حفیظ (اسم الهی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲
جز
خط ۱۶: خط ۱۶:
براساس [[روایات]]، «حفیظ» و «حافظ» دو اسم از ۹۹ اسمی هستند که احصاء و حفظ آنها مایه درآمدن به [[بهشت]] است.<ref> کنزالعمال، ج ۱، ص۴۴۹ ـ ۴۵۱؛ بحارالانوار، ج ۴، ص۱۸۶.</ref>  
براساس [[روایات]]، «حفیظ» و «حافظ» دو اسم از ۹۹ اسمی هستند که احصاء و حفظ آنها مایه درآمدن به [[بهشت]] است.<ref> کنزالعمال، ج ۱، ص۴۴۹ ـ ۴۵۱؛ بحارالانوار، ج ۴، ص۱۸۶.</ref>  


واژه حفیظ ۸۰ بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته است که تنها در سه مورد {{متن قرآن|فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ وَيَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّونَهُ شَيْئًا إِنَّ رَبِّي عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ}}<ref>«پس اگر (هم) رو بگردانید من آنچه را که برای آن به سوی شما فرستاده شده‌ام به شما رسانده‌ام و خداوند قوم دیگری جز شما را جانشین خواهد کرد و به او هیچ زیانی نمی‌رسانید، بی‌گمان پروردگار من نگاهبان همه چیز است» سوره هود، آیه ۵۷.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِي شَكٍّ وَرَبُّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ}}<ref>«و او را بر آنان چیرگی نبود مگر برای آنکه: آن کس را که به جهان واپسین ایمان دارد از آن کس که بدان در شک است معلوم داریم. و پروردگار تو بر هر چیزی نگاهبان است» سوره سبأ، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ}}<ref>«و خداوند (خود) مراقب کسانی است که به جای او سرورانی (را به پرستش) می‌گیرند و تو ناظر بر آنان نیستی» سوره شوری، آیه ۶.</ref> صفت خداست. «[[حافظ]]» نیز به صورت [[منصوب]] یک بار پس از «خیر» {{متن قرآن|قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَمَا أَمِنْتُكُمْ عَلَى أَخِيهِ مِنْ قَبْلُ فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«گفت: آیا شما را بر او جز همان‌گونه امین می‌توانم داشت که پیش از این بر برادرش امین داشته بودم؟ پس خداوند بهترین نگهبان و او بخشاینده‌ترین بخشایندگان است» سوره یوسف، آیه ۶۴.</ref> و با صیغه جمع، دو بار {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>«بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِكَ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ}}<ref>«و برخی دیوساران برای او در آب فرو می‌رفتند و (یا) کاری جز آن انجام می‌دادند و ما نگاهبان آنان بودیم» سوره انبیاء، آیه ۸۲.</ref> [[صفت خدا]] به کار رفته است.<ref>الموسوعة الاغنی، ص۱۱۹ ـ ۱۲۰.</ref> جز [[آیات]] دربردارنده اوصاف یاد شده، آیات دیگری نیز به بحث مربوط می‌شوند؛ مانند آیاتی که اشاره دارند که [[خدا]] آفات گوناگون را از [[انسان]] دور می‌کند: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ يَكْلَؤُكُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ مِنَ الرَّحْمَنِ بَلْ هُمْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«بگو چه کسی شب و روز شما را از (عذاب) (خداوند) بخشنده در پناه می‌گیرد؟ باری ، آنان از یاد پروردگارشان رو گردانند» سوره انبیاء، آیه ۴۲.</ref>؛ یا ملائکه‌ای را برای [[حفظ]] [[انسان‌ها]] از آفات برایشان می‌گمارد: {{متن قرآن|لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ}}<ref>«او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان وی‌اند. بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند و چون خداوند برای گروهی بلایی بخواهد بازگشتی ندارد و آنان را در برابر وی سروری نیست» سوره رعد، آیه ۱۱.</ref>؛ یا آیاتی که دلالت می‌کنند که خدا [[اعمال]] [[خلق]] را حفظ و سخنانشان را [[ضد]] آنها شمارش می‌کند: {{متن قرآن| إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«او به اندیشه‌ها داناست» سوره انفال، آیه ۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«این کتاب ماست که به راستی (و درستی) با شما سخن می‌گوید، ما آنچه می‌کردید باز می‌نوشتیم» سوره جاثیه، آیه ۲۹.</ref><ref>شرح اسماء اللّه‌، ص۲۵۷ - ۲۵۸.</ref> برخی اسم رقیب را: {{متن قرآن|َ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا}}<ref>«بی‌گمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱.</ref> نیز به معنای [[حفیظ]] و [[مراقبت]] را به معنای محافظت دانسته و افزوده‌اند: رقوب به معنای مطلقِ حفظ نیست، بلکه حفظ اعمال و حرکات و سکنات شخص برای [[اصلاح]] موارد [[نقص]] و [[فساد]] آن یا ضبط اعمال اوست، بنابراین گویا رقوب به معنای اهتمام به حفظ چیزی در محدوده [[آگاهی]] و [[مشاهده]] است، از این رو به معنای [[حراست]] و کمین کردن به کار می‌رود <ref> المیزان، ج ۴، ص۱۳۹.</ref> و در سخنی دیگر، رقیب در پی [[تفتیش]] بوده و مراقب آن است که کاری بر وی پنهان نماند؛ ولی واژه حفیظ دربردارنده معنای تفتیش نیست.<ref>الفروق اللغویه، ص۲۶۰.</ref> بر این اساس، خدا از آن جهت رقیب نامیده می‌شود که اعمال [[بندگان]] را برای [[جزا]] دادن حفظ می‌کند.<ref>المیزان، ج ۴، ص۱۳۹.</ref> برخی نیز اسم [[مقیت]] را: {{متن قرآن|وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُقِيتًا}}<ref>«و خداوند بر هر چیز تواناست» سوره نساء، آیه ۸۵.</ref> را به معنای [[حفیظ]] دانسته‌اند<ref>اسماء الله الحسنی آثارها، ص۱۵۷.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[حفیظ - اسحاق‌نیا تربتی (مقاله)|مقاله «حفیظ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص ۱۳۶ - ۱۳۸</ref>
واژه حفیظ ۸۰ بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته است که تنها در سه مورد {{متن قرآن|فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ وَيَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّونَهُ شَيْئًا إِنَّ رَبِّي عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ}}<ref>«پس اگر (هم) رو بگردانید من آنچه را که برای آن به سوی شما فرستاده شده‌ام به شما رسانده‌ام و خداوند قوم دیگری جز شما را جانشین خواهد کرد و به او هیچ زیانی نمی‌رسانید، بی‌گمان پروردگار من نگاهبان همه چیز است» سوره هود، آیه ۵۷.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِي شَكٍّ وَرَبُّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ}}<ref>«و او را بر آنان چیرگی نبود مگر برای آنکه: آن کس را که به جهان واپسین ایمان دارد از آن کس که بدان در شک است معلوم داریم. و پروردگار تو بر هر چیزی نگاهبان است» سوره سبأ، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ}}<ref>«و خداوند (خود) مراقب کسانی است که به جای او سرورانی (را به پرستش) می‌گیرند و تو ناظر بر آنان نیستی» سوره شوری، آیه ۶.</ref> صفت خداست. «[[حافظ]]» نیز به صورت [[منصوب]] یک بار پس از «خیر» {{متن قرآن|قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَمَا أَمِنْتُكُمْ عَلَى أَخِيهِ مِنْ قَبْلُ فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«گفت: آیا شما را بر او جز همان‌گونه امین می‌توانم داشت که پیش از این بر برادرش امین داشته بودم؟ پس خداوند بهترین نگهبان و او بخشاینده‌ترین بخشایندگان است» سوره یوسف، آیه ۶۴.</ref> و با صیغه جمع، دو بار {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>«بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِكَ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ}}<ref>«و برخی دیوساران برای او در آب فرو می‌رفتند و (یا) کاری جز آن انجام می‌دادند و ما نگاهبان آنان بودیم» سوره انبیاء، آیه ۸۲.</ref> [[صفت خدا]] به کار رفته است.<ref>الموسوعة الاغنی، ص۱۱۹ ـ ۱۲۰.</ref> جز [[آیات]] دربردارنده اوصاف یاد شده، آیات دیگری نیز به بحث مربوط می‌شوند؛ مانند آیاتی که اشاره دارند که [[خدا]] آفات گوناگون را از [[انسان]] دور می‌کند: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ يَكْلَؤُكُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ مِنَ الرَّحْمَنِ بَلْ هُمْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِمْ مُعْرِضُونَ}}<ref>«بگو چه کسی شب و روز شما را از (عذاب) (خداوند) بخشنده در پناه می‌گیرد؟ باری، آنان از یاد پروردگارشان رو گردانند» سوره انبیاء، آیه ۴۲.</ref>؛ یا ملائکه‌ای را برای [[حفظ]] [[انسان‌ها]] از آفات برایشان می‌گمارد: {{متن قرآن|لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ}}<ref>«او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان وی‌اند. بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند و چون خداوند برای گروهی بلایی بخواهد بازگشتی ندارد و آنان را در برابر وی سروری نیست» سوره رعد، آیه ۱۱.</ref>؛ یا آیاتی که دلالت می‌کنند که خدا [[اعمال]] [[خلق]] را حفظ و سخنانشان را [[ضد]] آنها شمارش می‌کند: {{متن قرآن| إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«او به اندیشه‌ها داناست» سوره انفال، آیه ۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«این کتاب ماست که به راستی (و درستی) با شما سخن می‌گوید، ما آنچه می‌کردید باز می‌نوشتیم» سوره جاثیه، آیه ۲۹.</ref><ref>شرح اسماء اللّه‌، ص۲۵۷ - ۲۵۸.</ref> برخی اسم رقیب را: {{متن قرآن|َ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا}}<ref>«بی‌گمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱.</ref> نیز به معنای [[حفیظ]] و [[مراقبت]] را به معنای محافظت دانسته و افزوده‌اند: رقوب به معنای مطلقِ حفظ نیست، بلکه حفظ اعمال و حرکات و سکنات شخص برای [[اصلاح]] موارد [[نقص]] و [[فساد]] آن یا ضبط اعمال اوست، بنابراین گویا رقوب به معنای اهتمام به حفظ چیزی در محدوده [[آگاهی]] و [[مشاهده]] است، از این رو به معنای [[حراست]] و کمین کردن به کار می‌رود <ref> المیزان، ج ۴، ص۱۳۹.</ref> و در سخنی دیگر، رقیب در پی [[تفتیش]] بوده و مراقب آن است که کاری بر وی پنهان نماند؛ ولی واژه حفیظ دربردارنده معنای تفتیش نیست.<ref>الفروق اللغویه، ص۲۶۰.</ref> بر این اساس، خدا از آن جهت رقیب نامیده می‌شود که اعمال [[بندگان]] را برای [[جزا]] دادن حفظ می‌کند.<ref>المیزان، ج ۴، ص۱۳۹.</ref> برخی نیز اسم [[مقیت]] را: {{متن قرآن|وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُقِيتًا}}<ref>«و خداوند بر هر چیز تواناست» سوره نساء، آیه ۸۵.</ref> را به معنای [[حفیظ]] دانسته‌اند<ref>اسماء الله الحسنی آثارها، ص۱۵۷.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[حفیظ - اسحاق‌نیا تربتی (مقاله)|مقاله «حفیظ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص ۱۳۶ - ۱۳۸</ref>


==جلوه‌های [[حفظ]] [[الهی]]==
== جلوه‌های [[حفظ]] [[الهی]] ==
===حفظ همه موجودات===
=== حفظ همه موجودات ===
بر اساس [[آیات]]، [[خدا]] [[حافظ]] همه موجودات است: {{متن قرآن|إِنَّ رَبِّي عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ}}<ref>«بی‌گمان پروردگار من نگاهبان همه چیز است» سوره هود، آیه ۵۷.</ref>؛ {{متن قرآن|ٍّ وَرَبُّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ}}<ref>«و پروردگار تو بر هر چیزی نگاهبان است» سوره سبأ، آیه ۲۱.</ref><ref>الاسنی، ج ۱، ص۳۱۱؛ اسماء اللّه‌ الحسنی، ابن قیم، ص۱۹۲.</ref> و حفظ یاد شده با فراهم آوردن اسباب حفظ موجودات و [[تدبیر]] [[شئون]] وجودی آنها در جهت صلاحشان صورت گرفته و خدا هر مخلوقی را به سوی برآورده ساختن نیازهای ضروری‌اش با بخشیدن ابزار مورد نیاز به وی [[هدایت]] فرموده است: {{متن قرآن|أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref>«آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref>.<ref>اسماء اللّه‌ الحسنی، ابن قیم، ص۱۹۲.</ref> بی‌تردید، این‌گونه از حفظ، تمام انسان‌های [[نیکوکار]] و [[بدکار]]، نیز حیوانات و دیگر موجودات را شامل می‌شود و برپایه آن، خدا همه ممکنات را از بازگشت به نیستی نگه می‌دارد،<ref>شرح اسماء الله الحسنی، ص۲۵۸؛ رحمة من الرحمن، ج ۲، ص۳۳۸.</ref> چنان‌که فرشته‌ای را برای حفظ [[آدمی]] موکّل فرموده: {{متن قرآن|لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ}}<ref>«او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان وی‌اند» سوره رعد، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|وَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً }}<ref>«بر شما نگهبانانی می‌فرستد» سوره انعام، آیه ۶۱.</ref> و بی‌آنکه بر وی دشوار باشد <ref>جامع البیان، ج ۷، ص۲۸۲.</ref> [[آسمان‌ها]] را از [[سقوط]] حفظ کرده: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولَا }}<ref>«خداوند، آسمان‌ها و زمین را از اینکه از جای بروند باز می‌دارد» سوره فاطر، آیه ۴۱.</ref> و [[زمین]] را با بودن سفره‌های گسترده آب در لایه‌های زیرین آن، از فرو رفتن در آب نگه داشته است، با اینکه [[طبیعت]] [[زمین]] فرو رفتن در آب را اقتضا دارد.
بر اساس [[آیات]]، [[خدا]] [[حافظ]] همه موجودات است: {{متن قرآن|إِنَّ رَبِّي عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ}}<ref>«بی‌گمان پروردگار من نگاهبان همه چیز است» سوره هود، آیه ۵۷.</ref>؛ {{متن قرآن|ٍّ وَرَبُّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ}}<ref>«و پروردگار تو بر هر چیزی نگاهبان است» سوره سبأ، آیه ۲۱.</ref><ref>الاسنی، ج ۱، ص۳۱۱؛ اسماء اللّه‌ الحسنی، ابن قیم، ص۱۹۲.</ref> و حفظ یاد شده با فراهم آوردن اسباب حفظ موجودات و [[تدبیر]] [[شئون]] وجودی آنها در جهت صلاحشان صورت گرفته و خدا هر مخلوقی را به سوی برآورده ساختن نیازهای ضروری‌اش با بخشیدن ابزار مورد نیاز به وی [[هدایت]] فرموده است: {{متن قرآن|أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref>«آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref>.<ref>اسماء اللّه‌ الحسنی، ابن قیم، ص۱۹۲.</ref> بی‌تردید، این‌گونه از حفظ، تمام انسان‌های [[نیکوکار]] و [[بدکار]]، نیز حیوانات و دیگر موجودات را شامل می‌شود و برپایه آن، خدا همه ممکنات را از بازگشت به نیستی نگه می‌دارد،<ref>شرح اسماء الله الحسنی، ص۲۵۸؛ رحمة من الرحمن، ج ۲، ص۳۳۸.</ref> چنان‌که فرشته‌ای را برای حفظ [[آدمی]] موکّل فرموده: {{متن قرآن|لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ}}<ref>«او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان وی‌اند» سوره رعد، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|وَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً }}<ref>«بر شما نگهبانانی می‌فرستد» سوره انعام، آیه ۶۱.</ref> و بی‌آنکه بر وی دشوار باشد <ref>جامع البیان، ج ۷، ص۲۸۲.</ref> [[آسمان‌ها]] را از [[سقوط]] حفظ کرده: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولَا }}<ref>«خداوند، آسمان‌ها و زمین را از اینکه از جای بروند باز می‌دارد» سوره فاطر، آیه ۴۱.</ref> و [[زمین]] را با بودن سفره‌های گسترده آب در لایه‌های زیرین آن، از فرو رفتن در آب نگه داشته است، با اینکه [[طبیعت]] [[زمین]] فرو رفتن در آب را اقتضا دارد.


چنان‌که حفظ عالم [[برتر]] و [[فروتر]] بر خدا سنگین نیست: {{متن قرآن|َ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا}}<ref>«نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref><ref>رحمة من الرحمن، ص۳۸۱.</ref>، وی گیاهان و بدن‌های حیوانات و [[انسان‌ها]] را از عناصری که به حسب طبع با یکدیگر ناسازگارند، ترکیب و در آنها حرارت و برودت و رطوبت و یبوست را که با یکدیگر متضادند، جمع کرده و با نگهداری عناصر در کنار یکدیگر آنها را مستعدّ پذیرش مزاج خاصی فرموده است.<ref> اسماء اللّه‌ الحسنی، ابن قیم، ص۱۹۲؛ شرح اسماء الحسنی، ص۲۵۸؛ علم الیقین، ج ۱، ص۱۸۵.</ref> [[خدا]] با بخشیدن ابزار [[دفاعی]] لازم، حیوانات را در برابر [[هجوم]] [[دشمنان]] [[حفظ]] کرده، چنان‌که مغز گیاهان را با پوست محکم از داخل شدن هوا در آن، که سبب [[فساد]] آن می‌شود، مصون نگه داشته: {{متن قرآن|فَمَا حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فِي سُنْبُلِهِ}}<ref>«و آنچه برمی‌دارید در خوشه بگذارید» سوره یوسف، آیه ۴۷.</ref> و گاه با خارهایی که از گیاهان می‌روید آنها را از حیوانات نابود کننده محافظت و طراوتشان را با رطوبت حفظ کرده؛<ref>علم الیقین، ج ۱، ص۱۸۶؛ الموسوعة الاغنی، ص۱۵۶.</ref> حتی برای هر قطره آبی نگهدارنده‌ای گمارده،<ref> علم الیقین، ج ۱، ص۱۸۵.</ref> چنان‌که در [[روایت]] آمده است: هیچ قطره بارانی فرود نمی‌آید، جزاینکه با آن فرشته‌ای است؛<ref> علل الشرایع، ج ۲، ص۴۶۳.</ref> همچنین خدا با فراهم ساختن امکانات دستیابی به [[غذا]] برای موجودات زنده، فعل [[تغذیه]] آنها را انجام می‌دهد؛ زیرا با توجه به اینکه در موجود زنده قابلیت پذیرش غذا هست و [[اجتماع]] قابل و فاعل در شی‌ء واحد محال است، قطعا سلسله فاعل‌های تغذیه به خدا پایان می‌پذیرند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ}}<ref>«بی‌گمان این خداوند است که بسیار روزی‌بخش توانمند استوار است» سوره ذاریات، آیه ۵۸.</ref>.<ref> شرح توحید صدوق، ج ۱، ص۳۲۱.</ref>  
چنان‌که حفظ عالم [[برتر]] و [[فروتر]] بر خدا سنگین نیست: {{متن قرآن|َ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا}}<ref>«نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref><ref>رحمة من الرحمن، ص۳۸۱.</ref>، وی گیاهان و بدن‌های حیوانات و [[انسان‌ها]] را از عناصری که به حسب طبع با یکدیگر ناسازگارند، ترکیب و در آنها حرارت و برودت و رطوبت و یبوست را که با یکدیگر متضادند، جمع کرده و با نگهداری عناصر در کنار یکدیگر آنها را مستعدّ پذیرش مزاج خاصی فرموده است.<ref> اسماء اللّه‌ الحسنی، ابن قیم، ص۱۹۲؛ شرح اسماء الحسنی، ص۲۵۸؛ علم الیقین، ج ۱، ص۱۸۵.</ref> [[خدا]] با بخشیدن ابزار [[دفاعی]] لازم، حیوانات را در برابر [[هجوم]] [[دشمنان]] [[حفظ]] کرده، چنان‌که مغز گیاهان را با پوست محکم از داخل شدن هوا در آن، که سبب [[فساد]] آن می‌شود، مصون نگه داشته: {{متن قرآن|فَمَا حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فِي سُنْبُلِهِ}}<ref>«و آنچه برمی‌دارید در خوشه بگذارید» سوره یوسف، آیه ۴۷.</ref> و گاه با خارهایی که از گیاهان می‌روید آنها را از حیوانات نابود کننده محافظت و طراوتشان را با رطوبت حفظ کرده؛<ref>علم الیقین، ج ۱، ص۱۸۶؛ الموسوعة الاغنی، ص۱۵۶.</ref> حتی برای هر قطره آبی نگهدارنده‌ای گمارده،<ref> علم الیقین، ج ۱، ص۱۸۵.</ref> چنان‌که در [[روایت]] آمده است: هیچ قطره بارانی فرود نمی‌آید، جزاینکه با آن فرشته‌ای است؛<ref> علل الشرایع، ج ۲، ص۴۶۳.</ref> همچنین خدا با فراهم ساختن امکانات دستیابی به [[غذا]] برای موجودات زنده، فعل [[تغذیه]] آنها را انجام می‌دهد؛ زیرا با توجه به اینکه در موجود زنده قابلیت پذیرش غذا هست و [[اجتماع]] قابل و فاعل در شی‌ء واحد محال است، قطعا سلسله فاعل‌های تغذیه به خدا پایان می‌پذیرند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ}}<ref>«بی‌گمان این خداوند است که بسیار روزی‌بخش توانمند استوار است» سوره ذاریات، آیه ۵۸.</ref>.<ref> شرح توحید صدوق، ج ۱، ص۳۲۱.</ref>  


افزون بر دلالت [[آیات قرآن]] بر حفظ همه موجودات از سوی خدا، [[برهان عقلی]] نیز بر این مطلب آورده شده است: موجود ممکن، همان‌گونه که در حدوث خود محتاج به علت است، در بقاء نیز به علت نیاز دارد <ref>شرح اسماء الله الحسنی، ص۲۵۸.</ref> و علت مبقی، همان علت [[محدث]] است که خداست و نسبت او به [[مخلوقات]] مانند نسبت پسر به [[پدر]]، بناء به بنّا و [[گرما]] به [[آتش]] نیست که پس از پدر و بنّا و آتش، پسر و بناء و گرما [[پایدار]] می‌مانند، چون امور یاد شده علل [[حقیقی]] نیستند و بر اساس [[براهین فلسفی]]، [[جسم]] یا جزئی از آن، نمی‌تواند علت جسم دیگری یا علت جزئی از اجزای آن شود و علت اجسام بایستی موجود غیر مادی باشد و در مورد بنّا و بناء باید چنین گفت: حرکت و سکون دست بنّا علت حرکت و سکون [[مصالح]] ساختمان و آن به [[اجتماع]] مواد و مصالح ختم و اجتماع، علت ایجاد شکل خاصی می‌گردد و علت ماندگاری آن شکل، اقتضای [[طبیعت]] آجر و دیگر موادّ است. درباره [[آتش]] و [[گرما]] نیز باید گفت که آتش سرما را که مانع گرم شدن چیزی است، از میان می‌برد و علت طبیعت آجر و دیگر طبایع نیز گرما خدای [[حافظ]] و [[قابض]] است که با [[قدرت]] خویش [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] را برپا نگه داشته است {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولَا وَلَئِنْ زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا}}<ref>«خداوند، آسمان‌ها و زمین را از اینکه از جای بروند باز می‌دارد و اگر از جای بروند پس از وی هیچ کس آنها را نگاه نخواهد داشت؛ به راستی او بردباری آمرزنده است» سوره فاطر، آیه ۴۱.</ref>.<ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج ۵، ص۴۷۲.</ref> گفتنی است [[حفظ]] موجودات [[جهان]] به وساطت [[انسان کامل]] انجام می‌گیرد؛ زیرا اوست که به [[وصف]] [[خلیفه الهی]]، عهده‌دار امر حفظ [[مخلوقات]] است و نقش وی در عالم بسان [[نگین انگشتری]] است که [[پادشاه]] با آن، [[خزائن]] خود را [[مُهر]] و از این راه آنها را حفظ می‌کند.<ref> شرح فصوص الحکم، ص۳۵۸ ـ ۳۵۹.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[حفیظ - اسحاق‌نیا تربتی (مقاله)|مقاله «حفیظ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص ۱۳۹ - ۱۴۰</ref>
افزون بر دلالت [[آیات قرآن]] بر حفظ همه موجودات از سوی خدا، [[برهان عقلی]] نیز بر این مطلب آورده شده است: موجود ممکن، همان‌گونه که در حدوث خود محتاج به علت است، در بقاء نیز به علت نیاز دارد <ref>شرح اسماء الله الحسنی، ص۲۵۸.</ref> و علت مبقی، همان علت [[محدث]] است که خداست و نسبت او به [[مخلوقات]] مانند نسبت پسر به [[پدر]]، بناء به بنّا و [[گرما]] به [[آتش]] نیست که پس از پدر و بنّا و آتش، پسر و بناء و گرما [[پایدار]] می‌مانند، چون امور یاد شده علل [[حقیقی]] نیستند و بر اساس [[براهین فلسفی]]، [[جسم]] یا جزئی از آن، نمی‌تواند علت جسم دیگری یا علت جزئی از اجزای آن شود و علت اجسام بایستی موجود غیر مادی باشد و در مورد بنّا و بناء باید چنین گفت: حرکت و سکون دست بنّا علت حرکت و سکون [[مصالح]] ساختمان و آن به [[اجتماع]] مواد و مصالح ختم و اجتماع، علت ایجاد شکل خاصی می‌گردد و علت ماندگاری آن شکل، اقتضای [[طبیعت]] آجر و دیگر موادّ است. درباره [[آتش]] و [[گرما]] نیز باید گفت که آتش سرما را که مانع گرم شدن چیزی است، از میان می‌برد و علت طبیعت آجر و دیگر طبایع نیز گرما خدای [[حافظ]] و [[قابض]] است که با [[قدرت]] خویش [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] را برپا نگه داشته است {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولَا وَلَئِنْ زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا}}<ref>«خداوند، آسمان‌ها و زمین را از اینکه از جای بروند باز می‌دارد و اگر از جای بروند پس از وی هیچ کس آنها را نگاه نخواهد داشت؛ به راستی او بردباری آمرزنده است» سوره فاطر، آیه ۴۱.</ref>.<ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج ۵، ص۴۷۲.</ref> گفتنی است [[حفظ]] موجودات [[جهان]] به وساطت [[انسان کامل]] انجام می‌گیرد؛ زیرا اوست که به [[وصف]] [[خلیفه الهی]]، عهده‌دار امر حفظ [[مخلوقات]] است و نقش وی در عالم بسان [[نگین انگشتری]] است که [[پادشاه]] با آن، [[خزائن]] خود را [[مُهر]] و از این راه آنها را حفظ می‌کند.<ref> شرح فصوص الحکم، ص۳۵۸ ـ ۳۵۹.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[حفیظ - اسحاق‌نیا تربتی (مقاله)|مقاله «حفیظ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص ۱۳۹ - ۱۴۰</ref>


===حفظ [[قرآن کریم]]===
=== حفظ [[قرآن کریم]] ===
[[خدا]] برای همیشه خود متکفّل [[حفظ قرآن]] است و آن را تا [[قیامت]] در میان نسل‌های [[امت اسلامی]] یکی پس از دیگری از هرگونه [[تحریف]]، تبدیل، [[تغییر]]، افزودن و کاستن حفظ می‌کند: {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>«بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref>.<ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص۵۰۸؛ جامع البیان، ج ۱۴، ص۱۱؛ المیزان، ج ۱۲، ص۱۰۱ ـ ۱۰۲.</ref> به گفته برخی خدا [[تورات]] را فروفرستاد و حفظ آن را به [[بنی‌اسرائیل]] را واگذارد: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ}}<ref>«ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (تورات‌شناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری می‌کردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند» سوره مائده، آیه ۴۴.</ref>؛ ولی آنان به تحریف و تبدیل آن [[همت]] گماشتند: {{متن قرآن|مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«برخی از یهودیان کلمات را از جایگاه (راستین) آن جابه‌جا می‌کنند و با پیچاندن زبانشان و از سر طعنه بر دین می‌گویند: «شنفتیم و نپذیرفتیم» و (یا): «بشنو و باور مکن» و (یا) «راعنا» و اگر می‌گفتند: «شنیدیم و فرمان بردیم» و «بشنو و ما را بنگر» برای آنان بهتر و استوارتر می‌بود اما خداوند آنان را برای کفرشان لعنت کرده است پس جز اندکی، ایمان نخواهند آورد» سوره نساء، آیه ۴۶.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص۸۶.</ref>، از این رو [[حفظ قرآن]] را پس از [[نزول]] خود به عهده گرفت و پیداست وقتی خود [[خدا]] متوّلی حفظ قرآن باشد، هیچ‌گاه باطلی به آن راه نمی‌یابد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ}}<ref>«به یقین آنان که این یادکرد را چون بر آنان فرود آمد انکار کردند (کیفر خواهند دید) و به راستی آن کتابی است ارجمند» سوره فصلت، آیه ۴۱.</ref>، {{متن قرآن|لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>«در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستوده‌ای است» سوره فصلت، آیه ۴۲.</ref>
[[خدا]] برای همیشه خود متکفّل [[حفظ قرآن]] است و آن را تا [[قیامت]] در میان نسل‌های [[امت اسلامی]] یکی پس از دیگری از هرگونه [[تحریف]]، تبدیل، [[تغییر]]، افزودن و کاستن حفظ می‌کند: {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>«بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref>.<ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص۵۰۸؛ جامع البیان، ج ۱۴، ص۱۱؛ المیزان، ج ۱۲، ص۱۰۱ ـ ۱۰۲.</ref> به گفته برخی خدا [[تورات]] را فروفرستاد و حفظ آن را به [[بنی‌اسرائیل]] را واگذارد: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ}}<ref>«ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (تورات‌شناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری می‌کردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند» سوره مائده، آیه ۴۴.</ref>؛ ولی آنان به تحریف و تبدیل آن [[همت]] گماشتند: {{متن قرآن|مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«برخی از یهودیان کلمات را از جایگاه (راستین) آن جابه‌جا می‌کنند و با پیچاندن زبانشان و از سر طعنه بر دین می‌گویند: «شنفتیم و نپذیرفتیم» و (یا): «بشنو و باور مکن» و (یا) «راعنا» و اگر می‌گفتند: «شنیدیم و فرمان بردیم» و «بشنو و ما را بنگر» برای آنان بهتر و استوارتر می‌بود اما خداوند آنان را برای کفرشان لعنت کرده است پس جز اندکی، ایمان نخواهند آورد» سوره نساء، آیه ۴۶.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص۸۶.</ref>، از این رو [[حفظ قرآن]] را پس از [[نزول]] خود به عهده گرفت و پیداست وقتی خود [[خدا]] متوّلی حفظ قرآن باشد، هیچ‌گاه باطلی به آن راه نمی‌یابد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ}}<ref>«به یقین آنان که این یادکرد را چون بر آنان فرود آمد انکار کردند (کیفر خواهند دید) و به راستی آن کتابی است ارجمند» سوره فصلت، آیه ۴۱.</ref>، {{متن قرآن|لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>«در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستوده‌ای است» سوره فصلت، آیه ۴۲.</ref>


گرچه بر اساس [[آیات]] {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>«بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>«در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستوده‌ای است» سوره فصلت، آیه ۴۲.</ref> [[قرآن کریم]] که [[ذکر خدا]] و تبیین کننده [[حقایق]] [[معارف]]، [[احکام]]، حدود و [[فرائض الهی]] است از هرگونه تغییری مصون است، این‌گونه نیست که ذکر بودن علت محفوظ بودن آن باشد، چون هر یک از [[تورات]] و [[انجیل]] نیز ذکر بود؛ ولی به تصریح [[قرآن]] [[تحریف]] به آنها راه یافت، بنابراین الف و [[لام]] {{متن قرآن|الذِّكْرَ}} در آیات یاد شده برای [[عهد]] ذکری و اشاره به قرآن و [[حکم]] مصونیت [[الهی]]، ویژه ذکری است که همان قرآن است.<ref>المیزان، ج ۱۲، ص۱۰۱ ـ ۱۰۲.</ref> گفتنی است خدا از آغاز [[نزول قرآن]] برای محافظت آن از تردید و [[اشتباه]]، تدابیری در پیش گرفته، چنان‌که پیش از آن، قرآن در لوحی محفوظ از غلط، [[نسیان]]، تبدیل و [[تغییر]] بوده است: {{متن قرآن|فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ}}<ref>«در لوحی نگهداشته» سوره بروج، آیه ۲۲.</ref>.<ref>الاسنی، ج ۱، ص۳۰۷ ـ ۳۰۸.</ref> و آن «[[ام الکتاب]]» است که نزد خداست: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ}}<ref>«و بی‌گمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است» سوره زخرف، آیه ۴.</ref>.<ref>مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص۷۱۱.</ref>  
گرچه بر اساس [[آیات]] {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>«بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>«در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستوده‌ای است» سوره فصلت، آیه ۴۲.</ref> [[قرآن کریم]] که [[ذکر خدا]] و تبیین کننده [[حقایق]] [[معارف]]، [[احکام]]، حدود و [[فرائض الهی]] است از هرگونه تغییری مصون است، این‌گونه نیست که ذکر بودن علت محفوظ بودن آن باشد، چون هر یک از [[تورات]] و [[انجیل]] نیز ذکر بود؛ ولی به تصریح [[قرآن]] [[تحریف]] به آنها راه یافت، بنابراین الف و [[لام]] {{متن قرآن|الذِّكْرَ}} در آیات یاد شده برای [[عهد]] ذکری و اشاره به قرآن و [[حکم]] مصونیت [[الهی]]، ویژه ذکری است که همان قرآن است.<ref>المیزان، ج ۱۲، ص۱۰۱ ـ ۱۰۲.</ref> گفتنی است خدا از آغاز [[نزول قرآن]] برای محافظت آن از تردید و [[اشتباه]]، تدابیری در پیش گرفته، چنان‌که پیش از آن، قرآن در لوحی محفوظ از غلط، [[نسیان]]، تبدیل و [[تغییر]] بوده است: {{متن قرآن|فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ}}<ref>«در لوحی نگهداشته» سوره بروج، آیه ۲۲.</ref>.<ref>الاسنی، ج ۱، ص۳۰۷ ـ ۳۰۸.</ref> و آن «[[ام الکتاب]]» است که نزد خداست: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ}}<ref>«و بی‌گمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است» سوره زخرف، آیه ۴.</ref>.<ref>مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص۷۱۱.</ref>  


براساس [[آیات قرآن]]، پس از [[بعثت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} هیچ یک از [[شیاطین]] و جنّیان به سوی [[آسمان]] و شنیدن [[اخبار]] [[فرشتگان]] راهی نداشته و براساس آیات قرآن، شیاطین از شنیدن [[اخبار آسمان‌ها]] منع شده‌اند: {{متن قرآن|إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ}}<ref>«آنان از شنیدن (وحی) برکنارند» سوره شعراء، آیه ۲۱۲.</ref> و اگر یکی از شیاطین یا [[جنیان]] بخواهد سخنان فرشتگان را دزدانه به گوش بشنود، با شهاب رانده می‌شود: {{متن قرآن|وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا}}<ref>«و اینکه ما آسمان را وارسیدیم و آن را پر از نگهبانان توانمند و شهاب‌ها یافتیم» سوره جن، آیه ۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ}}<ref>«و بی‌گمان در آسمان کوشک هایی آفریده‌ایم و آن را برای بینندگان آراسته‌ایم» سوره حجر، آیه ۱۶.</ref>، {{متن قرآن|وَحَفِظْنَاهَا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ}}<ref>«و آن را از هر شیطان رانده‌ای نگه داشته‌ایم» سوره حجر، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُبِينٌ}}<ref>«مگر آن کس که (بخواهد از آسمان، چیزی) دزدانه بشنود که شهابی روشن در پی او می‌افتد» سوره حجر، آیه ۱۸.</ref> گفته شده است: در این [[آیه]] نمی‌توان {{متن قرآن|إِلَّا}} را بر ظاهر معنای آن یعنی استثنا حمل کرد و نتیجه گرفت که اگر [[شیطانی]] [[استراق سمع]] کند، می‌تواند وارد [[آسمان]] شود، بلکه «الاّ» به معنای «لکن» است؛ زیرا به هیچ‌یک از [[شیاطین]] برای ورود به آسمان اجازه داده نمی‌شود و مفاد آیه این است که اگر شیطانی بکوشد خود را به آسمان نزدیک کند، با شهاب رانده می‌شود.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۹، ص۱۶۹.</ref> [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: شیاطین از استراق سمع منع شدند، تا روی [[زمین]] چیزی از خبرهای آسمانی که شبیه [[وحی]] است نباشد و در آنچه از جانب [[خدا]] برای [[مردم]] آمده [[اشتباه]] رخ ندهد،<ref>الاحتجاج، ج ۲، ص۸۱؛ کنزالدقائق، ج ۱۳، ص۴۷۷.</ref> بنابراین هرگاه شیاطین قصد مشتبه ساختن [[حق]] را در سر داشته باشند، [[فرشتگان]] آنها را می‌رانند. خدا در [[آیات]] {{متن قرآن|وَالصَّافَّاتِ صَفًّا}}<ref>«سوگند به آن فرشتگان که نیک صف بسته‌اند» سوره صافات، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا}}<ref>«آنگاه به آنها که (ابرها را) تند می‌رانند،» سوره صافات، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|فَالتَّالِيَاتِ ذِكْرًا}}<ref>«و به آن خوانندگان (کتاب آسمانی) که نیک یادآوری می‌کنند،» سوره صافات، آیه ۳.</ref> نخست به [[فرشتگان وحی]] [[سوگند]] یاد کرده و سپس در آیات پسین به [[حفظ وحی]] به دست آنان اشاره کرده و بیان داشته است که شیاطین از شنیدن سخن ساکنان عالم بالا که همان فرشتگان گرامی هستند، منع شده‌اند و از هر سو [[هدف]] قرار گرفته و به عقب رانده می‌شوند: {{متن قرآن|وَحِفْظًا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ مَارِدٍ}}<ref>«و (آن را) از هر شیطان سرکشی نیک نگاه داشته‌ایم» سوره صافات، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ}}<ref>«که به (گفتار) گروه (فرشتگان) فراتر گوش نمی‌توانند داد و از هر سو هدف (تیرهای شهاب) قرار می‌گیرند» سوره صافات، آیه ۸.</ref>.<ref>التبیان، ج ۶، ص۳۲۵.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[حفیظ - اسحاق‌نیا تربتی (مقاله)|مقاله «حفیظ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص ۱۴۰ - ۱۴۲</ref>
براساس [[آیات قرآن]]، پس از [[بعثت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} هیچ یک از [[شیاطین]] و جنّیان به سوی [[آسمان]] و شنیدن [[اخبار]] [[فرشتگان]] راهی نداشته و براساس آیات قرآن، شیاطین از شنیدن [[اخبار آسمان‌ها]] منع شده‌اند: {{متن قرآن|إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ}}<ref>«آنان از شنیدن (وحی) برکنارند» سوره شعراء، آیه ۲۱۲.</ref> و اگر یکی از شیاطین یا [[جنیان]] بخواهد سخنان فرشتگان را دزدانه به گوش بشنود، با شهاب رانده می‌شود: {{متن قرآن|وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا}}<ref>«و اینکه ما آسمان را وارسیدیم و آن را پر از نگهبانان توانمند و شهاب‌ها یافتیم» سوره جن، آیه ۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ}}<ref>«و بی‌گمان در آسمان کوشک هایی آفریده‌ایم و آن را برای بینندگان آراسته‌ایم» سوره حجر، آیه ۱۶.</ref>، {{متن قرآن|وَحَفِظْنَاهَا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ}}<ref>«و آن را از هر شیطان رانده‌ای نگه داشته‌ایم» سوره حجر، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُبِينٌ}}<ref>«مگر آن کس که (بخواهد از آسمان، چیزی) دزدانه بشنود که شهابی روشن در پی او می‌افتد» سوره حجر، آیه ۱۸.</ref> گفته شده است: در این [[آیه]] نمی‌توان {{متن قرآن|إِلَّا}} را بر ظاهر معنای آن یعنی استثنا حمل کرد و نتیجه گرفت که اگر [[شیطانی]] [[استراق سمع]] کند، می‌تواند وارد [[آسمان]] شود، بلکه «الاّ» به معنای «لکن» است؛ زیرا به هیچ‌یک از [[شیاطین]] برای ورود به آسمان اجازه داده نمی‌شود و مفاد آیه این است که اگر شیطانی بکوشد خود را به آسمان نزدیک کند، با شهاب رانده می‌شود.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۹، ص۱۶۹.</ref> [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: شیاطین از استراق سمع منع شدند، تا روی [[زمین]] چیزی از خبرهای آسمانی که شبیه [[وحی]] است نباشد و در آنچه از جانب [[خدا]] برای [[مردم]] آمده [[اشتباه]] رخ ندهد،<ref>الاحتجاج، ج ۲، ص۸۱؛ کنزالدقائق، ج ۱۳، ص۴۷۷.</ref> بنابراین هرگاه شیاطین قصد مشتبه ساختن [[حق]] را در سر داشته باشند، [[فرشتگان]] آنها را می‌رانند. خدا در [[آیات]] {{متن قرآن|وَالصَّافَّاتِ صَفًّا}}<ref>«سوگند به آن فرشتگان که نیک صف بسته‌اند» سوره صافات، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا}}<ref>«آنگاه به آنها که (ابرها را) تند می‌رانند،» سوره صافات، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|فَالتَّالِيَاتِ ذِكْرًا}}<ref>«و به آن خوانندگان (کتاب آسمانی) که نیک یادآوری می‌کنند،» سوره صافات، آیه ۳.</ref> نخست به [[فرشتگان وحی]] [[سوگند]] یاد کرده و سپس در آیات پسین به [[حفظ وحی]] به دست آنان اشاره کرده و بیان داشته است که شیاطین از شنیدن سخن ساکنان عالم بالا که همان فرشتگان گرامی هستند، منع شده‌اند و از هر سو [[هدف]] قرار گرفته و به عقب رانده می‌شوند: {{متن قرآن|وَحِفْظًا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ مَارِدٍ}}<ref>«و (آن را) از هر شیطان سرکشی نیک نگاه داشته‌ایم» سوره صافات، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ}}<ref>«که به (گفتار) گروه (فرشتگان) فراتر گوش نمی‌توانند داد و از هر سو هدف (تیرهای شهاب) قرار می‌گیرند» سوره صافات، آیه ۸.</ref>.<ref>التبیان، ج ۶، ص۳۲۵.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[حفیظ - اسحاق‌نیا تربتی (مقاله)|مقاله «حفیظ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص ۱۴۰ - ۱۴۲</ref>


===[[حفظ]] [[بندگان]] ویژه===
=== [[حفظ]] [[بندگان]] ویژه ===
بالاترین حفظ‌ها نگهداری [[دل‌ها]] از [[کفر]] و [[نفاق]] و محافظت [[دین]] [[انسان]] از انواع [[فتنه‌ها]] و بدعت‌هاست: {{متن قرآن|يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ}}<ref>«خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا می‌دارد و خداوند ستمگران را بیراه می‌گذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام می‌دهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.</ref> و در سنجش با آن، حفظ [[انسان‌ها]] از بلاهای [[دنیایی]] ناچیز است؛ زیرا [[پاداش]] آزمون‌های دنیایی [[بهشت]] و فرجام کفر و نفاق [[جهنم]] است،<ref>الاسنی، ج ۱، ص۳۱۱.</ref> از این‌رو [[مؤمنان]] در [[نیایش]] خود [[ثبات قدم]] خویش بر [[صراط مستقیم]] [[هدایت]] را از [[خدا]] درخواست می‌کنند، چون چه بسا بزرگانی با کمترین [[شبهه]] در [[ایمان]] خود گرفتار [[شک و تردید]] گشته‌اند: {{متن قرآن|رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا}}<ref>«پروردگارا پس از آنکه راهنمایی‌مان کردی، دلمان را به کژی میفکن» سوره آل عمران، آیه ۸.</ref>
بالاترین حفظ‌ها نگهداری [[دل‌ها]] از [[کفر]] و [[نفاق]] و محافظت [[دین]] [[انسان]] از انواع [[فتنه‌ها]] و بدعت‌هاست: {{متن قرآن|يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ}}<ref>«خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا می‌دارد و خداوند ستمگران را بیراه می‌گذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام می‌دهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.</ref> و در سنجش با آن، حفظ [[انسان‌ها]] از بلاهای [[دنیایی]] ناچیز است؛ زیرا [[پاداش]] آزمون‌های دنیایی [[بهشت]] و فرجام کفر و نفاق [[جهنم]] است،<ref>الاسنی، ج ۱، ص۳۱۱.</ref> از این‌رو [[مؤمنان]] در [[نیایش]] خود [[ثبات قدم]] خویش بر [[صراط مستقیم]] [[هدایت]] را از [[خدا]] درخواست می‌کنند، چون چه بسا بزرگانی با کمترین [[شبهه]] در [[ایمان]] خود گرفتار [[شک و تردید]] گشته‌اند: {{متن قرآن|رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا}}<ref>«پروردگارا پس از آنکه راهنمایی‌مان کردی، دلمان را به کژی میفکن» سوره آل عمران، آیه ۸.</ref>


بر این اساس، خدا [[اولیا]] و [[بندگان]] ویژه خود را افزون بر نگهداری به [[حفظ]] عام خویش، از انواع [[فتنه]]، شبهه و [[شهوت]] که به ایمانشان خدشه می‌زند و یقینشان را لرزان می‌سازد و از گرفتار شدن در دام [[شیطان]] و [[گناهان]] حفظ و با [[یاری]] خود از ایشان [[دفاع]] می‌کند و آنها را از [[کید]] و آسیب [[دشمنان]] مصون می‌دارد: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ}}<ref>«بی‌گمان خداوند از مؤمنان دفاع می‌کند؛ خداوند هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست نمی‌دارد» سوره حج، آیه ۳۸.</ref>.<ref>اسماء الله الحسنی، ابن قیم، ص۱۹۳؛ الاسماء والصفات، ص۱۲۶؛ الاسنی، ج ۱، ص۳۱۱.</ref> چنان‌که [[پیامبر]]{{صل}} را از کمترین گرایشی به ([[آیین]]) [[مشرکان]] نگه داشت: {{متن قرآن|وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا}}<ref>«و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی» سوره اسراء، آیه ۷۴.</ref>.<ref>المیزان، ج ۱۳، ص۱۷۳.</ref> و درباره [[تبلیغ]] [[امر]] مهم [[وصایت]] و [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} [[وعده]] داد که از آن [[حضرت]] در مقابل [[تهدیدها]] و خطرات احتمالی [[حفاظت]] کند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> به گفته برخی [[مفسران]]، [[ضمیر]] {{متن قرآن|لَهُ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>«بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref> به پیامبر{{صل}} برمی‌گردد و مراد چنین است: خدا ایشان را از قصد [[سوء]] دشمنان نگه‌می‌دارد.<ref>جامع البیان، ج ۱۳، ص۱۲.</ref>
بر این اساس، خدا [[اولیا]] و [[بندگان]] ویژه خود را افزون بر نگهداری به [[حفظ]] عام خویش، از انواع [[فتنه]]، شبهه و [[شهوت]] که به ایمانشان خدشه می‌زند و یقینشان را لرزان می‌سازد و از گرفتار شدن در دام [[شیطان]] و [[گناهان]] حفظ و با [[یاری]] خود از ایشان [[دفاع]] می‌کند و آنها را از [[کید]] و آسیب [[دشمنان]] مصون می‌دارد: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ}}<ref>«بی‌گمان خداوند از مؤمنان دفاع می‌کند؛ خداوند هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست نمی‌دارد» سوره حج، آیه ۳۸.</ref>.<ref>اسماء الله الحسنی، ابن قیم، ص۱۹۳؛ الاسماء والصفات، ص۱۲۶؛ الاسنی، ج ۱، ص۳۱۱.</ref> چنان‌که [[پیامبر]] {{صل}} را از کمترین گرایشی به ([[آیین]]) [[مشرکان]] نگه داشت: {{متن قرآن|وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا}}<ref>«و اگر ما تو را پابرجا نمی‌داشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی» سوره اسراء، آیه ۷۴.</ref>.<ref>المیزان، ج ۱۳، ص۱۷۳.</ref> و درباره [[تبلیغ]] [[امر]] مهم [[وصایت]] و [[جانشینی پیامبر]] {{صل}} [[وعده]] داد که از آن [[حضرت]] در مقابل [[تهدیدها]] و خطرات احتمالی [[حفاظت]] کند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> به گفته برخی [[مفسران]]، [[ضمیر]] {{متن قرآن|لَهُ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>«بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref> به پیامبر {{صل}} برمی‌گردد و مراد چنین است: خدا ایشان را از قصد [[سوء]] دشمنان نگه‌می‌دارد.<ref>جامع البیان، ج ۱۳، ص۱۲.</ref>


[[قرآن کریم]] از زبان [[حضرت هود]]{{ع}} نیز خطاب به قومش چنین گزارش می‌کند: پس اگر روی بگردانید، به [[یقین]] آنچه را برای آن به سوی شما فرستاده شده بودم به شما رسانیدم و پروردگارم قومی جز شما را [[جانشین]] (شما) خواهد کرد و به او هیچ زیانی نمی‌رسانید! به [[درستی]]! پروردگارم هرچه را بخواهد از نابودی نگه می‌دارد؛ یعنی [[پروردگار]]، مرا از شما و آزارتان حفظ می‌فرماید: {{متن قرآن|فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ وَيَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّونَهُ شَيْئًا إِنَّ رَبِّي عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ}}<ref>«پس اگر (هم) رو بگردانید من آنچه را که برای آن به سوی شما فرستاده شده‌ام به شما رسانده‌ام و خداوند قوم دیگری جز شما را جانشین خواهد کرد و به او هیچ زیانی نمی‌رسانید، بی‌گمان پروردگار من نگاهبان همه چیز است» سوره هود، آیه ۵۷.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۷، ص۸۰.</ref> بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ}}<ref>«و برای سلیمان، باد تیزپا را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.</ref> [[خدا]] برخی از [[دیوان]] را برای [[سلیمان]] رام فرموده بود، تا به غواصی در دریا و به کارهای دیگر وی بپردازند و برای محافظت از [[فرمانروایی]] [[سلیمان]]{{ع}} خود [[نگهبان]] دیوان بوده است: {{متن قرآن|وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِكَ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ}}<ref>«و برخی دیوساران برای او در آب فرو می‌رفتند و (یا) کاری جز آن انجام می‌دادند و ما نگاهبان آنان بودیم» سوره انبیاء، آیه ۸۲.</ref>.<ref> اسماء و صفات، ج ۱، ص۳۰۹.</ref> [[حضرت یعقوب]]{{ع}} نیز در پاسخ [[برادران یوسف]]{{ع}} که خواسته بودند «[[بنیامین]]» را با آنان به سوی [[مصر]] روانه کند تا پیمانه غلّه بگیرند و در برابر این سخن که ما از او نگهداری خواهیم کرد {{متن قرآن|قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَمَا أَمِنْتُكُمْ عَلَى أَخِيهِ مِنْ قَبْلُ فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«گفت: آیا شما را بر او جز همان‌گونه امین می‌توانم داشت که پیش از این بر برادرش امین داشته بودم؟ پس خداوند بهترین نگهبان و او بخشاینده‌ترین بخشایندگان است» سوره یوسف، آیه ۶۴.</ref> فرمود: آیا شما را بر او [[امین]] گردانم و درباره وی به شما [[اطمینان]] کنم،<ref> مجمع‌البیان، ج ۵، ص۳۷۷؛ المیزان، ج ۱۱، ص۲۱۴.</ref> آن‌گونه که شما را پیش‌تر بر برادرش (یوسف{{ع}}) امین کردم، در حالی‌که می‌گفتید فردا او را با ما بفرست تا در چمن بگردد و [[بازی]] کند و ما او را نگه خواهیم داشت (یوسف / ۱۲، ۶۴)<ref> المیزان، ج ۱۱، ص۲۱۴.</ref>؛ ولی به آن [[وفا]] نکردید <ref>کشف‌الاسرار، ج ۵، ص۱۰۲.</ref> و در ادامه افزود: بهترین نگهدارنده خداست، پس من از او نگهداری وی را می‌خواهم نه از شما <ref>کشف‌الاسرار، ج ۵، ص۱۰۲.</ref> و او [[ارحم الراحمین]] است و به [[ناتوانی]] و [[تنهایی]] و سن بسیار من رحم می‌کند: {{متن قرآن|ُ فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«خداوند بهترین نگهبان و او بخشاینده‌ترین بخشایندگان است» سوره یوسف، آیه ۶۴.</ref>.<ref>جامع‌البیان، ج ۱۳، ص۱۵؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۳۷۸.</ref> در روایتی آمده است: خدا در پی [[اعتماد]] [[یعقوب]]{{ع}} به وی به [[عزت]] خویش [[سوگند]] یاد فرمود یوسف{{ع}} و بنیامین را به یعقوب{{ع}} برگرداند.<ref> مجمع البیان، ج ۵، ص۳۷۸.</ref> به گفته برخی در آیه {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا}}<ref>«مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از دارایی‌های خویش می‌بخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) می‌دارند و آن زنان را که از نافرمانیشان بیم دارید (نخست) پندشان دهید و (اگر تأثیر نکرد) در خوابگاه‌ها از آنان دوری گزینید و (باز اگر تأثیر نکرد) بزنیدشان آنگاه اگر فرمانبردار شما شدند دیگر به زیان آنان راهی مجویید که خداوند فرازمندی بزرگ است» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref> محافظت [[الهی]] نسبت به زن‌های [[نیک]] و [[شایسته]] سبب می‌شود آنان در غیاب شوهرانشان به آنها [[خیانت]] نکنند: {{متن قرآن|حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ}}.<ref>مجمع‌البیان، ج ۳، ص۶۹.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[حفیظ - اسحاق‌نیا تربتی (مقاله)|مقاله «حفیظ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص ۱۴۲-۱۴۳</ref>
[[قرآن کریم]] از زبان [[حضرت هود]] {{ع}} نیز خطاب به قومش چنین گزارش می‌کند: پس اگر روی بگردانید، به [[یقین]] آنچه را برای آن به سوی شما فرستاده شده بودم به شما رسانیدم و پروردگارم قومی جز شما را [[جانشین]] (شما) خواهد کرد و به او هیچ زیانی نمی‌رسانید! به [[درستی]]! پروردگارم هرچه را بخواهد از نابودی نگه می‌دارد؛ یعنی [[پروردگار]]، مرا از شما و آزارتان حفظ می‌فرماید: {{متن قرآن|فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ وَيَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّونَهُ شَيْئًا إِنَّ رَبِّي عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ}}<ref>«پس اگر (هم) رو بگردانید من آنچه را که برای آن به سوی شما فرستاده شده‌ام به شما رسانده‌ام و خداوند قوم دیگری جز شما را جانشین خواهد کرد و به او هیچ زیانی نمی‌رسانید، بی‌گمان پروردگار من نگاهبان همه چیز است» سوره هود، آیه ۵۷.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۷، ص۸۰.</ref> بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ}}<ref>«و برای سلیمان، باد تیزپا را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.</ref> [[خدا]] برخی از [[دیوان]] را برای [[سلیمان]] رام فرموده بود، تا به غواصی در دریا و به کارهای دیگر وی بپردازند و برای محافظت از [[فرمانروایی]] [[سلیمان]] {{ع}} خود [[نگهبان]] دیوان بوده است: {{متن قرآن|وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِكَ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ}}<ref>«و برخی دیوساران برای او در آب فرو می‌رفتند و (یا) کاری جز آن انجام می‌دادند و ما نگاهبان آنان بودیم» سوره انبیاء، آیه ۸۲.</ref>.<ref> اسماء و صفات، ج ۱، ص۳۰۹.</ref> [[حضرت یعقوب]] {{ع}} نیز در پاسخ [[برادران یوسف]] {{ع}} که خواسته بودند «[[بنیامین]]» را با آنان به سوی [[مصر]] روانه کند تا پیمانه غلّه بگیرند و در برابر این سخن که ما از او نگهداری خواهیم کرد {{متن قرآن|قَالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَمَا أَمِنْتُكُمْ عَلَى أَخِيهِ مِنْ قَبْلُ فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«گفت: آیا شما را بر او جز همان‌گونه امین می‌توانم داشت که پیش از این بر برادرش امین داشته بودم؟ پس خداوند بهترین نگهبان و او بخشاینده‌ترین بخشایندگان است» سوره یوسف، آیه ۶۴.</ref> فرمود: آیا شما را بر او [[امین]] گردانم و درباره وی به شما [[اطمینان]] کنم،<ref> مجمع‌البیان، ج ۵، ص۳۷۷؛ المیزان، ج ۱۱، ص۲۱۴.</ref> آن‌گونه که شما را پیش‌تر بر برادرش (یوسف {{ع}}) امین کردم، در حالی‌که می‌گفتید فردا او را با ما بفرست تا در چمن بگردد و [[بازی]] کند و ما او را نگه خواهیم داشت (یوسف / ۱۲، ۶۴)<ref> المیزان، ج ۱۱، ص۲۱۴.</ref>؛ ولی به آن [[وفا]] نکردید <ref>کشف‌الاسرار، ج ۵، ص۱۰۲.</ref> و در ادامه افزود: بهترین نگهدارنده خداست، پس من از او نگهداری وی را می‌خواهم نه از شما <ref>کشف‌الاسرار، ج ۵، ص۱۰۲.</ref> و او [[ارحم الراحمین]] است و به [[ناتوانی]] و [[تنهایی]] و سن بسیار من رحم می‌کند: {{متن قرآن|ُ فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«خداوند بهترین نگهبان و او بخشاینده‌ترین بخشایندگان است» سوره یوسف، آیه ۶۴.</ref>.<ref>جامع‌البیان، ج ۱۳، ص۱۵؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۳۷۸.</ref> در روایتی آمده است: خدا در پی [[اعتماد]] [[یعقوب]] {{ع}} به وی به [[عزت]] خویش [[سوگند]] یاد فرمود یوسف {{ع}} و بنیامین را به یعقوب {{ع}} برگرداند.<ref> مجمع البیان، ج ۵، ص۳۷۸.</ref> به گفته برخی در آیه {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا}}<ref>«مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از دارایی‌های خویش می‌بخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) می‌دارند و آن زنان را که از نافرمانیشان بیم دارید (نخست) پندشان دهید و (اگر تأثیر نکرد) در خوابگاه‌ها از آنان دوری گزینید و (باز اگر تأثیر نکرد) بزنیدشان آنگاه اگر فرمانبردار شما شدند دیگر به زیان آنان راهی مجویید که خداوند فرازمندی بزرگ است» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref> محافظت [[الهی]] نسبت به زن‌های [[نیک]] و [[شایسته]] سبب می‌شود آنان در غیاب شوهرانشان به آنها [[خیانت]] نکنند: {{متن قرآن|حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ}}.<ref>مجمع‌البیان، ج ۳، ص۶۹.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[حفیظ - اسحاق‌نیا تربتی (مقاله)|مقاله «حفیظ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص ۱۴۲-۱۴۳</ref>


===[[حفظ]] [[اعمال]] [[بندگان]]===
=== [[حفظ]] [[اعمال]] [[بندگان]] ===
[[خدای حکیم]] همه [[اعمال نیک]] و بد، [[زیبا]] و [[زشت]] و [[اطاعت]] و [[نافرمانی]] بندگان را حفظ و ضبط و آنها را به گونه‌ای شماره می‌کند که هیچ عمل آشکار یا [[نهان]] حتی نیت‌های [[قلبی]] آنان، از احاطه [[علم]] او بیرون نمانده و بر وی پوشیده نمی‌ماند، هرچند به اندازه سنگینی ذرّه‌ای باشد: {{متن قرآن|فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ}}<ref>«پس هر کس همسنگ ذره‌ای نیکی ورزد، آن را خواهد دید،» سوره زلزال، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ}}<ref>«و هر کس همسنگ ذره‌ای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ}}<ref>«(خداوند) خیانت چشم‌ها و آنچه را درون‌ها پنهان می‌دارند می‌داند» سوره غافر، آیه ۱۹.</ref>.<ref>اسماء الله الحسنی، ابن قیّم، ص۱۹۱؛ الاسماء والصفات، ص۱۲۶؛ الاسنی، ج ۱، ص۳۱۱.</ref>، چنان‌که دچار [[اشتباه]] و [[فراموشی]] نمی‌شود: {{متن قرآن| وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا}}<ref>«پروردگارت فراموشکار نیست» سوره مریم، آیه ۶۴.</ref> افزون بر این، وی فرشتگانی را برای حفظ و [[نوشتن]] اعمال گمارده است: {{متن قرآن|وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ}}<ref>«و بی‌گمان بر شما نگهبانی گمارده‌اند» سوره انفطار، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|كِرَامًا كَاتِبِينَ}}<ref>«که نویسندگانی بزرگوارند،» سوره انفطار، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ}}<ref>«آنچه انجام می‌دهید می‌دانند،» سوره انفطار، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ}}<ref>«او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان وی‌اند. بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند و چون خداوند برای گروهی بلایی بخواهد بازگشتی ندارد و آنان را در برابر وی سروری نیست» سوره رعد، آیه ۱۱.</ref>.<ref>الاسنی، ج ۱، ص۳۰۹.</ref> {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ}}<ref>«ما خود، مردگان را زنده می‌گردانیم و هر چه را پیش فرستاده‌اند و آنچه را از آنان بر جای مانده است می‌نگاریم و هر چیزی را در نوشته‌ای روشن بر شمرده‌ایم» سوره یس، آیه ۱۲.</ref> [[خدا]] در [[قیامت]] بندگانش را به کردارشان که خود فراموش کرده‌اند [[آگاه]] می‌کند: {{متن قرآن|يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا أَحْصَاهُ اللَّهُ وَنَسُوهُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«روزی که خداوند همه آنان را برمی‌انگیزد آنگاه آنان را از آنچه کرده‌اند آگاه می‌گرداند؛ خداوند آن (کردارها) را شماره کرده است اما ایشان خود به فراموشی سپرده‌اند و خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره مجادله، آیه ۶.</ref> و [[نامه]] اعمالشان را در برابر دیدگانشان می‌نهد، به‌گونه‌ای که بزهکاران از [[مشاهده]] آن بیمناک گشته و می‌گویند: وای بر ما! این چه نامه‌ای است که هیچ «کار» کوچک و بزرگی نبوده، جز اینکه همه را به شمار آورده است و آنچه را انجام داده‌اند حاضر می‌یابند: {{متن قرآن|وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا}}<ref>«و کارنامه (ی هر کس، پیش رویش) نهاده می‌شود و گناهکاران را از آنچه در آن است هراسان می‌یابی و می‌گویند: وای بر ما! این چه کارنامه‌ای است که هیچ (کار) خرد و بزرگی را ناشمرده وا نمی‌نهد و آنچه کرده‌اند پیش چشم می‌یابند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمی‌ورزد» سوره کهف، آیه ۴۹.</ref>، {{متن قرآن|وَكُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ}}<ref>«و هر چه کرده‌اند در نامه‌ها (ی اعمال آنان آمده) است» سوره قمر، آیه ۵۲.</ref>، {{متن قرآن|وَكُلُّ صَغِيرٍ وَكَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ}}<ref>«و هر (چیز) خرد و کلانی نوشته شده است» سوره قمر، آیه ۵۳.</ref> گفتنی است این قسم از [[حفظ]]، همان‌گونه که مستلزم [[احاطه علمی]] [[حضرت حق]] به همه احوال [[بندگان]] است، مقتضی [[علم]] به اندازه آنها و [[میزان]] [[پاداش]] و [[مجازات]] آنها نیز هست<ref>الاسنی، ج ۱، ص۳۰۹ ـ ۳۱۲.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[حفیظ - اسحاق‌نیا تربتی (مقاله)|مقاله «حفیظ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص ۱۴۳- ۱۴۴</ref>
[[خدای حکیم]] همه [[اعمال نیک]] و بد، [[زیبا]] و [[زشت]] و [[اطاعت]] و [[نافرمانی]] بندگان را حفظ و ضبط و آنها را به گونه‌ای شماره می‌کند که هیچ عمل آشکار یا [[نهان]] حتی نیت‌های [[قلبی]] آنان، از احاطه [[علم]] او بیرون نمانده و بر وی پوشیده نمی‌ماند، هرچند به اندازه سنگینی ذرّه‌ای باشد: {{متن قرآن|فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ}}<ref>«پس هر کس همسنگ ذره‌ای نیکی ورزد، آن را خواهد دید،» سوره زلزال، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ}}<ref>«و هر کس همسنگ ذره‌ای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ}}<ref>«(خداوند) خیانت چشم‌ها و آنچه را درون‌ها پنهان می‌دارند می‌داند» سوره غافر، آیه ۱۹.</ref>.<ref>اسماء الله الحسنی، ابن قیّم، ص۱۹۱؛ الاسماء والصفات، ص۱۲۶؛ الاسنی، ج ۱، ص۳۱۱.</ref>، چنان‌که دچار [[اشتباه]] و [[فراموشی]] نمی‌شود: {{متن قرآن| وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا}}<ref>«پروردگارت فراموشکار نیست» سوره مریم، آیه ۶۴.</ref> افزون بر این، وی فرشتگانی را برای حفظ و [[نوشتن]] اعمال گمارده است: {{متن قرآن|وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ}}<ref>«و بی‌گمان بر شما نگهبانی گمارده‌اند» سوره انفطار، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|كِرَامًا كَاتِبِينَ}}<ref>«که نویسندگانی بزرگوارند،» سوره انفطار، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ}}<ref>«آنچه انجام می‌دهید می‌دانند،» سوره انفطار، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ}}<ref>«او را از پیش رو و پشت سر فرشتگانی پیگیرند که به فرمان خداوند، نگهبان وی‌اند. بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند و چون خداوند برای گروهی بلایی بخواهد بازگشتی ندارد و آنان را در برابر وی سروری نیست» سوره رعد، آیه ۱۱.</ref>.<ref>الاسنی، ج ۱، ص۳۰۹.</ref> {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ}}<ref>«ما خود، مردگان را زنده می‌گردانیم و هر چه را پیش فرستاده‌اند و آنچه را از آنان بر جای مانده است می‌نگاریم و هر چیزی را در نوشته‌ای روشن بر شمرده‌ایم» سوره یس، آیه ۱۲.</ref> [[خدا]] در [[قیامت]] بندگانش را به کردارشان که خود فراموش کرده‌اند [[آگاه]] می‌کند: {{متن قرآن|يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا أَحْصَاهُ اللَّهُ وَنَسُوهُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«روزی که خداوند همه آنان را برمی‌انگیزد آنگاه آنان را از آنچه کرده‌اند آگاه می‌گرداند؛ خداوند آن (کردارها) را شماره کرده است اما ایشان خود به فراموشی سپرده‌اند و خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره مجادله، آیه ۶.</ref> و [[نامه]] اعمالشان را در برابر دیدگانشان می‌نهد، به‌گونه‌ای که بزهکاران از [[مشاهده]] آن بیمناک گشته و می‌گویند: وای بر ما! این چه نامه‌ای است که هیچ «کار» کوچک و بزرگی نبوده، جز اینکه همه را به شمار آورده است و آنچه را انجام داده‌اند حاضر می‌یابند: {{متن قرآن|وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا}}<ref>«و کارنامه (ی هر کس، پیش رویش) نهاده می‌شود و گناهکاران را از آنچه در آن است هراسان می‌یابی و می‌گویند: وای بر ما! این چه کارنامه‌ای است که هیچ (کار) خرد و بزرگی را ناشمرده وا نمی‌نهد و آنچه کرده‌اند پیش چشم می‌یابند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمی‌ورزد» سوره کهف، آیه ۴۹.</ref>، {{متن قرآن|وَكُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ}}<ref>«و هر چه کرده‌اند در نامه‌ها (ی اعمال آنان آمده) است» سوره قمر، آیه ۵۲.</ref>، {{متن قرآن|وَكُلُّ صَغِيرٍ وَكَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ}}<ref>«و هر (چیز) خرد و کلانی نوشته شده است» سوره قمر، آیه ۵۳.</ref> گفتنی است این قسم از [[حفظ]]، همان‌گونه که مستلزم [[احاطه علمی]] [[حضرت حق]] به همه احوال [[بندگان]] است، مقتضی [[علم]] به اندازه آنها و [[میزان]] [[پاداش]] و [[مجازات]] آنها نیز هست<ref>الاسنی، ج ۱، ص۳۰۹ ـ ۳۱۲.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[حفیظ - اسحاق‌نیا تربتی (مقاله)|مقاله «حفیظ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص ۱۴۳- ۱۴۴</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش