جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = جهیم بن صلت | | موضوع مرتبط = جهیم بن صلت | ||
| عنوان مدخل = [[جهیم بن صلت]] | | عنوان مدخل = [[جهیم بن صلت]] | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = [[جهیم بن صلت در تاریخ اسلامی]] - [[جهیم بن صلت در تراجم و رجال]] - [[جهیم بن صلت در حدیث]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[جهیم بن الصلت بن مطلب بن عبدمناف]] از [[طایفه]] [[قریش]] که به دو واسطه نسبش به جد بزرگوار [[پیامبر اسلام]]{{صل}} میرسد. در [[سال هشتم هجری]] [[اسلام]] آورد و [[پیامبر]]{{صل}} سی وسق (هر وسق برابر است با ۱۷۳ کیلوگرم) از [[غنائم]] [[خیبر]] را به وی داد<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۲۶۱؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۳۶۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۶۲۶؛ سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۱۱، ص۳۷۸.</ref>. در [[زمان]] [[جاهلیت]] که افراد کمی سواد داشتند، او سواد داشت و برای [[رسول خدا]]{{صل}} و نویسندگی میکرد<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۶۲۶؛ انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۵۳۲. </ref>. از جمله [[صلح]] نامهای که میان پیامبر{{صل}} و یحنة بن رؤبه در [[تبوک]] نوشته شد، به خط او بود<ref>تجارب الأمم، ابن مسکویه، ج۱، ص۲۷۴ و الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۶۲۶.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[جهیم بن صلت (مقاله)|مقاله «جهیم بن صلت»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۳۰۹.</ref> | [[جهیم بن الصلت بن مطلب بن عبدمناف]] از [[طایفه]] [[قریش]] که به دو واسطه نسبش به جد بزرگوار [[پیامبر اسلام]] {{صل}} میرسد. در [[سال هشتم هجری]] [[اسلام]] آورد و [[پیامبر]] {{صل}} سی وسق (هر وسق برابر است با ۱۷۳ کیلوگرم) از [[غنائم]] [[خیبر]] را به وی داد<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۲۶۱؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۳۶۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۶۲۶؛ سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۱۱، ص۳۷۸.</ref>. در [[زمان]] [[جاهلیت]] که افراد کمی سواد داشتند، او سواد داشت و برای [[رسول خدا]] {{صل}} و نویسندگی میکرد<ref>الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۶۲۶؛ انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۵۳۲. </ref>. از جمله [[صلح]] نامهای که میان پیامبر {{صل}} و یحنة بن رؤبه در [[تبوک]] نوشته شد، به خط او بود<ref>تجارب الأمم، ابن مسکویه، ج۱، ص۲۷۴ و الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۶۲۶.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[جهیم بن صلت (مقاله)|مقاله «جهیم بن صلت»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۳۰۹.</ref> | ||
==[[رؤیای صادقه]] [[جهیم بن صلت]]== | == [[رؤیای صادقه]] [[جهیم بن صلت]] == | ||
از داستانهای جالب [[زندگی]] او است که در زمان [[جنگ بدر]] رؤیای صادقهای دید. هنگامی که [[کفار]] [[مکه]] به محل [[بدر]] رسیدند و از جمله آنان همین جهیم بن صلت بود، او خوابش برد و وقتی که بیدار شد، از همراهانش پرسید: سواری را که جلو من [[ایستاده]] بود، دیدید؟ آنها گفتند: نه، ندیدیم. او گفت: "سواری را دیدم که مقابل من ایستاده است و میگوید: [[ابوجهل]] کشته شد، [[امیة بن خلف]] کشته شد، فلان کس و فلان کس کشته شدند و مردانی از بزرگان قریش را بر شمرد. سپس گفت: [[سهیل بن عمرو]] و فلان کس و فلان کس [[اسیر]] شدند. پس از آن، سوار ضربهای به گردن شترش زد و او را در میان خیمههای قریش رها کرد. خیمهای نماند مگر آنکه قطرهای از [[خون]] او در آن ریخت". | از داستانهای جالب [[زندگی]] او است که در زمان [[جنگ بدر]] رؤیای صادقهای دید. هنگامی که [[کفار]] [[مکه]] به محل [[بدر]] رسیدند و از جمله آنان همین جهیم بن صلت بود، او خوابش برد و وقتی که بیدار شد، از همراهانش پرسید: سواری را که جلو من [[ایستاده]] بود، دیدید؟ آنها گفتند: نه، ندیدیم. او گفت: "سواری را دیدم که مقابل من ایستاده است و میگوید: [[ابوجهل]] کشته شد، [[امیة بن خلف]] کشته شد، فلان کس و فلان کس کشته شدند و مردانی از بزرگان قریش را بر شمرد. سپس گفت: [[سهیل بن عمرو]] و فلان کس و فلان کس [[اسیر]] شدند. پس از آن، سوار ضربهای به گردن شترش زد و او را در میان خیمههای قریش رها کرد. خیمهای نماند مگر آنکه قطرهای از [[خون]] او در آن ریخت". | ||