سلم: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +)) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[سلم در قرآن]] - [[سلم در حدیث]] - [[سلم در فقه سیاسی]] | پرسش مرتبط = سلم (پرسش)}} | |||
== مقدمه == | |||
==مقدمه== | |||
[[مسالمت]]، صلحجویی<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۹۰-۹۱.</ref>، ضد [[جنگ]]<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۷، ص۲۶۶.</ref>، ترک [[جنگ]] و مسالمتجویی<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۹۲.</ref>، توافق و رفع [[خصومت]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۵، ص۱۸۸.</ref>. | [[مسالمت]]، صلحجویی<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۹۰-۹۱.</ref>، ضد [[جنگ]]<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۷، ص۲۶۶.</ref>، ترک [[جنگ]] و مسالمتجویی<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۹۲.</ref>، توافق و رفع [[خصومت]]<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۵، ص۱۸۸.</ref>. | ||
{{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>. | {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>. | ||
این [[آیه شریفه]] [[صلح]] و مسالمتجویی را به عنوان اصل اوّلیه و قاعده کلی در [[روابط بین الملل]] و [[سیاست خارجی]] از دیدگاه [[قرآن]] بیان میکند. عدهای از [[مفسران]] این [[آیه]] را [[منسوخ]] به [[آیات جهاد]] و همچنین [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ}}<ref>«پس، سستی نکنید و (دشمنان را) به سازش فرا مخوانید در حالی که شما برترید و خداوند با شماست و هرگز از (پاداش) کردارهایتان نمیکاهد» سوره محمد، آیه ۳۵.</ref> میدانند<ref>محمود شهابی، ادوار فقه، ج۱، ص۱۹۷-۲۰۶.</ref>. عدهای آن را [[منسوخ]] نمیدانند؛ لکن امر به [[صلح]] و مسالمتجویی را دایرمدار [[مصلحت]] میدانند که تشخیص آن بر عهده [[حاکم اسلامی]] است. گروهی دیگر [[مصالحه]] با [[کفار]] و [[مشرکان]] را [[مقید]] به زمان دانستهاند و زمان آن را بیشتر از ده سال جایز نمیدانند؛ به [[دلیل]] [[سیره پیامبر]]{{صل}} در [[صلح حدیبیه]] که مدت [[قرارداد صلح]] ده سال معیّن شده بود؛ هرچند پیش از اتمام مدت آن [[قرارداد صلح]]، [[مشرکان]] [[مکّه]] آن را نقض کردند<ref>وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۱۰، ص۶۱.</ref>. | این [[آیه شریفه]] [[صلح]] و مسالمتجویی را به عنوان اصل اوّلیه و قاعده کلی در [[روابط بین الملل]] و [[سیاست خارجی]] از دیدگاه [[قرآن]] بیان میکند. عدهای از [[مفسران]] این [[آیه]] را [[منسوخ]] به [[آیات جهاد]] و همچنین [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ}}<ref>«پس، سستی نکنید و (دشمنان را) به سازش فرا مخوانید در حالی که شما برترید و خداوند با شماست و هرگز از (پاداش) کردارهایتان نمیکاهد» سوره محمد، آیه ۳۵.</ref> میدانند<ref>محمود شهابی، ادوار فقه، ج۱، ص۱۹۷-۲۰۶.</ref>. عدهای آن را [[منسوخ]] نمیدانند؛ لکن امر به [[صلح]] و مسالمتجویی را دایرمدار [[مصلحت]] میدانند که تشخیص آن بر عهده [[حاکم اسلامی]] است. گروهی دیگر [[مصالحه]] با [[کفار]] و [[مشرکان]] را [[مقید]] به زمان دانستهاند و زمان آن را بیشتر از ده سال جایز نمیدانند؛ به [[دلیل]] [[سیره پیامبر]] {{صل}} در [[صلح حدیبیه]] که مدت [[قرارداد صلح]] ده سال معیّن شده بود؛ هرچند پیش از اتمام مدت آن [[قرارداد صلح]]، [[مشرکان]] [[مکّه]] آن را نقض کردند<ref>وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۱۰، ص۶۱.</ref>. | ||
نتیجه ملاحظه مجموع [[آیات]] [[سوره]] [[انفال]] و [[سوره]] [[محمد]]{{صل}}، بهویژه [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>. و {{متن قرآن|فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ}}<ref>«پس، سستی نکنید و (دشمنان را) به سازش فرا مخوانید در حالی که شما برترید و خداوند با شماست و هرگز از (پاداش) کردارهایتان نمیکاهد» سوره محمد، آیه ۳۵.</ref> که [[متعارض]] و [[ناسخ و منسوخ]] به نظر میرسند، این است که هر دو [[آیه شریفه]] در کنار [[آیات جهاد]] وارد شدهاند. | نتیجه ملاحظه مجموع [[آیات]] [[سوره]] [[انفال]] و [[سوره]] [[محمد]] {{صل}}، بهویژه [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>. و {{متن قرآن|فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ}}<ref>«پس، سستی نکنید و (دشمنان را) به سازش فرا مخوانید در حالی که شما برترید و خداوند با شماست و هرگز از (پاداش) کردارهایتان نمیکاهد» سوره محمد، آیه ۳۵.</ref> که [[متعارض]] و [[ناسخ و منسوخ]] به نظر میرسند، این است که هر دو [[آیه شریفه]] در کنار [[آیات جهاد]] وارد شدهاند. | ||
در [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده | در [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس میافکنید» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref> [[مسلمانان]] موظف به [[آمادگی برای جهاد]] شدهاند، قبل از آن هم به [[سختگیری]] در [[جنگ]] با [[مشرکان]] [[امر]] شده بودند: {{متن قرآن|فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ}}<ref>«پس چون در جنگ بر آنان دست یافتی با (تار و مار کردن) آنها، کسانی را که در پس ایشانند پراکنده ساز! باشد که در یاد گیرند» سوره انفال، آیه ۵۷.</ref> و بعد از [[آیه سِلم]] نیز [[پیامبر]] {{صل}} [[مأمور]] به آماده کردن [[مؤمنان]] برای [[جهاد]] شده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ}}<ref>«ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز» سوره انفال، آیه ۶۵.</ref>. | ||
در [[سوره]] [[محمّد]] که [[سوره]] [[قتال]] نیز نام گرفته است<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۶، ص۳۲۷۸.</ref> و مطلع آن با امر به [[جهاد]] علیه [[کفار]] و [[مشرکان]] آغاز شده است، میفرماید: {{متن قرآن|فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً}}<ref>«پس هرگاه با کافران (حربی) روبهرو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید | در [[سوره]] [[محمّد]] که [[سوره]] [[قتال]] نیز نام گرفته است<ref>سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۶، ص۳۲۷۸.</ref> و مطلع آن با امر به [[جهاد]] علیه [[کفار]] و [[مشرکان]] آغاز شده است، میفرماید: {{متن قرآن|فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً}}<ref>«پس هرگاه با کافران (حربی) روبهرو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید تا جنگ، به پایان آید، (فرمان خداوند) چنین است و اگر خدا میخواست از آنان انتقام میگر» سوره محمد، آیه ۴.</ref>؛ لذا هر دو [[آیه شریفه]] در کنار [[آیات جهاد]] وارد شدهاند و اینگونه نیست که [[سوره]] [[انفال]] در زمان [[ضعف]] [[مسلمانان]]، [[صلح]] و [[مسالمت]] جویی را تجویز کرده و [[سوره]] [[محمد]] در دوره [[اقتدار]] [[مسلمانان]] بوده و برای [[جنگ]] و [[جهاد]] نازل شده و [[صلح]] و مسالمتجویی [[نفی]] شده باشد؛ چنان که برخی پنداشتهاند<ref>وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۱۰، ص۶۲ (نقل از: ابنکثیر و ابنعربی).</ref>. | ||
به نظر میرسد، با توجه به خطاب و [[شأن نزول]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>. مخاطب [[آیه]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[مؤمنان]] بوده و در کنار [[آیات جهاد]] و [[تحریض]] [[مؤمنان]] بر [[جنگ]] و [[آمادگی]] [[جنگی]]، این قاعده و اصل نیز بنیان نهاده شده است که اگر از طرف [[مشرکان]] پیشنهاد [[صلح]] ارائه شد {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ}}، در عین قوت و [[آمادگی]] کامل رزمی، [[صلح]] را بپذیرید {{متن قرآن|فَاجْنَحْ لَهَا}}؛ لذا [[آیه شریفه]]، متضمن این رکن اصلی است که بعد از [[آمادگی]] [[جنگی]] کامل به [[امر الهی]] {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ}} اگر پیشنهاد [[صلح]] از سوی [[کفار]] و [[مشرکان]] بود، آن را بپذیرید؛ چنانکه [[سیره رسول خدا]]{{صل}} در هر [[جنگی]] چنین بود که آغازگر [[جنگ]] نبودند و تا [[تعدی]] و [[تجاوز]] یا [[نقض عهد]] و [[خیانت]] از سوی [[کفار]] یا [[یهود]] و... بر [[مسلمانان]] روا نمیشد، [[پیامبر]]{{صل}} [[جنگ]] را آغاز نمیکردند. | به نظر میرسد، با توجه به خطاب و [[شأن نزول]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>. مخاطب [[آیه]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[مؤمنان]] بوده و در کنار [[آیات جهاد]] و [[تحریض]] [[مؤمنان]] بر [[جنگ]] و [[آمادگی]] [[جنگی]]، این قاعده و اصل نیز بنیان نهاده شده است که اگر از طرف [[مشرکان]] پیشنهاد [[صلح]] ارائه شد {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ}}، در عین قوت و [[آمادگی]] کامل رزمی، [[صلح]] را بپذیرید {{متن قرآن|فَاجْنَحْ لَهَا}}؛ لذا [[آیه شریفه]]، متضمن این رکن اصلی است که بعد از [[آمادگی]] [[جنگی]] کامل به [[امر الهی]] {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ}} اگر پیشنهاد [[صلح]] از سوی [[کفار]] و [[مشرکان]] بود، آن را بپذیرید؛ چنانکه [[سیره رسول خدا]] {{صل}} در هر [[جنگی]] چنین بود که آغازگر [[جنگ]] نبودند و تا [[تعدی]] و [[تجاوز]] یا [[نقض عهد]] و [[خیانت]] از سوی [[کفار]] یا [[یهود]] و... بر [[مسلمانان]] روا نمیشد، [[پیامبر]] {{صل}} [[جنگ]] را آغاز نمیکردند. | ||
امّا در [[سوره]] [[محمد]] [[شأن نزول]] و خطاب توبیخیِ [[آیات]] آن، متوجه [[منافقان]] و سُست ایمانان است که از [[جنگ]] و درگیری با [[کفار]] و [[مشرکان]] به [[دلیل]] [[ترس از مرگ]]، [[خویشاوندی]] با [[مشرکان]] [[مکّه]] یا [[منافع]] مادی و [[مصالح]] شخصی [[کراهت]] داشتند و ضمن [[تضعیف]] [[روحیه]] [[مسلمانان]] با شایعه پردازی و افشای [[اسرار]] [[مسلمانان]]، [[دعوت]] به [[صلح]] و [[مسالمت]] میکردند. [[خداوند]] چنین صلحی را [[نفی]] کرده و به [[منافقان]] و سُست عنصران هشدار داده است که [[اسرار]] پشت پرده آنان را افشا خواهد کرد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَى لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا مَا نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الأَمْرِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرَارَهُمْ}}<ref>«بیگمان، شیطان (کفر را) در چشم آنان که به گذشته خود- پس از آنکه رهنمود برایشان روشن شد- بازگشتند، آراست و به آنان میدان داد این از آن روست که آنان به کسانی که فرو فرستادههای خداوند را نمیپسندیدند، میگفتند: در برخی کارها از شما فرمان خواهیم برد و خداوند پنهانکاری آنان را میداند» سوره محمد، آیه ۲۵-۲۶.</ref>؛ بنابراین در [[آیه]] {{متن قرآن|فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ}}<ref>«پس، سستی نکنید و (دشمنان را) به سازش فرا مخوانید در حالی که شما برترید و خداوند با شماست و هرگز از (پاداش) کردارهایتان نمیکاهد» سوره محمد، آیه ۳۵.</ref> اولاً پیشنهاد دهنده [[صلح]] [[مسلمانان]] [[سُست عنصر]] و [[منافقان]] هستند؛ در حالی که [[مشرکان]] و [[کفار]] در موضع [[نقض عهد]] و [[جنگ]] هستند؛ ثانیاً خطاب توبیخی به جهادگریزان و [[منافقان]] است، نه [[مؤمنان]] و [[پیامبر]]{{صل}}. حاصل اینکه [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>. [[منسوخ]] نشده و در میان [[آیات جهاد]]، به عنوان اصل عملی اولیه برای [[مسلمانان]] معتبر است، با شرایطی که برخی در [[قرآن کریم]] و بخشی در [[احادیث]] و [[روایات]] بدان اشاره شده است.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۳۴۶-۳۴۹.</ref> | امّا در [[سوره]] [[محمد]] [[شأن نزول]] و خطاب توبیخیِ [[آیات]] آن، متوجه [[منافقان]] و سُست ایمانان است که از [[جنگ]] و درگیری با [[کفار]] و [[مشرکان]] به [[دلیل]] [[ترس از مرگ]]، [[خویشاوندی]] با [[مشرکان]] [[مکّه]] یا [[منافع]] مادی و [[مصالح]] شخصی [[کراهت]] داشتند و ضمن [[تضعیف]] [[روحیه]] [[مسلمانان]] با شایعه پردازی و افشای [[اسرار]] [[مسلمانان]]، [[دعوت]] به [[صلح]] و [[مسالمت]] میکردند. [[خداوند]] چنین صلحی را [[نفی]] کرده و به [[منافقان]] و سُست عنصران هشدار داده است که [[اسرار]] پشت پرده آنان را افشا خواهد کرد: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَى لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا مَا نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الأَمْرِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرَارَهُمْ}}<ref>«بیگمان، شیطان (کفر را) در چشم آنان که به گذشته خود- پس از آنکه رهنمود برایشان روشن شد- بازگشتند، آراست و به آنان میدان داد این از آن روست که آنان به کسانی که فرو فرستادههای خداوند را نمیپسندیدند، میگفتند: در برخی کارها از شما فرمان خواهیم برد و خداوند پنهانکاری آنان را میداند» سوره محمد، آیه ۲۵-۲۶.</ref>؛ بنابراین در [[آیه]] {{متن قرآن|فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ}}<ref>«پس، سستی نکنید و (دشمنان را) به سازش فرا مخوانید در حالی که شما برترید و خداوند با شماست و هرگز از (پاداش) کردارهایتان نمیکاهد» سوره محمد، آیه ۳۵.</ref> اولاً پیشنهاد دهنده [[صلح]] [[مسلمانان]] [[سُست عنصر]] و [[منافقان]] هستند؛ در حالی که [[مشرکان]] و [[کفار]] در موضع [[نقض عهد]] و [[جنگ]] هستند؛ ثانیاً خطاب توبیخی به جهادگریزان و [[منافقان]] است، نه [[مؤمنان]] و [[پیامبر]] {{صل}}. حاصل اینکه [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ}}<ref>«و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.</ref>. [[منسوخ]] نشده و در میان [[آیات جهاد]]، به عنوان اصل عملی اولیه برای [[مسلمانان]] معتبر است، با شرایطی که برخی در [[قرآن کریم]] و بخشی در [[احادیث]] و [[روایات]] بدان اشاره شده است.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۳۴۶-۳۴۹.</ref> | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
* [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']] | * [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: مدخل]] | [[رده: مدخل]] | ||
[[رده:سلم]] | [[رده:سلم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۳۴
مقدمه
مسالمت، صلحجویی[۱]، ضد جنگ[۲]، ترک جنگ و مسالمتجویی[۳]، توافق و رفع خصومت[۴].
﴿وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ﴾[۵].
این آیه شریفه صلح و مسالمتجویی را به عنوان اصل اوّلیه و قاعده کلی در روابط بین الملل و سیاست خارجی از دیدگاه قرآن بیان میکند. عدهای از مفسران این آیه را منسوخ به آیات جهاد و همچنین آیه شریفه ﴿فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ﴾[۶] میدانند[۷]. عدهای آن را منسوخ نمیدانند؛ لکن امر به صلح و مسالمتجویی را دایرمدار مصلحت میدانند که تشخیص آن بر عهده حاکم اسلامی است. گروهی دیگر مصالحه با کفار و مشرکان را مقید به زمان دانستهاند و زمان آن را بیشتر از ده سال جایز نمیدانند؛ به دلیل سیره پیامبر (ص) در صلح حدیبیه که مدت قرارداد صلح ده سال معیّن شده بود؛ هرچند پیش از اتمام مدت آن قرارداد صلح، مشرکان مکّه آن را نقض کردند[۸].
نتیجه ملاحظه مجموع آیات سوره انفال و سوره محمد (ص)، بهویژه آیه ﴿وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ﴾[۹]. و ﴿فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ﴾[۱۰] که متعارض و ناسخ و منسوخ به نظر میرسند، این است که هر دو آیه شریفه در کنار آیات جهاد وارد شدهاند.
در آیه ﴿وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ﴾[۱۱] مسلمانان موظف به آمادگی برای جهاد شدهاند، قبل از آن هم به سختگیری در جنگ با مشرکان امر شده بودند: ﴿فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ﴾[۱۲] و بعد از آیه سِلم نیز پیامبر (ص) مأمور به آماده کردن مؤمنان برای جهاد شده است: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ﴾[۱۳].
در سوره محمّد که سوره قتال نیز نام گرفته است[۱۴] و مطلع آن با امر به جهاد علیه کفار و مشرکان آغاز شده است، میفرماید: ﴿فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً﴾[۱۵]؛ لذا هر دو آیه شریفه در کنار آیات جهاد وارد شدهاند و اینگونه نیست که سوره انفال در زمان ضعف مسلمانان، صلح و مسالمت جویی را تجویز کرده و سوره محمد در دوره اقتدار مسلمانان بوده و برای جنگ و جهاد نازل شده و صلح و مسالمتجویی نفی شده باشد؛ چنان که برخی پنداشتهاند[۱۶].
به نظر میرسد، با توجه به خطاب و شأن نزول آیه شریفه ﴿وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ﴾[۱۷]. مخاطب آیه پیامبر اکرم (ص) و مؤمنان بوده و در کنار آیات جهاد و تحریض مؤمنان بر جنگ و آمادگی جنگی، این قاعده و اصل نیز بنیان نهاده شده است که اگر از طرف مشرکان پیشنهاد صلح ارائه شد ﴿وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ﴾، در عین قوت و آمادگی کامل رزمی، صلح را بپذیرید ﴿فَاجْنَحْ لَهَا﴾؛ لذا آیه شریفه، متضمن این رکن اصلی است که بعد از آمادگی جنگی کامل به امر الهی ﴿وَأَعِدُّوا لَهُمْ﴾ اگر پیشنهاد صلح از سوی کفار و مشرکان بود، آن را بپذیرید؛ چنانکه سیره رسول خدا (ص) در هر جنگی چنین بود که آغازگر جنگ نبودند و تا تعدی و تجاوز یا نقض عهد و خیانت از سوی کفار یا یهود و... بر مسلمانان روا نمیشد، پیامبر (ص) جنگ را آغاز نمیکردند.
امّا در سوره محمد شأن نزول و خطاب توبیخیِ آیات آن، متوجه منافقان و سُست ایمانان است که از جنگ و درگیری با کفار و مشرکان به دلیل ترس از مرگ، خویشاوندی با مشرکان مکّه یا منافع مادی و مصالح شخصی کراهت داشتند و ضمن تضعیف روحیه مسلمانان با شایعه پردازی و افشای اسرار مسلمانان، دعوت به صلح و مسالمت میکردند. خداوند چنین صلحی را نفی کرده و به منافقان و سُست عنصران هشدار داده است که اسرار پشت پرده آنان را افشا خواهد کرد: ﴿إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَى لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا مَا نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الأَمْرِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرَارَهُمْ﴾[۱۸]؛ بنابراین در آیه ﴿فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ﴾[۱۹] اولاً پیشنهاد دهنده صلح مسلمانان سُست عنصر و منافقان هستند؛ در حالی که مشرکان و کفار در موضع نقض عهد و جنگ هستند؛ ثانیاً خطاب توبیخی به جهادگریزان و منافقان است، نه مؤمنان و پیامبر (ص). حاصل اینکه آیه ﴿وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ﴾[۲۰]. منسوخ نشده و در میان آیات جهاد، به عنوان اصل عملی اولیه برای مسلمانان معتبر است، با شرایطی که برخی در قرآن کریم و بخشی در احادیث و روایات بدان اشاره شده است.[۲۱]
منابع
پانویس
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۹۰-۹۱.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۷، ص۲۶۶.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۹۲.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۵، ص۱۸۸.
- ↑ «و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.
- ↑ «پس، سستی نکنید و (دشمنان را) به سازش فرا مخوانید در حالی که شما برترید و خداوند با شماست و هرگز از (پاداش) کردارهایتان نمیکاهد» سوره محمد، آیه ۳۵.
- ↑ محمود شهابی، ادوار فقه، ج۱، ص۱۹۷-۲۰۶.
- ↑ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۱۰، ص۶۱.
- ↑ «و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.
- ↑ «پس، سستی نکنید و (دشمنان را) به سازش فرا مخوانید در حالی که شما برترید و خداوند با شماست و هرگز از (پاداش) کردارهایتان نمیکاهد» سوره محمد، آیه ۳۵.
- ↑ «و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس میافکنید» سوره انفال، آیه ۶۰.
- ↑ «پس چون در جنگ بر آنان دست یافتی با (تار و مار کردن) آنها، کسانی را که در پس ایشانند پراکنده ساز! باشد که در یاد گیرند» سوره انفال، آیه ۵۷.
- ↑ «ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز» سوره انفال، آیه ۶۵.
- ↑ سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۶، ص۳۲۷۸.
- ↑ «پس هرگاه با کافران (حربی) روبهرو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید تا جنگ، به پایان آید، (فرمان خداوند) چنین است و اگر خدا میخواست از آنان انتقام میگر» سوره محمد، آیه ۴.
- ↑ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۱۰، ص۶۲ (نقل از: ابنکثیر و ابنعربی).
- ↑ «و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.
- ↑ «بیگمان، شیطان (کفر را) در چشم آنان که به گذشته خود- پس از آنکه رهنمود برایشان روشن شد- بازگشتند، آراست و به آنان میدان داد این از آن روست که آنان به کسانی که فرو فرستادههای خداوند را نمیپسندیدند، میگفتند: در برخی کارها از شما فرمان خواهیم برد و خداوند پنهانکاری آنان را میداند» سوره محمد، آیه ۲۵-۲۶.
- ↑ «پس، سستی نکنید و (دشمنان را) به سازش فرا مخوانید در حالی که شما برترید و خداوند با شماست و هرگز از (پاداش) کردارهایتان نمیکاهد» سوره محمد، آیه ۳۵.
- ↑ «و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۶۱.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۳۴۶-۳۴۹.