جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[جریر بن سهم تمیمی در تاریخ اسلامی]] - [[جریر بن سهم تمیمی در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
* [[جریر]] [[فرزند]] [[سهم تمیمی]] مردی [[شجاع]] و شاعر و از [[یاران امام علی]]{{ع}} در [[صفين]] بود <ref> تهذيب التهذیب، ج۲، ص۴۰.</ref>. | * [[جریر]] [[فرزند]] [[سهم تمیمی]] مردی [[شجاع]] و شاعر و از [[یاران امام علی]] {{ع}} در [[صفين]] بود <ref> تهذيب التهذیب، ج۲، ص۴۰.</ref>. | ||
* [[سنان بن یزید]] [[نقل]] میکند: موقعی که ما به سوی [[شام]] در حرکت بودیم، [[جریر]] پیشاپیش [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در حرکت بود و اشعار حماسی میخواند<ref>یکی از ابیات او این بود: {{عربی|وقاتلی من خالف الإماما إني لأرجو أن لقينا العاما}}.</ref> تا به [[مدائن]] رسیدیم، در این جا شعری خواند که [[حضرت]] به او فرمود: "ای [[برادر]] [[بنی تمیم]]، چرا به جای [[شعر]] این [[آیات]] را نخواندی: {{متن قرآن|كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ * وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ * وَنَعْمَةٍ كَانُوا فِيهَا فَاكِهِينَ * كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِينَ}}<ref>«چه بسیار بوستانها و چشمهها که از خود باز نهادند * و کشتزارها و کاخهایی ارزشمند را * و شادخوارییی که در آن شادمان بودند * بدینگونه بود و آنها را به قومی دیگر به ارث وا نهادیم» سوره دخان، آیه ۲۵-۲۸.</ref> سپس فرمود: ای [[برادر]] تميم، اینها روزی خود [[وارث]] بودند و الان مردهاند و مورثون شدهاند، اینها [[کفران]] نعمتهای خود کردند به دنبال آن نقمتها و [[سختیها]] بر آنها نازل شد. سپس [[حضرت]] در ادامه فرمود: "از [[کفران]] [[نعمتها]] بپرهیزید - این جمله را سه بار تکرار کرد بعد فرمود: نقمت و عقوبتها بر شما وارد خواهد شد"، تا آخر [[حدیث]]<ref>{{متن حدیث|إِيَّاكُمْ وَ كُفْرَ اَلنِّعَمِ لاَ تَحُلَّ بِكُمُ اَلنِّقَمُ}}؛ تاريخ بغداد، ج۹، ص۲۱۳.</ref>از این داستان معلوم میشود او به همراه [[امام]]{{ع}} تا [[صفین]] بوده است.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۲۹۵.</ref> | * [[سنان بن یزید]] [[نقل]] میکند: موقعی که ما به سوی [[شام]] در حرکت بودیم، [[جریر]] پیشاپیش [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در حرکت بود و اشعار حماسی میخواند<ref>یکی از ابیات او این بود: {{عربی|وقاتلی من خالف الإماما إني لأرجو أن لقينا العاما}}.</ref> تا به [[مدائن]] رسیدیم، در این جا شعری خواند که [[حضرت]] به او فرمود: "ای [[برادر]] [[بنی تمیم]]، چرا به جای [[شعر]] این [[آیات]] را نخواندی: {{متن قرآن|كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ * وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ * وَنَعْمَةٍ كَانُوا فِيهَا فَاكِهِينَ * كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِينَ}}<ref>«چه بسیار بوستانها و چشمهها که از خود باز نهادند * و کشتزارها و کاخهایی ارزشمند را * و شادخوارییی که در آن شادمان بودند * بدینگونه بود و آنها را به قومی دیگر به ارث وا نهادیم» سوره دخان، آیه ۲۵-۲۸.</ref> سپس فرمود: ای [[برادر]] تميم، اینها روزی خود [[وارث]] بودند و الان مردهاند و مورثون شدهاند، اینها [[کفران]] نعمتهای خود کردند به دنبال آن نقمتها و [[سختیها]] بر آنها نازل شد. سپس [[حضرت]] در ادامه فرمود: "از [[کفران]] [[نعمتها]] بپرهیزید - این جمله را سه بار تکرار کرد بعد فرمود: نقمت و عقوبتها بر شما وارد خواهد شد"، تا آخر [[حدیث]]<ref>{{متن حدیث|إِيَّاكُمْ وَ كُفْرَ اَلنِّعَمِ لاَ تَحُلَّ بِكُمُ اَلنِّقَمُ}}؛ تاريخ بغداد، ج۹، ص۲۱۳.</ref>از این داستان معلوم میشود او به همراه [[امام]] {{ع}} تا [[صفین]] بوده است.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۲۹۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |