بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*واژه [[وحی]] و مشتقات آن از واژههای پرکاربرد در حوزه حدیث است. در احادیث زیادی از وحی سخن به میان آمده یا بدان اشاره شده است. بررسی کتب حدیثی فریقین حکایت از آن دارد که هزاران بار در احادیث واژههای مرتبط با وحی به کار رفته است<ref>در جستجوی انجامشده در گسترۀ ۸۶ کتاب حدیثی، تعداد ۱۳۲۳۰ مورد یافت شد.</ref>. اهمیت بررسی وحی در احادیث از آن جهت است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خود کاملترین نوع [[وحی]] را تجربه کردهاند و بیانات ایشان و نیز [[اهل بیت]] آن حضرت در اینباره بسیار گرانبها خواهد بود. البته باید یادآور شد که به رغم کثرت احادیث، متأسفانه به قدر کافی از چند و چون وحی به روشنی پردهبرداری نشده است، با این حال پژوهش همهجانبه در احادیث مربوط به [[وحی]] و نقد و بررسی آنها میتواند روشنگر برخی از زوایای نامکشوف وحی باشد. علاوه بر آنکه احادیث خود منبعی مستقل در شناخت [[وحی]] به شمار میآیند، در فهم مراد از کاربردهای [[وحی]] در [[قرآن]] نیز کمک شایانی میکنند. یاری گرفتن از احادیث در جهت فهم چگونگی [[وحی]] در [[قرآن]] از دو جهت حائز اهمیت است: یکی در معناشناسی [[وحی]] و دیگری در تفسیر کاربردهای قرآنی [[وحی]]. از آنجا که صدور احادیث در عصر [[نزول قرآن]] یا نزدیک به آن زمان بوده است، احادیثی که در تفسیر آیاتِ مربوط به [[وحی]] آمده است، بیانگر معنای مراد از وحی در قرآن است. به عنوان نمونه روشن میسازد که وحی در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُواْ بِي وَبِرَسُولِي قَالُواْ آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ}}﴾}}<ref> و یاد کن که به حواریان وحی کردم که به من و فرستادهام ایمان آورید گفتند: (خداوندا) ایمان آوردیم و گواه باش که ما گردن نهادهایم؛ سوره مائده، آیه:۱۱۱.</ref> به معنای [[الهام]] است<ref>ر. ک: محمد بن مسعود عیاش (عياشى)، پيشين، ج ۱، ص ۳۵: فیض كاشانی، التفسیر الصافی، ج ۲، ص ۹۷؛ سید هاشم حسینی بحرانی، ج ۲، ص ۳۸۰؛ عبد علی بن جمعه الحویزی، تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۹۰.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۵۳.</ref>. | *واژه [[وحی]] و مشتقات آن از واژههای پرکاربرد در حوزه حدیث است. در احادیث زیادی از [[وحی]] سخن به میان آمده یا بدان اشاره شده است. بررسی کتب حدیثی فریقین حکایت از آن دارد که هزاران بار در احادیث واژههای مرتبط با [[وحی]] به کار رفته است<ref>در جستجوی انجامشده در گسترۀ ۸۶ کتاب حدیثی، تعداد ۱۳۲۳۰ مورد یافت شد.</ref>. اهمیت بررسی [[وحی]] در احادیث از آن جهت است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} خود کاملترین نوع [[وحی]] را تجربه کردهاند و بیانات ایشان و نیز [[اهل بیت]] آن حضرت در اینباره بسیار گرانبها خواهد بود. البته باید یادآور شد که به رغم کثرت احادیث، متأسفانه به قدر کافی از چند و چون [[وحی]] به روشنی پردهبرداری نشده است، با این حال پژوهش همهجانبه در احادیث مربوط به [[وحی]] و نقد و بررسی آنها میتواند روشنگر برخی از زوایای نامکشوف [[وحی]] باشد. علاوه بر آنکه احادیث خود منبعی مستقل در شناخت [[وحی]] به شمار میآیند، در فهم مراد از کاربردهای [[وحی]] در [[قرآن]] نیز کمک شایانی میکنند. یاری گرفتن از احادیث در جهت فهم چگونگی [[وحی]] در [[قرآن]] از دو جهت حائز اهمیت است: یکی در معناشناسی [[وحی]] و دیگری در تفسیر کاربردهای قرآنی [[وحی]]. از آنجا که صدور احادیث در عصر [[نزول قرآن]] یا نزدیک به آن زمان بوده است، احادیثی که در تفسیر آیاتِ مربوط به [[وحی]] آمده است، بیانگر معنای مراد از [[وحی در قرآن]] است. به عنوان نمونه روشن میسازد که [[وحی]] در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُواْ بِي وَبِرَسُولِي قَالُواْ آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ}}﴾}}<ref> و یاد کن که به [[حواریان]] [[وحی]] کردم که به من و فرستادهام ایمان آورید گفتند: (خداوندا) ایمان آوردیم و گواه باش که ما گردن نهادهایم؛ سوره مائده، آیه:۱۱۱.</ref> به معنای [[الهام]] است<ref>ر. ک: محمد بن مسعود عیاش (عياشى)، پيشين، ج ۱، ص ۳۵: فیض كاشانی، التفسیر الصافی، ج ۲، ص ۹۷؛ سید هاشم حسینی بحرانی، ج ۲، ص ۳۸۰؛ عبد علی بن جمعه الحویزی، تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۹۰.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۵۳.</ref>. | ||
==ابواب مربوط به [[وحی]] در کتب حدیثی== | ==ابواب مربوط به [[وحی]] در کتب حدیثی== |