارهای مکاره آورده و آنان را میفروختند و [[قریش]] نیز به تجارت برده [[اشتغال]] داشتند و [[عبدالله بن جدعان تمیمی]] از بردهفروشان نامی قریش بود<ref>جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه و نگارش علی جواهر کلام، ج۴، ص۶۶۱.</ref><ref>[[سید صفیه میرحسینی|میرحسینی]] و [[ابراهیم فلاح|فلاح]]، [[شیوههای مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی (کتاب)|شیوههای مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی]]، ص ۴۳.</ref> | بردگان در امور [[خانه]] به ارباب کمک میکردند و اگر در کاری تخصّص داشتند به آن کار میپرداختند، ولی [[حقوق]] را باید به ارباب میدادند. تجّار برده، بردگان را به بازارهای مکاره آورده و آنان را میفروختند و [[قریش]] نیز به تجارت برده [[اشتغال]] داشتند و [[عبدالله بن جدعان تمیمی]] از بردهفروشان نامی قریش بود<ref>جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه و نگارش علی جواهر کلام، ج۴، ص۶۶۱.</ref><ref>[[سید صفیه میرحسینی|میرحسینی]] و [[ابراهیم فلاح|فلاح]]، [[شیوههای مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی (کتاب)|شیوههای مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی]]، ص ۴۳.</ref> | ||
==مبارزه با بردهداری== | == مبارزه با بردهداری == | ||
در آیاتی از [[قرآن کریم]] به [[بردهداری]] در [[عصر جاهلیت]] و [[آداب و رسوم]] و [[احکام]] مربوط به آن و راهکارهای [[اسلام]] برای [[مبارزه]] با آن اشاره دارد که چند [[آیه]] را مرور میکنیم: | در آیاتی از [[قرآن کریم]] به [[بردهداری]] در [[عصر جاهلیت]] و [[آداب و رسوم]] و [[احکام]] مربوط به آن و راهکارهای [[اسلام]] برای [[مبارزه]] با آن اشاره دارد که چند [[آیه]] را مرور میکنیم: | ||
{{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و کسانی که (توان) زناشویی نمییابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بینیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را میخواهند اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید و از مال خداوند که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید و کنیزان خود را که خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید و اگر کسی آنان را وادار کند (بداند که) پس از واداشتنشان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۳۳.</ref>. | {{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و کسانی که (توان) زناشویی نمییابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بینیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را میخواهند اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید و از مال خداوند که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید و کنیزان خود را که خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید و اگر کسی آنان را وادار کند (بداند که) پس از واداشتنشان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۳۳.</ref>. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
یکی دیگر از شرایط این ازدواج آن است که کنیزانی [[انتخاب]] شوند که پاکدامن باشند، نه مرتکب زنای آشکار شوند، نه [[دوست]] پنهانی بگیرند و در جمله بعد به تناسب احکامی که درباره ازدواج با کنیزان و [[حمایت]] از [[حقوق]] آنها گفته شد، بحثی درباره [[مجازات]] آنها به هنگام [[انحراف]] از جاده [[عفت]] به میان آمده و آن این که اگر مرتکب عمل منافی عفت شوند، نصف مجازات [[زنان]] [[آزاد]] درباره آنان جاری میشود؛ یعنی تنها پنجاه تازیانه باید به آنها زد. | یکی دیگر از شرایط این ازدواج آن است که کنیزانی [[انتخاب]] شوند که پاکدامن باشند، نه مرتکب زنای آشکار شوند، نه [[دوست]] پنهانی بگیرند و در جمله بعد به تناسب احکامی که درباره ازدواج با کنیزان و [[حمایت]] از [[حقوق]] آنها گفته شد، بحثی درباره [[مجازات]] آنها به هنگام [[انحراف]] از جاده [[عفت]] به میان آمده و آن این که اگر مرتکب عمل منافی عفت شوند، نصف مجازات [[زنان]] [[آزاد]] درباره آنان جاری میشود؛ یعنی تنها پنجاه تازیانه باید به آنها زد. | ||
در آخر [[آیه]] [[خداوند]] میفرماید: این ازدواج با کنیزان برای کسانی است که از نظر [[غریزه جنسی]] شدید در فشار قرار گرفتهاند و [[قادر]] به ازدواج با زنان آزاد نیستند. بنابراین، برای غیر آنها جایز نیست و بعد بلافاصله میفرماید: خودداری کردن از ازدواج با کنیزان به [[سود]] شماست و علت، یا [[فلسفه]] این [[حکم]] قرآن که فرموده با زنان آزاد ازدواج کنید بهتر است، ممکن است این باشد که کنیزان، مخصوصاً در آن [[زمان]] در شرایط [[تربیتی]] نامطلوبی به بار میآمدند و طبعاً از نظر [[اخلاقی]] و [[روانی]] و [[عاطفی]] دارای کمبودهایی بودهاند، و مسلماً فرزندانی که ثمره ازدواج با آنها بود، رنگ اخلاقی مادر را کم و بیش داشت، به همین جهت [[اسلام]] طرح دقیقی برای [[آزادی]] تدریجی بردگان تنظیم کرد، تا این بردگان بتوانند با یکدیگر ازدواج کنند<ref>ر.ک: برگزیده تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۹۰ - ۳۹۱.</ref>. | در آخر [[آیه]] [[خداوند]] میفرماید: این ازدواج با کنیزان برای کسانی است که از نظر [[غریزه جنسی]] شدید در فشار قرار گرفتهاند و [[قادر]] به ازدواج با زنان آزاد نیستند. بنابراین، برای غیر آنها جایز نیست و بعد بلافاصله میفرماید: خودداری کردن از ازدواج با کنیزان به [[سود]] شماست و علت، یا [[فلسفه]] این [[حکم]] قرآن که فرموده با زنان آزاد ازدواج کنید بهتر است، ممکن است این باشد که کنیزان، مخصوصاً در آن [[زمان]] در شرایط [[تربیتی]] نامطلوبی به بار میآمدند و طبعاً از نظر [[اخلاقی]] و [[روانی]] و [[عاطفی]] دارای کمبودهایی بودهاند، و مسلماً فرزندانی که ثمره ازدواج با آنها بود، رنگ اخلاقی مادر را کم و بیش داشت، به همین جهت [[اسلام]] طرح دقیقی برای [[آزادی]] تدریجی بردگان تنظیم کرد، تا این بردگان بتوانند با یکدیگر ازدواج کنند<ref>ر. ک: برگزیده تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۹۰ - ۳۹۱.</ref>. | ||
از آنجا که اسلام به هر مناسبتی که سخن از بردگان به میان آید [[عنایت]] و توجه خاصی به آزادی آنها نشان میدهد، در آیه ۳۳ [[سوره نور]] به بحث [[آزادی بردگان]] از طریق «مکاتبه»؛ یعنی بستن [[قرارداد]] برای کارکردن [[غلامان]] و پرداختن مبلغی به اقساط به مالک خود و [[آزاد]] شدن پرداخته، میگوید: | از آنجا که اسلام به هر مناسبتی که سخن از بردگان به میان آید [[عنایت]] و توجه خاصی به آزادی آنها نشان میدهد، در آیه ۳۳ [[سوره نور]] به بحث [[آزادی بردگان]] از طریق «مکاتبه»؛ یعنی بستن [[قرارداد]] برای کارکردن [[غلامان]] و پرداختن مبلغی به اقساط به مالک خود و [[آزاد]] شدن پرداخته، میگوید: | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
از این مطالب برمیآید که [[اسلام]] [[بردهداری]] را تعدیل کرده، با توجه به این نکته که این تعدیل طوری بوده که سرانجام به پایان [[نظام]] بردهداری منجر شده است؛ به طور مثال [[قرآن]] برای [[کفاره]] [[روزه]]، [[سوگند]] شکستن، ایلاء، ظهار و... یکی از راههای پرداخت کفاره آنان را آزاد کردن برده گذاشته است و [[پیامبر]] نیز بعد از تأسیس [[نظام اسلامی]] در [[جامعه]] برای تعدیل شدن [[ثروت]] در دست اقشار جامعه، زکات را قرار دادند و یکی از مصارف زکات را [[مبارزه]] با [[بردگی]] و پایان دادن به این موضوع [[ضد]] [[انسانی]] قرار دادند. | از این مطالب برمیآید که [[اسلام]] [[بردهداری]] را تعدیل کرده، با توجه به این نکته که این تعدیل طوری بوده که سرانجام به پایان [[نظام]] بردهداری منجر شده است؛ به طور مثال [[قرآن]] برای [[کفاره]] [[روزه]]، [[سوگند]] شکستن، ایلاء، ظهار و... یکی از راههای پرداخت کفاره آنان را آزاد کردن برده گذاشته است و [[پیامبر]] نیز بعد از تأسیس [[نظام اسلامی]] در [[جامعه]] برای تعدیل شدن [[ثروت]] در دست اقشار جامعه، زکات را قرار دادند و یکی از مصارف زکات را [[مبارزه]] با [[بردگی]] و پایان دادن به این موضوع [[ضد]] [[انسانی]] قرار دادند. | ||
برنامه اسلام در مورد بردگان، برنامه «[[آزادی]] تدریجی» بود که نتیجه نهایی آن آزاد ساختن همه بردگان بدون رو به رو شدن به واکنشهای نامطلوب [[اجتماعی]] شد و اختصاص دادن سهمی از زکات به این موضوع گوشهای از این برنامه پیامبر{{صل}} بود. | برنامه اسلام در مورد بردگان، برنامه «[[آزادی]] تدریجی» بود که نتیجه نهایی آن آزاد ساختن همه بردگان بدون رو به رو شدن به واکنشهای نامطلوب [[اجتماعی]] شد و اختصاص دادن سهمی از زکات به این موضوع گوشهای از این برنامه پیامبر {{صل}} بود. | ||
برنامه دیگر اسلام حذف یا جلوگیری از بعضی [[کارها]]، مانند: واداشتن [[کنیز]] به [[فحشا]] و تقویت بعضی دیگر، مانند مکاتبه که در [[جاهلیت]] نیز بوده - تعدیلی به وجود آورده که منجر به حذف نظام بردهداری شده است. | برنامه دیگر اسلام حذف یا جلوگیری از بعضی [[کارها]]، مانند: واداشتن [[کنیز]] به [[فحشا]] و تقویت بعضی دیگر، مانند مکاتبه که در [[جاهلیت]] نیز بوده - تعدیلی به وجود آورده که منجر به حذف نظام بردهداری شده است. | ||
[[رسول خدا]]{{صل}} ابتدا با [[تشویق]] خانوادههای سرشناس به قبول وصلت با برخی بردگان، پایههای نظری تفاوتها را مخدوش کرد و در کنار آن، قسمتی از مصارف زکات را به [[آزادی بردگان]] اختصاص داد و در قدمهای، بعد، [[عقد]] مکاتبه را پایهگذاری کرد و آنگاه در کنار سیاستهای متعدد [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] برای آزادسازی بردگان، [[اندیشه]] [[آزادی]] ایشان را به قلمرو جرایم [[عبادی]] کشاند و [[آزادی بردگان]] را از جمله شرایط [[بخشودگی]] جرایم [[دنیوی]] و [[اخروی]] قرار داد.<ref>[[سید صفیه میرحسینی|میرحسینی]] و [[ابراهیم فلاح|فلاح]]، [[شیوههای مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی (کتاب)|شیوههای مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی]]، ص ۱۳۲.</ref> | [[رسول خدا]] {{صل}} ابتدا با [[تشویق]] خانوادههای سرشناس به قبول وصلت با برخی بردگان، پایههای نظری تفاوتها را مخدوش کرد و در کنار آن، قسمتی از مصارف زکات را به [[آزادی بردگان]] اختصاص داد و در قدمهای، بعد، [[عقد]] مکاتبه را پایهگذاری کرد و آنگاه در کنار سیاستهای متعدد [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] برای آزادسازی بردگان، [[اندیشه]] [[آزادی]] ایشان را به قلمرو جرایم [[عبادی]] کشاند و [[آزادی بردگان]] را از جمله شرایط [[بخشودگی]] جرایم [[دنیوی]] و [[اخروی]] قرار داد.<ref>[[سید صفیه میرحسینی|میرحسینی]] و [[ابراهیم فلاح|فلاح]]، [[شیوههای مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی (کتاب)|شیوههای مبارزه پیامبر با فرهنگ جاهلی]]، ص ۱۳۲.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} |