مرباع: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[مرباع در قرآن]] - [[مرباع در حدیث]] - [[مرباع در فقه اسلامی]] - [[مرباع در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط  = مرباع (پرسش)}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[مرباع در قرآن]] - [[مرباع در حدیث]] - [[مرباع در فقه اسلامی]] - [[مرباع در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط  = مرباع (پرسش)}}
==مقدمه==
== مقدمه ==
مرباع، مشتق از "رباعة" به معنای [[ریاست]] است. در زمان [[جاهلیت]]، رؤسای نظامی [[قبیله]]، از [[غنایم]] [[جنگی]] سهم ویژه‌ای برخوردار بودند که این سهم را مرباع می‌گفتند<ref>بلوغ الإرب فی معرفة العرب، ج۱، ص۲۵۰-۲۴۹؛ تاج العروس، ج۱۱، ص۱۳۵؛ نهایه ابن اثیر، ج۲، ص۱۸۶ و ۳۶۹؛ ر.ک: قطایع الملوک؛ مکاتیب الرسول، ج۱، ص۲۴۲.</ref>. مرباع در [[اسلام]]، جای خود را به "[[خمس]]" داد و به جای رؤسای نظامی قبیله، به [[حکومت اسلامی]] اختصاص می‌یافت<ref>ر.ک: خمس.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۱۶۴.</ref>.
مرباع، مشتق از "رباعة" به معنای [[ریاست]] است. در زمان [[جاهلیت]]، رؤسای نظامی [[قبیله]]، از [[غنایم]] [[جنگی]] سهم ویژه‌ای برخوردار بودند که این سهم را مرباع می‌گفتند<ref>بلوغ الإرب فی معرفة العرب، ج۱، ص۲۵۰-۲۴۹؛ تاج العروس، ج۱۱، ص۱۳۵؛ نهایه ابن اثیر، ج۲، ص۱۸۶ و ۳۶۹؛ ر. ک: قطایع الملوک؛ مکاتیب الرسول، ج۱، ص۲۴۲.</ref>. مرباع در [[اسلام]]، جای خود را به "[[خمس]]" داد و به جای رؤسای نظامی قبیله، به [[حکومت اسلامی]] اختصاص می‌یافت<ref>ر. ک: خمس.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۱۶۴.</ref>.
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}

نسخهٔ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۳۰

مقدمه

مرباع، مشتق از "رباعة" به معنای ریاست است. در زمان جاهلیت، رؤسای نظامی قبیله، از غنایم جنگی سهم ویژه‌ای برخوردار بودند که این سهم را مرباع می‌گفتند[۱]. مرباع در اسلام، جای خود را به "خمس" داد و به جای رؤسای نظامی قبیله، به حکومت اسلامی اختصاص می‌یافت[۲][۳].

منابع

پانویس

  1. بلوغ الإرب فی معرفة العرب، ج۱، ص۲۵۰-۲۴۹؛ تاج العروس، ج۱۱، ص۱۳۵؛ نهایه ابن اثیر، ج۲، ص۱۸۶ و ۳۶۹؛ ر. ک: قطایع الملوک؛ مکاتیب الرسول، ج۱، ص۲۴۲.
  2. ر. ک: خمس.
  3. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۶۴.