جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[سبرة بن معبد جهنی در تراجم و رجال]] - [[سبرة بن معبد جهنی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[سبرة بن معبد جهنی در تراجم و رجال]] - [[سبرة بن معبد جهنی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
نام وی سبرة<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۴۵.</ref> و کنیهاش را ابوثریه<ref>به ضم حرف ثاء، ابن ماکولا، ج۱، ص۳۳۲؛ یا فتح آن و کسر حرف راء، ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۴۵.</ref>، ابوالربیع<ref>ابن اثیر، أسد، ج۲، ص۴۰۶.</ref> و ابوثلجه<ref>ابن ابی حاتم، ج۴، ص۲۹۵.</ref> گفتهاند. [[پدر]] وی را نیز به [[اختلاف]] معبد و عوسجه، و جدش را سحاره و حرمله نامیدهاند <ref>ابونعیم، ج۳، ص۱۴۱۶.</ref>. [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۳، ص۱۷۶.</ref> از دو نفر با نام سبره یاد کرده است: یکی [[سبرة بن معبد]]، پدر [[ربیع]] که کنیهاش را ابو ثریه دانسته و به [[صحابی]] بودن وی اشاره نکرده، و دیگری [[سبرة بن عوسجه]]، که کنیهاش را ابوالربیع گفته و به صحابی بودنش تصریح کرده است. | نام وی سبرة<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۴۵.</ref> و کنیهاش را ابوثریه<ref>به ضم حرف ثاء، ابن ماکولا، ج۱، ص۳۳۲؛ یا فتح آن و کسر حرف راء، ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۴۵.</ref>، ابوالربیع<ref>ابن اثیر، أسد، ج۲، ص۴۰۶.</ref> و ابوثلجه<ref>ابن ابی حاتم، ج۴، ص۲۹۵.</ref> گفتهاند. [[پدر]] وی را نیز به [[اختلاف]] معبد و عوسجه، و جدش را سحاره و حرمله نامیدهاند <ref>ابونعیم، ج۳، ص۱۴۱۶.</ref>. [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۳، ص۱۷۶.</ref> از دو نفر با نام سبره یاد کرده است: یکی [[سبرة بن معبد]]، پدر [[ربیع]] که کنیهاش را ابو ثریه دانسته و به [[صحابی]] بودن وی اشاره نکرده، و دیگری [[سبرة بن عوسجه]]، که کنیهاش را ابوالربیع گفته و به صحابی بودنش تصریح کرده است. | ||
شواهدی مانند [[وحدت]] [[روایات]]، ذکر یک فرزند برای آن دو و ابوالربیع نامیده شدن هر دو، یکی بودن آنان را [[تأیید]] میکند. برخی نیز به یکی بودن آن دو تصریح کردهاند. ابن برقی <ref>[[احمد بن عبدالله]]، م ۲۷۰ و مؤلف کتاب معرفة الصحابه.</ref> سبره را فرزند [[معبد بن عوسجه]] دانسته و وی را به جدش عوسجه نسبت داده است<ref>ر.ک: ابن عساکر، ج۲۰، ص۱۳۶-۱۳۵.</ref>. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۴، ص۳۵۳.</ref> نیز معبد را فرزند عوسجه و او را فرزند حرمله شمرده که به گفته ابن کلبی<ref>ابن کلبی، ج۳، ص۴۶.</ref>، عوسجه [[پرچمدار]] [[رسول خدا]]{{صل}} در [[فتح مکه]] بود. عوسجه از عربهای بادیة الشام بود که در ذی المروه، واقع در میانه [[راه]] ذی خشب و [[وادی القری]] در سه منزلی وادی القری، یا هشت بریدی [[مدینه]]<ref>بکری، ج۴، ص۱۲۱۸.</ref> [[منزل]] کرد و رسول خدا{{صل}} نیز نامهای برای او نوشت <ref>احمدی، ج۳، ص۴۸۴-۴۸۳.</ref>. | شواهدی مانند [[وحدت]] [[روایات]]، ذکر یک فرزند برای آن دو و ابوالربیع نامیده شدن هر دو، یکی بودن آنان را [[تأیید]] میکند. برخی نیز به یکی بودن آن دو تصریح کردهاند. ابن برقی <ref>[[احمد بن عبدالله]]، م ۲۷۰ و مؤلف کتاب معرفة الصحابه.</ref> سبره را فرزند [[معبد بن عوسجه]] دانسته و وی را به جدش عوسجه نسبت داده است<ref>ر. ک: ابن عساکر، ج۲۰، ص۱۳۶-۱۳۵.</ref>. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۴، ص۳۵۳.</ref> نیز معبد را فرزند عوسجه و او را فرزند حرمله شمرده که به گفته ابن کلبی<ref>ابن کلبی، ج۳، ص۴۶.</ref>، عوسجه [[پرچمدار]] [[رسول خدا]] {{صل}} در [[فتح مکه]] بود. عوسجه از عربهای بادیة الشام بود که در ذی المروه، واقع در میانه [[راه]] ذی خشب و [[وادی القری]] در سه منزلی وادی القری، یا هشت بریدی [[مدینه]]<ref>بکری، ج۴، ص۱۲۱۸.</ref> [[منزل]] کرد و رسول خدا {{صل}} نیز نامهای برای او نوشت <ref>احمدی، ج۳، ص۴۸۴-۴۸۳.</ref>. | ||
سبره از [[جهینه]]<ref>شاخهای از قضاعه، از قبایل بزرگ قحطانی در حجاز، بازیر مجموعههای بسیار و منازلی گسترده از مدینه تا ینبع و به نقلی، تاوادی القری؛ کحاله، ج۱، ص۲۱۴.</ref> بود. وی و فرزندش ربیع را جهنی وگاه [[مدنی]]<ref>مزی، ج۱۰، ص۲۰۴.</ref> خواندهاند. میگویند سبره در مدینه، در جهینه - محلی مختص به افراد جهنی - منزل داشته است<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۵۹.</ref>. | سبره از [[جهینه]]<ref>شاخهای از قضاعه، از قبایل بزرگ قحطانی در حجاز، بازیر مجموعههای بسیار و منازلی گسترده از مدینه تا ینبع و به نقلی، تاوادی القری؛ کحاله، ج۱، ص۲۱۴.</ref> بود. وی و فرزندش ربیع را جهنی وگاه [[مدنی]]<ref>مزی، ج۱۰، ص۲۰۴.</ref> خواندهاند. میگویند سبره در مدینه، در جهینه - محلی مختص به افراد جهنی - منزل داشته است<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۵۹.</ref>. | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
ابوثریه برای نخستین بار<ref>ابن حجر، تقریب، ج۱، ص۳۳۹.</ref> در [[غزوه خندق]] و سپس در نبردهای بعدی شرکت داشت<ref>ابو یعلی، ج۲، ص۲۳۷.</ref>. | ابوثریه برای نخستین بار<ref>ابن حجر، تقریب، ج۱، ص۳۳۹.</ref> در [[غزوه خندق]] و سپس در نبردهای بعدی شرکت داشت<ref>ابو یعلی، ج۲، ص۲۳۷.</ref>. | ||
[[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۳، ص۲۷.</ref> حضور وی را در خندق از [[ابن سعد]] روایت کرده که در چاپهای موجود الطبقات یافت نشد. او به همراه [[رسول خدا]]{{صل}} برای [[فتح مکه]] حرکت و به مدت پانزده [[روز]]<ref>ده، دوازده، هشده و هیجده روز نیز گفتهاند؛ ر.ک: ابن سعد، ج۲، ص۱۴۳.</ref> در این [[شهر]] اقامت کرد. رسول خدا{{صل}} در روزهای پایانی این [[سفر]]، به [[مسلمانان]] [[فرمان]] اجرای [[عقد]] [[نکاح موقت]] داد که سبره و دوستش از [[قبیله]] [[بنوسلیم]]، در این خصوص به تکاپو افتادند. آنان در بخشهای پایین [[مکه]]، زیبارویی را از [[بنوبکر]] (از [[بنو عامر بن صعصعه]]) دیده، خواسته خود را با وی در میان نهادند و بالاپوش خود را برای دادن مهریه عرضه کردند. [[زن]] لحظهای در [[انتخاب]] سبره ژنده پوش، ولی [[جوان]] و زیباروی، و [[دوست]] شیک پوش او، ولی مسنتر از وی [[فکری]] کرد و سبره را انتخاب نمود. رسول خدا{{صل}} را پس از گذشت سه روز، به جدایی و [[رهایی]] این زنان فرمان داد <ref>ابن عساکر، ج۲۰، ص۱۳۴-۱۳۲.</ref>. این [[روایت]] از سری [[پدر]] [[ربیع]] نیز نقل شده که سرئ، تصحیف سبره است<ref>ابن اثیر، ج۲، ص۴۱۶.</ref>. [[سلمة بن اکوع]] نیز آن را روایت کرده {{عربی|"رخص... ثم نهى عنه"}} که هر دو، مستند [[مخالفان]] [[متعه]] برای [[نسخ]] و [[حرمت]] آن قرار گرفته است. موافقان متعه در [[تضعیف]] روایت سبره گفتهاند: آن روایت، خبری واحد و نیز معارض با گفتار [[امام علی]]{{ع}} و فتوای [[ابن عباس]] و [[ابن مسعود]] است. آنان به دلیل [[اختلاف]] در الفاظ، عبارات و حتی [[زمان]] وقوع حادثه<ref>که برخی آن را در حجة الوداع گفتهاند؛ ر.ک: ابن سعد، ج۸، ص۳۲۸.</ref> و همچنین اضافاتی در برخی نقلها <ref>ر.ک: احمد بن حنبل، ۴/۳ ص۴۰۴-۴۰۶.</ref>، آن روایت را مضطرب شمردهاند<ref>طوسی، ج۴، ص۳۴۲؛ محقق حلی، ص۱۷۳.</ref>. در مجموعه تضاد زمان نهی از متعه <ref>[[خیبر]]، [[عمرة]] القضا، [[فتح مکه]]، [[حنین]]، [[تبوک]] و [[حجة الوداع]].</ref> تأکید بر [[اضطراب]] [[روایات]] این موضوع است و توجه به روایت سبره، نشان میدهد که شاید [[انگیزه]] [[لغو]] آن [[فرمان]]، به منظور [[آمادگی]] [[سپاهیان]] [[مسلمان]] برای خروج از [[مکه]]<ref>عسکری، ج۲، ص۲۷۰.</ref> بوده است. از این رو، نهی در آن شرایط، بر فرض [[درستی]] روایت، نهی [[حکومتی]] شمرده میشود و مستلزم حرمت و نهی مطلق متعه نخواهد بود. | [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۳، ص۲۷.</ref> حضور وی را در خندق از [[ابن سعد]] روایت کرده که در چاپهای موجود الطبقات یافت نشد. او به همراه [[رسول خدا]] {{صل}} برای [[فتح مکه]] حرکت و به مدت پانزده [[روز]]<ref>ده، دوازده، هشده و هیجده روز نیز گفتهاند؛ ر. ک: ابن سعد، ج۲، ص۱۴۳.</ref> در این [[شهر]] اقامت کرد. رسول خدا {{صل}} در روزهای پایانی این [[سفر]]، به [[مسلمانان]] [[فرمان]] اجرای [[عقد]] [[نکاح موقت]] داد که سبره و دوستش از [[قبیله]] [[بنوسلیم]]، در این خصوص به تکاپو افتادند. آنان در بخشهای پایین [[مکه]]، زیبارویی را از [[بنوبکر]] (از [[بنو عامر بن صعصعه]]) دیده، خواسته خود را با وی در میان نهادند و بالاپوش خود را برای دادن مهریه عرضه کردند. [[زن]] لحظهای در [[انتخاب]] سبره ژنده پوش، ولی [[جوان]] و زیباروی، و [[دوست]] شیک پوش او، ولی مسنتر از وی [[فکری]] کرد و سبره را انتخاب نمود. رسول خدا {{صل}} را پس از گذشت سه روز، به جدایی و [[رهایی]] این زنان فرمان داد <ref>ابن عساکر، ج۲۰، ص۱۳۴-۱۳۲.</ref>. این [[روایت]] از سری [[پدر]] [[ربیع]] نیز نقل شده که سرئ، تصحیف سبره است<ref>ابن اثیر، ج۲، ص۴۱۶.</ref>. [[سلمة بن اکوع]] نیز آن را روایت کرده {{عربی|"رخص... ثم نهى عنه"}} که هر دو، مستند [[مخالفان]] [[متعه]] برای [[نسخ]] و [[حرمت]] آن قرار گرفته است. موافقان متعه در [[تضعیف]] روایت سبره گفتهاند: آن روایت، خبری واحد و نیز معارض با گفتار [[امام علی]] {{ع}} و فتوای [[ابن عباس]] و [[ابن مسعود]] است. آنان به دلیل [[اختلاف]] در الفاظ، عبارات و حتی [[زمان]] وقوع حادثه<ref>که برخی آن را در حجة الوداع گفتهاند؛ ر. ک: ابن سعد، ج۸، ص۳۲۸.</ref> و همچنین اضافاتی در برخی نقلها <ref>ر. ک: احمد بن حنبل، ۴/۳ ص۴۰۴-۴۰۶.</ref>، آن روایت را مضطرب شمردهاند<ref>طوسی، ج۴، ص۳۴۲؛ محقق حلی، ص۱۷۳.</ref>. در مجموعه تضاد زمان نهی از متعه <ref>[[خیبر]]، [[عمرة]] القضا، [[فتح مکه]]، [[حنین]]، [[تبوک]] و [[حجة الوداع]].</ref> تأکید بر [[اضطراب]] [[روایات]] این موضوع است و توجه به روایت سبره، نشان میدهد که شاید [[انگیزه]] [[لغو]] آن [[فرمان]]، به منظور [[آمادگی]] [[سپاهیان]] [[مسلمان]] برای خروج از [[مکه]]<ref>عسکری، ج۲، ص۲۷۰.</ref> بوده است. از این رو، نهی در آن شرایط، بر فرض [[درستی]] روایت، نهی [[حکومتی]] شمرده میشود و مستلزم حرمت و نهی مطلق متعه نخواهد بود. | ||
سبره در [[نبرد تبوک]] نیز [[رسول خدا]]{{صل}} را [[همراهی]] کرد و به نقل از وی، [[حضرت]] برای رفتن به [[تبوک]]، سه [[روز]] زیر درخت تناوری در منزلگاه عوسجه جد سبره<ref>ر.ک: ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۶۱۴.</ref> که بعدها [[مسجد]] شد، توقف کرد و سپس عازم تبوک گردید. بنورفاعه از قبیله [[جهینه]] به آن حضرت پیوستند و به موجب آن اقطاعی دریافت کردند که برخی آن را فروختند و برخی نگه داشتند<ref>ابوداود، ج۲، ص۴۹؛ بیهقی، ج۶، ص۴۹.</ref>. این خبر از ربیع از رسول خدا{{صل}} نقل شده و در [[سند]] آن نامی از سبره نیامده است، اما [[تابعی]] بودن ربیع <ref>عجلی، ج۱، ص۳۵۴.</ref> موضوع [[پیوستن]] [[جهینه]] و کثرت روایات ربیع از پدرش در مقایسه با روایاتش از دیگران، این احتمال را تقویت میکند که نام سبره از [[سند]] حذف شده باشد<ref>نمونه دیگر آن را بنگرید مناوی، ج۱، ص۶۲۱.</ref>. | سبره در [[نبرد تبوک]] نیز [[رسول خدا]] {{صل}} را [[همراهی]] کرد و به نقل از وی، [[حضرت]] برای رفتن به [[تبوک]]، سه [[روز]] زیر درخت تناوری در منزلگاه عوسجه جد سبره<ref>ر. ک: ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۶۱۴.</ref> که بعدها [[مسجد]] شد، توقف کرد و سپس عازم تبوک گردید. بنورفاعه از قبیله [[جهینه]] به آن حضرت پیوستند و به موجب آن اقطاعی دریافت کردند که برخی آن را فروختند و برخی نگه داشتند<ref>ابوداود، ج۲، ص۴۹؛ بیهقی، ج۶، ص۴۹.</ref>. این خبر از ربیع از رسول خدا {{صل}} نقل شده و در [[سند]] آن نامی از سبره نیامده است، اما [[تابعی]] بودن ربیع <ref>عجلی، ج۱، ص۳۵۴.</ref> موضوع [[پیوستن]] [[جهینه]] و کثرت روایات ربیع از پدرش در مقایسه با روایاتش از دیگران، این احتمال را تقویت میکند که نام سبره از [[سند]] حذف شده باشد<ref>نمونه دیگر آن را بنگرید مناوی، ج۱، ص۶۲۱.</ref>. | ||
[[اخبار]] دیگری این [[همراهی]] را [[تأیید]] میکند: نخست آنکه سبره میگوید: [[رسول خدا]]{{صل}} هنگام حرکت از [[حجر]] <ref>منطقة [[قوم ثمود]] واقع در [[وادی القری]]</ref> به سوی [[تبوک]]، [[فرمان]] داد افرادی که با آب [[چاه]] [[ثمود]] خمیر یا حَیس <ref>نوعی [[غذا]] شبیه [[حلوا]].</ref> درست کردهاند، بیفکنند<ref>بخاری، ج۴، ص۱۲۱؛ طبرانی، کبیر، ج، ص۱۱۶؛ حاکم، ج۲، ص۵۶۶؛ ابن حجر، فتح، ج۶، ص۲۶۹.</ref>. خبر دیگر آنکه، وی [[روایت]] کرده است فردی از [[صحابه]] در منطقه حجر تیر خورد و با همان وضع به حضور رسول خدا{{صل}} رسید و در اثر آن، تا پایان [[عمر]] در [[رنج]] بود<ref>طبرانی، الأوسط، ج۴، ص۳۹.</ref>. | [[اخبار]] دیگری این [[همراهی]] را [[تأیید]] میکند: نخست آنکه سبره میگوید: [[رسول خدا]] {{صل}} هنگام حرکت از [[حجر]] <ref>منطقة [[قوم ثمود]] واقع در [[وادی القری]]</ref> به سوی [[تبوک]]، [[فرمان]] داد افرادی که با آب [[چاه]] [[ثمود]] خمیر یا حَیس <ref>نوعی [[غذا]] شبیه [[حلوا]].</ref> درست کردهاند، بیفکنند<ref>بخاری، ج۴، ص۱۲۱؛ طبرانی، کبیر، ج، ص۱۱۶؛ حاکم، ج۲، ص۵۶۶؛ ابن حجر، فتح، ج۶، ص۲۶۹.</ref>. خبر دیگر آنکه، وی [[روایت]] کرده است فردی از [[صحابه]] در منطقه حجر تیر خورد و با همان وضع به حضور رسول خدا {{صل}} رسید و در اثر آن، تا پایان [[عمر]] در [[رنج]] بود<ref>طبرانی، الأوسط، ج۴، ص۳۹.</ref>. | ||
سبره پس از [[قتل عثمان]]، به عنوان [[نماینده]] [[امام علی]]{{ع}} از [[مدینه]] به [[شام]] نزد [[معاویه]] رفت و از وی خواست با [[حضرت]] [[بیعت]] کند. معاویه به وی اعتنایی نکرد و در برابر پافشاری او، به خواندن اشعاری بسنده کرد. معاویه در ماه صفر، پس از گذشت سه ماه از قتل عثمان، نامهای به [[امام]] نوشت و سبره را همراه پیک خود به مدینه بازگرداند. آن دو در اول [[ربیع الاول]] به مدینه رسیدند و پیک معاویه نامهای را به امام [[تسلیم]] کرد که پس از برگرفتن مُهر، آن را سفید یافتند<ref>سیف، ص۱۲؛ طبری، ج۳، ص۴۶۴.</ref>. | سبره پس از [[قتل عثمان]]، به عنوان [[نماینده]] [[امام علی]] {{ع}} از [[مدینه]] به [[شام]] نزد [[معاویه]] رفت و از وی خواست با [[حضرت]] [[بیعت]] کند. معاویه به وی اعتنایی نکرد و در برابر پافشاری او، به خواندن اشعاری بسنده کرد. معاویه در ماه صفر، پس از گذشت سه ماه از قتل عثمان، نامهای به [[امام]] نوشت و سبره را همراه پیک خود به مدینه بازگرداند. آن دو در اول [[ربیع الاول]] به مدینه رسیدند و پیک معاویه نامهای را به امام [[تسلیم]] کرد که پس از برگرفتن مُهر، آن را سفید یافتند<ref>سیف، ص۱۲؛ طبری، ج۳، ص۴۶۴.</ref>. | ||
سبره از [[اجتماع]] گروهی از [[مردم]] نزد معاویه گزارش داده که هر یک از [[فضایل]] و جایگاه قبیلهاش سخن میگفت. مردی از [[جهینه]] روایت ناقصی از رسول خدا{{صل}} درباره [[قبیله]] جهینه نقل کرد و [[عمران بن حصین]] در [[فضیلت]] جهینه آن را ادامه داد. معاویه [[عمران]] را [[تکذیب]] کرد و آن روایت را در [[حق]] [[قریش]] دانست<ref>ابن ابی عاصم، ج۵، ص۳۰؛ طبرانی، کبیر، ج۱۸، ص۱۰۸ و ج۱۹، ص۳۱۷.</ref>. برخی این روایت را از نظر سند [[تضعیف]] کردهاند<ref>میثمی، ج۱۰، ص۴۸؛ شامی، ج۶، ص۳۱۶.</ref>. | سبره از [[اجتماع]] گروهی از [[مردم]] نزد معاویه گزارش داده که هر یک از [[فضایل]] و جایگاه قبیلهاش سخن میگفت. مردی از [[جهینه]] روایت ناقصی از رسول خدا {{صل}} درباره [[قبیله]] جهینه نقل کرد و [[عمران بن حصین]] در [[فضیلت]] جهینه آن را ادامه داد. معاویه [[عمران]] را [[تکذیب]] کرد و آن روایت را در [[حق]] [[قریش]] دانست<ref>ابن ابی عاصم، ج۵، ص۳۰؛ طبرانی، کبیر، ج۱۸، ص۱۰۸ و ج۱۹، ص۳۱۷.</ref>. برخی این روایت را از نظر سند [[تضعیف]] کردهاند<ref>میثمی، ج۱۰، ص۴۸؛ شامی، ج۶، ص۳۱۶.</ref>. | ||
سبره پس از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} در شمار صحابیانی بود که در [[بصره]] سکونت گزید و پس از آن در اواخر عمرش به ذی المروه رفته، در آنجا زیست و [[نسل]] او دست کم تا اواخر [[قرن پنجم]] آنجا [[زندگی]] میکرد<ref>بکری، ج۴، ص۱۲۱۸.</ref>. | سبره پس از [[رحلت رسول خدا]] {{صل}} در شمار صحابیانی بود که در [[بصره]] سکونت گزید و پس از آن در اواخر عمرش به ذی المروه رفته، در آنجا زیست و [[نسل]] او دست کم تا اواخر [[قرن پنجم]] آنجا [[زندگی]] میکرد<ref>بکری، ج۴، ص۱۲۱۸.</ref>. | ||
سبره از [[رسول خدا]]{{صل}}[[حدیث]] سُترَه [[نمازگزار]] <ref>[[عصا]]، تازیانه و هر آنچه نمازگزار آن را پیش روی خود میگذارد.</ref>، واداشتن [[کودکان]] هفت ساله به [[نماز]]<ref>یا به نفلی جدا کردن بستر آنان از یکدیگر؛ دار قطنی، ج۱، ص۲۳۶.</ref> و [[تنبیه]] بچههای ده ساله برای نماز، [[نهی]] از [[نماز خواندن]] در استراحتگاه شتران - به خلاف گوسفندان - را [[روایت]] کرده است<ref>احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۰۵-۴۰۴.</ref>. او همچنین اخباری را از [[عمرو بن مرة جهنی]]<ref>از شیوخ صحابه؛ ابن سعد، ج۷، ص۴۱۲.</ref> نقل کرده است <ref>[[ابن سعد]]، ج۴، ص:۳۴۷.</ref>، [[ربیع بن سبره]] و [[فرزندان]] وی؛ [[عبدالملک بن سبرة بن معبد جهنی|عبدالملک]] و [[عبدالعزیز بن سبرة بن معبد جهنی|عبدالعزیز]]، و نیز دو فرزند عبدالعزیز سبره و [[حرمله]] در [[سلسله]] [[محدثان]] قرار دارند<ref>ابن حزم، ص۴۴۵.</ref> و این [[خاندان]]، نسل به نسل احادیث سبره را روایت کردهاند.<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوثریه جهنی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۰۲-۲۰۳.</ref> | سبره از [[رسول خدا]] {{صل}}[[حدیث]] سُترَه [[نمازگزار]] <ref>[[عصا]]، تازیانه و هر آنچه نمازگزار آن را پیش روی خود میگذارد.</ref>، واداشتن [[کودکان]] هفت ساله به [[نماز]]<ref>یا به نفلی جدا کردن بستر آنان از یکدیگر؛ دار قطنی، ج۱، ص۲۳۶.</ref> و [[تنبیه]] بچههای ده ساله برای نماز، [[نهی]] از [[نماز خواندن]] در استراحتگاه شتران - به خلاف گوسفندان - را [[روایت]] کرده است<ref>احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۰۵-۴۰۴.</ref>. او همچنین اخباری را از [[عمرو بن مرة جهنی]]<ref>از شیوخ صحابه؛ ابن سعد، ج۷، ص۴۱۲.</ref> نقل کرده است <ref>[[ابن سعد]]، ج۴، ص:۳۴۷.</ref>، [[ربیع بن سبره]] و [[فرزندان]] وی؛ [[عبدالملک بن سبرة بن معبد جهنی|عبدالملک]] و [[عبدالعزیز بن سبرة بن معبد جهنی|عبدالعزیز]]، و نیز دو فرزند عبدالعزیز سبره و [[حرمله]] در [[سلسله]] [[محدثان]] قرار دارند<ref>ابن حزم، ص۴۴۵.</ref> و این [[خاندان]]، نسل به نسل احادیث سبره را روایت کردهاند.<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوثریه جهنی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۰۲-۲۰۳.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |