جامعیت قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ اوت ۲۰۱۸
خط ۶۵: خط ۶۵:
*[[شیخ طوسی]]<ref>التبیان فی تفسیر القرآن: ج ۶ ص ۴۱۸.</ref> و طبرسی {{عربی|اندازه=155%|تِبْیَنًا لِّکُلِ  شَیْ ءٍ}} را بیان مشکلاتی دانسته‌اند که مربوط به امور دین است.<ref>مجمع البیان : ج ۶ ص ۴۱۶.</ref> [[زمخشری]] نیز آیه را در ارتباط با امور دینی و بیان امور مربوط به سعادت افراد دانسته است.<ref>الکشاف : ج ۲ ص ۶۲۸.</ref> [[علامه طباطبائی]] نیز با توجه به نقش هدایتی قرآن، مراد از "کل شی ء" را همه چیزهایی دانسته که بازگشت آنها به هدایت است، از معارف مرتبط به مبدأ و معاد گرفته تا اخلاق فاضله، احکام و ادیان الهی و قصص و مواعظی که مردم در هدایت وراه یافتنشان به آن محتاج‌اند.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن : ج ۱۲ ص ۳۲۵.</ref> روایاتی نیز وجود دارند که قرآن را در بیان احکام و قوانین مورد نیاز مردم برای زندگی سعادتمندانه، جامع دانسته‌اند. در نقلی از [[امام علی]] {{ع}} آمده است که: "خدا حکمی از دین خود را بر شما پنهان نگذاشت و هیچ مطلبی را که مورد رضایت و خشنودی‌اش باشد وا نگذاشت، جز این که نشانی آشکار و آیه ای محکم که از آن جلوگیری یا به سوی آن دعوت کند، برایش قرار داد".<ref>نهج البلاغه: خطبه ۱۸۳.</ref> ایشان در ادامه، مستند کلام خود را {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ}}﴾}}<ref>انعام : آیه ۳۸.</ref> و {{عربی|اندازه=155%|تِبْیَنًا لِّکُلِ  شَیْ ءٍ}}<ref>نهج البلاغه: خطبه ۱۸.</ref> قرار داده است. روایت [[حضرت زهرا]] {{س}} در خطبه فدکیه با بیانی کوتاه، مؤید این حقیقت است: در آن، حجّت‌های نورانی خداوند و حرام‌های تعیین شده او، و فضایل فراخوانده‌اش ، و عام‌های فراگیر کفایت کننده او، و رخصت‌های ارزانی شده‌اش، و قوانین و احکام واجب گشته‌اش، بیان شده‌اند.<ref>{{عربی|اندازه=155%|فیهِ تِبیانُ حُجَجِ اللَّهِ المُنَوَّرَهِ ، ومَحارِمِهِ المَحدودَهِ ، وفَضائِلِهِ المَندوبَهِ ، وجُمَلِهِ الکافِیَهِ ، ورُخَصِهِ المَوهوبَهِ ، وشَرایِعِهِ المَکتوبَهِ}} ر . ک : ص ۷۹ ح ۳۲۵.</ref> از این روایات است نقلی از [[امام رضا]] {{ع}} که در آن، قرآن را شامل حلال و حرام و حدود و احکام و هر آنچه بندگان بدان نیاز دارند معرفی می‌کند.<ref>ر . ک : ص ۸۱ ح ۳۲۶.</ref> پس با توجه به این روایات، فهمیده می‌شود که تفصیل حلال و حرام و حدود و احکام و به طور کلی آنچه انسان بدان نیازمند است، در قرآن وجود دارد و به فرمایش [[امام صادق]] {{ع}} حتی حکم قضایی مربوط به اختلاف اشخاص.<ref>ر . ک : ص ۸۹ ح ۳۴۱.</ref><ref>[[سید حامد علی‌زاده موسوی|علی‌زاده موسوی، سید حامد]]، [[پژوهشی درباره جامعیت قرآن (مقاله)|پژوهشی درباره جامعیت قرآن]] ص: ۵.</ref>
*[[شیخ طوسی]]<ref>التبیان فی تفسیر القرآن: ج ۶ ص ۴۱۸.</ref> و طبرسی {{عربی|اندازه=155%|تِبْیَنًا لِّکُلِ  شَیْ ءٍ}} را بیان مشکلاتی دانسته‌اند که مربوط به امور دین است.<ref>مجمع البیان : ج ۶ ص ۴۱۶.</ref> [[زمخشری]] نیز آیه را در ارتباط با امور دینی و بیان امور مربوط به سعادت افراد دانسته است.<ref>الکشاف : ج ۲ ص ۶۲۸.</ref> [[علامه طباطبائی]] نیز با توجه به نقش هدایتی قرآن، مراد از "کل شی ء" را همه چیزهایی دانسته که بازگشت آنها به هدایت است، از معارف مرتبط به مبدأ و معاد گرفته تا اخلاق فاضله، احکام و ادیان الهی و قصص و مواعظی که مردم در هدایت وراه یافتنشان به آن محتاج‌اند.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن : ج ۱۲ ص ۳۲۵.</ref> روایاتی نیز وجود دارند که قرآن را در بیان احکام و قوانین مورد نیاز مردم برای زندگی سعادتمندانه، جامع دانسته‌اند. در نقلی از [[امام علی]] {{ع}} آمده است که: "خدا حکمی از دین خود را بر شما پنهان نگذاشت و هیچ مطلبی را که مورد رضایت و خشنودی‌اش باشد وا نگذاشت، جز این که نشانی آشکار و آیه ای محکم که از آن جلوگیری یا به سوی آن دعوت کند، برایش قرار داد".<ref>نهج البلاغه: خطبه ۱۸۳.</ref> ایشان در ادامه، مستند کلام خود را {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ}}﴾}}<ref>انعام : آیه ۳۸.</ref> و {{عربی|اندازه=155%|تِبْیَنًا لِّکُلِ  شَیْ ءٍ}}<ref>نهج البلاغه: خطبه ۱۸.</ref> قرار داده است. روایت [[حضرت زهرا]] {{س}} در خطبه فدکیه با بیانی کوتاه، مؤید این حقیقت است: در آن، حجّت‌های نورانی خداوند و حرام‌های تعیین شده او، و فضایل فراخوانده‌اش ، و عام‌های فراگیر کفایت کننده او، و رخصت‌های ارزانی شده‌اش، و قوانین و احکام واجب گشته‌اش، بیان شده‌اند.<ref>{{عربی|اندازه=155%|فیهِ تِبیانُ حُجَجِ اللَّهِ المُنَوَّرَهِ ، ومَحارِمِهِ المَحدودَهِ ، وفَضائِلِهِ المَندوبَهِ ، وجُمَلِهِ الکافِیَهِ ، ورُخَصِهِ المَوهوبَهِ ، وشَرایِعِهِ المَکتوبَهِ}} ر . ک : ص ۷۹ ح ۳۲۵.</ref> از این روایات است نقلی از [[امام رضا]] {{ع}} که در آن، قرآن را شامل حلال و حرام و حدود و احکام و هر آنچه بندگان بدان نیاز دارند معرفی می‌کند.<ref>ر . ک : ص ۸۱ ح ۳۲۶.</ref> پس با توجه به این روایات، فهمیده می‌شود که تفصیل حلال و حرام و حدود و احکام و به طور کلی آنچه انسان بدان نیازمند است، در قرآن وجود دارد و به فرمایش [[امام صادق]] {{ع}} حتی حکم قضایی مربوط به اختلاف اشخاص.<ref>ر . ک : ص ۸۹ ح ۳۴۱.</ref><ref>[[سید حامد علی‌زاده موسوی|علی‌زاده موسوی، سید حامد]]، [[پژوهشی درباره جامعیت قرآن (مقاله)|پژوهشی درباره جامعیت قرآن]] ص: ۵.</ref>


==جامعیت نسبت به دیگر کتب آسمانی==
===جامعیت نسبت به دیگر کتب آسمانی===
*این گروه، جامعیت قران را در مقایسه با دیگر متون وحیانی دانسته و در توضیح آن آورده‌اند که چون ذات خداوند بر قلوب [[انبیا]] {{عم}} تجلی می‌کند و این تجلیات به اعتبار اختلاف قلوب آنها متفاوت‌اند، و با توجه به این که [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}}  خاتم پیامبران و مظهر تجلی اسم اللَّه اعظم است، [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}}، جامع کمالات پیامبران، و کتاب او نیز جامع کتب وحیانی است.<ref>ر. ک: شرح فصوص الحکم: ص ۱۱۵۳ - ۱۱۵۶؛ آداب الصلوه: ص ۳۱۰.</ref> آیات و روایاتی که بر مُهَیْمِن (مسلّط و مُشْرف) بودن قرآن اشاره دارند، مؤید این مطلب‌اند که از آن جمله است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ}}﴾}}<ref>«و این کتاب را به سوی تو به حق فرو فرستادیم، در حالی که کتاب‌های آسمانی پیشین را تصدیق می‌کند و نسبت به آن مسلط و نگهبان است» مائده: آیه ۴۸.</ref> در روایتی از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} آمده است: سوره‌های بلند، به جای تورات به من داده شده است، صدتایی‌ها، به جای انجیل، و دوگان‌ها به جای زبور. سوره‌های تفصیلی و کوتاه نیز که شصت و هشت سوره است، افزون، به من داده شده است. این قرآن، حاکم بر دیگر کتاب‌های آسمانی است. تورات، از آنِ موسی است و انجیل، از آنِ عیسی است و زبور، از آنِ داوود.<ref>{{عربی|اندازه=155%|اُعطیتُ السُّوَرَ الطِّوالَ مَکانَ التَّوراهِ ، واُعطیتُ المِئینَ مَکانَ الإِنجیلِ ، واُعطیتُ المَثانِیَ مَکانَ الزَّبورِ ، وفُضِّلتُ بِالمُفَصَّلِ ؛ ثَمانٌ وسِتّونَ سورَهً ، وهُوَ مُهَیمِنٌ عَلی  سائِرِ الکُتُبِ ، وَالتَّوراهِ لِموسی  وَالإِنجیلِ لِعیسی  وَالزَّبورِ لِداوودَ}} ر . ک : ص ۲۶۴ ح ۴۷۰.</ref> در روایت دیگری آمده است: {{عربی|اندازه=155%|واُعطیتُ جَوامِعَ الکَلِمِ}}<ref>«خدا به من کلمات جامع داده است» ر . ک : ج ۳ ص ۱۶ ح ۷۲۶.</ref> [[ابن عربی]]، در شرح این روایت آورده است که همه حقایق و معارف به پیامبر {{صل}} داده شده است و به همین دلیل، قرآن تمام معانی کتب انبیای سابق را جمع کرده است.<ref>شرح فصوص الحکم : ص ۱۱۵۶.</ref> [[امام خمینی]] مراد از جوامع الکلم را وجود تمام منازل، از اسفل ملکی تا اعلی مراتب روحانیت و ملکوت، در قرآن دانسته و در ادامه آورده است که با توجه به این که افراد در مدارک و معارف، مختلف و متفاوت‌اند قرآن به طوری نازل شده که هر کس به حسب کمال و ضعف ادراک و معارف و به حسب درجه‌ای که از علم دارد از آن استفاده می‌کند.<ref>آداب الصلوه : ص ۳۰۹ - ۳۱۰.</ref><ref>[[سید حامد علی‌زاده موسوی|علی‌زاده موسوی، سید حامد]]، [[پژوهشی درباره جامعیت قرآن (مقاله)|پژوهشی درباره جامعیت قرآن]] ص: ۶.</ref>
*این گروه، جامعیت قران را در مقایسه با دیگر متون وحیانی دانسته و در توضیح آن آورده‌اند، چون ذات خداوند بر قلوب [[انبیا]] {{عم}} تجلی می‌کند و این تجلیات به اعتبار اختلاف قلوب آنها متفاوت‌اند، و با توجه به این که [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}}  خاتم پیامبران و مظهر تجلی اسم اللَّه اعظم است، [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}}، جامع کمالات پیامبران، و کتاب او نیز جامع کتب وحیانی است.<ref>ر. ک: شرح فصوص الحکم: ص ۱۱۵۳ - ۱۱۵۶؛ آداب الصلوه: ص ۳۱۰.</ref> آیات و روایاتی که بر مُهَیْمِن (مسلّط و مُشْرف) بودن قرآن اشاره دارند، مؤید این مطلب‌اند که از آن جمله است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ}}﴾}}<ref>«و این کتاب را به سوی تو به حق فرو فرستادیم، در حالی که کتاب‌های آسمانی پیشین را تصدیق می‌کند و نسبت به آن مسلط و نگهبان است» مائده: آیه ۴۸.</ref> در روایتی از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} آمده است: سوره‌های بلند، به جای تورات به من داده شده است، صدتایی‌ها، به جای انجیل، و دوگان‌ها به جای زبور. سوره‌های تفصیلی و کوتاه نیز که شصت و هشت سوره است، افزون، به من داده شده است. این قرآن، حاکم بر دیگر کتاب‌های آسمانی است. تورات، از آنِ موسی است و انجیل، از آنِ عیسی است و زبور، از آنِ داوود.<ref>{{عربی|اندازه=155%|اُعطیتُ السُّوَرَ الطِّوالَ مَکانَ التَّوراهِ ، واُعطیتُ المِئینَ مَکانَ الإِنجیلِ ، واُعطیتُ المَثانِیَ مَکانَ الزَّبورِ ، وفُضِّلتُ بِالمُفَصَّلِ ؛ ثَمانٌ وسِتّونَ سورَهً ، وهُوَ مُهَیمِنٌ عَلی  سائِرِ الکُتُبِ ، وَالتَّوراهِ لِموسی  وَالإِنجیلِ لِعیسی  وَالزَّبورِ لِداوودَ}} ر . ک : ص ۲۶۴ ح ۴۷۰.</ref> در روایت دیگری آمده است: {{عربی|اندازه=155%|واُعطیتُ جَوامِعَ الکَلِمِ}}<ref>«خدا به من کلمات جامع داده است» ر . ک : ج ۳ ص ۱۶ ح ۷۲۶.</ref> [[ابن عربی]]، در شرح این روایت آورده است که همه حقایق و معارف به پیامبر {{صل}} داده شده است و به همین دلیل، قرآن تمام معانی کتب انبیای سابق را جمع کرده است.<ref>شرح فصوص الحکم : ص ۱۱۵۶.</ref> [[امام خمینی]] مراد از جوامع الکلم را وجود تمام منازل، از اسفل ملکی تا اعلی مراتب روحانیت و ملکوت، در قرآن دانسته و در ادامه آورده است که با توجه به این که افراد در مدارک و معارف، مختلف و متفاوت‌اند قرآن به طوری نازل شده که هر کس به حسب کمال و ضعف ادراک و معارف و به حسب درجه‌ای که از علم دارد از آن استفاده می‌کند.<ref>آداب الصلوه : ص ۳۰۹ - ۳۱۰.</ref><ref>[[سید حامد علی‌زاده موسوی|علی‌زاده موسوی، سید حامد]]، [[پژوهشی درباره جامعیت قرآن (مقاله)|پژوهشی درباره جامعیت قرآن]] ص: ۶.</ref>


نتیجه: با نگاهی گسترده به مجموع آیات و روایات می‌توان گفت که جامعیت قرآن، نسبت به همه معارف مورد نیاز برای هدایت بشر (اعم از: احکام، عقاید، تاریخ، و هر آنچه در این خصوص، مؤثر باشد)، پذیرفتنی است؛ امّا جامعیت مطلق قرآن، از ظواهر الفاظ قرآن قابل استنباط نیست؛ زیرا مطالبی مانند: فرمول‌های ریاضی، فیزیک و شیمی، در مدلول لفظی آیات قرآن نیستند. با این حال، با فرض صحّت روایاتی که قرآن را مشتمل بر علم همه موجودات {{عربی|اندازه=155%|عِلمُ ما کانَ و ما یَکُونُ و ما هُوَ کائِنٌ إلی یَومِ القِیامَهِ}} دانسته‌اند، باید اذعان کرد که در این صورت، دلالت قرآن بر همه علوم، از طریق دلالت لفظی نخواهد بود؛ بلکه با اشاراتی است که اسرار و زوایای پنهان را کشف می‌کند و فهم متعارف مخاطبان، از آن محروم است.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن: ج ۱۲ ص ۳۲۵.</ref> بنابراین، جامعیت مطلق قرآن، در خصوص پیامبر {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} که به بطون قرآن دسترسی دارند، پذیرفتنی است.<ref>[[سید حامد علی‌زاده موسوی|علی‌زاده موسوی، سید حامد]]، [[پژوهشی درباره جامعیت قرآن (مقاله)|پژوهشی درباره جامعیت قرآن]] ص: ۶.</ref>
===نتیجه گیری===
با نگاهی گسترده به مجموع آیات و روایات می‌توان گفت که جامعیت قرآن، نسبت به همه معارف مورد نیاز برای هدایت بشر (اعم از: احکام، عقاید، تاریخ، و هر آنچه در این خصوص، مؤثر باشد)، پذیرفتنی است؛ امّا جامعیت مطلق قرآن، از ظواهر الفاظ قرآن قابل استنباط نیست؛ زیرا مطالبی مانند: فرمول‌های ریاضی، فیزیک و شیمی، در مدلول لفظی آیات قرآن نیستند. با این حال، با فرض صحّت روایاتی که قرآن را مشتمل بر علم همه موجودات {{عربی|اندازه=155%|عِلمُ ما کانَ و ما یَکُونُ و ما هُوَ کائِنٌ إلی یَومِ القِیامَهِ}} دانسته‌اند، باید اذعان کرد که در این صورت، دلالت قرآن بر همه علوم، از طریق دلالت لفظی نخواهد بود؛ بلکه با اشاراتی است که اسرار و زوایای پنهان را کشف می‌کند و فهم متعارف مخاطبان، از آن محروم است.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن: ج ۱۲ ص ۳۲۵.</ref> بنابراین، جامعیت مطلق قرآن، در خصوص پیامبر {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} که به بطون قرآن دسترسی دارند، پذیرفتنی است.<ref>[[سید حامد علی‌زاده موسوی|علی‌زاده موسوی، سید حامد]]، [[پژوهشی درباره جامعیت قرآن (مقاله)|پژوهشی درباره جامعیت قرآن]] ص: ۶.</ref>


==بودن همه چیز در قرآن==
==بودن همه چیز در قرآن==
۱۱۲٬۵۳۹

ویرایش